بخشی از مقاله

چکیده

این پژوهش با هدف بررسی تاثیر زوج درمانی معنوي بر کاهش آزار عاطفی زوجین شهر اصفهان انجام گردید.روش این پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیري با گروه کنترل بوده است.

نمونهي این پژوهش،30 زوج از والدین مراجعه کننده به مهدهاي کودك و پیش دبستانیهاي شهر اصفهان در سال1389 بود. آنهابه صورت تصادفی منظم به عنوان نمونه نهایی انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل - 15 زوج در هرگروه - قرار گرفتند.

فرضیه اصلی این پژوهش عبارت بود از آموزش زوج درمانی معنوي آزار عاطفی زوجین را کاهش میدهد. متغیر وابسته در این پژوهش آزار عاطفی بود که با پرسشنامهي آزار عاطفی ارزیابی شد. متغیر مستقل زوج درمانی معنوي بود که در 7 جلسه تنظیم و در مورد گروه آزمایش اجرا گردید.داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل کواریانس، تحلیل شد .

نتایج نشان داد که آموزش زوج درمانی معنوي آزار عاطفی را کاهش میدهد - - P<0/01، همچنین آموزش زوج درمانی معنوي ابعاد آزار عاطفی - آزارکلامی– انتقاد، غفلت- کنارهگیري، سلطهگري ومحدودیت اجتماعی - را کاهش داده است

مقدمه

ازدواج پیمانی مقدس، شرعی و قانونی بین زن و مرد براي یک زندگی اجتماعی جدید با یکدیگر است. در ازدواج مرد و زن به طور آزادانه متعهد میشوند تا واحد پویایی به عنوان خانواده ایجاد کنند. در طول زندگی مشترك متغیرهاي گوناگونی از جمله درآمد، اشتغال، سلامت فرزندان و رضایتمندي جنسی بر نحوه ارتباط زوجین تأثیر میگذارد روابط زناشویی رضایت بخش، زیر بناي عملکرد خوب خانواده است و باعث رشد شایستگی و توانایی سازگاري و انطباق در بین اعضاي خانواده میشود. افراد متأهلی که زندگی آنان پایدار است و از زندگی زناشویی خود رضایت کافی دارند در فرهنگهاي غربی اکثر جوانان انتظارات بالایی از روابط زناشویی دارند.

بسیاري از جوانان مجرد انتظار ازدواج دائم را دارند و نیز میخواهند با همسرشان رابطه جنسی انحصاري، صادقانه، همراه با علاقه صمیمیت و حمایت داشته باشند. با وجود این، شواهد موجود، گویاي این حقیقت است که زوجین در عصر حاضر در برقراري و حفظ روابط صمیمانه و داشتن زندگی زناشویی رضایتمند، با مشکلات متعدد و ناهماهنگیهایی روبرو هستند

خانوادهها در معرض انواع آسیبها، بحرانها و تعارضهاي زناشویی، کودكآزاري، فرزندان فراري و خشونت زناشویی قرار دارند. این اختلالها باعث میشود تا خانواده نتواند به عملکرد اساسی خویش یعنی رابطهي عاطفی و رعایت حقوق اعضا عمل کند

یکی از این اختلالها خشونت است. خشونت به هر طریقی که در خانواده تحقق یابد، باعث تزلزل و سستی خانوادهمیشود. با توجه به اینکه هستهي اصلی و اساسی جامعه خانواده است، پدیدهاي مثل خشونت در خانواده به عنوان یک آسیب جدي در نظر گرفته میشود. خشونت از هر نوع آن میتواند مهمترین عامل از هم گسیختگی بنیاديترین بخش جامعه، یعنی خانواده باشد و وقوع آن بسیاري از کارکردهاي خانوادهي سالم را از بین میبرد. 

خشونت در تمام اقوام، نژادها، مذاهب و زمینههاي اقتصادي، اجتماعی روي میدهد - انجمن روانشناسی امریکا،. - 1996 از میان انواع خشونت در زندگی زناشویی، آزار عاطفی بسیار شایعتر از انواع دیگر آن است و معمولأ خشونت جسمی، همراه با آزار عاطفی روي میدهد

آزار عاطفی یکی از عوامل اصلی و عمده ناکارآمدي خانواده و اشکال در روابط زوجین است و یکی از علل اصلی طلاق و جدایی محسوب میشود

آزار عاطفی یکی از موضوعهاي مهم و قابل بررسی است. بیشتر مربیان گفتهاند که آزار عاطفی بسیار زیانبارتر از خشونت جسمی است و تأثیرات شدیدتري نسبت به خشونت جسمی در فرد باقی میگذارد آزار عاطفی یکی از عوامل اقدام به ترك همسر و پایان بخشیدن به ازدواج است

گاهی هفتهها و ماههاي اول ازدواج، عدم توافقهاي جدي و مکرري تولید می گردد و چنانچه حل نگردد، میتواند رضایت و ثبات زندگی زناشویی را تهدید کند - فیشر ومکنولتی . - 2008 حتی در بین زوجین رضایتمند هم ممکن است مشکل به وجود آید. تحقیقات نشان داده است شیوهي ارتباطی بر حل موفقیت آمیز تعارضات زوجین تاثیر زیادي دارد. بین سازگاري اجتماعی و سازگاري زناشوئی ارتباط مثبت و قوي وجود دارد.

به علاوه، هماهنگی ارزش ها با سطح رضایت زناشویی زوجین ارتباطی مثبت دارد. زوجهایی که به آسانی افکار و احساسات خود را بایکدیگر در میان میگذارند و قادر به پذیرش و درك احساسات یکدیگر هستند، روابط زناشوئی بهتري دارند

زن و شوهرهایی که توانایی برقراري ارتباط مناسب را دارا هستند روابط رضایتمندانهتري دارند. تحقیقات متعدد نشان داده است که تعامل منفی زن و شوهر در ایجاد نگرش منفی و وقوع طلاق یا جدایی، متغیر پیشبینی کننده قوي است و آموزش مهارتهاي ارتباطی و زناشویی براي کسب رضایت زناشویی مؤثر است

براین اساس لازم است تحقیقات کاربردي زوجدرمانی و راهکارهایی براي افزایش سازگاري و کاهش تعارضات و ناسازگاري صورت گیرد تا در آینده از پیامدهاي نامطلوب روانی– اجتماعی طلاق و ناسازگاري زناشویی بر روي خانوادههاي ایرانی و فرزندان آنها پیشگیري گردد. هدف کلی پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی معنوي بر کاهش آزار عاطفی زوجین میباشد. بنابراین فرضیهي کلی پژوهش به این امر می پردازد که آموزش زوج درمانی معنوي برکاهش آزار عاطفی زوجین تأثیر معنیدار دارد.

بررسی زند - - 1386 بر روي 650 زن ایرانی نشان داد که نرخ آزار عاطفی بدون در نظر گرفتن همبستههاي آن %67/8 بوده، در حالی که این میزان در مورد خشونت جسمی %39/4 برآورد شده است. بعضی از زیر مقولههاي آزار عاطفی مثل ترساندن و ممانعت کردن بین زنانی که شوهرانشان تحصیلات بالاتري دارند شدت کمتري داشت.

نتایج تحقیق صورت گرفته توسط ریحان صفت - - 1382 که بر روي زنان متأهل مراجعه کننده به واحد ارشاد و دادگاه خانواده تهران صورت گرفت، نشان داد که %66 از زنان خشونت کلی اعمال شده از سوي همسرانشان را در حد زیاد برآورد کرده اند. شایعترین نوع خشونت در این تحقیق آزار عاطفی بود که %84 زنان از آن رنج میبرند. نتایج این بررسی نشان داد که بین مشاهده خشونت توسط مرد در خانواده واعمال خشونت رابطه معنی داري وجود داشت.

نتایج تحقیق صورت گرفته توسط زنگنه - - 1380 بر روي زنان شهرستان بوشهر نشان داده تجربه خشونت در بین والدین زن با اعمال خشونت از جمله آزار عاطفی علیه زن توسط شوهر رابطه وجود دارد که این امر احتمالاً باعث افزایش انواع خشونت از جمله آزار عاطفی شوهران علیه زنان میشود - - r=0/84 این بررسی نشان داد مردانی که خشونت والدین شان را نیز تجربه کرده بودند احتمال بیشتري داشت که اقدام به انجام آزار عاطفی علیه همسرشان کنند - . - r=0/86

مطالعهي نازپرور - - 1381 تحت عنوان همسرآزاري نشان داد که همسرآزاري پدیدهاي فرهنگی است که ریشه در خانواده اصلی دارد و چگونگی مراحل کودکی فرد بهویژه مردان در این پدیده بسیار موثر است. در این پژوهش با احتمال %99 میتوان گفت این پدیده بیشتر در افرادي دیده میشود که پایبند به انجام واجبات دینی نیستند، در دوران کودکی شاهد خشونت پدر علیه مادر بوده اند و سابقهي ازدواج دیگري دارند.

تعداد فرزندان، تعداد افراد خانواده شوهر، تحصیلات، درآمد، سن ازدواج، وضعیت شغلی در بروز این پدیده تأثیر معنی داري نداشته است. نتایج تحقیق سیمپسون و همکاران - - 2010، نشان داد که زوج درمانی جهت کاهش خشونت زوجین توانسته است میزان آزار عاطفی را بین زوجین به گونهي معنی داري کاهش دهد. اما این درمان بر روي خشونت جسمی اثربخش نبوده است.

سابلوف - - 2008 به بررسی نقش مذهب و معنویت درزوج درمانی وخانواده درمانی پرداخته است. در این پژوهش، عقاید درمانگران خانواده را درمورد مناسبت توجه به جریانات معنوي و مذهبی در درمان خانواده را در مورد بررسی قرار دادند. نتایج پژوهش نشان داد که معنویت بخش معنادار زندگی حرفه اي درمانگران خانواده و زوجین را تشکیل می دهد. پرون، وب و همکاران - - 2007، ارتباط معنویت با نقشهاي خانوادگی و نقشهاي فرد درکار و رضایت زناشویی را مورد بررسی قراردارند. نتایج پژوهش نشان داد که بهزیستی وجودي و رضایت زناشویی و رضایت از زندگی، به طور معناداري با داشتن اعتقادات معنوي ارتباط دارند.

روش پژوهش
روش پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پسآزمون با گروه کنترل و آزمایش است.

جامعه و نمونه مورد مطالعه: جامعه آماري این پژوهش، شامل کلیه والدین کودکان مهدهاي کودك و پیش دبستانیهاي شهر اصفهان در سال 89- 90 خواهد بود. همچنین نمونه آماري شامل 150 نفر زوج که بهطور تصادفی انتخاب می شوند.

ابزار پژوهش: ابزار پژوهش پرسشنامه 80 سوالی آزار عاطفی است که توسط براهیمی - - 1387 در دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه اصفهان تنظیم شده است. این پرسشنامه داراي 80 سؤال است وآزار عاطفی را در چهار بعد آزار کلامی– انتقاد، سلطه گري، محدودیت اجتماعی و غفلت– کنارهگیري اندازه گیري میکند. پایایی و روایی این پرسشنامه نیز بررسی شده است. روایی همگرایی 0/59 بهدست آمد.

همچنین روایی محتوایی و روایی سازهي آن نیز توسط متخصصین تأیید گردیده و مبین روایی مناسب این مقیاس است. پایایی بازآزمایی آزمون آزار عاطفی 0/98 گزارش شده است - براهیمی،. - 1387 همه سؤالات به صورت مستقیم و با طیف لیکرت به صورت پنج گزینهاي از گزینه هرگز - نمره یک - تا همیشه - نمرهي پنج - نمره گذاري میشود. حداقل نمره که آزمودنی در این پرسشنامه میتواند کسب کند 80 و حداکثر 400 است. نمره پایین نشان دهنده عدم آزار عاطفی و نمره بالا نشان دهنده آزار عاطفی بیشتراست. پرسشنامهي جمعیت شناختی: این پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی نمونه شامل میانگین سنی،مدت ازدواج و میزان تحصیلات را می سنجد.

روش اجرا: پس از انتخاب نمونه، با انجام مصاحبهي بالینی با توجه به معیار D.S.M ، افرادي که داراي سوء مصرف مواد بودند و همچنین از داروهاي روانپزشکی استفاده میکردند، حذف شدند. سپس نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، گمارش شدند و پرسشنامه آزار عاطفی به عنوان پیش آزمون در هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. سپس براي گروه آزمایش متغیر مستقل، زوج درمانی معنوي در هفت جلسه و هر جلسه 2 ساعت در هفته اجرا شد. براي گروه کنترل این جلسات تشکیل نشد. پس از اتمام این جلسات از دو گروه آزمایش و کنترل آزمون آزار عاطفی به عنوان پس آزمون به عمل آمد. دراین پژوهش، براي تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی - میانگین، انحراف استاندارد و نمودار - و از آمار استنباطی تحلیل کواریانس و از نرم افزار spss استفاده می شود.

یافته ها
فرضیه کلی: آموزش زوج درمانی معنوي آزار عاطفی زوجین را کاهش میدهد.

دادههاي حاصل از کوواریانس نمرات پسآزمون و پیگیري آزار عاطفی در دو گروه آزمایش و کنترل در جدول 1آمده است.
جدول1 خلاصه نتایج تحلیل کوواریانس در مورد تأثیر عضویت گروهی و جنسیت بر آزار عاطفی در دو مرحله پسآزمون و پیگیري

 نتایج جدول1 نشان میدهد که با کنترل پیش آزمون نمرات آزار عاطفی شرکت کنندگان بر حسب عضویت گروهی - در گروه آزمایش و کنترل - در پسآزمون و پیگیري تفاوت معنیداري مشاهده میشود - . - P< 0/01 لذا فرضیه کلی تأیید میشود. میزان این تأثیر در پس آزمون 0/206 و در آزمون پیگیري 0/598 بوده است. بنابراین زوجدرمانی معنوي میزان آزار عاطفی شرکتکنندگان را در پسآزمون و پیگیري در گروه آزمایش کاهش داده است. توان آماري نیز یک بوده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید