بخشی از مقاله


تاثیر رابطه فرهنگ سازمانی بر اثربخشی سازمان

چکیده :

اثربخشی سازمانی یکی از مباحث بسیار مهمی است که می تواند موجب موفقیت و یا شکست سازمانها گرددویکی از حساس ترین موضوعاتی است که درسازمانها در ارتباط مستقیم با بکارگیری مفهوم فرهنگ در سازمان می باشد . در این مقاله ضمن تدوین ادبیات تحقیق و چارچوب نظری ، با در نظر گرفتن مبانی نظری تحقیق به شرح مفصل فرهنگ سازمانی و عوامل فرهنگ پرداخته شده است. در این مقاله رابطه میان فرهنگ سازمانی و اثربخشی سازمان بررسی شد و محققان پی به این بردند فرهنگ قوی باعث افزایش عملکرد و اثربخشی سازمان می شود و اینکه با بررسی ها و ارائه یک مدل مفهومی فهمیدیم که میان فرهنگ سازمانی و اثربخشی سازمانی رابطه ای مستقیم وجود دارد و اینکه فرهنگ در عملکرد و اثربخشی سازمانی نقش ویژه ای را ایفا میکند

واژه های کلیدی : فرهنگ سازمانی، اثربخشی سازمانی، سازمان


1


مقدمه: می دانیم که هر فرد شخصیتی دارد، شخصیت یک فرد، سلسله ای از ویژگی های نسبتا ثابت و پایدار اوست. هنگامی که می گوییم شخصی خونگرم، خلاق و یا محافظه کار است در واقع، ویژگی های شخصیتی او را شرح می دهیم. یک سازمان نیز شخصیتی دارد که آن را فرهنگ سازمانی می نامیم. ( استیفن رابینز،[1].(1990


فرهنگ سازمانی، شیوه ی زندگی یک سازمان است و با توجه به اینکه یکی از مهمترین منابع هر سازمان، منبع انسانی آن می باشد،عملکرد افراد در سازمان متاثر از فرهنگ آن سازمان است.مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که رفتار سازمانی، بر رفتار فردی، انگیزش، رضایت شغلی، خلاقیت، نوآوری، شیوه تصمیم گیری و میزان مشارکت کارکنان در امور، میزان فداکاری و تعهد،انضباط، سخت کوشی و سطح اضطراب و مانند آن موثر است. (زارعی، متین .[2](1380

اثربخشی ، بهره وری ، کارآیی ، فرهنگ وبرتری سازمانها موضوعی است که نظریه پردازان سازمانی را به خود جلب کرده است . بیش ازچند دهه است که اثربخشی سازمانی بعنوان موضوع تحقیق مدیریت وطراحی سازمانهاست . تحقیقات تجربی هنوز به یک تئوری عمومی درمورد اثربخشی سازمانی دست نیافته است . این درحالی است که سازه اثربخشی ، به شکل عمیقی درادبیات سازمانی جای گرفته است و موضوع اصلی درتمامی تجزیه وتحلیل های سازمانی می باشد.

رابینز(( 1990 اثربخشی سازمانی را بعنوان میزان کسب اهداف کوتاه مدت وبلند مدت با توجه به انتظارات ذی نفعها ، ارزیابی کنندگان ومرحله زندگی سازمانی تعریف می نماید . اومعتقد است که تصورتئوری سازمانی بدون مفهوم اثربخشی مشکل است.و توافق عمومی درمورد معنی دقیق اثربخشی وجود ندارد..[3]

در درون سازمانها عوامل متعددی وجود دارد که بر اثر بخشی تاثیر میگذارد از آن جمله میتوان به انگیزش ، توان یا آمادگی کاری ،شناخت شغل یا ادراک فرد از نقش خود در سازمان ،حمایت سازمانی و باز خورد گرفتن از عملکرد و سازگاری محیطی اشاره کرد. در این تحقیق با توجه به مطالب فوق،از میان عوامل تاثیر گذار براثربخشی سازمانی ،عامل فرهنگ سازمانی مورد بررسی قرار می گیرد و به دنبال پاسخ دادن به این سؤال هستیم که"چه رابطه ای بین اثر بخشی سازمانی وفرهنگ سازمانی وجود دارد؟"

