بخشی از مقاله

چکیده
نور و رنگ عناصری هستند که از دیرباز نقش مهمی در معماری سنتی ایفا کردهاند. نور بعنوان غیر مادیترین عنصر محسوس طبیعت همواره از عوامل موثر بر ارزش فضایی است. در معماری اسلامی تحت تاثیر تفکرات دین اسلام، نور نمادی از ملکوت و عالم ربانی است. این نگرش باعث شده است که معمار مسلمان با هدایت این عنصر خدایی و مقدس به فضای معماری ویژگی های خاصی از جمله حس مکان را به وجود بیاورد. این تحقیق از نوع بنیادی نظری است که به روش تفسیری-تاریخی انجام گرفته است و بر این فرضیه استوار است، که به نظر می رسد نور در کنار عاملی همچون رنگ می تواند نقش موثرتری را در ایجاد حس مکان ایفا کند. و به این نتیجه رسیده است که نور نمادی است که بصورت طبیعی و نه قراردادی در ناخودآگاه جمعی انسان جای دارد و می تواند با شدت خود در کنار رنگ بوجود آورندهی عمیقترین احساسات باشد و نقش وصل به عامل معنا و ما-بعدالطبیعه را ایفا و به ایجاد حس مکان در فرد کمک کند.

مقدمه
نور و رنگ، از عناصر زیبایی شناسی معماری اسلامی اند. رنگ در انقطاب نور حاصل می آید و آب تصویر طبیعت،در معماری اسلامی است . با شرحی کوتاه نور جلوه خداوند است که حضورش در معماری اسلامی بویژه در مسجد که خانه اوست تجلی می یابد »االله نور السموات و الارض« و در کاستن از صعوبت و سختی و سردی سنگ و بنا نقش بسزایی دارد. تجلی متافیزیک نور بر فیزیک بنا، آنرا اصلی ترین محور زیبایی شناسی معماری اسلامی در عرفان و معنا قرار داده است. در بناها از کف براق و درخشنده و سطوح دیوارها برای شکار نور استفاده می شد و گاهی نور طوری از سقف های الماسی شکل باز می تابید که انعکاسی در پی داشت. نور به تزیین معماری اسلامی کیفیتی پویا می بخشید و نقوش، اشکال و طرح ها را به درون زمان می کشید. نور و سایه در سطوح، تقابل های شدید ایجاد می کرد و به سنگ های منقوش و سطوح گچی و آجری، بافت می بخشید. نور از لابه لای مشاربه های چوبی،جداره های گچی و مرمری، و شیشه های نقوش پنجره ها رد می شد و نقوش را بر روی سطوح پشتی و داخلی نمودار می ساخت و پوششی زمانمند و متغیر از رنگ و سایه پدید می آورد .
رنگ
رنگ از تکثیر نور حاصل می شود و نمایانگر کثرتی است که ارتباطی ذاتی با وحدت دارد. از دیدگاه اندیشمندان هنر اسلامی، رنگ سفید نماد وجود مطلق و رنگ سیاه که پوشش خانه کعبه است نماد اصلی تعالی و فراوجودی است که خانه کعبه با آن ارتباط دارد، رنگ های آبی، فیروزه ای و طلایی در نگارگری اسلامی و ایرانی، جلوههایی از معانی باطنی جاری در بطن رنگهایند روانشناسی رنگ در قرآن نیز مورد تامل جدی قرار گرفته است . »قالوادع لنار بک بیین لنامالونها قال انه یقول انها بقره صفرا فاقع لونها تسرالناظرین« آیهای که در آن رنگ زرد زرین عاملی برای سرور و انبساط خاطر ناظر معرفی می شود این آیه و همچنین احادیث و روایاتی که بر معانی رنگها دلالت می کردند - سفید که رنگ محبوب پیامبر بود و سبز که نشانه سیادت فرزندان علی - ع - و فاطمه محسوب می شد - رنگ را عاملی مهم در جهت استفاده معنوی در جلوههای نگارگری معماری اسلامی قرار داد، اهمیت و جایگاه رنگ در معماری اسلامی مورد توجه کامل قرار گرفته است یکی از اصیل-ترین رنگهای مطرح در هنر اسلامی رنگ فیروزه ای است، همچنین آبی لاجوردی هسته تمثیل مراقبه و مشاهده است، بیانگر بیکرانگی آسمان آرام و تفکر برانگیز سحرگاهان صاف و صمیمی است، در درون مسجد، برخلاف بیرون که کاشیکاری بیشتر با آجر عجین شده است .
نقوش کاشی با سفیدی نقوش گچ بری همراه است که تضاد چشم گیری را با فضای پر نقش و رنگ بیرون برقرار می سازد و باعث می شود فضای داخلی مسجد آرامش و قداست خاصی داشته باشد که این قداست از رنگ سفید فضا و از بی رنگی و بی نقشی سطوح داخلی نشات می گیرد، زیرا رنگ سفید به خصوص وقتی با نوعی خلوت ، تفکر و سکوت همراه باشد ، الهامگر نوعی بزرگی پاکی و اندیشه بالندگی است، بیشترین قسمت سطوح کاشیکاریها به رنگ-های سردی چون زنگاریها، فیروزهایها و لاجوردیها تعلق دارد، لاجوردیها و رنگهای آبیفام عمق دارند که آدمی را به بینهایت و به جهانی خیالی و دست نیافتنی میبرند، آبی، گستردگی و وسعت آسمان صاف را به یاد می آورد. نشانه صلح است و رنگ بیگناهی، نور آبی، کسانی را که بیقرارند، آرام می کند، آبی همواره متوجه درون است و جنبه های گوناگون روح آدمی را نشان می دهد، در فکر و روح او داخل میشود و با روان او پیوند میخورد ، آبی معنی ایمان میدهد و اشارهای است به فضای لایتناهی و روح. آبی سمبل جاودانگی است.[1]

