بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش ناگویی هیجانی، راهبردهای مقابلهای و مکانیسمهای دفاعی با سازگاری زناشویی صورت پذیرفته است. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه زوجین شهر تهران در سال 1393 بودند که از میان آنها 88 زوج 167 - نفر - با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامههای راهبردهای مقابله با استرس - اندلر و پارکر - ، سبکهای دفاعی - DSQ-40 - ، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و روش تحلیل رگرسیون چند متغیره و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین ناگویی هیجانی، راهبردهای مقابلهای و مکانیسمهای دفاعی با سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود دارد.
مقدمه
ناگویی هیجانی1 در معنای اصلی به فقدان واژه برای نامیدن و توصیف هیجانها اطلاق میشود. این بیماران، سبک شناختی بسیار عینی، توانایی محدود برای تخیل و نماد پردازی و حالات رویایی را گزارش کردند - کمپوس، چیوا و مورئو، . - 2000 افراد دارای این صفت، مشکلاتی را در فهم حالات هیجانی دیگران دارند - برن بائوم و پرینس2، . - 1994 و در روابط بین فردی، همدلی محدودی را نشان میدهند - کریستال ، . - 1979 طی دهه های اخیر علاقه مندی به فرایندهایی که انسان برای مقابله با استرس از آنها بهره می گیرد، رو به افزایش است.
در دهه گذشته، سازه ای به عنوان »مقابله « در متون روان شناسی توجه زیادی را به خود جلب کرده است - دیویس ، 2001 به نقل از آزاد یکتا، . - 1391 بنا به تعریف، مقابله عبارت است از تسلط یافتن، کم کردن و یا تحمل آسیبهایی که استرس ایجاد میکند. رویکردهای اولیه به فرایند مقابله، سه سبک اصلی را متمایز می کنند: سبک مقابلهای مساله محور3 ، سبک مقابله اجتناب محور4 و سبک مقابله هیجان محور5 - بیینگز و موس6، 1981 ؛زیدنر و اندلر، 1996 به نقل از بشارت، . - 1388 شاید بتوان این احتمال را مطرح کرد که نشانه های نارسایی هیجانی در افرادی که سبک غالب مقابله آنها با استرس، مساله محور است کمتر از افرادی باشد که سبک غالب مقابله آنها هیجان محور است.
گرچه بعضی شواهد پژوهشی نشان دادهاند که افراد مبتلا به نارسایی هیجانی بیشتر از مقابله هیجان محور استفاده میکنند - دیری7 و همکاران، 1997؛ وینگرهوتس و همکاران8، . - 1995 انسان ها برای کاستن اضطراب ناشی از محرومیت دست به رفتارهای جبرانی یا سازشی می زنند و به عبارتی از مکانیزم های دفاعی استفاده می کند. این رفتارها اکتسابی و از لحاظ مقدار متفاوتند و می توان آنها را رفتارهای عادی و طبیعی دانست. زیرا هر فردی مقداری از این رفتارها را داراست و به علاوه این گونه رفتارها به عنوان سپر و محافظ در مقابل اضطراب و تشویش شدید به کار برده می شود. ولی افراط در به کار بردن این مکانیزم ها ممکن است به ناراحتی روانی منجر شود.
مکانیسم دفاعی که مسئولیت محافظت از - من - را در مواجهه با شکل های مختلف اضطراب را بر عهده دارند تحت تاثیر سازه های مختلف شخصیتی ممکن است کنشوری بهنجار داشته باشند. بر اساس نظر لاکه و والاس ، سازگاری زناشویی، برون سازی هر یک از زوجین در موقعیت زمان معین، تعریف شده است. در سال های اخیر، احساس امنیت و آرامش و روابط صمیمانه میان مرد و زن به سستی گراییده و کانون خانواده دستخوش فرایند های ناخوشایندی شده است. رضایت زناشویی تاثیر بسزایی بر خانواده وسلامت روانی وجسمانی اعضای آن می گذارد.
روش پژوهش
تحقیق حاضر از نوع توصیفی است، و چون پژوهشگر قصد دخالت در متغییر مستقل را ندارد و فقط می خواهد میزان رابطه را بسنجد، به نظر میرسد تحقیق از نوع همبستگی است.
جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوج های 25 تا50 سال ساکن شهر تهران می باشدکه دارای حداقل مدرک تحصیلی دیپلم بوده اند. به منظور انتخاب نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 88 زوج - 167 نفر - از زوجین شهر تهران به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب گردید. ابزار پژوهش: پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر DAS - - ، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو- - TAS_20 - 20 ، پرسشنامه راهبردهای مقابلهای: این پرسشنامه توسط اندلر و پارکر - - 1990 تهیه شده است.
یافته ها
همچنین به منظور ارائه تصویر روشن تری از وضعیت های متغیرهایی که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرارگرفته اند، در جداول زیر برخی از یافته های توصیفی پژوهش از قبیل داده های مربوط به ناگویی هیجانی، راهبردهای مقابلهای و مکانیسمهای دفاعی و سازگاری زناشویی به صورت کلی ارائه شده است.
