بخشی از مقاله

چکیده

تأثیر عوامل غیر معرفتی افعال، عواطف، احساسات و ... بر معرفت همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان و حتی غیر مسلمان بوده است. فیلسوفان مسلمان براساس آن که تحقق معرفت به ویژه ادراکات کلی و عقلی را منوط به اتصال یا اتحاد نفس با عقل فعال می دانسته بر نفش تزکیه نفس و طهارت باطن در دستیابی به حقایق معرفتی تأکید می کرده اند. علامه طباطبایی این مسئله را در بحث های تفسیری و فلسفی خود در موارد بسیار زیاد مورد توجه قرار داده اند.این مقاله بر آن است ضمن نگاهی به آراء و مبانی رابطه اخلاق و معرفت در فلسفه اسلامی، مبانی فلسفی بحث را به طور خاص در مکتب علامه طباطبایی بررسی کند.

یکی از نوآوری های مهم علامه در حوزه معرفت شناسی، تبیین چگونگی تحقق معارف حصولی است. بر اساس این تبیین مواجهه با شیء مادی موجب استعداد نفس برای مشاهده حضوری وجود مثالی یا عقلی آن شیء در عالم مثال یا عقل می گردد و صورت ذهنیه شیء مادی درواقع موجود مستقل مثالی یا عقلی شی مادی، و یا صورتی برگرفته از آن موجود مستقل است بنابر دو تفسیری که شارحان فلسفه علامه از کلام وی کرده اند در هر دو صورت کیفیت توجه نفس به وجود مثالی یا عقلی با فضایل و رذایل اخلاقی کاملاً مرتبط است.

کلیدواژهها: معرفت حصولی، معرفت حضوری، نفس، عالم عقل و مثال، فضایل و رذایل اخلاقی.

طرح مسئله

تأثیر عوامل غیرمعرفتی مانند عواطف، احساسات، گناه، تربیت و ... بر معرفت ازجمله مسایلی است که همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده است. بحث از تأثیر فضایل و رذایل اخلاقی بر معرفت نیز در همین راستا به اشاره یا تصریح از سوی فلاسفه مسلمان مورد تأکید قرار گرفته است. البته میتوان منشأ اصلی این بحث را آیات شریف قرآن و احادیث منور معصومینA دانست.این مقاله به دنبال پاسخگویی عقلی و قرآنی به این سؤال است که آیا فضایل و رذایل اخلاقی میتوانند در پیدایش ادراکات تأثیرگذار باشند و به تعبیری درصدد کشف و تبیین فلسفی و قرآنی چرایی اخلاق علم است.

بحث از تأثیر معنویات بر ادراکات انسان در چند سال اخیر مورد توجه روانشناسان نیز بوده است. طرح هوش معنوی Spritual intelligence در کنار هوش عمومی و هوش هیجانی در همین راستا صورت پذیرفته است. امروزه گفته میشودIQ و EQ هوش عمومی و هوش هیجانی پاسخگوی همه چیز نبوده و انسان به امر سومی هم نیاز دارد که هوش معنوی SQ نامیده میشود. افرادی که دارای هوش معنوی بالایی هستند از حد جسم و ماده فراتر رفته و حالات اوج هوشیاری را تجربه میکنند و از منابع معنوی برای حل مسایل استفاده میکنند. - سهرابی، 16 :1387 - 14

تأثیر اخلاق بر ادراک در مکتبهای فلسفی پیشین

تأثیر مثبت یا منفی فضایل و رذایل اخلاقی بر ادراکات، صرفاً یک بحث ذوقی یا دینی برگرفته از آیات و روایات بلکه دارای مبانی عقلی و فلسفی است. به همین دلیل در فلسفه اسلامی همواره بر تزکیه نفس و رها شدن از شهوات و غرائز بهعنوان مقدمه تحصیل فلسفه و درک عمیق تر حقایق عالم هستی تأکید شده است. توجه به سیر استکمالی و مراتب عقل عملی در کنار استکمال عقل نظری، توجه به شهود و مقامات عرفانی، توصیه به قرار دادن علوم به دست اهل آن و ... از جمله مواردی است که در لابهلای سطور فلسفی گذشتگان بهخوبی قابل مشاهده است. در اینجا به جهت اختصار فقط به سه مورد اشاره میکنیم.

