بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش طرح تحقیق آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و پیش آزمون و پس آزمون است که هر دو گروه، دو بار مورد اندازه گیری قرار می گیرند. جامعه آماری آن شامل، دانش آموزان پایه پنجم - دختر و پسر - دوره ابتدایی شهرستان ساری ناحیه 1 به تعداد 1435 نفر بوده و به دلیل شبه تجربی بودن تحقیق، در سطح اطمینان 95% و خطای اندازهگیری =5% از بین افراد جامعه آماری تعداد 40 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند.

از میان 76 کلاس درس پایه پنجم ابتدایی شهرستان ساری ناحیه 1 به صورت تصادفی تعداد 4 کلاس درس به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس این 4 کلاس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. به این ترتیب 2 کلاس به گروه آزمایش و 2 کلاس به گروه گواه اختصاص یافت و 20 نفر دانش آموز در گروه آزمایش و 20 نفر دانش آموز در گروه گواه به عنوان نمونه انتخاب شدند.

ابزارگردآوری اطلاعات دفترچه شماره شش آزمون بین المللی تیمز 2007 می باشد. این آزمون با 30 سوال در سه بعد - بازشناسی دانش با 10 سوال، کاربرد دانش با 10 سوال، ترکیب دانش با 10 سوال - طراحی و تنظیم شده است. از آنجایی که آزمون بین المللی تیمز 2007 استاندارد شده است لذا روایی صوری و محتوایی آن مورد تایید می باشد و با استفاده از روش »بازآزمایی و تحلیل آماری همبستگی پیرسون« پایایی ابزار رقم 0.81 محاسبه شد.

نتایج این پژوهش بعد از تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که در سطوح بازشناسی دانش، کاربرد دانش و ترکیب دانش بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین تاثیر روش تدریس کاوشگری بر یادگیری پایدار درس علوم تجربی معنادار است.

مقدمه

نظام آموزش و پرورش مانند بقیه ارکان تشکیل دهنده جوامع پیوسته در حال تغییر و تحوّل است. درعصر اطّلاعات و پست مدرنیسم، متناسب با سرعت سرسام آور دانش بشری، همه ی ابعاد نظام تعلیم و تربیت نیز در آستانه دگر گونی سریع قرار گرفته. در اینسیر تغییر و تحوّل شتابان، آموزش روش های تدریس هم از تغییرات اسا سی بهره مند گشته است. ارمغان تحوّلات آموزشی در عرصه روش های تدریسٌ، پرهیز از اندیشه ی القاء دانش و نخبه پروری است. بدین جهت بستر نوین فعّالیت های یاددهی- یادگیریٍ گستره ی اطمینان بخشی را برای اندیشه ورزی بدیعه پردازان گشوده و حرکت بسوی دیدگاه های نوین در زمینه یاددهی - یادگیری، ضروری و اجتناب نا پذیر است

امروزه به دلیل توسعه کمی و کیفی علوم و فن آوری به نظر می رسد مقدار اطّلاعات در دسترس از طریق رایانه و وسایل ارتباطی از توانایی افراد در استفاده از اطّلاعات پیشی گرفته است؛ همچنین به دلیل گسترش دانش و تکنولوژی در عصر حاضر قادر نیستیم تمامی اطّلاعات را به خاطر بسپاریم و اساساً هدف اصلی تعلیم و تربیت هم این نیست، لذا ناگزیریم دست به گزینش اطّلاعاتی بزنیم که برحسب موقعیّت و قابلیت هر فرد به آن نیازمندیم.

در چنین شرایطی دیگر لازم نیست محافل آموزشی به منزله ی مخزن دانش و معلمان به مثابهی انتقال دهندگان آگاهی ها خدمت کنند. بسیار لازم و مهم است که روند اطّلاعات تربیتی را اینگونه پایهریزی نماییم که شاگردان مهارت خود را در تفکّر و استدلال افزایش دهند و داده های موجود را پردازش کنند و آنها را به کار گیرند . مسلّم است بکارگیری شیوه ها و روش های فعّال آموزش و یادگیری همچون روش کاوشگری می تواند زمینه های لازم را فراهم سازدزیرا روش های فعّال تدریس - طبق تحقیقات - تأکیدعمده ای بر فعّال سازی شخص در »فرایند تفکّر «َ دارند.

روشهای تدریس مبتنی بر رویکرد سازندهگرایی مستقیماً بر مبنای باورها و فرضهایی که برای بسیاری از نظریه های یادگیری و رشد شناختی مانند »یادگیری جدید بر مبنای یادگیری پیشین است، یادگیری در برگیرنده ی پردازش اطّلاعات است، معنا وابسته به روابط است و در تدریس و یادگیری باید بر روابط و راهبردها تأکید گردد. « استوار است. تأکید کلاس های درس ساختگرایی بر »تجربه های علمی، تأمل انفرادی، پردازش اطّلاعات و همیاری گروهی« است. در این رویکرد دانش آموز پذیرنده ی منفعل دانش و اطّلاعات نیست، بلکه با دانش، مهارت و نگرش از قبل آموخته، به کسب دانش جدید، پردازش آن و بسط روابط درونی و ارتباط با پیش دانسته ها با رویکردی جمع محور می پردازد.

نوع آموزش های مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی، آموزش »یادگیرنده -محور«ُ است یعنی یادگیرنده مسؤولیت یادگیری و درک و فهم مطالب را خود بر عهده می گیرند . مزیت این رویکرد آن است که هرگاه دانش آموز راهی علمی برای حلّ مسأله اش بیابد، آن راه حل، بخشی از خود وی می شود و این یعنی همان یادگیری پایدار و از این طریق ما یادگیرندگانی را پرورش داده ایم که دارای تفکّر انتقادی، حلّ مسأله و یادگیری مادام العمر خواند شد

»یادگیریِ یادگیری «ِ یکی از پیامد های آموزش بر اساس رویکردهای فراشناختیّمی باشد و کاربرد روش های فعّال در تدریس می توانند به طور مؤثّری در ایجاد آن دخیل باشند. تدریس به عنوان یکی از اساسی ترین مهارتهای معلّمان، می تواند نقش تعیین کننده ای در یادگیری پایدار دانش آموزان داشته باشد، لذا با توجّه ویژه به اهمّیت موضوع یادگیری پایدار دانش آموزان در درس علوم تجربی و نتایج ضعیف به دست آمده در چند مرحله آزمون تیمز در درس علوم تجربی که به آن اشاره شد، به کارگیری الگوها و روشهای فعّال تدریس در فرایند یاددهی - یادگیری می تواند به عنوان ابزاری سودمند جهت بهبود یادگیری پایدار دانش آموزان در درس علوم تجربی مطرح گردد. حال سؤالی که در این جا مطرح می شود این است که:

آیا» روش تدریس کاوشگری در یادگیری پایدار دانش آموزان در درس علوم تجربی مؤثّر است؟ «

در این پژوهش محقّق به دنبال » بررسی تأثیر روش تدریس کاوشگری بر یادگیری پایدار دانش آموزان پایهی پنجم ابتدایی شهرستان ساری ناحیه «1 می باشد و یادگیری پایدار دانش آموزان را در سه سطح عملکردی - بازشناسی دانش، کاربرد دانش و ترکیب دانش - مورد ارزیابی قرار می دهد.

-هدف کلّی: تعیین تاثیر روش تدریس کاوشگری بر یادگیری پایدار درس علوم تجربی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان ساری ناحیه 1 در سال تحصیلی . - 1391-92 -

هدف های ویژه ی این پژوهش عبارت است از:

-1 تعیین تاثیر روش تدریس کاوشگری بر یادگیری پایدار درس علوم تجربی در بازشناسی دانش.

-2 تعیین تاثیر روش تدریس کاوشگری بر یادگیری پایدار درس علوم تجربی در کاربرد دانش.

-3 تعیین تاثیر روش تدریس کاوشگری بر یادگیری پایدار درس علوم تجربی در ترکیب دانش.

پیشینه تحقیق

-    حسن زاده و معتمدی تلاوکی - 1389 - در تحقیقی با عنوان »تأثیر روش های فعال تدریس مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی بر بهبود راهبردهای یادگیری و مطالعهی دانشآموزان دورهی متوسطهی شهرستان ساری« نشان دادند که؛ دانش و مهارت معلمان در به کارگیری الگوهای تدریس به طور معناداری بر بهبود راهبردهای یادگیری و مطالعه، راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی دانشآموزان مؤثر است، همچنین میزان این تأثیر در بین دانشآموزان دختر و پسر متفاوت نمی باشد اما بهبود راهبردهای فراشناختی به طور معناداری بیشتر از بهبود راهبردهای شناختی بوده است.

-    فضلی و جوادی - 1383 - در پژوهشی با عنوان بررسی مقایسه ای تأثیر روش تدریس فعّال و غیر فعّال بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس اجتماعی نشان دادند که نمرات درسی دانش آموزانی که با روش تدریس فعّال آموزش دیده اند، از دانش آموزانی که با روش تدریس غیر فعّال آموزش دیده اند، به طور معنی داری بالاتر است. یعنی روش تدریس فعّال بر حیطه ی شناختی دانش آموزان تأثیر داشته است.

- اصابت طبری - 1379 - در پژوهشی با عنوان بررسی مقایسه ای اثرات آموزش روشهای فعّال تدریس بر افزایش میزان خلّاقیت دانش آموزان پایه ی چهارم ابتدایی استان مازندران که از نوع تحقیق شبه آزمایشی بوده نشان دادند که: روش گردش علمی با اختلاف 30/93 نمرهدر پس تست خلّاقیت نسبت به مرحله پیش تست در بین گروهها موجب افزایش خلّاقیت بیشتری گردید و بقیه گروها به ترتیب روش حلّ مسأله, روش آزمایشی, روش گروه های کوچک, روش اکتشافی و روش واحد کار در مراحل بعدی قرار گرفتند.

در تحقیقی که توسط ادوارد سالیوان - 2004 - با عنوان استفاده از ایفای نقش در یادگیری اقتصاد انجام شد که به منظور استفاده از تمرینهای نقشگذاری در کلاسهای اقتصاد است. تمرینهای ایفای نقش در اصل بر این تئوری است که یادگیری دانشآموزان بیشتر در بین تضاد شناختی مؤثر است و استفاده از دوسناریو یکی برای دوره گسترش اقتصادی و دیگری برای کلاسهای متوسط در اقتصاد کلان است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید