بخشی از مقاله

چکیده

مسکن امروز، به عنوان عرصه ی خصوصی زندگی بشر، نسبت به گذشته، دچار تغییر شده است. به طوری که اغلب واحدهای مسکونی، به مجموعه ای از فضاهای بسته تبدیل شده و فضاهای باز و نیمه باز آن، در فضاهای شهری ادغام شده است. یافتن مکانی برای سکونت و احساس اسایش در آن یکی از اساسی ترین و مهمترین نیازهای ب شر در طول تاریخ می باشد. خانه به عنوان عنصری که تامین کننده این نیاز است دارای اهمیت خاصی است. با نگاهی به معماری سنتی ایرانی نیز نقش و جایگاه ویژه خانه به عنوان عن صری مهم اشکار می شود.

در طراحی خانه های سنتی ایران از الگوهایی استفاده شده است که این الگوها متاثر از شیوه زندگی و عادات و سنن مردم است. در حالیکه در معماری معاصر ما با تغییر روش زندگی افزایش جمعیت، کمبود زمین و ... الگوهای معماری مسکن نیز تغییر کرده است. در مقاله حاضر ابتدا به روش تحلیلی-تو صیفی مبانی نظری مربوط به پژوهش تبیین می شود. در مرحله بعد تاثیرپذیری معماری خانه های سنتی ایرانی از شیوه زندگی مردم و مصادیق آن مورد بررسی قرار می گیرد و اثرات تغییر شیوه زندگی بر خانه معاصر به عنوان مهم ترین فضای زندگی انسان ها ارزیابی می شود.

.1  مقدمه

سکونت بیانگر برقراری پیوندی پر معنا بین ان سان و محیطی مفروض می با شد. این پیوند از تلاش برای هویت یافتن، یعنی به مکانی اح ساس تعلق دا شتن نا شی گردیده ا ست. بدین ترتیب، ان سان زمانی بر خود وقوف می یابد که م سکن گزیده و در نتیجه هستی خود در جهان را تثبیت کرده باشد. صحنه اجرای نقش سکونت خصوصی، بنای مسکونی یا خانه است، که تحت عنوان پناهگاه یا مکانی که خاطرات تشکیل دهنده جهان خصوصی آدمی را در خود گرد آورده و به نمایش می گذارد، مشخص می گردد. آبادی، فضای شهری، نهاد و خانه به همراهی یکدیگر محیط کل، یعنی جایی که سکونت به صورت های طبیعی، مجتمع، عمومی و خصوصی خود در آن رخ می دهد را، به وجود می آورند .

.2 تعریف خانه

.1.2 تعریف اول: جایی است که ساکنان آن احساس ناراحتی نکنند و اندرون خانه یا جایی که زن و بچه زندگی می کنند بایستی تنوع زیادی داشته باشد تا خستگی احساس نشود 

2.2.    تعریف دوم: خانه پوششی است که در تطابق با برخی از شرایط رابطه صحیحی را بین محیط خارج و پدیده های زیستی انسان برقرار می سازد. در خانه می بایستی یک فرد یا خانواده زندگی کند. یعنی این که بخوابد، راه برود، دراز بکشد، ببیند و فکر کند .

2.3.    تعریف سوم: خانه مرکز جهان است برای ساکنانش و برای محله اش شاخص ترین بنا در تحکیم مکان 

2.4.    تعریف چهارم: خانه در درجه اول یک نهاد است؛ و نه یک سازه و این نهاد برای مقاصد بسیار پیچیده ای به وجود آمده است. از آنجا که احداث یک خانه پدیده ای فرهنگی به شمار می آید، شکل و ساختمان فضایی آن به شدت تحت تاثیر فرهنگی است که به آن تعلق دارد. حتی از آن زمان که خانه برای بشر اولیه به عنوان سر پناه مطرح بود، مفهوم عملکرد تنها در فایده ر سانی صرف یا ف ضای عملکردی محض خلا صه نمی شد. وجه سرپناهی خانه به عنوان وظیفه ضمنی، ضروری و انفعالی مطرح بود و جنبه مثبت مفهوم خانه، ایجاد محیطی مطلوب برای زندگی خانواده به مثابه واحد اجتماعی بود .

از میان فضاهایی که انسان در آن ها حضور می یابد، خانه فضایی است مرتبط که آدمی به طور روزمره از آن تاثیر می گیرد و بر او تاثیر می گذارد. اولین فضایی است که آدمی احساس تعلق فضایی را در آن تجربه می کند. مجموعه حواس پنج گانه به طور دائم سرتا سر آن را طی می کند و در مدت کوتاهی به آن خو می گیرد. خانه تنها مکانی ا ست که اولین تجربه های بی واسطه با فضا در انزوا و جمع در آن صورت می گیرد.

ساختمان های نسبتا دائمی اولین بار در نتیجه مستقر شدن انسان ها در یک مکان و به موازات پرداختن به کشاورزی ایجاد شد. این خانه ها کلبه های مخروطی یا گنبدی شکل با نقشه ای به شکل دایره یا بیضی بودند و در مرکز هر اتاق منفذی بود که به مثابه قلب ساختمان عمل می کرد. با گذشت زمان ایوان های کوچکی نیز به ورودی خانه اضافه شدند و فرم این کلبه ها الهام بخش معماری خانه ها در زمان های بعدی شد. با وجود تیر های چوبی و دیوار های آجری پلان های مستطیل شکل کارایی بیشتری پیدا کردند و تقسیم کردن فضای یک اتاق به قسمت های کوچکتر تصور اولیه بناهای چند فضایی را شکل دادند .

