بخشی از مقاله
چکیده
مطالعهی سواد رسانهای نوعی ارتباط آگاهانه و متفکرانه شهروندان با رسانه است. هدف این پژوهش سنجش میزان بهرهمندی از سواد رسانهای و عوامل مؤثر بر آن در بین شهروندان منطقه 11 شهری مشهد است. چارچوب نظری ترکیبی از نظریههای کاشت، خشنودی و شکاف آگاهی، نظریه انتقادی، سرمایه فرهنگی بوردیو، وابستگی جهت ارزیابی یافتهها و افزایش درک، شناخت، و قدرت نقد و تحلیل مخاطبان شهروند در برابر پیامهای رسانه ای و ... است.
تحقیق حاضر از نوع کاربردی و همبستگی بوده است، جامعه آماری شامل کلیه شهروندان منطقه 11مشهد که شامل 9 محله است؛و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای برابر با 391 نفر شهروند انتخابشده است. میزان روایی سؤالات پرسشنامه خود محقق ساخته برابر با 0/72 درصد بهدستآمده و بار عاملی متغیر سرمایه فرهنگی نسبت به سایر متغیرها بر متغیر وابسته بالاتر بوده است. یافتهها بیانگر این است که میزان بهرهمندی از سواد رسانهای در بین شهروندان در سطح متوسط رو به بالا 65/3 - ، درصد - ارزیابیشده است .
وجود تأثیرگذار متغیرهایی چون سرمایه فرهنگی، میزان استفاده از رسانه، برخورداری از یک رویکرد منتقدانه نسبت به پیامهای رسانه جمعی و میزان تحصیلات اعضای خانواده با توجه به روش همبستگی و تحلیل رگرسیون رابطه مستقیم و خطی و بر متغیر وابسته داشتهاند، درمجموع این متغیرها به میزان 63/8 درصد سهم اثرگذار بر سطح سواد رسانهای شهروندان را داشتهاند. از بین متغیرهای یادشده در مدل تحلیل مسیر تحقیق، سرمایه فرهنگی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بیشترین اثر را بر متغیر وابسته - سواد رسانه ای - داشته است.
مقدمه
در اذهان بسیاری از شهروندان واژه سواد همراه با خواندن رسانه های چاپی و نوشتن، بیشترین ارتباط را دارد. هنگامی که از فیلم های سینمایی، تلویزیونی، صحبت به میان می آید اشاره به سواد بصری می کنیم؛ و هنگامی که از مطالب و مفاهیم خواندنی در رایانه و فضاهای مجازی صحبت به میان می آید اشاره به سواد رایانه ای یا کامپیوتری می کنیم؛
و حتی زمانی که از مباحث و مفاهیم مطالب و پیام های ابزارهای الکترونیکی چون موبایل، تبلت و ... صحبت به میان می آید، اشاره به سواد الکترونیکی می کنیم، تمام این گونه سواد های مطرح شده در سطور بالا هر چند که با رسانه ها سروکار دارند، بیانگر سواد رسانه ای نیستند؛
در مقابل این نوع سواد ها عناصر سازنده ای برای سواد رسانه ای هستند، سواد رسانه ای شامل تمام این نوع سواد ها و دیگر توانایی های ویژه و چیز های دیگر خواهد شد. بنابراین در تعریف سواد رسانه ای باید گفت که» سواد رسانه ای مجموعه ای از چشم انداز هاست که ما به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض رسانه از آن ها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی را که با آن ها مواجه می شویم تفسیر کنیم.
از سوی دیگر یکی از ویژگی های جوامع اطلاعاتی عصر امروز، سرعت فراگیر رسانه هاست؛ که ساختار زندگی روزمره عمومی و خصوصی افراد را تحت تاثیر قرار داده است؛ پیشرفت های فناوری ارتباطی و اطلاعاتی که ثانیه به ثانیه در زندگی در حال رخ دادن است، می تواند خدمات گسترده ای را از این رسانه ها دریافت کند، با این حال پوشش رسانه ای از تلویزیون گرفته تا ماهواره و اینترنت به شدت در حال افزایش است و با دسترسی 24 ساعته، جهان را تحت تاثیر قرار می دهد؛ این دسترسی باعث شده که رسانه های جمعی هم برای مخاطبان خود هم تولید کننده و هم مصرف کننده اطلاعات باشند و از این طریق فراگیری گستره ای را در سراسر جهان تحت پوشش خود درآورند.
با توجه به چنین بمباران اطلاعاتی، دغدغه آسیب رسانی رسانه ها و مخاطبان شان بالاخص اقشار مختلف شهروندان، جامعه امروزه بیشترین مصرف کنندگان رسانه ای را در جهان به خصوص در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به خود اختصاص داده اند، از نگرانی های دانشمندان، کارشناسان و دولت مردان همواره بوده است. بنابراین یکی از اهداف اصلی سواد رسانه ای »آگاه کردن و سعی در کم کردن تاثیرات منفی رسانه ها بر روی اقشار گوناگون جامعه است.
در واقع سواد رسانه ای مهارت لازم و ضروری به نظر می رسد که به انسان کمک می کند تا بطور مستقلانه فکر کند و تصویری کافی و همه جانبه از رسانه ها داشته باشد و به مخاطبان این امکان را بدهد که با آگاهی کامل، پیام های رسانه ای را پردازش کنند و به دانش موجود در هر رسانه ای بپردازند.