ضرورت و اهمیت انجام تحقیق

»فرهنگ سازمانی« یکی از جدیدترین واژههای ادبیات مدیریت است که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه اندیشمندان و صاحب نظران و پژوهشگران رشته مدیریت بوده است . نگرش سازمان به فرهنگ (فرهنگ سازمان)اندیشه نسبتاً جدیدی است با آنکه پیشینه طولانی و بلند مدت دارد اما به تازگی در دانش مدیریت راه یافته است . به رغم اینکه در مبحث فرهنگ سازمانی کارهای زیادی انجام پذیرفته است اما باز هم به دلیل آنکه فرهنگ سازمانی موضوعی است که همواره تمایل به تجدید شدن و تازگی دارد ، پس نیازمند به بررسی و شناخت دقیق و گسترده این مبحث می باشد که بتواند در زمینه های مختلف ازجمله اثربخشی سازمان که موضوع این تحقیق می باشد نقش خود را ایفا کند .

2


وجود هویت مشترک فرهنگی اعضای سازمانها، باورها و ارزشها، و هنجارهای رفتاری مشترک بین آنها موجب انسجام و یکپارچگی در کوششهای ایشان، تعهد درونی آنها به سازمان و درک روشن از فلسفه وجودی و جهتگیری اقدامات آنها و درنتیجه موفقیت سازمانها میشود. بهعبارت دیگر موفقیت چشمگیر سازمانهای موفق در عوامل غیرملموس قدرتمند در فرهنگسازی آنها، ارزشها و باورهای کارکنان نهفته است. (زاهدی، (30 :1381

سازمان ها باید فرهنگی را حاکم کنند که کارکنان در آن انگیزه و توانایی لازم را برای انجام و ادامه فعالیت بیابند و با احساس تعلق نسبت به سازمان خود، بتوانند موجبات پایداری و اثربخشی سازمان را فراهم آورند. امروزه منشاء اصلی مزیت رقابتی در بسیاری از سازمان ها کارکنان توانمند، فداکار و متعهد آنها هستند (اسکات و ژاف، .(1388


روش پژوهش و شیوهای آماری:

این تحقیق از نظر هدف ، کاربردی است چرا که پس از انجام مطالعه های پیشین ، می توان به میزان ارتباط فرهنگ بر عملکرد کارکنان در سازمان پی برد همچنین می توان از نتایج گرفته شده برای بهبود اثرفرهنگ در سازمان و عملکرد کارکنان پیشنهاداتی ارائه کرد.

از نظر نوع تحقیق ، ترویجی است زیرا هدف یک مقاله علمی ترویجی خلاصه کردن و استنتاج مباحث و ایده های دیگران است، بدون اینکه پژوهشگر چیز جدیدی به آن اضافه کند.

تعاریف:

واژه فرهنگ از دو بخش »فر« که پیشوند است و در فارسی هخامنشی و اوستا به صورت فرا (به معنی »پیش ، جلو ، بالا ، شکوه ، عظمت « آمده است و هنگ از ریشه اوستایی ثنگ به معنی » بیرون کشیدن و آشکار ساختن « و در زبان پهلوی نیز فراهنگ بوده است، تشکیل شده است . فرهنگ در اصطلاح جامعه شناسی و مرم شناسی ترجمه واژه کولتور و کالچر انگلیسی است . این واژه از ریشه لاتین گرفته شده است ، در اصل به معنای کشت و کار ، آباد کردن ، کاشتن زمین و بارور کردن بود که به تدریج مفهوم آن به ادبیات و علوم راه یافت و در قرن 18 نویسندگان آن را به معنی پرورش روانی و معنوی به کار می برند . اصطلاح فرهنگ به معنی جامعه شناسی و مردم شناختی آن نخستین بار به وسیله مردم شناس انگلیسی »ادوارد بارنت تایلور« در سال 1871 در کتاب تحت عنوان فرهنگ ابتدایی بکار رفت .

