بخشی از مقاله
مقایسه تاثیر آموزش به روش کلاس معکوس و روش تدریس متداول بر یادگیری دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در درس مطالعات اجتماعی
چکیده
این پژوهش به منظور مقایسه تاثیر آموزش به روش کلاس معکوس و روش تدریس متداول بر یادگیری دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در درس مطالعات اجتماعی " صورت گرفت. برای اجرای این پژوهش از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با دو گروه استفاده شد. آزمودنی ها شامل32 نفر دانش آموز دختر پایه ی پنجم مقطع ابتدایی بودند. به منظور گردآوری داده ها از دو آزمون محقق ساخته ی پیش آزمون با ضریب پایایی آلفای کرونباخ0/86 و سنجش یادگیری با ضریب پایایی آلفای کرونباخ 0/83 استفاده شد. در آغاز دوره ی آموزشی از دانش آموزان پیش آزمون بعمل آمد و پس از پایان دوره ی آموزشی از دانش آموزان آزمون سنجش یادگیری گرفته شد که نتایج با استفاده از نرم افزار spss 16 تحلیل شد. برای تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی و از آزمون t مستقل و t همبسته استفاده شد. فرضیه ی پژوهش مبنی بر اینکه روش تدریس کلاس معکوس نسبت به روش تدریس متداول تاثیر بیشتری بر یادگیری دانش آموزان دارد ، تایید شد(.(p<0/05
واژگان کلیدی : روش تدریس کلاس معکوس، روش تدریس متداول، یادگیری، درس مطالعات اجتماعی
مقدمه
آرزوی دیرینه هر جامعه ای پیشرفت و تعالی افراد آن جامعه و داشتن شهروندانی فرهیخته و اندیشمند است و بدیهی است که هر پیشرفتی در زمینه های مختلف از جمله فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی مستلزم داشتن افرادی متفکر، خلاق و منتقد است که بتواند تصمیمات درست را اتخاذ نماید و برنامه ریزی صحیحی داشته باشد که این منوط به وجود نظام های آموزش و پرورش فعال و پویاست. پس به جرأت می توان گفت که هر پیشرفتی از نظام کارآمد و صحیح آموزش و پرورش جوامع نشأت می گیرد و این مهم به عوامل متعددی از جمله تغییر شیوه ها و الگوهای تدریس در جهت استفاده از روش های نوین و فعال بستگی دارد. در این راستا، روش تدریس یکی از مهمترین عناصری است که در تحقق هدف های آموزشی نقش مؤثری دارد. در چنین شرایطی یکی از وظایف مهم نظام های تربیتی، تغییر و تحول در رویکردها و فعالیت های آموزشی خواهد بود. نظام های تربیتی باید پرورش انسان های اندیشمند، خلاق و انتقادی را در مرکز فعالیت های آموزشی خود قرار دهند و افرادی را تربیت کنند که توانایی حل مسئله و گشودن گره ها ومعضلات زندگی خود را داشته باشند .[1]
متأسفانه در بسیاری از نظام های آموزشی به دلیل گسترش و توسعه ی سریع مدارس و به کار گیری نیروهای اجرایی غیر متخصص و تربیت نشده عاداتی نامطلوب بر فرایند تدریس حاکم شده است، مخصوصا آن دسته از عادت های غلطی که جانشین همفکری، تعامل و مشارکت دانش آموزان در کلاس درس شده اند و هرگونه آزادی اندیشه، نقادی و نوآوری را از آنان گرفته اند و به جای استفاده از روش های جدید تدریس بر روش های سنتی پافشاری می کنند. بنابراین یکی از ضروری ترین تحولات در نظام آموزشی، تحول در نگرش و روش تدریس معلمان و مدیران اجرایی نظام آموزشی است .[2]
الگوهای تدریس جزء مهارت های فنی معلمان محسوب می شود و هنر معلم در کیفیت انتخاب و اجرای آن هاست. از آن جا که اطلاعات و توانایی های افراد متفاوت است باید از روش های تدریسی بهره جست که تفاوت های فردی دانش آموزان را لحاظ نماید. امروزه الگوهای جدید تدریسی که بتوانند فعالیت های دانش آموزان را تقویت و یادگیری را به یک جریان دو سویه تبدیل کنند از اهمیّت ویژه ای برخوردار می باشند، ولی متأسفانه اغلب فرایند های آموزشی، آثار و اهداف مورد نظر یادگیری را بدست نمی آورند و کلاس محل تکثیر دانش و اطلاعات می شود و معلم می کوشد کلیه ی مفاهیم را در ذهن دانش آموز انبار کند و خلاقیت، نوآوری و رشد و توسعه ی استعداد های آنان را نادیده بگیرد که چنین یادگیری نیز پایدار نخواهد بود .[3]
