بخشی از مقاله
خلاصه
جامعهپذیری سازمانی افراد را به فکر و عمل مطابق با منافع سازمانی ترغیب میکند و نیاز به آموزش و آماده کردن یک تازهوارد را برای یک نقش سازمانی ویژه کاهش میدهد. از طرفی تعیین روند جامعهپذیری بر اثربخشی فعالیتهای سازمان میتواند راه گشای بسیاری از کاستیها و مشکلات باشد هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه جامعهپذیری سازمانی و اثربخشی سازمانی در ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ستادی ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی تشکیل میدادند - 125 نفر - . به دلیل محدود بودن جامعه آماری از روش نمونه گیری تمام شمار استفاده شد که در نهایت تعداد 121 پرسشنامه که کامل پاسخدادهشده بود، جمعآوری شد. ابزار اندازهگیری پژوهش سه پرسشنامه اطلاعات فردی؛ پرسشنامه استاندارد جامعهپذیری سازمانی بیلگاردی و همکاران و اثربخشی سازمانی حمیدی بودهاست که روایی صوری و محتوایی آنها توسط استادان مدیریت ورزشی بررسی و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ در پرسشنامه جامعهپذیری سازمانی 0/85 و در پرسشنامه اثربخشی سازمانی 0/91 محاسبه شد.
همچنین بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها پس از حصول اطمینان از توزیع طبیعی دادهها از آزمون رگرسیون چندگانه و همبستگی پیرسون در نرمافزار SPSS22 در سطح معنیداری کمتر از 0/05 استفاده شد. نتایج نشان داد که جامعهپذیری سازمانی توان پیشبینی اثربخشی سازمانی در ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی را دارد . - 0/649 - علاوه بر این، مؤلفههای دریافت آموزش - r= 0/57 - ، تفاهم - r= 0/57 - و چشمانداز از آینده سازمان - - r= 0/63 نیز دارای رابطه مثبت و معنیداری با اثربخشی سازمانی در ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی هستند . - 0/01 - همچنین بین مؤلفه حمایت کارکنان با اثربخشی سازمانی همبستگی معنیداری مشاهده نشد. درنهایت به مدیران و برنامهریزان ادارات ورزش و جوانان پیشنهاد میشود فرآیندهای تسهیل در روند جامعهپذیری کارکنان را جهت بهبود و افزایش اثربخشی سازمانی در فعالیتها ایجاد کنند.
کلمات کلیدی: جامعهپذیری سازمانی، اثربخشی سازمانی، ادارات ورزش و جوانان.
مقدمه
پژوهشگران اثربخشی واقعی سازمانها را میزان نیل به اهداف سازمانی میدانند و آن را قابلیت بهرهوری از محیط جهت کسب منابع ارزشمند برای استمرار عملکرد میدانند. همچنین آن را درجه و میزانی از برآورده کردن نیازها یا تأمین معیارهای ارزیابی افراد خارج از سازمان تعریف میکنند.[1] لذا کسب سطوح بالای اثربخشی سازمانی هدف نهایی هر سازمان است. امیدی و همکاران - 1391 - نیز عنوان کردند که سازمانهای ورزشی جهت دستیابی به حداکثر اثربخشی نیاز به تقویت هرچه بیشتر ابعاد مأموریت و یکپارچگی فرهنگسازمانی دارند تا زمینه مساعدی برای رشد فعالیتهای سازمان خلق شود.[2] ازاینرو بدون شک سازمانهای ورزشی نیز همانند سایر سازمانها تحقق اهداف خود را در اولویت قرار میدهند و این امر زمینه تحقیق و بررسی بیشتر در مورد اثربخشی سازمانهای ورزشی را برجسته میکند؛ اما در پژوهشهای مختلف سنجش عملکرد و اثربخشی سازمانهای ورزشی دشوار اعلامشده است. ازیکطرف فشارهای دولت، حامیان مالی و ذینفعان به سازمانهای ورزشی حساسیت سنجش عملکرد آنها را بالا برده است، از طرف دیگر کاهش کمکهای مالی دولتها، محدود شدن فعالیت داوطلبان و مطالبات جدید سازمانهای بینالمللی ورزش سبب مسائل و مشکلات زیادی در بررسی عملکرد فدراسیونها و سازمانهای ورزشی شده است.[3]
لذا باید توجه داشت که رویکرد مبتنی بر فرآیندهای درون سازمانی باعث شده است تا پویایی کارکنان سازمان و ثبات سازمانی، مهمترین معیار اثربخشی شناخته شود.[4] ازاینرو میتوان چشمانداز یک سازمان اثربخش را در روند جامعهپذیری آن سازمان بررسی کرد. بهطور خلاصه میتوان یکی از اهداف افزایش جامعهپذیری در سازمان را در افزایش سطوح عملکرد و اثربخشی سازمانها دید. جامعهپذیری سازمانی افراد را به فکر و عمل مطابق با منافع سازمانی ترغیب میکند و نیاز به آموزش و آماده کردن یک تازهوارد را برای یک نقش سازمانی ویژه کاهش میدهد. هر سازمانی فرهنگی دارد که میخواهد آن را حفظ کند و حفظ آن بستگی به پذیرش توسط تازهواردان و درونی شدن آن برای همه اعضا در طول زندگی سازمانی دارد. سازمانهایی که راهبردهای جامعهپذیری کارا و مؤثر را به کار میبرند، محیطهای کاری را به وجود میآورند که منجر به یادگیری کارکنان در سطح فردی و سازمانی میشود.
از سوی دیگر اگر جامعهپذیری ناموفق باشد هزینههایی زیادی را بر سازمان تحمیل میکند. درصورتیکه کارکنان سازمان را ترک کنند سازمان هزینههای زیادی را برای آموزش و استخدام مجدد متحمل میشود و درصورتیکه در سازمان باقی بمانند، سازمان هزینههایی را در زمینه عملکرد پایین، تأخیر در ورود و غیبت آنها خواهد پرداخت.[5] حل بسیاری از مسائل سازمانی در گرو جامعهپذیری کارکنان است که امروزه مورد توجه بسیاری از سازمانها قرارگرفته است. چنانچه افراد بهخوبی جامعهپذیر شوند، میتوان اثربخشی کارها و اهداف سازمان را شاهد بود. بر اساس نظر شاین - 1979 - 1 فرآیند جامعهپذیری در سازمان، یادگیری ارزشها، هنجارها و الگوهای رفتاری خاصی را شامل میشود که از دید سازمان و گروه، یادگیری آن برای هر یک از اعضای تازهوارد سازمان ضروری است.[6] کارکنان از طریق جامعهپذیری، هنجارها، ارزشها، نگرشها و رفتارهای مناسب با نقشهای تازه را در سازمان فرا میگیرند. فرد تازهوارد از طریق پذیرفته شدن در اجتماع سازمان، بهصورت رسمی یا غیررسمی، از راه تماسهای پیوسته و تجربهکاری با دیگران به این اطلاعات دست مییابد.
جامعهپذیری سازمانی کلیدی کارآمد و مؤثر در یکپارچهسازی کارکنان تازهوارد در سازمان و همسویی کارکنان باسابقه با تغییراتی است که در سازمان رخ میدهد و نقش بسیار مهم در ساخت ارزشها و نگرشهای افراد و همچنین سوگیریهای اجتماعیشان درباره بسیاری از مسائل اجتماعی دارد.[7] در بحث جامعهپذیری سازمانی، فرآیندی طی میشود تا کارکنان خود را با فرهنگسازمانی تطبیق دهند و در این مورد، رسیدن به عملکرد مطلوب یک ضرورت تلقی میشود. تسریع در فرآیند جامعهپذیری سازمانی میتواند تبعات مفیدی برای سازمان و کارکنان داشته باشد. همانطور که از نتایج تحقیقات برمیآید در سازمانی که روند جامعهپذیری سریع انجام شود، رفتار سازمانی کارکنان بهبود بخشیده میشودو قطعاً قابلیت و توانایی دستیابی به اهداف در زمان کمتری حاصل میشود و این امر صحه گذار بر اثربخشی فعالیتهای سازمان است. نظریهپردازان جامعهشناسی و مدیریت معتقدند که جامعهپذیری سازمانی دارای چندین بعد است. تائورمینا - 1997 - جامعهپذیری سازمانی را متشکل از چهار بعد دریافت آموزش، تفاهم، حمایت کارکنان و چشمانداز از آینده سازمان میداند.[8]
1. دریافت آموزش: آموزشهایی که در نهادها برای ترویج و ارتقاء سازگاری کارکنان در سازمانها طراحی و به اجرا درمیآیید را شامل میشود. این آموزشها بسیار سودمند هستند چراکه باعث میشود تا کارکنان از سطح مهارتهای فنی و کارکردی مناسبی برخوردار شوند و بدین ترتیب در سازمانها کارآمدتر شده و رضایت بیشتری را تجربه کنند. از طرف دیگر ارائه آموزشهای لازم برای سازگاری با فضای کاری و اجتماعی سازمان باعث میشود تا کارکنان نیز به نحو شایسته نسبت به اهداف و ارزشهای سازمان احساس تعهد کنند.
2. تفاهم: فهم نقشهای خود و سازمان را شامل میشود که این امر بسیار مهم جلوه میکند به این دلیل که خطاها و اشتباهات کارکنان را در درون سازمان کاهش میدهد که درنهایت رضایت و احساس خودکارآمدی بالاتر کارکنان را باعث میشود. درواقع تفاهم یا فهم متقابل میان کارکنان و سازمان بهویژه سرپرستان و مدیران بهسادگی منجر به سطح بالاتری از موفقیت و اثربخشی سازمان و به دنبال آن تعهد هر چه بیشتر کارکنان به سازمان میشود.
3. حمایت کارکنان: تعاملهای مثبت و حمایتگرانه همکارانه در درون سازمان را شامل میشود این تعاملها بهطورجدی با رفتارهای مدنی سازمانی - رفتارهایی جز نقشهای سازمانی کارکنان نیست اما انجام آنها به عملکرد مؤثر فردی و سازمانی منجر میشود - دارای رابطه مثبت است. بعد بسیار مهم در فرایند جامعهپذیری سازمانی تعامل کارکنان با همکاران است زیرا چنین تعاملهایی برای اینکه کارکنان بتوانند بهطور مؤثر و کارآمدی در سازمان عمل کنند بسیار ضروری است.
4. چشماندازهای سازمان از آینده: ادراکات کارکنان از چشماندازهای شغل خود و پذیرش آن در سازمانی است که کار میکنند را شامل میشود. این حوزه شامل مواردی نظیر اینکه آیا فرد در آینده هم در سازمان محل کارش خواهد ماند، تکالیف و مسئولیتهای آینده وی در سازمان چه خواهد بود و چه پاداشهایی از کار در سازمان عاید وی میشود[9]؛[10]؛.[11] پژوهشهای متعددی لزوم جامعهپذیری را در سازمان و تأثیر مثبت آن را بر شاخصهای رفتار سازمانی نشان دادهاند. نادی و همکاران - 1388 - طی تحقیقی نشان دادند که زیر مقیاسهای جامعهپذیری سازمانی توان پیشبین معناداری را برای آرزوهای شغلی دارند. هویدا و همکاران - 1390 - رابطه مثبت و معناداری بین جامعهپذیری سازمانی و تعهد سازمانی را نشان دادند.[12] حقیقتیان و همکاران - 1392 - نشان دادند که جامعهپذیری سازمانی با مسئولیت اجتماعی در همه ابعاد دارای رابطه معنادار است.[13] نتایج نشان میدهد کارکنان برای انجام مشاغلی که به آنان واگذار میشود، به