بخشی از مقاله
چکیده
محرمیت به عنوان یکی از مهمترین ارزشهای معماری گذشته که قابلیت امتداد در معماری معاصر را داراست، نیازمند واکاوی است، تا قابلیت بازتولید در معماری خانه معاصر داشتهباشد. شناخت تمام جوانب این مفهوم گسترده، با یک روش ممکن نیست. در این پژوهش سهم ساختار فضایی خانه در ایجاد محرمیت مورد بررسی قرار گرفتهاست. روش تحقیق، استدلال منطقی در راستای دستیابی به الگوست و گراف نحو فضای پیشنهادی بیل هیلیر و جولیا هنسون، به عنوان روشی کمی، به وجود یا عدم وجود فضاهای مختلف، در نسبت با یکدیگر و اثر آنها بر ایجاد محرمیت میپردازد. محرمیت، به عنوان یک مفهوم فرهنگی، دارای دو مؤلفه ادراکی و کالبدی است.
در این پژوهش، مؤلفه ادراکی آن، حریم و مولفه کالبدی آن، سلسلهمراتب نامیده شدهاست. پس از بررسی مطالعات پیشین، مفهوم محرمیت در ساختار فضایی خانه، با چهار شاخص تفکیک عرصه،کنترل دسترسی، عدم اشراف - کنترل دید - و وجود فضاهای جمعی خصوصی تعریف گردیدهاست. نتایج پژوهش نشان میدهد، محرمیت در سالهای دهه شصت، نسبت به دهه پنجاه، در هر چهار شاخص، کاهش یافتهاست. ایجاد گره میان سرویسها و حمام و تفکیک آنها، وجود فضای نشیمن خصوصی، وجود گره میان فضای خواب و دیگر فضاها، از راهکارهای پیشنهادی پژوهش ایجاد محرمیت در خانه¬های معاصر، محسوب میشوند.
.1 مقدمه
مفهوم محرمیت، به عنوان یکی از کیفیات موجود در فضای معماری، که با ادراک انسان، تعریف میشود، با روشهای مختلفی در معماری، ایجاد میگردد. اگرچه همه این ویژگیها قابل اندازهگیری نیستند، اما برای برخی از آنها، میتوان روش¬های کمی یافت. یکی از این روشها، شناخت میزان محرمیت از طریق تحلیل ساختار فضایی خانه است که میتوان از آن، گرافهای ساختار فضایی خانه را استخراج نمود.
با شناخت این مفهوم که در معماری گذشته ایرانی نیز وجودداشته، راه برای شناخت الگوی خانه ایرانی اسلامی و روش ایجاد آن در خانه معاصر، هموار میگردد. هدف از این پژوهش، شناخت مفهوم محرمیت و ارائه راهکاری عملی برای ایجاد این مفهوم در خانه معاصر ایرانی است. این مفهوم که با واژه حریم نیز اشتراک معنایی دارد، در ابتدا باید تفکیک معنا شده و مرزهای آن در فضا مشخص گردد.
.2محرمیت و تفکیک معنای آن
پیش از تعریف محرمیت، واژههای هممعنای آن مانند حریم و خلوت نیاز به تفکیک معنایی دارند: خلوت به معنای تنهایی گزیدن، تنها نشستن، تنهایی، انزوا ست، و مجموعه¬ای است از مخالفت با نفس، ریاضتها و... . خلوتخانه: جای آسایش، اتاق مخصوص، شبستان و.... است. در روانشناسی محیط، خلوت را فرآیند تنظیم مرز میان افراد و تعیین کننده چگونگی تعامل فرد با دیگران معرفی میکنند. طبق نظر آلتمن، فضای شخصی و قلمروپایی، سازوکارهای اصلی دست یافتن به خلوت قلمداد شده اند .[1]
محرمیت به معنای محرم بودن، محرمی، رازداری وخویشی است. حریم به معنای پناهگاه، خانه شخص و اطراف آن که از تعرض دیگران در پناه است . حریم داشتن در حوزه کالبد فضایی متمرکز بر اصولی است که امنیت فضا را شکل خواهدداد و در حیطه معنایی ویژگیای است که حرمت و ارزش را برای فضای معماری به ارمغان میآورد به گونه ای که فرد در آن به آرامش برسد. سلسلهمراتب به عنوان یکی از اصول اساسی حاکم بر هستی، از مواردی است که تأثیر بسیاری در شکلگیری محرمیت در کالبد معماری و شهرسازی سنتی داشتهاست. سلسلهمراتب به عنوان یکی از اصول حاکم بر مجموعهها و اجزای پدیده ها بوده و کاربرد اصل سلسلهمراتب در معماری سنتی ما در حوزههای مختلف در معماری و شهرسازی همانند سلسلهمراتب فضایی و سلسلهمراتب عملکردی عبوری، منطقهای و محلهای دیده شدهاست. [1]
خلوت خصوصیتی فضایی دارد و به تنهایی منجر می شود، اما محرمیت خصوصتی انسانی دارد و ایجاد کننده خویشی و نزدیکی است . [1] بنابراین، مفهوم محرمیت، یک مفهوم انسانی است که با سلسلهمراتب - وجه فضایی محرمیت - ، حریمهای فردی و اجتماعی - وجه ادراکی محرمیت - تعریف میشود. مفاهیمی مانند درونگرایی، عدم اشراف و کنترل دید، ما به ازای کالبدی وجه ادراکی محرمیت هستند. محرمیت و حریم، از مفاهیم فرهنگی و اخلاقی هستند که بر ساختار فضایی خانه تأثیرگذاشتهاند . [2] در دیاگرام زیر مفهوم محرمیت با دو مؤلفه اصلی آن یعنی مؤلفه ادارکی و مؤلفه کالبدی ترسیم گردیده است.
