بخشی از مقاله
تاثير رنگ و نور بر ايجاد آرامش رواني کودکان مبتلا به اوتيسم
چکيده
محيط به عنوان يکي از عوامل موثر بر روحيه انسان بايد به تفاوتهاي افراد اهميت دهد و پاسخگوي نيازهاي متفاوت آنها باشد، بدين سان بايد سعي شود محيط با نيازهاي اساسي روحي انسان هماهنگ گردد. شرايط خاص کودکان مبتلا به اوتيسم ، طراحي محيطي مناسب ، جهت کنترل رفتار و بهبود سلامت رواني انها را ميطلبد. از آنجا که بسياري از آنها آموزندگان ديداري هستند بنابراين استفاده از ابزار ديداري همچون رنگ در راستاي ايجاد آرامش رواني حائز اهميت است . رنگ بندي و معماري داخلي محيط زندگي کودکان اوتيستيک ، بر روحيه و آرامش رواني آنها بسيار موثر است . در اين تحقيق سعي شده است که اهميت نحوه استفاده از نور طبيعي و رنگ هاي مناسب در طراحي مراکز نگهداري کودکان اوتيستيک بررسي گردد. زيرا کاربرد رنگ و نور مناسب تا حدود زيادي بر رفتار ها، روحيات، بازدهي و کارايي آنان تاثير ميگذارد و باعث ايجاد آرامش و کنترل رواني در کودک ميشود.
واژه هاي کليدي: اوتيسم ، کودک، رنگ ، نور، معماري داخلي
١- مقدمه
درميان گروههاي مختلف کودکان با نيازهاي ويژه با اختلالات فراگير رشدي(اوتيسم ) دسته اي از کودکان هستند که هم در زمينه ارتباطات اجتماعي و هم در زمينه رفتار مشکلات فراواني دارند. گسترش رشد اجتماعي کودکان مبتلا به اوتيسم مولفه - اي اساسي در مداخلات درماني براي اين کودکان ميباشد. اين اختلال در اوايل زندگي بروز مي کند و تقريبا روي همه جنبه - هاي فعاليت کودک اثر معکوس ميگذارد. [١]
علت و بروز آن نامعلوم و نحوه معالجه و درمان اين بيماري هم به طور کامل مشخص نشده است . ولي تاسيس فضاهاي آموزشي با استفاده از علم معماري، در مکانهاي به دور از آلودگيهاي صوتي با کاربري خاص و به کارگيري تجهيزات آموزشي لازم و کمک پرسنل باتجربه مي توان کودکان مبتلا به اوتيسم را بموقع نجات داده و به زندگي طبيعي برگرداند. با توجه به گسترش اين بيماري در جهان و اخيرا در ايران، بررسي تحقيقات اندک در اين زمينه نشان ميدهد که فضاهاي درمان آموزشي با اين بيماري به صورت تخصصي فقط در معدودي از کشورها نظير آمريکا و آلمان به کار گرفته ميشوند.
يکي از مهم ترين ويژگيهاي کودکان که در درک آنان از فضا موثر است ، قوه تخيل است ، ولي به دليل اين که اين کودکان فاقد قوه تخيل يک کودک طبيعي هستند، ضرورت استفاده از عناصر و شکل هاي متنوع و گوناگون در فضاهاي داخلي و خارجي قابل درک است ؛ زيرا با اين گونه قدرت تخيل بارور شده و به آنها اجازه پرواز و رشد ميدهد و فضاها را براي آنان خوشايند و مطلوب ميکند. لازم به ذکر است که فضاها بايد با استفاده از علم معماري به نحوي شکل گيرند که کودک بتواند
1
در مراحل مختلف آموزشي و تفريحي گامبه گام بعد از تجربه کردن از يک مرحله به مرحله ديگر برسد. در مفهوم کلي مراکز توانبخشي و نگهداري کودکان اوتيسم بايد محيطي قابل انعطاف باشد. [٢]
٢- اوتيسم