افراد با داشتن سواد رسانه ای می توانند رسانه ها و تولیدات رسانه ای را از یکدیگر تفکیک کرده و شناسایی نمایند. هدف سواد رسانه ای هوشیار کردن، اختیار بخشی و آزاد سازی مخاطب است.» یکی از پیامد ها و تحلیل و درک صحیحی پیام های رسانه ای، بالا رفتن سطح آگاهی است، که می تواند منجر به ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم تر با رسانه ها و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه گردد و شهروندان می توانند از این طریق به مشروع سازی گزینه های سالم تر در رسانه کمک نمایند؛ چرا که یک شهروند فعال و با سواد می تواند در ایجاد تغییرات اجتماعی مثبت فعالیت کند و عکس العمل خود را در برابر رسانه ها اعلام نماید و تنها بیننده صرف نباشد. در نهایت بدانیم تعمیم اهداف سواد رسانه ای در گرو داشتن نگاهی دقیق، عمیق و تفکری منتقدانه در جهت انتخاب صحیح گزینه های رسانه ای است.
به عبارت دیگر در عصر جدید با ویژگی ظهور وسایل نوین ارتباط جمعی ما به مراتب بیش از گذشته تحت بمباران اطلاعاتی قرار داریم»به نظر می رسد که بهترین راه ممکن برای بقاء در این شبکه اطلاعات که در سرتاسر محیط فرهنگی ما ریشه دوانده است، حفظ استقلال، اجتناب از انفعال، بهره مندی از تفکر منتقدانه و به بیانی افزایش توانایی گزینش، انتخاب و چالش با این موج فراگیر است که تنها از طریق تکامل سواد رسانه ای میسر است. سواد رسانه ای، نه تنها به کودکان بلکه به بزرگسالان، مهارت های لازم را برای برقراری ارتباطی متفکرانه و آگاهانه با رسانه ها می آموزد و در عین حال نگاهی دقیق، دیدگاهی نقاد و تحلیلی به پیام های رسانه ای مکتوب، دیداری و شنیداری فراهم می آورد
سواد رسانه ای در راستای برخورد هدفمند با رسانه مطرح می شود، از این منظر به اعتقاد اکثر تحلیل گران و کارشناسان حوزه رسانه، برخورد هدفمند با رسانه از جمله دلایل بالا رفتن سطح آگاهی در تمامی اقشار جامعه به عنوان مخاطبین رسانه است که می تواند منجر به ایجاد ارتباط دو سویه و مشارکت جویانه با رسانه ها از یکسو و تقویت پایه های ساختاری مردم سالاری جامعه در راستای مباحث نقد، مشارکت فعالانه در حوزه رسانه در بین شهروندان شود. بنابراین آنچه در راستای ضرورت سواد رسانه ای می تواند مطرح شود، آموزش مهارت های لازم برای برقراری ارتباطی متفکرانه و آگاهانه با رسانه ها و در عین حال به وجود آوردن نگاهی دقیق، نقادانه و تحلیلی به پیام های رسانه ای - مکتوب، دیداری، شنیداری - می باشد.
در اینجا است که سواد رسانه ای به عنوان یکی از مهمترین پدیده های عصر اطلاعات ظهور می کند تا به مخاطب کمک کند سطح اطلاعات و دانش خود را بالا برده و سعی کند از سر عادت وصرفاً برای سرگرمی و تفریح از رسانه ها استفاده نکند، بلکه با بینش و آگاهی لازم به تولید و تفسیر پیام ها بپردازد
از سوی دیگر در عصر امروز مخاطب در مواجهه با اطلاعات رسانه ای باید فعالانه عمل کنند و با درک اثرات و
پیامدهای مثبت و منفی پیام های رسانه ای، به گزینش آن ها بپردازند؛ باید در کشف پیام های ضمنی برنامه ها، ساز و کارهای تاثیرگذاری و غیره مهارت کافی پیدا کنند. به عنوان مثال نسبت ارتباطی که با یک فیلم سینمایی مخاطب پیدا می کند و در تکاپوست حرف این فیلم را بفهمد، بنابراین لازم است که عمیق تر به آن بیاندیشد، و لااقل از نوبت دوم تماشای فیلم به بعد ضمن تماشا به بعد محتوایی آن نیز فکر کنند، و در ورای ظاهر آن باطنی را جستجو نمایند که می تواند زحمات کادر سازنده فیلم باشد.
بنابراین در این بحث سواد رسانه ای مطرح می شود» از افراد می خواهد تا از توانایی ها و مهارت های خود بهره گیرند و به هنگام تماشای برنامه های تلویزیون یا فیلم خود را به جای کارگردان، نویسنده و بازیگر و دیگر عوامل حرفه ای تولید و حتی منتقدان فرض نمایند و از این منظر به پردازش و گزینش اطلاعات درون ارائه شده بپردازند« - حبیبی نیا، - 1384 امروزه درجه نفوذ رسانه در جوامع و تاثیرات آن ها به حدی است که سواد رسانه ای را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است؛
باید تاکید کرد که رسانه ها در جامعه پذیری شهروندان بالاخص کودکان، نوجوانان و جوانان نقش بسزایی دارند، و حتی بین نحوه استفاده از رسانه و اکتساب از والدین، مدرسه، جامعه و ... هیچ تفاوتی قائل نمی شوند و در بکارگیری رسانه، بسیار راحت تر عمل می کنند. بنابراین به نظر کومار سواد یا آموزش رسانه ای» تحلیل اجتماعی- انتقادی از رسانه است. برای آگاهی و فهم بیشتر نحوه کار رسانه، شناخت کسانی که آن را کنترل کرده و شکل می دهند، نقش متخصصان، تبلیغات فروش و روابط عمومی در شکل دادن به محتوای رسانه و شیوه های مختلفی که با مخاطبان با آن پیام های رسانه را تفسیر می کنند