فرهنگ سازمانی، سیستمی از استنباط یا نظام معنایی مشترکی است که اعضاء نسبت به یک سازمان دارند، به گونه ای که این ویژگی موجب تمایز و تفکیک در سازمان از یکدیگر می شود. یک سیستم که اعضای آن دارای استنباط

مشترک از آن هستند، از مجموعه ای از ویژگیهای اصلی تشکیل شده است که سازمان به آنها ارج می نهد یا برای آنها ارزش قایل است. (رابینز، 1374، ص (976

ادگار شاین فرهنگ سازمانی را این گونه تعریف میکند:

یک الگویی از مفروضات بنیادی است که اعضای گروه برای حل مسائل مربوط به تطابق با محیط خارجی و تکامل داخلی آن را یاد میگیرند و چنان خوب عمل میکند که معتبر شناخته شده، سپس به صورت یک روش صحیح برای درک، اندیشه و احساس کردن در رابطه با حل مسائل سازمان به اعضای جدید آموخته میشود. جیمز پرسی معتقد است که افراد یک سازمان دارای ارزشهای مشترک، عقاید، معیارهای مناسب برای رفتار، زبان مخصوص، رمزها و سایر الگوی فکری و رفتاری هستند و بهطور خلاصه، فرهنگ سازمان را الگویی از مقاصد مشترک افراد سازمان تعریف میکند.

با نگاهی عمیق به سازمانهای موفق میتوان عوامل کلیدی و مشترک بین آنها که بسترساز و احتمالاً عامل اساسی موفقیت آنها بوده است را کشف کرد. یکی از عوامل اساسی و کلیدی، فرهنگ قوی است که بر آن سازمانها حاکم است و شناخت این عوامل و تقویت آن ها و برطرف کردن نقاط ضعف شان، گامی است در جهت کامیابی سازمانها و نیل به اهداف عالی آنها خواهد بود. رابرت کویین1 میگوید: برای شناخت سازمان و رفتارها و عملکرد کارکنان، شناخت فرهنگ گامی اساسی و بنیادی است. زیرا با اهرم فرهنگ به سادگی میتوان انجام تغییرات را تسهیل و جهت-گیریهای جدید را در سازمان پایدار کرد. از این رو فرهنگ سازمانی به سادگی یک عامل اساسی در موفقیت سازمان و تحقق اهداف بلندمدت سازمان است. متأسفانه در بسیاری از سازمانها، پرورش فرهنگ سازمانی بهعنوان مهمترین وظیفه مدیران مورد توجه نیست. درحالیکه فرهنگ سازمانی روی تمام جنبه های سازمان تأثیر میگذارد و در هر سازمانی پدیدهای به دور از تأثیر فرهنگ نیست. (اسدی، .(1383

درتعاریف اثربخشی به کلید واژه هایی چون : هدف ـ نیاز ـ ارضا و سازگاری بر می خوریم که درنهایت همه آنها به » تامین خواسته های(نیازهای ) انسان « درحوزه های مختلف برمیگردد . بدین معنی که انسان با توجه به دانش و اطلاعات موجود و منابعی که دراختیار دارد ، نسبت به ایجاد فضایی مناسب برای بقای زندگی خود اقداماتی را صورت می دهد . و با تلاش وکوشش همه جانبه ، سعی دررسیدن به آن فضای مناسب می نماید . بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که هر چه فعالیتهای فرد ، گروه و سازمان به ایجاد فضای مناسب نزدیکتر شود ، تلاشها نیز به همان میزان موثرتر خواهندبود.

اثر بخشی عبارت است از میزان تحقق اهداف و انجام موفقیت آمیز ماموریت . به تعبیر دیگر ،اثر بخشی عبارت است از کارایی مطلوب

اثر بخشی یک مفهوم کلی دارد که به صورت ضمنی در بر گیرنده ی تعداد زیادی متغیرهاست. هنگام تعیین اثر بخشی سازمانی حدود یا میزانی که هدفهای چند گانه تامین شدهاند ، سنجیده یا اندازهگیری میشوندومورد قضاوت قرارمیگیرند(ریچارد اچ هال، ص 90 ،سازمان ساختار،فرآیندوداده ها،.[4](1384

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید