بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش زوج درمانی راه حل محور بر ابعاد صمیمیت زناشویی زوجین شهر اصفهان بود. روش پژوهش تجربی با پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش بود. حجم نمونه شامل 7 زوج در گروه آزمایش و 7 زوج در گروه کنترل بود که به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه 32 سوالی صمیمیت زناشویی که دارای 8 بعد و پرسشنامه 44 سوالی تعهد زناشویی که دارای 3 بعد بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد: آموزش زوج درمانی راه حل محور بر ابعاد صمیمیت عاطفی، صمیمیت عقلانی، صمیمیت جسمی، صمیمیت روانشناختی، صمیمیت ارتباطی،و صمیمیت جنسی تاثیر داشت.
کلید واژه ها: زوج درمانی راه حل محور ، صمیمیت زناشویی.
مقدمه
تحکیم و تداوم زندگی زناشویی، نیازمند توسعه نگرشهای مطلوب زن و شوهر نسبت به یکدیگر است. اگر زوجین یکدیگر را پذیرا باشند، به یکدیگر وفادار و متعهد باشند و بر روابط آنان عشق و مودت حکمفرما باشد، به قول »آبراهام مازلو« روان شناس معروف، حتی در سنین پیری که زیبایی ها و شادابی جوانی را از دست داده اند نیز یکدیگر را زیبا درک میکنند. این نحوه ادراک زن و شوهر از یکدیگر قطعاً ناشی از یک ادراک روانی و عاطفی طرفین است که هر دو از ابتدای ازدواج در ایجاد زمینههای آن نقش داشتهاند و در زمان حاضر نتیجه آن را با کیفیت زناشویی مطلوبی تجربه میکنند.برای بوجود آمدن یک زندگی زناشویی خوشایند،صمیمیت1 بین زوجین اولین گام محسوب می شود زیرا،صمیمیت یک نیاز اساسی و فراتر از دیگر نیازهای انسانی است وصرفاً چیزی نیست که شخص احتیاج داشته و آرزو کند، بلکه یک نیاز واقعی است که ریشه در نیاز دلبستگی دارد.
صمیمیت یک خود- آشکاری متقابل است. به این صورت که دو نفر به طور پیوسته همدیگر را کشف و مجدداً کشف می کنند. این فرایند بی انتهایی است، چون شخصیت های ما لایهای بیپایان دارند.گفتگو، تجارب مشترک و گذراندن عمر در کنار یکدیگر، این لایه ها را پس می زند و جنبه ها نو و متفاوتی از شخصیت های ما را آشکار می سازد. در واقع، صمیمیت یک کشف مجدد پیوسته است. چون ترجیحات ما تغییر می کنند، امیدها و رویاهای ما تغییر می کنند و به همین علت به روشی که دوست داریم روزها و هفتههای خود را سپری میکنیم. صمیمیت نیاز به زمان دارد - کلی2، به نقل از شری و همکاران،. - 2002همچنین باگاروزی - 1386 - بر این عقیده است که صمیمیت نزدیکی، تشابه و یک رابطه شخصی عاشقانه یا هیجانی با شخص دیگر است و مستلزم شناخت و درک عمق فرد دیگر به منظور بیان افکار و احساساتی است که به عنوان منشأ تشابه و نزدیکی بکار میرود.
صمیمیت یک فرایند تعاملی است و شامل ابعادی مرتبط به هم است. محور این فرایند شناخت، درک، پذیرش، همدلی با احساسات فرد دیگر،قدردانی و پذیرش دیدگاه او است. صمیمیت یک نیاز اساسی و واقعی است و تنها یک تمایل یا آرزو نیست. صمیمیت مفهوم وسیعی دارد و شامل خود افشایی، رابطه جنسی، رابطه هیجانی- بدنی و صمیمیت را شامل نه بعد صمیمیت هیجانی، روانشناختی، عقلانی، جنسی، جسمانی، معنوی، زیباشناختی، اجتماعی-تفریحی و زمانی میداند. شدت صمیمیت و ابعاد نهگانه آن در هر فرد متفاوت از دیگری است.
عواملی که در روانشناسی، روابط نزدیک را تعریف میکند و موجب بهبود کیفیت زندگی3 در فرآیند زندگی مشترک می شود را می توان شامل مواردی از قبیل، درگیری احساس، تقسیم کردن افکار و احساسات و دلبستگی بین فردی یا تعهد، درگیری احساس مشتمل بر احساسات عاشقانه، گرمی و وفاداری به همسر،و برقراری روابط صمیمی، دانست. تقسیم کردن احساسات به سهیم شدن زوجین در تجربههای یکدیگر اشاره دارد و صمیمیت و ایجاد تعهد میان زوجین موجب بهبود کیفیت زندگی آنان می شود - تبعه امامی، . - 1382آماتو - 2010 - 4 معتقد است آنچه می تواند در بهبود کیفیت زندگی زناشویی اثر گذار باشد صمیمیت بین زوجین می باشد. صمیمیت به عنوان یک فرایند مهم در توسعه روابط دوستانه شناخته شده است،و کم شدن آن در روابط زناشویی در حال حاضر نگرانی عمده متخصصان مشاوره، خانواده و ازدواج است.
تغییر تکنولوژی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نیز تغییرات در حوزه مذهب در تغییر کارکرد اولیه ازدواج که شامل عشق و صمیمیت و محبت بین زن و شوهر است نقش اساسی دارد - هیکمان5 و همکاران، 1997؛ به نقل از شاه سیاه، . - 1387 صمیمیت یک فرایند تعاملی است که شامل تعدادی از ابعاد مرتبط به هم میباشد. محور این فرایند شناخت، درک، پذیرش، همدلی با احساسات فرد دیگر و قدردانی با پذیرش دیدگاه منحصر به فرد دیگری از دنیا است. صمیمیت یک نیاز اساسی در انسان است که در چارچوب نیاز بقا برای دلبستگی رشد میکند - باگاروزی6، . - 1386 صمیمیت که به عنوان یک فرآیند مهم در توسعه روابط دوستانه شناخته شده است، در حال حاضر نگرانی عمده متخصصان مشاوره، خانواده، و ازدواج است. تغییر تکنولوژی، فرهنگی، اجتماعی و نیز تغییرات در حوزه مذهب در تغییر کارکرد اولیه ازدواج که شامل