بخشی از مقاله

چکیده:

این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش برنامه فرزند پروري فورهند ولانگ والدین کودکان داراي اختلال نافرمانی مقابله اي بر سلامت روان والدین و کاهش علائم نافرمانی مقابله اي کودکان انجام شده است.طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود.جامعه آماري پژوهش شامل کلیه والدین کودکان داراي اختلال نافرمانی مقابله اي دختر شهر فرمهین اراك بود که در سنین بین 6 تا 11 سال قرار داشتند که با استفاده از روش نمونه گیري تصادفی ساده انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه - هر گروه 15 نفر - جایگزین شدند.

ابزار پژوهش پرسشنامه هاي علایم مرضی کودکان - - CSI-4و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر - - GHQ-28 بود. براي تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیري و تک متغیري استفاده گردید. نتایج نشان داد که آموزش والدین به شیوه فرزند پروري فورهند و لانگ باعث افزایش سلامت روان والدین و کاهش علائم نافرمانی مقابله اي کودکان - p<0/05 و FC =80/53 و =0/134ضریب لامبداي ویلکز - درگروه آزمایش گردید. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش والدین به شیوه فورهند و لانگ روشی مناسب براي افزایش سلامت روان والدین و کاهش نافرمانی کودکان داراي اختلال نافرمانی مقابله اي است.

مقدمه

دوران کودکی از مهمترین مراحل زندگی است که در آن شخصیت فرد پایه ریزي شده و شکل میگیرد. اختلالهاي رفتاري کودکان ،اختلالهاي شایع و ناتوان کنندهاي هستند که براي معلمان ،خانواده و خود کودکان مشکلات بسیاري را ایجاد میکنند و با بسیاري از معضلات اجتماعی،همراهند. نافرمانی2 و لجبازي3 کودکان یک مرحله اجتناب ناپذیر از رشد آنهاست و در فرایند نوپایی چنان شایع است که والدین4 مجبور هستند آن را در دوره رشدي کودك خود تحمل کنند. مطالعات متعددي که به بررسی علتها و پیامدهاي مشکلات رفتاري کودکان پرداخته اند حاکی از آن است که رفتارهاي مشکل ساز کودکان از تعامل چندگانه عوامل بیولوژیکی،محیطی و خانوادگی سرچشمه می گیرد - کزدا، آیبرگ،ریچ و کوئریدو - 2004 5،که در میان عوامل خانوادگی، فرزندپروري با ماندگاري و انتقال مشکلات رفتاري کودك به دوران تحولی بعدي رابطه مستقیم دارد

به دلیل تعامل مستمر والدین با کودکان،آنچه بیشترین تاثیر را در این تغییر دارد مهارت هاي فرزند پروري است - فورهند ولانگ. - 1998 2 به گونه اي که مطالعات متعدد از فرزند پروري به عنوان یکی از موثرترین عوامل در بروز یا تداوم مشکلات رفتاري کودکان یاد کردهاند

این اختلال با عواملی چون: مشاجره6 با بزرگسالان،سرپیچی فعالانه7 از مقررات و درخواست بزرگسالان و یا عدم همکاري با آنها، تعمد در ناراحت کردن دیگران، سرزنش8 دیگران به خاطر اشتباهات و سوء رفتار خود، زودرنجی و زود ناراحت شدن از دیگران، دلخوري9 و و کینه توزي10 و انتقام جویی11 خود را نشان میدهد

نتایج تحقیقات نشان داده است آموزش والدین میتواند به افزایش سلامت روان والدین و کاهش نشانه هاي اضطراب، افسردگی و جسمانی بیانجامد، ضمن اینکه علائم اختلال نافرمانی مقابلهاي کودکان و اختلالات مشابه را کاهش میدهد - جلالی و همکاران، . - 1387 برنامه ي آموزشی13 این پژوهش برگرفته از برنامه فرزندپروري کودك نافرمان - فورهند و لانگ ، 14 - 2002 است . این برنامه شامل 6 جلسه آموزشی گروهی با مادران کودکان داراي مشکلات رفتاري و مدت زمان هرجلسه 90دقیقه بود که به صورت یک جلسه در هفته توسط انجام شد.

جدول شماره -1 عناوین فعالیتهاي جلسات آموزش والدین برمبناي برنامه فرزند پروري فورهند و لانگ - 2002 -

جلسه اول : آشنایی و توضیح برنامه، اشاره به جنبه هاي مثبت رفتاري کودکان نافرمان، توضیح مشکل نافرمانی و چگونگی تعامل علتهاي مختلف در بروز و شدت آن، آموزش مهارت "توجه به رفتارهاي مثبت کودك"، ارائه تکلیف.

جلسته دوم : آموزش مهارت "پاداش دادن" و تشریح انواع آن - اجتماعی و غیر اجتماعی - ، اشاره به ضرورت، روشها و اثرات ایجاد فضایی مثبت در خانه - با تأکید بر نقش پدر - از طریق انجام سرگرمی و فعالیتهاي مشترك با کودك، ارائه تکلیف.

جلسه سوم  :  آموزش مهارت "نادیده گرفتن رفتارهاي ناپسند کودك"، تبیین اثرات رشد مهارتهاي ارتباطی در کاهش مشکلات خانواده، ارائه تکلیف.

جلسه چهارم  : آموزش مهارت "ارائه دستورات مؤثر" و شرح اثرات آن بر فرمانبرداري کودك، راهنمایی در مورد روشهاي افزایش صبر و حوصله والدین حین ارتباط با کودك از طریق تغییر افکار منفی و به کارگیري راهبردهاي مدیریت استرس، ارائه تکلیف.

جلسه پنجم : آموزش مهارت "زمان خلوت" با تأکید بر بایدها و نبایدهاي آن، تشریح اهمیت و روشهاي افزایش عزت نفس در کودك، ارائه تکلیف.

جلسه ششم : بیان لزوم تلفیق پنج مهارت ذکر به شده، منظور مدیریت رفتارهاي کودکان نافرمان و نیز چگونگی تحلیل و مواجهه با موقعیت مشکلزا نظیرمشکل هاي: قشقرق به پاکردن،پرخاشگري، مشکل در لباس پوشیدن و غذا خوردن و دروغگویی کودك؛

مواد و روش ها:

جامعه آماري

جامعه آماري این پژوهش شامل کلیه والدین دانشآموزان دوره ابتدایی دختر داراي علائم اختلال نافرمانی سطح شهر فرمهین - که فرزندان آنان در سال تحصیلی 94-95 درمدارس شهري اشتغال به تحصیل دارند - به تعداد 53 نفر بود.

حجم نمونه و روش نمونه گیري

نمونه برابر با30 نفرانتخاب شد و از نمونه مذکور،15نفردرقالب گروه آزمایش و15 نفردرقالب گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند.

ابزار گردآوري دادهها پرسشنامه علایم مرضی کودکانCSI-4 و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر بود . الف: پرسشنامه علایم مرضی کودکان CSI-4 یک مقیاس درجه بندي رفتار است که اولین بار در سال 1984 توسط گادو و اسپیر افکین بر اساس طبقه بندي DSM-IIIبا نام SLUG به منظور غربال 18 اختلال رفتاري و هیجانی در کودکان 5 تا 12 سال طراحی شد.و در سال 1994 با چاپ چهارم DSM- IV با اندکی تغییرات مورد تجدید نظر قرار گرفت و با نامCSI-4 منتشر شد.

در ایران نیز در پژوهش توکلی زاده - 1375 - حسا سیت پرسشنامه علایم مرضی کودکان بر اساس بهترین نمره برش 5 براي اختلال نافرمانی مقابلهاي 0/89 به دست آمد. در کل نتایج پژوهش در زمینه بررسی اعتبار CSI-4 با روش بازآزمایی نشان میدهد که این پرسشنامه به عنوان یک ابزار سنجش اختلالهاي رفتاري وهیجانی در کودکان،میتواند در شناسایی کودکان واجد اختلال هايCSI-4 و غربال آنها از بین کودکان سالم یاري دهد.در این پژوهش براي فرم والد نمره برش 5 براي اختلال نافرمانی مقابله اي استفاده شد.

ب:پرسشنامه سلامت عمومی توسط گلدبرگ و هیلر در سال 1972 تهیه شده و به طور گسترده در پژوهشهاي متعددي مورد استفاده قرار گرفته است و یکی از شناخته ترین ابزارهاي غربالگري در پژوهشهاي مربوط به سلامت روان است. این پرسشنامه علاوه بر استخراج نمره کلی وضعیت سلامت روان افراد، از چهار زیر مقیاس علایم جسمانی، علایم اضطراب، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی؛ نیز تشکیل یافته که هر کدام از آن ها داراي هفت سؤال میباشند. نمرهگذاري آزمون براساس مقیاس لیکرت میباشد، که در آن براي هر فرد پنج نمره بدست میآید، که چهار نمره به مقیاسهاي فرعی و یک نمره به کل مواد پرسشنامه مربوط میشود.

در نتیجه نمره کل یک فرد، از صفر تا هشتاد و چهار و نمره هر زیر مقیاس از صفر تا بیست و یک متغیر خواهد بودکه نمره بیشتر در هر مقیاس، نشانگر وضعیت نامطلوب آزمودنی میباشد. پایایی پرسشنامه سلامت عمومی 28 سوالی - GHQ-28 - در فرهنگهاي مختلف تایید شده است.

براي مثال، شیمجی ،مینو ، تیسودا - 2000 - با انجام این پرسشنامه برروي کارمندان ژاپنی ضریب پایانی - آلفاي کرونباخ،0/90، را براي این پرسشنامه گزارش کردند. هومن - 1376 - در هنجاریابی پرسشنامه سلامت عمومی 28 سوالی در ایران، هماهنگی درونی این پرسشنامه را با استفاده از ضریب آلفاي کرونباخ براي مقیاسهاي فرعی، به ترتیب 0/85، 0/87، 0/79 و 0/91 گزارش نمود و براي کل مقیاس که نشاندهنده سلامت روان است، برابر با 0/85 برآورد کرده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید