بخشی از مقاله
چکیده
خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط را فراهم می کند دوران کودکی از مهم ترین مراحل زندگی است که در آن شخصیت فرد پایه ریزی شده و شکل می گیرد اصطلاح اختلال یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاستهاست که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند. نتایج پژوهشها نشان داد است که والدین کودکان دارای اختلال یادگیری با فرزندان خود با شیوه سهل گیرانه برخورد میکنند.
آنچه که تاکنون در پژوهشها نشان داده شده است، رابطه بین انتظارات والدین و عملکرد کودکان بوده است. هرچه انتظارات والدین از کودکان کمتر باشد عملکرد کودکان نیز ضعیف تر خواهد بود و هر چه انتظارات بیشتر باشد عملکرد کودک نیز بهبود خواهد یافت. اما باید توجه داشت که گاهی انتظارات بیش از حد والدین نیز میتواند آسیب زا باشد .به هر ترتیب والدین سهل گیر آنگونه که انتظار میرود بر رشد و پیشرفت کودکان خود نظارت ندارند و برای ایشان جنبه های مهم رشد خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد.
نتایج پژوهشها نشان داد است که والدین کودکان دارای اختلال یادگیری با فرزندان خود با شیوه ی سهل گیرانه برخورد میکنند. آنچه که تاکنون در پژوهشها نشان داده شده است، رابطه بین انتظارات والدین و عملکرد کودکان بوده است.
والدین سهلگیر آنگونه که انتظار میرود بر رشد و پیشرفت کودکان خود نظارت ندارند و برای ایشان جنبه های مهم رشد خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد. بنابراین به والدین توصیه میشود برای شکل دادن به رفتار کودکان و ایجاد یادگیری در او کمی سختگیر و فعالتر باشند. والدین باید حدودی تعیین کنند، مقررات را برای کودک توضیح دهند و برای کنترل فرزند از تنبیه استفاده نکنند.
-1 مقدمه
خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط را فراهم می کند کودک در خانواده نگرش های اولیه را درباره جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه های سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرش ها، اخلاق و روحیاتش شکل می گیرد و اجتماعی میشود.
هر خانواده شیوه های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی کردن فرزندان خویش بکار می گیرد که شیو ه های فرزندپروری نامیده می شود. دیر زمانی است که معلوم شده برخی از گرایش های تربیتی والدین با پیدایش رفتارهای غیرانطباقی کودکان رابطه دارد
پژوهش هایی که در زمینه چگونگی برخورد والدین با کودکان و روشهای تربیتی انجام شده، نشان میدهند که روشهای تر بیتی والدین اثرات طولانی بر رفتار، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارند. خانواده به واسطه دامنه تعاملات و کنش های گسترده خود به شدت عملکرد های روان- شناختی فرد را از خود متاثر میسازد. خانواده نخستین مدرسه و محور اصلی تربیت انسان است فرزندان درسهای اصلی و اساسی را از خانواده میگیرند.
مطالعات انجام شده بیان میدارند که شیوه های فرزند پروری برای رفتارهای نوجوانان یک پیش بینی کننده قوی به شمار می روددوران کودکی از مهم ترین مراحل زندگی است که در آن شخصیت فرد پایه ریزی شده و شکل می گیرد. اغلب ناسازگاری ها و اختلالات رفتاری در نوجوانی و بزرگسالی، از بی توجهی به مسائل و مشکلات عاطفی - رفتاری دوران کودکی و عدم هدایت صحیح در روند رشد و تکامل ناشی می شود . با پذیرش این واقعیت ، اخیرا توجه فرآیندها به پیشگیری و درمان مشکلات و اختلالات دوران کودکی معطوف شده است.
اصطلاح اختلال یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و در عین حال درچهارچوب سنی کودکان استثنایی نمیگنجند. ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است .هوش انها کمابیش عادی است، به خوبی صحبت می کنند، مانند سایر کودکان بازی و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط بر قرار میکنند.
درخانه نیز یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار میکنند به خوبی انجام می دهند. لیکن توانایی لازم برای به جریان اندازی اطلاعات برای بیان کردن و به ویژه نوشتن را ندارند. پس با توجه به مشخصات کلی این دانشآموزان، میتوان آنها را در گروه جدیدی به نام دانش آموزان اختلال یادگیری قرار داد و گفت این دانش آموزان در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن با استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط میشود، اختلال دارند که این اختلال میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود.
-2مبانی نظری و پیشینه:
خانه و خانواده برای کودک جایگاهی است که او تجربههای اجتماعی روزانه خود را با شتاب به درون آن میآورد تا آن تجربه را ارزیابی کند، به خاطر آن ستایش و تحسین و تشویق میشود یا آن را به بوته فراموشی میسپارد و به عنوان یک تجربه از آن درس بیاموزد و در این وادی نقش والدین از اهمیت بسزایی برخوردار است.رابطه والدین با فرزندان یا شیوه های فرزند پروری، در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگونی را در بر دارد.
تربیت اخلاقی و روانی، شناسائی، رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارت ها، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین، از جمله این اهداف می باشند. خانواده اولین و بنیادی ترین نهادی است که در شکل گیری شخصیت انسان نقش اساسی دارد. انسان زندگی خود را از خانواده شروع می کند و خمیرمایه شخصیت او درآنجا سرشته شده، ارزشها و معیارهای فکری او پایه گذاری می شود. این تأثیرات اولیه در رفتارها، ارتباطات فرد بادیگران و سازگاری با محیط اطراف در آینده و روی هم رفته در کل زندگیش نقش تعیین کننده دارد.
علل اختلالات یادگیری ثابت شده است که علل بروز ناتوانی های یادگیری نسبتا مبهم است. برخی از مشکلات کنونی درباره مفهوم ناتوانی های یادگیری، بازتابی است از ناتوانی ما در اشاره دقیق به علل بروز ناتوانی های یادگیری که شاهدش هستیم؛ اما تجربه درمانگران به ما ثابت می کند که ناتوانی های یادگیری، مفهومی »چندرشته ای« است و پیوند میان کارشناسان رشته های گوناگون در این امر باید برقرار باشد.
1 -عوامل محیطی: عوامل محیطی بسیاری وجود دارد که می تواند به پیچیدگی ناتوانی های یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد. تغذیه مناسب و سالم کودک از جمله این عوامل است.
سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژی ها و همچنین سقوط، آسیب دیدیگی مغزی و یا ضربه واردشده به سر در دوره ای که کودک در حال رشد است می تواند موثر باشد.
-همچنین کودک در حال رشد نیازمند درون داده های حسی است تا درباره محیط و خود و هردو بیاموزد؛ یعنی کودک به تجربه هایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد. اگر این سطح کاهش زیادی داشته باشد کودک در ارتباط با دنیای بیرون دچار مشکل می شود؛ بنابراین انجام بازی هایی که مطابق هر دوره رشدی است نقش بسزایی در پیشگیری از اختلالات یادگیری دارد.
-صحبت کردن با کودک و درگیر بودن او در فرایندهای کلامی مثل گفت و گوهای روزانه و قصه گویی برای او بسیار رشد دهنده خواهد بود.
از سویی دیگر بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری، مضطرب، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با حس ناامنی طبیعی، ناپایداری دریافت حس محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد. بنابراین ایجاد محیطی گرم، صمیمی و حمایت کننده از سوی والدین نقش موثری در بهبود ناتوانی یادگیری کودک دارد.
2 -عوامل فیزیولوژیکی: بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی ناتوانی های یادگیری، آسیب دیدگی مغزی شدید یا جزئی و صدمه های واردشده به دستگاه عصبی و مرکزی است.
3 -عوامل ژنتیکی: شواهدی در دست است که نشان می دهد ناتوانی های یادگیری احتمالا در برخی خانواده ها بیش از دیگران دیده می شود. درواقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانی های یادگیری نقش دارد.
4 -عوامل بیوشیمیایی: اختلال های گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانی های یادگیری می شوند؛ مثل هایپوگلیسمی و کم کاری.
5 -عوامل هنگام و بعد از تولد: اتفاقات حین زایمان که به آسیب دیدن جنین انجامد؛ مثل سیانوزه شدن کودک و یا بیماری های شدیدی که در روزهای اولیه زندگی بعد از تولد است، مثل زردی های شدید می تواند در ابتلای کودک به ناتوانی یادگیری موثر باشد.
6 -تاخیر رشد: دیده نشدن نشانه های رشد جسمی و شناختی مطابق با سن کودک، نشانه ای است برای بروز اختلالات یادگیری در سال های آینده. مشکلات برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد در برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگ تر شدن بر این مشکلات غلبه می کنند.
7 -عوامل آموزشی
* تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
* عدم فراگیری معلم از مهارت های لازم برای تدریس درس های پایه در مدارس
* توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان
* برنامه ریزی و طرح برنامه آموزشی ضعیف
* نداشتن فعالیت های برانگیزند
* تدریس عملی نادرست .