.2 پیشینه تحقیق
با توجه به حضور محرمیت به عنوان یک شاخص مهم در معماری سنتی ایران، پژوهشهای فراوانی در اینباره انجام-گرفته، که به اختصار به بعضی از آنها اشاره میشود. در یک دستهبندی کلی مطالعات در باره محرمیت در معماری ایرانی را می توان به دو دسته تقسیمکرد:
-1مطالعات درباره مفهوم محرمیت به عنوان یک شاخص در معماری ایرانی اسلامی در گذشته و حال و تفکیک معنای واژگان آن در ایندسته، غالباَ مطالعات تطبیقی میان علوم دینی، علوم انسانی و ادبیات، موضوع پژوهش بودهاست. از میان این مطالعات میتوان به پژوهش تأثیر اصول فقهی مرتبط با حقوق شهروندی بر پایه عدل در طراحی مسکن اشاره کرد که توسط بمانیان، ارجمندی و علیمحمدی ارائه گردیدهاست. در این پژوهش، اشاره شده که"محرمیت عرصههای خصوصی بیشترین تأثیر را در شکل گیری خانهها گذاردهاست. این موضوع به شکل ممانعت از اشراف به خانههای مجاور و همچنین اشراف از عرصه عمومی - معمولاَ معبر - ، به واحد مسکونی تجلی مییابد.
داخل واحد مسکونی]سنتی[ جدایی واحدهای زنانه و مردانه کاملاَ بارز است. حتی کوبههای درها در معماری ایرانی اسلامی از تجلیات این موضوع است .[3] در این پژوهش، محرمیت به عنوان زیر مجموعه حریم در خانه معرفی شده است. [3] از جمله پژوهشهای دیگر در این عرصه، پژوهش تفکیک معنایی محرمیت است که توسط نوروزیان پور و امینی ارائه گردیدهاست. همچنین پژوهش ولی زاده اوقانی نیز، به مطالعه تطبیقی و استخراج مفهوم محرمیت در خانه از میان اسناد دینی و سیره زندگی معصومین پرداختهاست.
-2روش های شناخت و ایجاد محرمیت در معماری گذشته و حال این دسته از پژوهشها که در دسته پژوهشهای کاربردی قرار میگیرند، به شناخت و مطالعه نمونههای موردی در گذشته و حال پرداخته و ارهکارهایی برای ایجاد محرمیت در خانه-های معاصر ارائه کردهاند. از این دسته مطالعات می توان به پژوهش درونگرایی و بازتاب اصل محرمیت در معماری ایرانی اسلامی اثر هاشمی، زارعی و تقوی اشاره کرد. جداسازی فضایی برای زنان و مردان، رعایت حریم دیداری افراد در کنار محرمیت دسترسی فضایی از اصول ثابت خانه های مورد مطالعه است.
ایجاد سلسلهمراتب حرکتی، لایههای سهگانه محرمیت شامل عمومی، خصوصی و نیمهخصوصی، تفکیک جنسیتی نحوه ورود به خانه، ایجاد فضاهای هشتی و راهرو برای عدم دسترسی مستقیم به اندرونی ایجاد میانسرا به عنوان حریمی امن و آرام از ویژگی های محرمیت در خانه سنتی ایرانی محسوب می شوند .[4] در پژوهش دیگری، نقش بازشوها در ایجاد محرمیت در خانههای شوشتر نو پس از ساخت مورد بررسی قرار گرفته است که نشان میدهد در نبود محرمیت، مردم برای ایجاد آن، بازشوهای خانه را تغییر داده اند . [5]
در معماری و شهرسازی مغرب زمین، این مفهوم البته از زاویه privacy و security به گونهای کمرنگ تر و البته با منظوری دیگر مطرح است. مسأله محرمیت بیشتر در قالب امنیت و حقوق خصوصی افراد قابل پیگیری است و به خصوص تا پیش از دوره مدرن و حتی در پارهای از بناهای دوره مدرن با عملکردگرایی خاص خود به چشم میخورد، ولیکن در معماری معاصر غرب و با ظهور سبکهای نو از جمله دیکانستراکشن و فولدینگ و غیره و با حذف سلسلهمراتب و با هدف شکلگیری سیالیت فضایی، این مقوله تا حدود زیادی کمرنگ شدهاست. [6]
.3 روش تحقیق
ارائه الگو برای معماری و به تبع آن ساختار فضایی خانه، با این دید که دادههای حاصل از روش استدلال منطقی، بر شکلگیری ارزشهای اجتماعی- فرهنگی مؤثرند، در دسته روش تحقیق استدلال منطقی قرار میگیرد .[7] در این پژوهش، روش گردآوری اطلاعات، نمونهموردی از خانههای دهههای پنجاه و شصت تهران بوده است.