بخشی از مقاله
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ساختار سازمانی بر توسعه مدیریت و منابع انسانی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارکنان شعب بانک صادرات استان آذربایجان غربی به تعداد 423 نفر می باشد که جهت برآورد نمونه آماری از جدول کرجسی مرگان استفاده و این تعداد برابر با 201 نفر می باشد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بوده و نمونه های آماری با توجه به پراکندگی جغرافیایی شعب، به تناسب انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری پژوهش، دو پرسشنامه استاندارد است که برای متغیر مستقل تحقیق از پرسشنامه رابینز - - 1999 استفاده شد.
روایی پرسشنامه ها تایید و سپس پایایی آنها بوسیله آزمون آلفای کرونباخ انجام شد که این مقدار برای کل شاخص ها برابر با 77 درصد شد که نشان از پایایی ابزار اندازه گیری پژوهش را دارد. جهت بررسی نرمال بوده داده ها نیز از آزمون کلموگروف-اسمیرنف استفاده و آزمون های آماری مورد استفاده شامل: آزمون آلفای کرونیاخ، آزمون کلموگرف-اسمیرنف، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون خطی ساده و آزمون دوربین واتسون می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که از سه فرضیه، هر سه مورد تائید واقع شد و لذا ساختار سازمانی بر توسعه مدیریت و منابع انسانی موثر می باشد.
مقدمه
نیاز جامعه، فلسفه وجودی سازمان هاست و هر سازمان به منظور تحقق هدف خاصی به وجود می آید. به منظور تأمین این نیازها سازمان باید هرچه بهتر و کاراتر وظایف خود را از طریق کارکنان به انجام برساند؛ بنابراین اثربخشی و کارایی در سازمان مورد توجه قرار می گیرد که تحقق هر دوی این ها در گرو مشارکت کاری افراد و توجه به عوامل سازمانی است
عوامل مختلفی بر عملکرد کارکنان تأثیرگذار است که یکی از عوامل سازمانی، ساختار می باشد. عملکرد خوب در سازمان مستلزم وجود ساختار خاصی در سازمان است. ساختار درونی سازمان می تواند مشوق و یا مانع عملکرد در سازمان باشد. مطالعاتی که در این رابطه صورت گرفته، نشان دهنده این است که وجود تمرکز در تصمیم گیری ها و رسمیت آنها در فرآیندها و روابط کاری، مانع خلق اندیشه های جدید می شوند؛ در حالی که توزیع قدرت و انعطاف پذیری ها موجب افزایش عملکرد بالا در سازمان شده که خلق اندیشه های جدید را در سازمان تسهیل می نماید.
در این پژوهش از میان عوامل سازمانی متعددی که در مدل های سازمانی مختلف ذکر شده اند، به بررسی عامل کلیدی ساختار سازمانی مورد استفاده در ارتباط با توسعه مدیریت و منابع انسانی پرداخته می شود؛ زیرا توسعه هر سازمان اساس عملکرد آن جامعه و توسعه کارکنان هر سازمان، اساس عملکرد آن سازمان است که از طریق فعالیت های اجرایی کارکنان سنجیده می شود.
بیان مسئله
سازمان هم از درون و هم از برون مورد هجوم قرار می گیرد. از نظر بیرونی رقابت شدید در سطح جهانی، تغییرات سریع و باور نکردنی، تقاضاهای جدید برای خدمات با کیفیت و محدودیت منابع، پاسخگوی سریع سازمان ها را می طلبند. از جنبه درونی کارکنان احساس می کنند که با آنان صادقانه برخورد نمی شود، مایوس و سرخورده و دچار تحلیل رفتگی می شوند. رد مقابل، سازمان ها پیوسته توقع بیشتری دارند و مرتباً قواعد بازی را تغییر می دهند.
در عین حال کارکنان طالب کار با معنی بوده و خواهان اطمینان و صداقت بیشتری هستند و خودیابی و خود شکوفایی بیشتری را از کارشان انتظار دارند تصمیم گیری کمتر متمرکز، دستورهای از بالا به پایین کمتر و سبک رهبری دموکراتیک، همه به عنوان پیش نیاز سازمان های جدید و دارای عملکرد بالا تجویز می شوند.