.3 خانه و شیوه زندگی

هر خانه معمولا متشکل از اعضایی با تمایزهای سنی، جنسی، دانشی، تخصصی، عاطفی، اجتماعی و از این قبیل است. در آغاز شکل گیری، خانواده از یک زوج ت شکیل می شود. با به دنیا آمدن اولین فرزند، خانه موجود جدیدی را در خود جای می دهد که نیازهای خاص خود را دارد و روابط، رفتارها و فعالیت های تازه ای را با خود به همراه می آورد و بر رفتار و فعالیت همه اع ضای خانواده تاقیر گذار ا ست. با ر شد او نیازمندی هایش، روابطش و فعالیت هایش تغییر می کنند و در همین دوران به موازات رشد کودک بزرگ ترهای خانواده نیز دوره های مختلفی از عمر خود را می گذرانند و احساساتشان، نوع روابطشان با یکدیگر و با فرزندانشان و همچنین چگونگی گذران اوقاتشان متحول می شود. خانه می باید پاسخ گوی این پویایی زندگی در دوره های مختلف حیات باشد .

.4 عوامل موثر بر شکل گیری خانه سنتی

به دلیل ویزگی های فرهنگی و آداب و سنن مردم ایران سه عامل قلمرو - محرمیت - ، انعطاف پذیری و خلوت را می توان به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر شکل گیری ساختار فضایی خانه ایرانی در نظر گرفت، که این عوامل در ادامه مورد بحث قرار می گیرند:

.1.4 قلمرو در خانه ایرانی

حائری - - 1388 چنین بیان می کند که قلمروهای فضایی زیر باید برای سازمان فضایی خانه در نظر گرفته شوند:

4,1,1.    قلمرو عمومی: شامل بودن با دیگران - مهمانان و مراجعین - و خانواده. این قلمرو نیازمند فضا با فضاهایی با حداکثر امکان بسط و ترکیب است.

4,1,2.    قلمرو نیمه عمومی: عر صه م شترک تمامی اع ضای خانواده. این ف ضا با رعایت حداقل حریم ن سبت به سایر جزء فضاها، از امکان بسط فضایی نیز می باید برخوردار باشد.

4,1,3.    قلمرو نیمه خصوصی: شامل حضور یک، دو تا سه نفر از اعضای خانواده. این قلمرو، فضاهایی با رعایت حریم بیشتر و امکان بسط کمتر با سایر فضاها است. و عرصه خاص را برای اعضای خانواده فراهم می کند.

4,1,4.    قلمرو خصوصی: این قلمرو فضایی برای خلوت تک نفره اعضای خانواده را فراهم می کند. فضایی ست که از تمام جوانب حریم ها را رعایت کرده و بیشترین امکان تحقق درون در این فضا میسر است.

دست یابی به قلمروهای عمومی، ضرورت بسط یافتن و تجمیع جزء فضاها را ایجاب می کند و تحقق قلمرو های خصوصی و کاملا خصوصی استقلال جزء فضاها را طلب می کند. از سویی دیگر در فضاهای خانه می باید امکان تحقق انواع فعالیت ها وجود داشته باشد و بنابراین جزء فضاها باید از انعطاف پذیری کافی و فضای مناسب مکث برخوردار باشد .

.4,2 انعطاف پذیری در خانه ایرانی

برخلاف معماری مدرن که شفاف بودن فضا با ارتباط بصری و از طریق گسترش و ایجاد فصل مشترک میان کارکرد های بنا به دست می آید، در خانه های سنتی این فصل مشترک ها بیشتر از طریق فضای چند منظوره و چند کار کردی و سیال بودن عملکردها به وجود می آیند .

عینی فر - - 1382 چنین بیان میکند که سه گونه انعطاف پذیری را در مسکن سنتی ایران وجود دارد:

الف - تنوع پذیری - فضای چند عملکردی - :

تنوع پذیری قابلیت فراهم آوردن استفاده های مختلف از فضا است. این گونه انعطاف پذیری با دو متغیر فضا و زمان سروکار دارد. فضای واحد مسکونی می تواند برای چند عملکرد به طور همزمان و برای عملکرد های مختلف در زمان های مختلف استفاده شود

ب - تطبیق پذیری - جابجایی فصلی و روزانه - :

تطبیق پذیری قابلیت هماهنگ شدن یک فضا با شرایط جدید مورد نیاز است. فضاهایی چون تابستان نشین، زمستان نشین، زیر زمین، بالاخانه و پ شت بام امکان تطبیق خانه با شرایط مختلف زندگی را فراهم می آورد. سازمان دهنده انعطاف پذیری در این مقیاس عنصر مرکزی خانه یعنی حیاط است.

ج - تغییر پذیدی - تفکیک و تجمیع - :

در طراحی مسکن انعطاف پذیر تغییرپذیری به افزایش و کاهش کمی یا تفکیک و تجمیع فضاها و امکان برگشت به طرح اولیه واحد مسکونی پس از گسترش یا تقلیل مساحت آن گفته می شود. در این مورد انعطاف پذیری به معنای قابلیت پاسخ به رشد خانوار در مراحا مختلف زندگی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید