بخشی از مقاله
چکیده
استفاده از هندسه در هنر و معماری ایرانی اسلامی سابقه ی طولانی دارد.از گذشته معماران ایرانی بر اصل زیبایی شناسی بنا توجه زیادی داشتند و هندسه را ابزاری مناسب برای جهت ، نظم بخشیدن به معماری وبرای برقراری روابط اگاهانه میان اجزا با یک دیگر استفاده می کردند.استفاده از نظم هندسی در پلان و نما همراه با بهره گیری از هندسه ی پنهان ، و ایجاد درک هندسی با استفاده از مفاهیم هندسی در معماری ایرانی مورد توجه قرار گرفته است و علاوه بر این بهره گیری از کهن الگو ها و نقش مایه ی معماری ایرانی بوده است.در این مقاله به نقش و جایگه هندسه در معماری ایرانی اسلامی پرداخته شده است
.1 مقدمه
عنصر اساسی و دست مایه بنیادین هنر و هنر مهندسی و از جمله انان هنر مهندسی معماری، هندسه است.در فضای قانون مند هندسه که هر چیزی و از ان جمله اجزای یک خانه و حتی یک شهر، می توانند به دایره هعستی قدم گذارند ودر فضای کثرت ها و گوناگونی ها هویت خود را پیدا کنند و تنها از طریق هندسه است که هر شی می تواند حدود و اندازه های مورد نیاز خود رابرای ورود به عالم وجود،بیابد و در ساختارهای سطحی و فضایی نظام های فراگیرنده محیط بر خود قرار یابد
معماری ادوار گذشته ایران همواره ملهم از به کارگیری هندسه و شیوه های ترسیم غنی و دقیق بود، تا حدی که اگاهی از قواعد ریاضی و ترسیم و به کا رگرفتن انواع خاص ان وظیفه ی هر معماری بوده و وجه تمایز معماران و رقابت انان با یک دیگر نیز بر همین محور استوار است.از ایرو پیداست که هندسه در معماری ایرانی اهمیت داشته و فهم چگونگی این شاخصه در معماری معاصر و مطابقت دادن چگونگی شاخص مد نظر در معماری معاصر و گذشته با همدیگر،اهمیت و ضرورت پیدا می کند
به این ترتیب هندسه را می توان جوهره ی پنهان معماری در دوره های مختلف دانست،هرچند مطالعات زیادی در خصوص شناخت هندسه در معماری دوران اسلامی صورت گرفته، لیکن هندسه در معماری ایرانی پیس از اسلام نیازمند مطالعه و تحقیق است.
.1-1هندسه در معماری
هندسه یکی از بنیان های هنر و معماری سنتی ایران است که در سرار اثار فاخر به جا مانده از گذشته، می توان نمود هایی از ان را مشاهده کرد. این مهم در معماری اهمیت بیشتری می یابد زیرا مبنای کار معماری - - ساختن - - است و برای ساختن لازم است از یک هندسه و نظم دقیق استفاده شود.نه تنها اثار معماری سنتی ایرانی از دوره ی باستان تا دوران اسلامی از هخندسه بهره برده اند،معماری معاصر ایران نیز خود دارای پای بند به این اصول معرفی می کند
هندسه در معماری به دو صورت مطرح است، هندسه ی اقلیدسی : پایه ی شکل گیری هندسه ی اقلیدسی بر این فرض حاکم است که شکلها دو نوع می باشند :
1 الوهی :شامل سه شکل پایه و اصلی یعنی مربع، مثلث و دایره
2 ازاد : سایر اشکال که از ترکیب سه شکل بالا به وجود می ایند. حال هر کدام از این اشکال ماهیتی خاص دارند و القا کننده حالتی خاص می باشند؛ مربع نشان دهنده ی تعادل و استواری، مثلث القا کننده ی هیجان و خطر،و دایره نشان دهنده حرکت و پویایی؛ البته ترکیب این اشکال با یک دیگر می تواند ماهیت ان را مورد تغیر قرار دهد نظیر دایره ای در میان یک مربع قرار دارد در این حالت دایره نماد گویایی نیست و می توان ان را به عنوان نمادی از سکون به حساب اورد هندسه ی نا اقلیدسی : پایه و اساس هندسه نا اقلیدسی را این فرضیه تشکیل می دهد که هر شکلی دارای هندسه می باشد.
حتی اگر جزء هیچ یک از شکلهای الوهی و ازاد نباشد. هندسه ی اقلیدسی بر پایه ی سه شکل اصلی و ترکیبهای انان به وجود امده است ولی در هندسه ی نا اقلیدسی هیچ قانونی که شکل را محدود نماید وجود ندارد.می توان گفت هندسه ی نا اقلیدسی نقطه ی مقابل هندسه ی اقلیدسی است مثلا اگر در هندسه ی اقلیدسی دو خط موازی هیچگاه به یک دیگر نمی رسنمد در هندسه نا اقلیدسی فرض بر این قرار دارد که دو خط موازی در بینهایت به هم می رسند. و در یک کلام هندسه ی اقلیدسی در قید اشکال و فرمهای خاصی نمود و بروز پیدا می کند و هندسه ی نا اقلیدسی به شکلی ازاد تر و کاملا بی شکل نمود عینی دارد
.2-1در هم امیختگی هندسه و معماری
جایگاه دانش هندسه از دیر زمان در معماری کهن بدان اندازه بوده است که ابوالوفا یوز جانی در بغداد جلسات و کارگاه های علمی برگزار می کرد که نیمی از شرکت کنندگان ان، معمار و نیمی دیگر ریاضیدان بودند. او در این جلسات بر ایجاد ارتباط بین هنر وریاضی از راه به چالش کشیدن هنرمندان و ریاضیدانان با طرح مسایل مشترک تلاش می کرده است. بررسی های برنارد اوکین اشکار می کند که در طراحی ساختمان ها و پیاده کردن ان ها از دانش هندسه و سیستم های مقیاس شناسی و شبکه ها بهره می جستند.
از سویی دیگر چنان این امیختگی زیاد است که رساله و کتاب های گوناگونی نیز در این زمینه نوشته شده است، که از ان بین می توان به کتاب مفتاح الحساب از غیاث الدین جمشید اشاره کرد که درباره ی اندازه گیری ابعاد و سطح و حجم در معماری است.در تمامی مراحل تکوین اثر معماری، رابطه ی تنگانگی با هندسه دارد، به ویژه که بسیاری از اجرهای بناهای تاریخی ابعاد مربعی دارند. این همان مسئله مطرح در هندسه است که می گپوید چگونه می توان یک مربع یا میتطیل را به تعدادی مربع کوچک تر تقسیم بندی کرد. یوزجانی نیز با روشی منحصر به فرد به حل این مسله پرداخته است. در پیاده سازی تاق ها و همچنین گوشه سازی ها نیز تاثیر اعداد و هندسه اشکار است.
.3-1دستگاه تناسبات
انتخاب و استفاده از دستگاه های تناسبات همواره امر مهمی برای هنر مندان و معماران بوده است. نه تنها نسبت هایی معینی مورد استفاده قرار می گرفتند، بلکه برخی دستگاه های تناسب ترجیح داده می شوند. در هندسه، معماری، موسیقی و هنر یک رابطه ی هماهنگ بین اجزا و بین هر دو جزو کل مجموعه است، نقل ویتروویوس: - - تقارن یک مطابقت مناسب بین اجزا خودکار، و رابطه بین اجزا مختلف و تمام مجموعه کلی، در مطابقت با یک جز معین که به عنوان معیار انتخاب شده است است، می باشد.
بنابراین از انجایی که طبیعت بدن ادمی را به گونه ای متناسب کرده است که اجزا ان کاملا متناسب با بدن به عنوان یک مجموعه می باشند، در ساختمان های کامل به اجزا مختلف باید دارای نسبت های متقارن دقیقی نسبت به کل طرح باشند
منظور ویتروویوس از نسبت های متقارن، تناسب ها ی یکسان، می باشد. از طریق دستگاه های تناسب است که همه ی اجزا به صورت هماهنگ داری پیوستگی در داخل و با کل مجموعه می باشند؛ بنابراین یک طرح خوشایند فراهم می شود.
.4-1معماری هندسه گرا
هندسه به دلیل نفی هرگونه هرج و مرج فضایی به رشد رسیده را به وجود می اورد ودر رشد شخصیت مخاطب خود نقشه ویژه ای دارد. نشانه های فرهنگی، همچون نشانه های طبیعی، عام و بی زمان است، و لذا هندسه را می توان با قوانینی همتراز با قوانین علمی تبیین کرد. نقشهای هندسه ی اسلامی، اینه یک تمایل فرهنگی است. این تمایل همان گریز از طبیعت و میل به انتزاع هندسی است.
در هم امیختن نقش و زمینه، بازتاب جهانی بینی خاص اسلامی است که قدرت را مختص خداوند متعالی می شمارد که همه مراتب نزد وی یکسان است پس نقشهای هندسی اسلامی زاده ی یک مقصود هنری است که نگاره ی طبیعت گرای کلاسیک را تغیر و به مدار فرهنگی کاملا متفاوتی وادار کرد.
سید حسین نصر در کتابش به نام علا در اسلام بر اهمیت هندسه در معماری اسلامی می گوید : عشق مسلمانان به ریاضیات، خاصه هندسه و عدد، مستقیما به لب پیام اسلام مربوط است، که همانا عقیده ی توحید هست و افزود که در جهان بینی اسلامی ویژگی تقدس ریاضیات در هیچ جا بیشتر از هنر ظاهر نشده است؛ در هنر ماده به کمک هندسه و حساب شرافت یافته، و فضای قدسی افریده شده که در ان همه جایی خداوند مستقیما انعکاس یافته است. نقشهای هندسی بی نهایت گس ترش پذیر، نمادی است از بعد باطنی اسلام و این مفهوم صوفیانه کثرت پایان پذیر خلقت، فیض وجود است که از احد صادر می شود: کثرت در وحدت.
.5-1تحلیل هندسی بناهای تاریخی
تحلیل هندسی بسیاری از بناهای تاریخی ایران ثابت کرده است که در معماری ایرانی از دانش کاملی از تناسب ها، به ویژه نسبت های زرین به طور وسیعی استفاده شده است و این اساس زیبایی شناسی ایرانی بوده است. در بسیاری از از بناهای ایرانی پلان و مقاطع قائم در چارچوبی از مربع ها و مثلث متساوی الاضلاع طراحی می شد که برخورد های ان ها همه ی نقاط ثابت مهم، نظیر عرض و ارتفاع درها، عرض، طول و ارتفاع سالن ها و ...را مشخص می کرد.
در نتیجه یک ساختمان مجموعه ای از اجزای غیر متجانس نبود، بلکه ترکیبی هماهنگ از اجزای با ارتباط های متناسب بود که به فضا حرکت و به چشم ارامش می داد. یک هندسه کامل، پایداری را تضمین می کند؛ این یک اصل اساسی در هنر ساختمان سازی سنتی است. برتری معماری ایرانی در ادراک کامل ان از اهمیت اساسی استفاده از علم و هنر نهفته است.معماری ایرانی هندسی کردن مقدس زیبایی الهی است.