رنگ، هم نشین نور
رنگ، در جهان محسوس، هم نشین بیبدیل نور است و بلکه صورت متکثر واحد؛ زیرا تجزیه که یک امر کاملاً عادی و مربوط به عالم مرکبات است و تجسم طیفهای نوری را به صورت رنگ سبب میشود. به تعبیر »هانری کربن« در »عرفان ایرانی« ، رنگها تبدیل به شاخصی میگردند برای عارف تا بدان وسیله مقام نورانی عرفانی خویش را به داوری گیرد. او فراسوی زمان است و تنها عالم رنگ، جهت دهندهی سیر و سلوک اوست. عارف پس از دریافتی سخت، به توازنی دست مییابد و از راه و روشهای کیمیایی بسط و قبض و انعقاد و انحلال، نفس او دگرگونه میشود. رنگها که از تابش نور حاصل میشوند، نماد تجلی وحدت در کثرت و وابستگی کثرت به وحدت هستد. هر رنگی نمادی از حالت و خود نور است، بی آنکه به آن رنگ خاص محدود شود . رنگ سفید، نماد » وجود مطلق« است که خود، سرمنشأ هستی به حساب میاید.[1]

نور طبیعی و تاثیرات مادی و اولیه آن
نور در فرهنگ دهخدا به معنای، روشنایی، ضیا، سنا، فروغ و کیفیتی است که به وسیلهی حس بینایی درک میشود و در فرهنگ عمید به معنای روشنایی چراغ یا آفتاب و خلاف ظلمت آمده است .[ 2 ] نوریکه خورشید متصاعد میکند موسوم به نور طبیعی میباشد. نوری غیر قابل پیشبینی که به راحتی نمیتوان آنرا کنترل نمود و به کمک آن میتوان دنیای خود را با روشی قابل تحمل روشن کرد - میجر، اسپایر،.[3] - 19-17 : 1389 نور و روشنایی خورشید امکان زندگی را فراهم میکند. با این پدیدهی حیات بخش انسانها می-توانند به فعالیت بپردازند و فضای زندگی را شکل دهند - آرزو خجسته پور،.[4] - 23:1388 نور همواره یکی از عناصر حیاتی زندگی بشر بشمار آمده است و در وهلهی نخست امکان رویت پدیدهها را فراهم میآورد، اگر به اندازهی کافی به اشیاء بتابد، رنگ پدیده ها و اشیاء و همچنین حجم، شکل، جنس و بافت آنها را آشکار میکند، بنابراین شناخت محیط و درک ملزومات آن وابسته به نور است - حسین سلطان زاده، .[5] - 74:1388 در واقع نور از ملزومات اصلی برای تجربه کردن محیط و انگیزهسازی بزرگ و تجربه ای زندگی آفرین است - نمودار. - 1
نوری که سرچشمه ی وجود همه ی هستی است با خلق سایه و نیم سایه باعث امکان تفریق اشیا از یکدیگر شده و به آنها استقلال می-بخشد و حالت سه بعدی جسم را افزایش میدهد. - سید مهدی کسانی،.[6] - 96:138 نور طبیعی علاوه بر ایجاد روشنایی برای گرم کردن فضاها بخصوص در زمستان و همچنین برای تامین امنیت از دیرباز مورد استفاده قرار می گیرد. از نقطه نظر معماری، نور و سایه - که مکمل نور است - کاربرد فضا را مشخص کرده و تفکیک فضایی را از طریق کمیت و کیفیت روشنایی انجام میدهد - جدول . - 1 نور طبیعی از سپیدهدم تا غروب خورشید پیوسته در حال تغییر بوده و حرکات و تاثیرات بیانتهایی را خلق می کند. تغییر شدت،کانون و راستای نور در طول روز منجر به ایجاد کنتراست، بافتها و رنگهای مختلفی میشود و این قابلیت را دارد که اشتباهات