اوتيسم که در فارسي با معني و مفهوم "درخودماندگي " نيز شناخته ميشود، يک ناتواني رشدي است که عموما در سه سال آغازين زندگي ظاهر ميشود. اين اختلال عصب - زيست شناختي به تقريب از هر پانصد نفر يک نفر را تحت تاثير قرار مي - دهد. [٣] اوتيسم يک نقص عملکردي مادامالعمر است و در حال حاضر هيچگونه معالجه اي براي اين بيماري وجود ندارد. از سوي ديگر بسياري از کودکان مبتلا به اوتيسم ميتوانند با تلاشهاي آموزشي زود هنگام در يک محيط مناسب ، رشد قابل ملاحظه اي داشته باشند. [٤]
افراد تحت تاثير اوتيسم خصوصياتي را در زمينه هاي زير به نمايش ميگذارند:
- عدم تعامل اجتماعي
- تاخير در رشد يا فقدان کامل زبان کلامي
- پرخاشگري
- اختلال در خواب
- رفتارهايي نظير کوبيدن سر
- نابهنجاري در پاسخ به محيط فيزيکي
کودکان اوتيسم در رفتار اجتماعي داراي مشکلات زيادي ميباشند. اين کودکان اغلب در تعامل با ديگران شکست مي- خورند. از تماس جسماني فعالانه خودداري ميورزند و همچنين از هرگونه تماس چشمي نيز خودداري ميکنند. اين کودکان نسبت به افراد ديگر بيتفاوت بوده و اغلب ترجيح ميدهند که تنها باشند. [٥]
تقريبا ٥٠ درصد از افراد اوتيستيک در سراسر عمرشان قادر به تکلم نيستند. علاوه بر آن کودکاني که قادر به تکلم مي- شوند نابهنجاريهاي تکلمي از خود نشان ميدهند. تقريبا ٨٥ درصد اين افراد پژواک گويي دارند. تعدادي از کودکان اوتيستيک به طور غيرمعمولي گنجينه لغات بزرگي دارند اما قادر نيستند اين کلمات را به صورت يک جمله معني دار درآورند. [٦] يکي ديگراز مشکلات اين کودکان بينظميهاي مربوط به خواب آنها است . خواب يک مولفه مهم درسلامتي محسوب مي- شود. ابتلا به بيخوابي در کودکان مبتلا به اوتيسم هنوز مشخص نيست اما در هرحال خواب يک فاکتور ضروري براي رشد، بازسازي بدن، بالا بردن توان سيستم ايمني بدن، يکپارچه کردن حافظه و يادگيري است . درکودکان مبتلا به اوتيسم فشارهاي ناشي از نارسايي خواب مشکلات رفتاري هنگام روز آنها را باعث ميشود. مهمترين علت بينظميهاي خواب در کودکان مبتلا به اوتيسم تاثيرات محيطي ميباشد. [٧]
شناسايي شيوههاي يادگيري متفاوت کودکان اوتيستيک به يافتن اين مطلب ميانجامد که بسياري از آنها آموزندگان ديداري هستند بدين معنا که آنچه را که ميبينند بهتر درک ميکنند تا آنچه را که ميشنوند. براي مثال يک کودک اوتيسم در قسمت هايي از آزمون که مهارتهاي بينايي را اندازه ميگيرد خيلي خوب عمل کرد. اما نمرههاي پاييني در خرده آزمون- هاي زبان بدست آورد. بنابراين ميتوان از ابزار ديداري به منظور فراهم آوردن ساختار و برنامه اي استفاده کرد که در زندگي چنين کودکاني بسيار حائز اهميت است . [٨]
٣- تعامل کودک با محيط
بارکر موسس "روانشناسي اکولوژيک " عقيده دارد بين ابعاد فيزيکي – معماري و رفتاري "قرارگاه هاي فيزيکي – رفتاري"
رابطه خاصي وجود دارد که آن را با مفهوم همساخت بيان ميکند. [٩] و [١٠] در تمام موجودات زنده به موجب قانون تاثير و
اثر بخشيدن در محيط تمايل به سازش با محيط وجود دارد به اين ترتيب که کودک کوشش دارد با محيطي که در آن زندگي مي کند سازش نمايد و خود را با آن منطبق سازد.[١١]
براي اينکه کودک روي افکار خود تمرکز کند نيازمند محرک است . زيرا يادگيري در خلاء صورت نميگيرد بلکه نياز به محرک داشته و تحريک اولين مرحله از گامهاي شناخته شده در جريان کارکرد فرايند خلاقيت است .[١٢] تمام روانشناسان در اين نکته متفق اند که انگيزه عاملي است که رفتار شخص را تحريک کرده و در جهت معين سوق ميدهد.[١٣] در اين ميان عوامل متعدد دروني و بيروني در ايجاد انگيزش و يا دلسردي در کودکان موثر است اما بايد توجه نمود که انگيزش بيروني از مشوق ها و پيامدهاي محيطي حاصل ميشود. بنابراين محيط به عنوان يکي از عوامل برانگيزنده بايد به تفاوتهاي افراد و نيازهاي متفاوت آنها پاسخگو باشد. [١٤] اين بدان معناست که در طرحريزي فضاي يادگيري بايد کوشش شود محيط با نيازهاي يادگيرنده هماهنگ گردد نه اينکه يادگيرنده را به هماهنگ ساختن خود با محيط وادار نماييم . محيط اطراف کودک بايد مطابق با فعل و انفعال درون او بوده و حواس و حس کنجکاوياش را برانگيزد. [١٥]
٤- تاثير رنگ در کنترل رفتارهاي شخصيتي
ارزش و اثر رنگ ها نه تنها در دهه اخير بلکه از قديم مورد توجه بوده است . براي نمونه کتابهاي خطي به جا مانده از مصر باستان، نشان دهنده دانش آنها در مورد رنگ هاست . آنها در معابد خود، "کارناک " و "تبس " تالارهايي رنگي ساخته بودند که در آن رنگ ها را براي درمان بيماريها به کار ميگرفتند. در يونان باستان معابد رنگي را در هفت طبقه مجزا ميساختند که هر طبقه داراي يکي از هفت طيف رنگي بود و افراد را براي درمان بيماريهايشان به اين معابد مي بردند. در سال ١٩٩٣ يک کتاب مرجع به نام دايرهالمعارف اسپکتروکرومتري توسط دانشمند هندي "دين شاه قاديالي" منتشر شد. اين اثر به عنوان پايه رنگ درماني مدرن شناخته شد. در همان زمان يک روش رنگ درماني به نام سينتونيکس در آمريکا توسط دکتر "هري رايلي - اسپيلتر" شکل گرفت . او دريافت که ميتواند با تغيير دادن رنگ نوري که وارد چشم بيماران ميشودتغييرات فيزيولوژيک و روحي – رواني را در آنها ايجاد کند. [١٦]
رنگ مجموعه اي از فرکانس هاي نور مرئي است که بر انرژيهاي متفاوت بدن و از جمله بر فرکانس هاي مغز اثر ميگذارد و با راهيابي از طريق اعصاب چشم به سوي مغز قادر به شفابخشي و درمان است . هر رنگ تاثير فيزيکي و روحي خاصي بر بيننده ميگذارد و افراد واکنش هاي متفاوتي نسبت به رنگ هاي مختلف از خود نشان ميدهند. با استفاده از رنگ ميتوان در همه افراد و در هر سني تاثير مثبت يا منفي گذاشت . اين تاثير در کودکان بيش از هرکس ديگري نمود پيدا ميکند. [١٧]
اهميت رنگ هاي فضاهاي داخلي و نفوذ آنها بر افراد، زماني روشن ميشود که به اين واقعيت توجه کنيم که تقريبا به طور متوسط دوسوم از وقتمان را در محيط هاي بسته سپري کنيم . انتخاب رنگ هاي نامناسب در تزئينات داخلي مي تواند زمينه ساز بروز اختلالات جسماني و رواني گردد. قرار گرفتن در معرض چنين رنگ هايي براي مدت طولاني، ممکن است به تدريج موجب وخيم تر شدن مشکل شود. رنگ بيش از هر عامل مستقل ديگر ميتواند فضاي کسالت بار و يکنواخت اطراف را به مکاني روح- بخش و مطلوب مبدل سازد.تغيير رنگ ديوارها ميتواند بيش از تغيير مبلمان يا حتي ساختار اساسي يک اتاق نتايج چشمگيري به بار آورد. [١٨]
تحقيقات روانشناسي محيط ثابت کرده است که نوع ترکيب رنگ هاي استفاده شده در محيط هاي انسان ساخت در وضعيت روحي مردم موثر است . ماکس لوچر بعد از آزموني که درمورد رنگ ها انجام داده به اين تتيجه رسيد که "تنش ها و نابسامانيهاي محيطي غيرقابل تحمل , موجب رفتاري نامناسب ميشود و ميتواند بر شخصيت فرد تاثير بگذارد. با اين همه ، اين تاثيرات لزوما دائمي نيستند و اگر به موقع تشخيص داده شود، مي توان با تغيير رنگ محيط ، وضعيت مناسبي را به وجود آورد و شخصيت نامتعادل را تحت درمان قرار داد و از اين طريق ناهنجاريهاي شخصيتي را برطرف کرد. [١٩]
بعضي رنگ ها و يا ترکيبات آن با هم ميتوانند باعث تحريک چشم ، سردرد و يا مشکلي در بينايي شوند. تعداد ديگري از رنگ ها آرامش بخش هستند. استفاده صحيح از رنگ ها ميتواند کارايي را به حداکثر رسانده و خستگي چشم را به حداقل برساند. اين کار ميتواند باعث آرامش تمام بدن شود. [٢٠]
رنگ هاي سرد ممکن است در محيط هايي که افراد مضطرب و دچار فشارخون و افراد عصبي وجود دارد مفيد باشد به عنوان مثال رنگ آبي تيره(سرمه اي)نشاندهنده آرامش کامل است . انديشيدن درباره اين رنگ از يک تاثير آرامبخش در سيستم اعصاب مرکزي برخوردار است . فشارخون، نبض و تنفس کاهش مييابد. به طوريکه در هنگام بيماري و خستگي نياز به اين رنگ بيشتر ميشود. [٢١]
درجات مختلف رنگ آبي همواره آرامش را با خود به ارمغان ميآورند و باعث کاهش اضطراب ميشوند.
اين رنگ براي درمان تنش ، ترس و تپش قلب و بيخوابي به کار ميرود. بهره گرفتن از سفيد آميخته هاي ملايم آبي در اتاقهاي ويژه درمانهاي مختلف اثرات مطلوبي را همراه خواهد داشت .
سبز رنگي است که انسان را آرام ميکند، درد را کاهش ميدهد و احساس امنيت ايجاد ميکند و از طرفي باعث هماهنگي جسم ، ذهن و روح ميگردد. از آنجايي که درجات مختلف رنگ سبز اساسا رنگ هاي آرامش بخشي هستند غالبا به منظور کمک به رفع بحرانهاي روحي مورد استفاده قرار مي گيرند. رنگ سبز بي خوابي را تسکين داده، حملات خشم را کاهش ميدهد و فشار عصبي را آرام مي سازد. از آنجا که علت بينظميهاي خواب در کودکان مبتلا به اوتيسم تاثيرات محيطي ميباشد ، مي- توان در محل استراحت اين کودکان از رنگ آبي و سبز براي درمان بيخوابي استفاده کرد.
رنگ بنفش به طور قابل ملاحظه اي اضطراب و ترس را کاهش ميدهد. اثر هيجاني آن را در رابطه با کاهش احساس نفرت، تحريک پذيري و خشم بوده و تمام هيجانات افسار گسيخته آرام ميسازد. استفاده از سفيد آميخته هاي ملايم تر رنگ بنفش مانند ياسي و ارغواني در اتاقهاي ويژه درمان هاي مختلف داراي تاثير بسيار خوبي است . رنگ ارغواني قدرت تخيل را در کودکان افزايش ميدهد. با اين حال در مکانهاي خاص اشخاص مبتلا به اختلالات رواني و عدم تعادل لازم است از به کار بردن ترکيب بنفش يا رنگ مايه هاي غليظ تر اجتناب کرد.
قرمز محرک و انرژيزاي قوي است و جريان خون را افزايش ميدهد و از اين طريق مقابله کافي در برابر عفونت ها را ممکن مي سازد. [٢٢] استفاده از رنگ قرمز در محيط زندگي مبتلايان به فشارخون بالا و ناراحتيهاي روحي و افراد عصبي و اتاقهاي ويژه درمان هاي مختلف توصيه نميشود.