برای به اجرا در آوردن توانمند سازی در سازمان، ساختارها از جمله الزاماتی است که باید به آن ها توجه شود. ساختارها باید به گونه ای باشند مشارکتی و انعطاف پذیر که در آنها افراد در تصمیم گیری ها، مشارکت و اطلاعات را ازتمام سطوح سازمان کنند تا بتوانند سازمان را در رسیدن به اهدافش یاری رسانند.
بنابراین در هیچ زمینه ای بدون سازماندهی مناسب، نیل به اهداف ممکن نخواهد بود و برای داشتن سازمان های کارآمد، توجه به نوع سازماندهی و ساختار ضرورت دارد. از آنجا که افراد شاغل در سازمان های با ساختار مناسب، کاراتر و راضی ترند، اهمیت سازمان و روش های طراحی آن بیشتر مشخص می شود.
ساختار سازمانی مناسب می تواند در دستیابی به اهداف بسیار حائز اهمیت باشد. تغییر در استراتژی های مدیریت تعارض موجب تغییر در ساختار سازمانی می شود. ساختار باید به گونه ای طرح ریزی شود که اجرای استراتژی تسهیل گردد، بنابراین موجب اجرای آن ها خواهد بود
بانک صادرات به جهت دارا بودن نقش اساسی در تأمین امور مالی مردم، نیازمند هماهنگی صحیح بین ساختار و استراتژی است. در صورت عدم وجود یکپارچگی در این زمینه رسیدن به رضایت مشتریان سازمان ذی ربط بسیار مشکل خواهد بود. ساختار سازمان ها اغلب بر پایه نیازهای مشتریان، محدودیت های قانونی و سیاسی کشور و تغییرات فناوری و اقتصادی مؤثر بر محیط خود بنا گذارده شده است
و لذا در محیط متغیر و متحول امروزی، مدیران باید به طور مستمر ساختار سازمانی خود را با شرایط محیطی تطبیق داده و اصلاحات لازم را در آن به عمل آورند. درک فرآیند اصلی و ساختار سازمانی به فهم و شناخت محیط کاری بزرگ تر کمک می کند و می تواند از آشفتگی در سازمان جلوگیری نماید
اهمیت این تحقیق از این نکته منشاء می گیرد که با شناسایی دقیق استراتژی بانک صادرات برای تعیین سوی عملی کارکردها، ساختارهای مناسب در نظر گرفته شده و به تبع آن خدمات مناسب به مشتریان این سازمان خدمت رسان ارائه خواهد شد. و بنابراین بانک ها به دلیل ارائه خدمات مالی متنوع و در شرایط فعلی با توجه به وجود رقبا در بخش های خصوصی و دولتی، نیازمند یک ساختار مناسب در جهت توسعه مدیریت و توسعه منابع انسانی خود می باشند و مطالعه و بررسی ساختار سازمانی به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار مطرح بوده و می تواند همانند اهرمی شرایط را برای دستیابی به اهداف عملکردی و بهبود فرآیندها مهیا سازد و لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ساختار سازمانی بر توسعه مدیریت و منابع انسانی در شعب بانک صادرات شهر ارومیه می باشد و در واقع مسئله ی اساسی در این پژوهش سوال به این پرسش خواهد بود: آیا ساختار سازمانی بر توسعه مدیریت و منابع انسانی در شعب بانک صادرات شهر ارومیه مؤثر می باشد؟
اهداف تحقیق
بررسی تاثیر ساختار سازمانی بر توسعه مدیریت و منابع انسانی در شعب بانک صادرات شهر ارومیه
بررسی تأثیر پیچیدگی ساختار سازمانی بر توسعه مدیریت و منابع انسانی در شعب بانک صادرات شهر ارومیه.
بررسی تأثیر رسمیت ساختار سازمانی بر توسعه مدیریت و منابع انسانی در شعب بانک صادرات شهر ارومیه.
بررسی تأثیر تمرکز ساختار سازمانی بر توسعه مدیریت و منابع انسانی در شعب بانک صادرات شهر ارومیه.