æ    کاستی را پوشانده یا پنهان کند و در نقطه مقابل باعث زیادتر شدن
æ    انعکاس نقاط قوت یک اثر و نبوغ خالق شود - سیدمهدی کسائی،.[6] - 96:1388
مفهوم معنایی نور

نور نوعی منبع است،که نه تنها جهت انتشار نور و روشنایی بلکه مقولهای الهامبخش و مفهومی نیز می باشد. خورشید به عنوان نماد قدرت و مذهب دوران کهن در قالب پرستش به بدنهای الهی و معنوی حضور پیدا کرده که دارای الوهیت و قدرت بوده اند. روشنایی نور خورشید و حرارت باعث شده است تا انسان نقش قدسی و ملکوتی برای نور قائل باشد و آن را واسطهای بین عالم معنا بداند. نور واسطهای جهانی است که نه تنها به جهان ما روشنی می بخشد بلکه هنر، علم، مذهب و فلسفه را فراسوی مرزهای زمانی، مکانی به هم پیوند میزند. نور کلیدی است در راستای حل نمودن رمزهای عالمی که در آن زندگی میکنیم - مایس،اسپایر،.[7] - 19:1389در واقع نور همواره رمز حقیقت بوده و نمادی از ملکوت و عالم ربانی است و حس نزدیکی به منبع وجود هستی را القا میکند زیبایی جهان نتیجهی تجلی نور الهی است و انسان به طور طبیعی نور مدار است و میل بشری که نور همیشه نماد آن بوده است او را به دنبال روشنایی می کشد.

پس با توجه به مطالب ذکر شده تاثیرات معنوی نور را میتوان در قالب نمودار زیر خلاصه نمود - شکل. - 1
روشنایی و نور که یکی از مهمترین شکلها و تجلیات هستی بشمار می آید، همواره نقش اساسی در حیات زیستی، اجتماعی و فرهنگی جوامع گوناگون داشته - حسین سلطان زاده، .[5] - 74:1388 و به عنوان عنصری برای رفع نیازهای روحی و جسمی انسان مطرح بوده است - نسیم زنگی بند، .[8] - 23:1388

نور در تفکرات پیش از اسلام
نور در تمامی ادیان و مذاهب و فرقه ها، عامل ترین صفت - حق وجود او - ،صفت وجود مطلق و به عبارتی مانند وجود بوده است. - خورشیدیان،[9] - 341:1384 از دیدگاه اعتقادی در تمامی ادیان نور تعبیری از صداقت، حقیقت و منشا حضور خداوند تلقی می شود. - نسیم زنگی بند،، [8] - 83:1388 در مذاهب ابتدایی، انسان سعی داشته با استفاده از تجلیات بارز طبیعی نیاز پرسش و ستایش خود را پاسخ گوید و خورشید بارزترین نمود خدایی - سراسر نور و روشنایی - بوده است - بلخاری قهی،.[10] - 341:1384 در آیین زرتشت نیز نور بسیار اهمیت داشت که هستی از کنش دو نیرو و یا دو گوهر نور و ظلمت پدید آمده است. در واقع در دین زرتشت روشنایی مظهر اهورا مزدا و تاریکی مظهر اهریمن است. در تورات موسی - ع - یهود - خدای یهود - در زبانه های آتش در کوه طور به پیامبر ظاهر می شود. و در انجیل عیسی - ع - آمده است که خداوند نور مطلق است - خورشیدیان، .[9] - 381:1388 ایرانیان در طی قرون متمادی اعتقادات خود را بر پایهی احترام به نور و روشنایی پایهگذاری کرده است - مایس،.[7] - 285:1384

نور در تفکردورهی اسلامی
در تفکر اسلامی، نور نشانه و تجلی خدا، پیامبر اکرم - ص - ، قرآن کریم، ایمان و هدایت، علم و بینایی است - آیه 12سوره حدید، آیه 16سوره نوح، آیه 5 سوره یونس، آیه 35 سوره نور - . همه به نحوی جایگاه عظیم نور در قرآن را نشان می دهند. طبق این آیات میتوان گفت به کلی که "اسلام نور است و مومنین هر کدام جلوه ی نور" در حدیثی نبوی نیز داریم : "اولین چیزی که خدا آفرید نور بود." از نظر بزرگانی چون شیخ اشرق عنصر نور چون تمثیلی از جلوه وجود مطلق؛ جلوه ای از نورالانوار که آسمان و زمین از آن پرتو می گیرد و از عدم به وجود می آید و موجودات به نسبت قرب به روشنایی از »وجود… بهرهمندند - نقل از شهاب الدین سهروردی در کتاب تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلام، ص. - 271

نور در معماری اسلامی
در معماری مسیحی و بودایی به دلیل اعتقاد به تجسد تن عینی تلقی می شود، در اسلام حضور مطلق اصل تجلی "او"، یعنی "نور" می باشد زیرا کارکرد ایده و ماده در این جهانبینی، کارکرد انعکاس است نه اصالت بنابراین "بنا" باید نماد جلوهگری نور مطلق آسمانها و زمین یعنی تنها وجود حقیقی باشد.
نقش نور شفاف کردن ماده و کاستن از صعوبت و سردی بنا - معماری مقدس - است تا همچون قلب مومن و پناهگاهی برای روح گرفتار آماده در قلب ماده باشد؛ بنابراین سطح که یک مفهوم کاملا مادی است با درخشش نور از مادیت فاصله گرفته و به ویژه با نقوش کاملا انتزاعی خود مجالی برای مفهوم غیر مادی نور می شود، تا در خانهای که خانهی خدا لقب گرفته جلوهی کامل "االله نور السماوات و الارض" گردد - نصر،.[11] - 54:1375 ریتم نوری در معماری اسلامی نقش بسزایی را در تبیین تحول و توالی فضا ایفا میکند که در سه مولفه: مکث، حرکت و تاکید تبیین می شود همچنین نور با عبور از سطوح و انعکاس میتواند تاثیر زیادی در حس فضایی گذاشته و به عنوان یکی از حیاتیترین عناصر در معماری باشد - بمانیان، عالی نسب،.[12] - 533:1390 و باید گفت فضای معماری اسلامی با نور تعریف می شود.

نور در مسجد
مسجد فضایی است برای رهایی از بند تنشها، فضایی معنوی که در آن همه سوالها و جوابها به تعادل میرسد. رمز رهایی از بند تنش ها - اغتشاش - در این فضا، در ضرباهنگ ثابتی است که با فرم، شکل یا نور یا تلفیق همپوشانی این سه پدید میآیند. معماران در ساختن مساجد که نماد معماری مذهبی به شمار میرود، علاوه بر استفاده مادی از نور، مفهوم نمادی و اعتقادی آن را نیز لحاظ کرده اند. برای ایجاد فضای قدسی در مساجد همچنین از کاشیها و رنگهایی استفاده نموده اند که با ایجاد سایهروشن فضایی قدسی و عرفانی ایجاد میکند - خجسته پور،.[4] - 24:1388 نور چه بر سطح سفید بتابد یا به رنگهای مختلف تجزیه شود، چه به طور مستقیم از سقف بتابد یا غیر مستقیم از ورودی، انسان به مدد آن میتواند متذکر پروردگار یکتا شود، با توجه به آنچه که گفته شد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید