بخشی از مقاله
چکیده
این نوشتار برگرفته از پژوهشی می باشد که در جهت شناسایی عوامل موثر بر سرزندگی فضاهاي شهري و ایجاد یک فضاي شهري سرزنده انجام گرفته است.
در این پژوهش تلاش بر این بوده که با توجه به اهمیت فعالیت مردم و هم چنین نقش عوامل محیطی مختلف همچون حضور آب و فضاي سبز و مبلمان شهري و نورپردازي در فضاهاي باز شهري که در سرزندگی این فضاها موثر است مورد بررسی قرار گیرند .پس از مرور مفاهیم و نظریات مرتبط، با بررسی نمونه موردي - پارك گفتگو و شفق - که به لحاظ طراحی، قوي و در عین حال از سرزندگی کافی برخوردار نمی باشد، به اثبات فرضیات پژوهش پرداخته شده است . در نتیجه مدل تحلیلی پژوهش که درواقع دربرگیرنده مدل کلی عوامل اثرگذار بر سرزندگی فضاهاي شهري می باشد، تدوین گردیده است.
1 مقدمه
سقراط هدف اصلی از ایجاد شهر را تأمین نشاط و خوشبختی شهروندان می داند. نه این که شهر به هیولایی تبدیل شود که شهروندان در آن علاوه بر این که آسایش و آرامش زندگی را بدست نیاورند، در تلاش بیهوده با مشکلات مختلف دست به گریبان شوند. به تعبیر کوروش گلکار دانشیار دانشکده معماري و شهرسازي دانشگاه شهید بهشتی، این سخن سقراط رابطه دیرین و مستحکم میان دو مفهوم شهر و نشاط و سرزندگی را به خوبی نشان می دهد. برمبناي چنین دیدگاهیاساساً شهر به مثابه دستگاه، وسیله یا مرکبی براي نیل به شادي، نشاط و سرزندگی تلقی می شود
اندیشیدن درمورد سرزندگی شهرها پرسش ها و دغدغه هاي متعددي را بوجود می آورد از جمله این که آیا ویژگی هاي مثبت و کیفیت هاي برتر فضایی- کالبدي یک شهر حتما به ایجاد نشاط و سرزندگی منجر می شود؟ و اساساً چه نسبتی میان کیفیت طراحی شهري یک شهر و نیل به سرزندگی شهري وجود دارد؟ پاسخ به این پرسش ها می تواند راهگشا باشد، شهر فرصت هاي گوناگونی را می تواند براي تجربه شادي و نشاط در اختیار شهروندانش قرار دهد. تجربه نشاط در یک شهربازي، در یک استادیوم ورزشی، در یک تئاتر کمدي، در یک کنسرت موسیقی و یا در یک جشنواره خیابانی و مراسم آتش بازي طیفی از تجارب نشاط انگیز و در عین حال متفاوتی را نمایندگی می کند.
افزایش جمعیت شهرها، باعث بالا رفتن ارزش زمین ها و در نتیجه استفاده حداکثر زمین در جهت ساختمان سازي شده. متأسفانه این مسئله نماي شهرها را به مجموعه اي از سنگ و بتن تبدیل کرده. تراکم جمعیت، همراه با آلودگی هاي مختلف باعث افزایش بیماري هاي مختلف می شود. علاوه بر اینها، مبتلا شدن به بیماري هاي روحی-روانی، هزینه اي است که انسان ها در ازاي دور شدن از طبیعت، پرداخت می کنند.
بنابراین فضاي سبز شهري می تواند عاملی راهگشا براي از بین بردن این مشکلات و ایجاد زیبایی دلنشین در کنار محیط کار و زندگی فراهم کند. فضاي سبز در شهرها، داراي عملکردهاي مختلفی است. از یک طرف باعث بهبود زیست محیطی شهرها و از طرف دیگر، شرایط مناسب براي گذراندن اوقات فراغت همشهریان ایجاد می کند. از دیدگاه محیط زیست، باعث کم شدن انواع آلودگی ها، افزایش نفوذپذیري خاك، تأثیر مثبت بر چرخه آب و خیلی چیزهاي دیگر می شود.
-2 روش تحقیق
تحقیق طی مراحل ذیل انجام گردیده است: پرسش آغازي، مطالعات اکتشافی، طرح مسئله تحقیق، ساختن مدل تحلیلی، مشاهده، تحلیل اطلاعات و نتیجه گیري.
بخش مشاهده - پیمایش - ، از دو روش مستقیم - نقشه برداري رفتاري - و غیرمستقیم - پرسشنامه - استفاده شده است . دو فرضیه عمده در این پژوهش مطرح می باشد :
1. فرض بر این است که تاملات حاکم بر فضاي شهري می تواند عامل موثري در حس سرزندگی افراد باشد.
2. فرض بر این است که فضاهاي شهري از طریق فضاهاي سبز بیشترین تاثیر را در حس سرزندگی افراد می گذارند.
-3کلیات . تعاریف . دیدگاه اندیشمندان
1-3 سرزندگی
به معناي برخورداري از شور و شوق به زندگی و تمامی فعالیتها و کارهایی است که انسان در دست دارد. سرزندگی استوار بر بنیاد فردیت و کوشندگی و شور است. پیش شرط آن تفکیک زندگی به عرصه هاي گوناگون و انتخاب حوزه اي است که انسان بتواند در آن حوزه با شور و علاقه کوشا و هوشیار عمل کند. سرزندگی نه تابعی از شخصیت و هویت انسان که تابعی از موقعیت کنش است.
2-3 سرزندگی در دوران مدرن
سرزندگی امري یا پدیده اي بیگانه با جامعه ي مدرن نیستاصلاً. زندگی مدرن بر اساس سرزندگی انسانها بنیاد گذاشته شده است. اقتصاد جهان مدرن بر پایه ي آفرینندگی، نوآوري و کار منضبط خودانگیخته بنیان گذاشته شده است؛ سیاست آن بر اساس مشارکت سرزنده ي شهروندان در عرصه هائی همچون نهادهاي مدنی و انتخابات ادواري قرار دارد؛ و فرهنگ آن بر مبناي نو آوري و آفرینندگی هنرمندان و فرهنگ سازان از یکسو و رویکرد باز و مشتاقانه ي توده هاي مخاطب سازماندهی شده است. این نکته اي است که نه فقط از سوي مدافعین مدرنیته که از سوي منتقدین آن مطرح شده است.
-3-3 حوزه هاي سرزندگی
حوزه هاي سرزندگی به گستردگی تمامی زندگی هستند. حوزه هائی همانند کار، خانه، روابط شخصی، روابط اجتماعی و تفریح می توانند عرصه ي سرزندگی باشند. کنش را، حال چه کنش ابزاري هدفمند، چه کنش ارزشی و چه کنش عاطفی، می توان سرشار از سرزندگی یا خالی از سرزندگی و با بی میلی و کسالت پیش برد. کار را هم می توان با شورر و شوق و با روحیه اي باز نسبت به فرایند انکشاف آن پیش برد و هم با بی میلی و از سر آنکه به هر رو باید انجام بگیرد