بخشی از مقاله
چکیده
هویت هر شهر، نمودی کالبدی از تفکرات و هویت شهروندان آن است و اگر شهرساز نسبت به هویت انسانی بی تفاوت باشد، در هویت شهری راه به جایی نخواهد برد. تاثیر متقابل هویت انسانی و هویت شهری اهمیت هویت شهری را دو چندان می کند و بر اثر تغییرات محیط شهری هویت ساکنین و شرایط روحی و روانی آنان نیز ناخواسته تغییر کرده و هویت جدیدی بروز می کند معماری اسلامی در قلمرو گسترده اسلام اگرچه سبکهای متفاوتی را دنبال کرده ولی روح مشترکی دارد که از وحدت دیدگاه فلسفی ، عرفانی وایمان خاص هنرمندان مسلمان سرچشمه می گیرد .
این معماری بر کلام الهی متکی است و هنرمندان مسلمان با بهره جستن از عرفان عمیق اسلامی توانسته اند باشکوه ترین آثار هنری را با الهام از معنویت دینی و بر اساس توحید و یگانگی - وحدت متعالی - ذات اقدس پروردگار بیافرینند.
دین اسلام مبتنی بر توحید است و اصل توحید که پایه نظرگاه اسلامی است در تمام وجوه هنری و از جمله معماری بناهای اسلامی خصوصاً در بازار و مساجد و حمام و خانه مشهود و هنر معنوی اسلامی که با تکیه بر اصل توحید در پی وحدت بخشیدن بر پیکر عناصر گوناگون هنری است که درمعماری اسلامی تجلّی یافته وروح وحدت را دراین معماری بر سراسر جهان پهناور اسلامی به ظهور می رساند.
معماری اسلامی همانند هنر، فن وخلاقیتی است که به واسطه آن همزمان با رفع نیازهای مادی خود به مفهوم سازی نیز می پردازد که این مفهوم سازی تاثیرگذار بر رفتار مردمان و شکل گیری فرهنگ آنان است چراکه معماری هر قوم و تمدن وژادین به جهانبینی آن تمدن متّکی است.
در این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته میشود که وحدت چگونه در عناصر معماری و شکل گیری ساختار و کالبد شهر نقش داشته است و در شهرهای اسلامی چه تاثیری بر شهروندان میگذارد.
-1 مقدمه
ازنظراجتماعی شهرها مکانهای مناسبی برای شکل گیری نهادهای اجتماعی، اعتلای ارزشهای فرهنگی، گسترش و تحکیم روابط و مناسبات اجتماعی و پاسداری ارزش های انسانی وهویت های ملی و محلی هستند. بنابر این " یکی از زمینه ها و عوامل احراز هویت و به ویژه احراز هویت جمعی و فرهنگی و تاریخی و تمدنی یک جامعه و آحاد آن، آثار تمدنی و انسان ساخت است که یکی از بارزترین جلوه های این آثار ، شهر و به تبع آن، فضاها و عناصر شهری هستند . " - نقی زاده،1386، - 380،به واقع رفتار و اندیشه شهروندان شکل شهر و شهرسازی را و ساختار و شکل شهر،رفتار اجتماعی شهروندان را باعث می شود. از سویی چنانچه در بافتهای جدید شهری گسستگی مشاهده می شود معلول گسستگی هویتی و شخصیتی شهروندان است .
در ساخت و شکل گیری شهر سنتی،به نوعی تمامی عناصر تداوم و گسترش جهان بینی اسلامی هستند که تجلی آن در مساجد مشهود است چرا که مسجد نماد دین مقدس اسلام است در شهر های اسلامی.
-2 رابطه هویت و آثار انسان - معماری و شهرسازی -
همانطورکه جهان بینی و فرهنگ جوامع بر آثارشان اثر گذاشته و هویت آثارشان انعکاس هویت آحاد آن جامعه می باشد؛ هویت آثار نیز بر فکر و فرهنگ و رفتارجامعه تاثیر می گذارد و این رابطه، رابطه ای متقابل است . بنابر این اگر آثاری که خلق می شوند برگرفته از فکر و فرهنگ بومی وملی آن جامعه بوده و آن را به صورت کالبدی نشان دهند ،مقوم هویت بومی آن جامعه می گردند ولی اگر این آثار تقلیدی کور کورانه از الگوهای دیگران با جهان بینی متفاوت باشند به مرور زمان بر تفکر و فرهنگ و هویت آن جامعه تاثیر گذاشته و آن را دگرگون می نمایند . متاسفانه این تاثیر را می توان در معماری و شهر سازی امروزه ایران به روشنی دید و فضاها و بافت های شهری فاقد هویت ایرانی که نمایانگر تفکرات بومی باشند هستند و تاثیر آن بر روحیه افراد جامعه را در مد ، مصرف گرایی،نگرش به مسائل از زوایای مادی و ... می توان دید .
این در حالی است که ما در معماری و شهر سازی گذشته خود شاهد هماهنگی هویت معماری و شهر سازی در رابطه با هویت انسان هستیم و همانطور که می دانیم در معماری و شهر سازی گذشته ایران واحدی منسجم همانند شهرداری های امروزه که افراد را مکلف به طراحی و اجرای عناصری با قوانین خاص کرده و یا افرادی که فرمان دهند شهر یا معماری با هویت ساخته شود، وجود نداشته است . پس چگونه است که هر شهر واجد هویتی منحصر به فرد بوده است ؟ راز هویت گذشته شهر های ما چیست؟ یکی از دلایل این امر را می توان در شیوه نگرش گذشتگان ما به جهان و ارزش های دینی و انسانی و میزان پایبندی آنان در کالبدی کردن آنها دید .
معمار ایرانی در گذشته با پایبندی به اصول و ارزشهای خود، تمام این اصول و ارزشها را در معماری و شهر خود می گنجاند و این توجه است که معماری و شهر سازی گذشته ما را به سوی وحدتی پایدار سوق داده است و بناها و ساختمان های مختلف شهری با وجود داشتن عملکردهای مختلف از نظر مصالح ، رنگ و حجم کلی، نشانگر وحدتی در میان این کثرت ها و مبین هویتی پایدار برای آنها هستند.
-3 وحدت در نقوش و کالبد بنا :
در نقوش اسلیمی و سایر هنرهای اسلامی که نوعی وحدت دیده می شود،شکل گیری عناصر شهری نیز وحدت را آشکارا حس می کنند.
تقدس بخشی در معماری اسلامی قدسی بیش از هر چیز به مدد قطبی کردن فضا بر اساس قبله صورت می گیرد
.تکرار کلمه االله بر سطح و سطوح احجام جهان جسمانی که بناها وشهر های اسلامی را شکل می دهد تعیین بخش تقدس در معماری اسلامی است. - نصر،1375،فصل - 3جهت پذیری به سمت و سوی قبله نوعی الگوی رفتاری را باعث می شود که نتیجه آن در شکل گیری عناصر شهری خصوصاً مساجد و به تبع آن خانه ها و سایر بناها هویدا می شود.این تقدس به نوعی در جای جای شهر های سنتی ایران می توان حس کرد.تقدسی که وحدت را در بر می گیرد و وحدت که پدیدآورنده هماهنگی است و هماهنگی که بافت یک شهر قدیمی و کهن را منسجم کرده و عامل هویت بخشی است.
در مساجد که تجلی آیات و نشانه های پروردگار دیده می شود،گنبد نماد وحدت است و تمامی نقوشی که روی آن شکل می گیرد به سمت و سوی یگانگی که همان نوک گنبد است منتهی می شود و این نماد یکتا بودن خداوند است.همین وحدت به نوعی در شکل گیری کوچه ها و شریانهای بافت های شهری قدیمی نمود می یابد.
تصویر :1 کاشی کاری زیر گنبد مسجد شیخ لطف اله اصفهان.ماخذ نگارنده
-4 کوچه ها و القای وحدانیت :
کوچه ها با پیچ و خم های بسیار در میان خانه ها و محله ها جریان می یابند و به حرکت انسان جهت می دهد. به نوعی که گویا هدفی از پیش تعیین شده را دنبال می کنند.در گذشته به دلیل تقدس ویژه ای که به اماکنی چون مسجد،بازار،مدرسه و .. . داده می شود معمولاً تمامی این معابر به یکی از این مکان ها ختم می شود و جملگی نوعی وحدت را به نمایش می گذارند چنانکه انسان را جهت داده و او را به سمت هدفی خاص سوق می دهند