نارنجي نشانه ي طراوت وشادي، گرمي و اشتياق است . اين رنگ دستگاه عصبي را تحريک ميکند و موجب شفافيت و روشنايي ذهن ميشود. جريان اکسيژن رساني به مغز را افزايش مي دهد. باعث بالا رفتن روحيه ميشود و فضاي گرم و آرام- بخشي را فراهم ميآورد. [٢٣] در رنگ درماني نارنجي ميتواند در رفع ناتوانيهاي رواني موثر واقع شده و احساسهاي عميق ناراحتي و افسردگي با استفاده از اين رنگ بهتر ميشود. اثر ضد اسپاسم آن غيرقابل انکار است . (تشنجات و دردهايي که بر اثر فشار عصبي و روحي ايجاد مي شوند) همچنين احساس اجتماعي بودن را تحريک ميکند. [٢٤] بچه هاي کوچک عکس العمل خوبي نسبت به اين رنگ نشان ميدهند. رنگ درمانگران معتقدند نبايد قسمت بزرگي را به رنگ نارنجي درآورد زيرا اينکار موجب ميشود که اتاق پرتنش و بيش ازحد محرک به نظر آيد. [٢٥] در نور نارنجي افسردگي برطرف گشته و احساس سرخوشي و شادماني جايگزين آن ميشود. پس نبايد از اين رنگ در محيط زندگي کودکان اوتيسم در سطح وسيعي استفاده کرد.
زرد سيستم اعصاب مرکزي و نيروي عضلات را تحريک ميکند. زرد رنگ جدايي و سردي است و در صورت کاربرد بيش از حد آن ممکن است در فرد احساس انزوا نسبت به مردم و محيط پديد آيد. اين رنگ ميتواند در بلندمدت، تاثيرات ناهنجاري بر ذهن بگذارد و باعث بروز اغتشاش و آشفتگي در آن گردد. [٢٦]
زرد ليمويي روشن به عنوان خسته کنندهترين رنگ معرفي ميشود. زيرا اين رنگ همانند ساير رنگ هاي روشن درصد بيشتري از نور را منعکس ميکند و در نتيجه باعث برانگيختگي زياد چشم مي شود. بچه ها در اتاق زرد بيشتر گريه مي کنند بنابراين توصيه شده که در رنگ آميزي ديوار محيط هايي که وظايف بحراني در آن انجام مي گيرد، از جمله محيط زندگي کودکان مبتلا به اوتيسم ، از رنگ زرد استفاده نشود. مطالعه اي که در موسسه هنرهاي معاصر در لندن انجام شد نشان داد که خاصيت محرک بودن رنگ زرد چنان زياد است که ميتواند منجر به ويرانگري(ونداليسم ) به خصوص در کودکان شود. [٢٧] استفاده از سرخابي در محيط پيرامون احساسي از امنيت و اطمينان بر فضا حاکم مي سازد. به تجربه ثابت شده است که صورتي موثرترين رنگي است که استفاده آن در رنگ آميزي ديوار سلولهاي زندان ميتواند به آرام کردن و فرونشاندن رفتار تهاجمي زندانيان کمک کرد. [٢٨] در سازماني در کاليفرنيا دريافتند که اگر بچه هاي پرخاشگر را در قفسه رنگ شده(حباب صورتي رنگ ) قرار بدهند، فورا به آرامش تمايل پيدا مي کنند، دست از سروصدا ميکشند وغالبا براي حدودا ده دقيقه به خواب مي روند. مطالعات انجام شده نشان ميدهد که رنگ صورتي رنگ مناسبي براي کودکاني با اختلال يادگيري به ويژه مبتلايان به اوتيسم ميباشد.(طبق خبرنامه دانشگاه مينه سوتا) [٢٩]
رنگ سفيد باعث بازتاب نور و بزرگتر جلوه کردن مکان ميشود. با اين حال اگر محيط پيرامون تماما به رنگ سفيد باشد ممکن است فضايي نسبتا سرد و خشن بيابد. [٣٠] اين رنگ باعث دريافت حس نامانوس و بيگانه براي بيماراني ميباشد که تلاش ميکنند تا سلامت و تعادل روحي و جسمي خود را بدست آورند و خود را تثبيت و در جهت سازگاري با محيط تغيير دهند زيرا اين نوع رنگ داراي خاصيت تسکين دهنده نيست . [٣١]