امروزه طراحی و تدوین برنامه های درسی به گونه ای است که می توان از طریق آن ها اهداف مهارتی/فرایند محتوایی/ دانشی را باهم کسب کرد. مفاهیم علوم اجتماعی از آن دسته مفاهیم اند که درک و کاربرد آن ها در زندگی اهمیت فراوانی دارد. از این رو لازم است در آموزش علوم اجتماعی ضمن تاکید بر رشد و توسعه ی مهارت های تفکر و نگرش های لازم به ایجاد برنامه هایی پرداخت که چگونه آموختن را به دانش آموزان منتقل می کنند. همچنین نباید رشد وتوسعه ی مفاهیم مربوط به علوم اجتماعی در چارچوب به کارگیری روش های فعال و کاوشگرانه را از یاد برد .[4] روش کلاس معکوس روش تدریس فعال دانش آموز محوریست که از پروژه های گروهی، فعالیت های اکتشافی و کاوشگری، آزمایش و سخنرانی در طول زمان کلاس بهره می گیرد. دراین حالت، کلاس بصورت محیطی غنی از اطلاعات خواهد شد. آموزش مستقیم مبتنی بر سخنرانی در خارج ازکلاس به دانش آموزان ارایه می شود که معمولا بصورت ویدیو های آنلاین یا غیر آنلاین است .[5]یادگیری علوم اجتماعی کاری است که باید دانش آموز انجام دهد، نه توسط دیگران برای او انجام شود .[6] زمانی که دانش آموزان در کلاس درس هستند به فعالیت های حسی(دستی، دست در تجربه) می پردازند و این فعالیت ها در بستر یادگیری مشارکتی (که دانش آموزان در تعامل با یکدیگرند) انجام می گیرد .[7] کلاس معکوس این انگیزه را دنبال می کند که برای دانش آموزان فرصت هایی ایجاد کند که از طریق مشارکت فعال در کلاس، درس را یاد بگیرند .[8]
کلاس معکوس
کلاس معکوس یک استراتژی آموزشی است که برای معلمان این امکان را فراهم می کند که با به حداقل رساندن میزان آموزش مستقیم میزان آموزش تعاملی و فعال را افزایش دهند .[9]
ایده ی کلاس معکوس یک مفهوم نسبتا جدید در آموزش و پرورش است که بطور فزاینده ای محبوب شده است. مدرسانی که کلاس هایشان را وارونه می کنند نقش کار وتکلیف مدرسه و کارو فعالیت منزل را عوض میکنند. آنان سخنرانی هایشان راضبط می کنند و در اختیار دانش آموزان قرار می دهند تا قبل از کلاس آن ها را تماشا کنند. سپس دانش آموزان مشق شب خود را در حضور معلم در کلاس انجام می دهند .[10]
نوامبر و مول عنوان کرده اند که تعریف کلاس واورنه ای و یادگیری وارونه ای تنها به این تعریف خلاصه نمی شود که دانش آموزان در خانه ویدیو ببیند و بخوانند و در کلاس تمرین انجام دهند بلکه افراد زیادی تلاش کرده اند که برای کلاس معکوس تعریفی ارایه دهند .[11]
کلاس معکوس ترکیبی از دو عنصر اساسی آموزش است: سخنرانی و یادگیری فعال. دانش آموزان قبل از ورود به کلاس به ویدیو های سخنرانی معلم دسترسی دارند و آن هارا همراه مواد آموزشی دیگر دریافت می کنند که این امر وقت آزادی در کلاس برای تعامل چهره به چهره ی دانش آموزان وهمیاری با همسالان و انجام فعالیت هایی تحت راهنمایی و بازخورد فوری معلم فراهم می کند .[12]
پیشینه ی پژوهش
شیماموتو((2012 در پژوهشی تحت عنوان اجرای یک کلاس وارونه: یک نقشه ی آموزشی، به این نتیجه دست یافته است که روش کلاس معکوس در انتقال مواد آموزشی موثر است و همچنین استفاده از این روش باعث ایجاد اعتماد به نفس در یادگیرندگان می شود. کلاس معکوس باعث ایجاد موقعیتی مناسب برای تغییر در راه دریافت آموزش ها می شود. امروزه معلمان قادرند که بجای استفاده ی متناوب از سخنرانی روش های جالبی برای آموزش ترکیب کنند و استفاده کنند. کلاس معکوس توانایی ترکیب روش های مختلف دانش آموز محور را داراست.
ونتری و کیلمر((2013 دبیران مطالعات اجتماعی در دبیرستان آبشار نیاگارا کلاس هایشان را وارونه کردند و از زمان کلاسشان برای انجام فعالیت های عملی بیشتر استفاده کردند. آنان با استفاده از تکنولوژی روز سخنرانی هایشان را ضبط کرده و در اختیار دانش آموزان قرار دادند و سپس در کلاس از دانش آموزان خواستند دست به فعالیت بزنند و آن چه از ویدیو ها یاد گرفته اند را مورد استفاده قرار دهند. سپس از دانش آموزان آزمون (آزمون استانداردنیویورک) بعمل آوردند و نتایج آزمون ها نشان داد که %85دانش آموزان امتحان را با موفقیت پشت سر گذاشته اند در حالی که دانش آموزان همین مقطع در سال های قبل به ترتیب آمار قبولی %71 و %35 و %55 داشته اند.
بورمن (2014) در پژوهشی تحت عنوان بررسی تاثیر روش کلاس معکوس بر جلب توجه دانش آموزان و پیشرفت آن ها عنوان میکند که پس از بررسی 19 مطالعه به این نتیجه دست یافته است که روش کلاس معکوس بر جلب توجه دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آن ها تاثیر مثبت داشته است. و کلاس معکوس می تواند موقعیت مناسبی برای یادگیری دانش آموزان فراهم کند. کلاس معکوس می تواند موقعیتی متفاوت و جالب برای یادگیری دانش آموزان نسبت به مدل های سنتی یکطرفه ایجاد کند. همچنین کلاس معکوس فعالیت دانش آموزان را افزایش می دهد. محیط کلاس معکوس دانش آموزان را بهتر برای فراگیری آماده می کند. با توجه به اینکه روش کلاس معکوس کمتر مورد استفاده قرار گرفته است و بدین جهت که درس مطالعات اجتماعی تجربی یکی از دروس پایه ای و مهم و در ارتباط با جنبه های مختلف زندگی است و برخورداری از جدیدترین یافته های علمی را مطلبد قصد داریم در این پژوهش بررسی نماییم که:
تاثیر کدام یک از روش های تدریس کلاس معکوس و متداول بر یادگیری دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در درس مطالعات اجتماعی تاثیر بیشتری دارد؟