ابن سینا در زندگی نامه ای که خودش درباره خود نوشته می گوید، وی هرگاه با مشکل لاینحل فلسفی مواجه میشد به مسجد جامع می رفت و دو رکعت نماز میگزارد و در برابر خالق جهان فروتنی میکرد تا مشکل علمیاش حل شود. - نفیسی، - 95 :1388 سه نمط آخر الاشارات و التنبیهات مهمترین کتاب فلسفی ابنسینا به مباحث اخلاقی و عرفانی اختصاص دارد.وی پس از بحث از بهجت و سعادت در نمط هشتم در پایان همین نمط عشق مجازی و عشق حقیقی را طرح میکند و بهدنبال آن در نمط نهم از مقامات العارفین بحث می کند و آن بحث را چنان منظم و زیبا تبیین می کند که همگان را به تمجید وادار ساخته است.

بزرگ ترین ناقد فلسفه مشاء فخر رازی است، وی دارای شرحی انتقادی بر کتاب الاشارات و التنبیهات است و شرح خواجه نصیرالدین طوسی بر همین کتاب الاشارات و التبنیهات در موارد زیادی صرف پاسخگویی به اشکالات فخر شده است. با وجود این، فخر رازی به اول نمط نهم که می رسد عبارت بسیار جالبی دارد. وی میگوید: این باب والاترین مطالب کتاب است. بدرستی که ابن سینا علوم عرفانی را چنان به ترتیب بیان کرده که نه پیش از او کسی توانسته چنین کند و نه پس از او کسی خواهد توانست. - ابنسینا، - 363 / 3 :1375

علامه حسن زاده آملی نیز در ابتدای شرح خود بر همین نمط چنین آورده است: »استاد الهی قمشه ای می فرمود زمانی که شیخ مقامات العارفین را می نوشت در ریاضت و اربعین به سر می برد.« - حسن زاده آملی، - 12 :1391 همان گونه که روشن است نزد ابن سینا که امام مشائین در فلسفه اسلامی است و نحوه سلوک علمی او صرفاً بر پایه عقل است استکمال عقل نظری از عقل عملی جدا نیست و این گونه نیست که یادگیری حکمت مشاء تنها بر پآیه هوش و فعالیت ذهنی باشد؛ بلکه علاوه بر ذکاوت نیازمند تزکیه نفس و تصفیه باطن است. خود وی در پایان کتاب الاشارات و التنبیهات مطبی با عنوان «    » آورده و توصیه می کند

مطالب کتابش را در اختیار نا اهلان قرار ندهند و تنها در صورتی که اطمینان حاصل شد فردی دارای سرشتی پاک و کردار بر صراط مستقیم است البته علاوه بر این دو دارای ذهنی تیزبین نیز باشد میتوان مطالب کتاب را به تدریج به او آموزش داد و در صورتی که این امر رعایت نشود این علم حکمت و فلسفه ضایع خواهد شد. - ابنسینا، همان: - 419 / 3خواجه نصیرالدین طوسی از مهم ترین شارحان فلسفه سینوی چگونگی تأثیر تهذیب نفس بر تفکر را اینگونه توضیح میدهد که تهذیب نفس موجب تناسب یافتن با حق تعالی میشود و همین امر سبب میشود فرشتهای بر عقل آدمی وکیل شود که نتیجه آن آراستگی فکر به حق تعالی و اجتناب از لغزشهای فکری است. - طوسی، - 89 :1363

ابوحامد غزالی در یکی از رسایل خود مشابه همین مطلب را آورده و میگوید یکی از علل تفاوت انسانها در معقولات، اختلافی است که در میزان تزکیه نفس دارند. وی توضیح میدهد که نفس آدمی در ابتدا نسبت به معقولات، بالقوه است و ملائکه هر امر بالقوهای از جمله معقولات نفس را از قوه خارج کرده و به فعلیت میرسانند واین امر نیز بحسب تهذیب نفس تفاوت پیدا میکند. - الغزالی، بیتا: - 132شاید نیاز به توضیح نباشد که شیخ اشراق با توجه به روش خاص فلسفیاش تأکید بر روش مکاشفه و شهود بیش از پیشینیان خود بر تهذیب و تزکیه نفس بهعنوان یک عامل مهم و تأثیرگذار بر درک فلسفی تأکید دارد.

وی در مقدمه  الاشراق تصریح می کند که امور زیادی را از عالم مثال و عالم عقل به طور مکرر مشاهده کرده است. ایشان سپس اضافه میکند مطالبی را که در این کتاب آورده است ابتدا از طریق شهود آنها را درک کرده و سپس آنها را به شکل برهانی ارائه کرده است به همین دلیل هیچ مشککی نمی تواند در او ایجاد شک کند، زیرا فهم او متوقف بر برهان نیست. - سهروردی، - 10 / 2 : 1380 وی در جای دیگری از همین کتاب، نظام حکمت اشراقی را نتیجه القاء نافث دمنده قدسی به خودش میداند. - همان، - 258 شیخ شهید در رساله

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید