بخشی از مقاله

چکیده

مقاله حاضر با عنوان تبیین ابعاد اخلاقی علامه تدوین گردیده و در صدد پاسخ به این سوال است که: علامه استاد اخلاقی معاصر چگونه با تربیت اخلاقی رشد و با عمل به اصول اخلاق در زندگی توانسته الگوی طالبان سلوک واقع گردد.در اندیشه علامه در تعامل انسانها با یکدیگر می‌توان هفت ساحت با کارکرد تقرباًی مستقل برای انسان برشمرد که عبارت اند از: ساحت جسمانی، عقلانی، عاطفی، اخلاقی، اجتماعی، هنری و دینی. علامه، تعامل جنبه های وجودی را با انجام فعل خاص خود، مایه آرامش و راهیابی انسان به کمال و سعادت می داند و بر این سیره عمل کرده است. از نظر علامه طباطبایی آداب نسبی هستند ولی اخلاق حداقل در اصول مطلق است چون بر مبنای فوق حسن و قبح افعال و فضیلت و ×رذیلت اخلاقی بوسیله عقل قابل کشف قطعی است.

مقدمه

شخصیت های بزرگ تاریخ دارای ویژگی های ممتاز اخلاقی و رفتاری هستند. علامه طباطبایی - قدس سره - از شخصیت ها و دانشمندان برجسته دینی با ابعاد مختلف میباشد، به گونه ای که شناخت همه ی ابعاد او برای کسانی که تخصصی لازم را نداشته باشند بسیار دشوار و بلکه غیرممکن خواهد بود. با این حال شناخت هرچند اجمالی هر بعدی از ابعاد وجودی این عالم ربانی و حکیم الهی باعث می شود که با عظمت وجودی او بیشتر آشنا شویم. از مهم ترین ابعاد وجودی مرحوم علامه - قدس سره - بعد اخلاقی و عرفانی اوست. او هم در اخلاق نظری و هم عملی و نیز در عرفان نظری و عملی به مقامات بسیار بالایی رسیده بود. انسانها در مورد چرایی و چگونه داوری در مورد رفتارهای خود و دیگران از مبانی مختلفی استفاده میکنند. علامه سید محمد حسین طباطبایی - ره - از فیلسوفان مسلمان معاصر است که در این مورد صاحب نظر بوده، اندیشههای علامه طباطبایی یکی از منابع اصلی اندیشه دینی کشور ماست و بررسی تفکرات ایشان در »فلسفه اخلاق« میتواند راهگشای کسانی باشد که میخواهند در این زمینه تحقیق کنند و جهت گسترش و تکامل آن گامهای موثری بردارند.

مفهوم شناسی

اخلاق: 1علامه طباطبایی در مورد مفهوم خُلق و جمع آن که اخلاق است از جهت واژه شناختی و مفهومی، ایده مفردات راغب‌را در مورد واژهخُلق، پسندیده است و مینویسدخُلق: وخَلق به یک معناست ولیز ا واژه خَلق در مقام استعمال، قیافه ظاهری قابل رؤیت با چشم استفاده میشود و از واژه خُلق در مقام استعمال، فضایل و سجایای اخلاقی کسب شده که درک آن نیاز به بصیرت دارد، استفاده میشود.2 دانش اخلاق، کوششی منظم برای درک مفاهیمی همچون درست و نادرست، مجاز و غیرمجاز، باید و نباید، خوب و بد، شایست و ناشایست، فضیلت و رذیلت، وظیفه و تکلیف است.

روش تحقیق: مقاله حاضر با استناد به منابع مکتوب در باره علامه و شرح حال ایشان به روش کتابخانه ای تدوین گردیده است.

تبیین مسئله

ساحتهای وجودی انسان یکی از مباحث فلسفی و کلامی مهم و سرنوشتساز، چه در عرصه انسانشناسی فلسفی کلاسیک - اعم از غربی و اسلامی - و چه در اندیشههای فلسفی جدید و معاصر است. علامه طباطبایی بهعنوان فیلسوفی اسلامی و معاصر که با سبک فلسفی حکمت متعالیه، افزون بر قدرت تحلیل فلسفی و کلامی یعنی استدلال و برهان، مستند و مؤید به سنت وحی و کشف و شهود عرفانی است. با این بررسی می توان به اهمیت مقام علمی این شخصیت بزرگ و ارزنده عالم اسلام پی برد و نیز با توجه به سیره اخلاقی این عالم جلیل القدر می توان او را از بزرگ ترین عالمان اخلاقی عصر حاضر شمرد و لازم است که در زمینه حالات و رفتار اخلاقی او به صورت مستقل تحقیقی صورت پذیرد تا اندکی مسیر شناخت این وجود و انسان الهی بیشتر برای جامعه علمی و عموم مردم روشن گردد.

تربیت اخلاقی علامه:

علامه طباطبایی بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرشان به نجف میروند و ده سال تمام در نجف به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول میشوند تقوا و پرهیزگاری، زهد و ساده زیستی او آن گونه که شاگردانشان نقل می کنند در طول زندگی بابرکتش کاملا مشهود بود و نسبت به انجام واجبات و ترک محرمات حداکثر کوششی را نموده بود. حتی یک لحظه لب به غیبت افراد و بدگویی مسلمانان نگشوده بود و پیوسته با چهره باز از افراد استقبال می کرد. معارف الهیه و اخلاق و فقه الحدیث را نزد‌سیدعلی قاضی طباطبایی آموختند و در‌سیر و سلوک و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد کامل بودند.1 مطالعه کتابهای مختلف عرفانی، مانند» فتوحات مکیه« ابن عربی،» شرح فصوص«،» تمهید القواعد« ابن ترکه و بهرهمندی از محضر عارف برجستهای چون آیه االله میرزا علی آقای قاضی، از علامه شخصیتی ویژه ساخته بود؛ متانت و وقار، تواضع و ادب، پرهیز از محرمات و مکروهات و مداومت بر واجبات و مستحبات، دستگیری از فقرا و جدیت در امر تحصیل و تحقیق، از صفاتی است که وی بنا به تأیید همه کسانی که با ایشان برخورد داشتند، بدانها متصف بود. اهتمام ایشان به امر تحصیل، به حدی بود که شبهای قدر را به غور و تفحص و تدبر در معانی عمیق آیات الهی میگذراند و تألیف» المیزان« نیز در یکی از این شبها به پایان رسید. علاقه به اهل بیت - علیهم السلام - در سراسر زندگی ایشان موج میزد. بنابر بیان خود علامه: »استاد من در فلسفه اسلامی، حکیم اسلامی سید حسین بادکوبه ای بود که نزد آن حضرت کتابهای منظومه سبزواری، اسفار و مشاعر سبزواری، اسفار و مشاعر ملاصدرا، شفاء ابن سینا، کتاب اثولجیای ارسطو، تمهید القواعدابن ترکه و اخلاق ابن مسکویه را خواندم. استاد بادکوبهای ضمن ابراز علاقه وافر به بنده خود بر درسهایم اشراف کامل داشت و سعی مینمود که ریشههایتربیت را در اعماق وجود من مستحکم سازد و همواره مرا به مدارج اندیشه و راههای استدلال راهنمایی می فرمود2.«

شخصیت اخلاقی علامه

اخلاق ایشان اخلاقی قرآنی بود، هر آیهای که خداوند در قرآن نصب العین انسان کامل میداند ما در حد انسانی که بتواند مبین و مفسر قرآن باشد در این مرد بزرگ بود. مجلس ایشان، مجلس ادب اسلام و خلق الهی بود و ترک اولی در ایشان کمتر اتفاق میافتاد. نام کسی را به بدی نمی برد. بد کسی را نمیخواست و سعی میکرد خیر و سعادت همگان را مسئلت کند. طهارت باطن استاد زبانزد خاص و عام بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید