بخشی از مقاله
*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***
بررسی نسبت الهی در هندسه نقوش به کار رفته معماري ایرانی دوره
اسلامی
چکیده
این مقاله سعی در پیدا کردن رابطه بین تناسبات هندسی در هنر و معماري دوران بعد از اسلام در کشور ایران با نسبت اعداد فیبانوچی که به نسبت الهی یا خدایی یا حتی در بعضی موارد به نسبت طلایی معروف است ، و می خواهد اثبات کند که این نسبت هزار سال قبل از کشف آن توسط فیبوناچی در کشور ایران وجود داشته است ( نظیر تناسبات طلایی در معماري روم باستان ) و استفاده از این نسبت تا حدودي به ذات انسان ربط پیدا می کند و چون همواره دیده ایم رعایت این مصادیق در عنصري که این تناسبات در آن رعایت شده است به دید ما بیشتر خوش می آید . دراین مقاله توجه را به کشف این نسبت الهی در هندسه ي نقوش معماري ایرانی دوره بعد از اسلام جلب کرده است و البته بررسی این نسبت در تمامی بناها کاري بس طولانی و زمانبر است و این مقاله سعی دارد این موضوع را در چند بنا در ادوار مختلف معماري ایرانی دوره اسلامی بررسی کند .
کلیديواژههاي : نسبت الهی ، نسبت طلایی ، عدد فی، معماري اسلامی ، تزئینات وابسته به معماري ، هندسه نقوش
-1 مقدمه
معماري ایرانی کیهان را در ابعاد زمینی آن نمایش می دهد . در یک بناي معماري ، همه ي ابعاد، هم در تمامیت آن (
ارتفاع ، طول و عرض) و هم در اجزاء آن ( شامل الگوهاي هندسی)، به هم پیوسته اند و هرگز جداي از هندسه نیستند. از آنجا که انسان تناسب هاي مشترکی با طبیعت دارد، معمار ایرانی از هندسه براي کاوش بیشتر در پدیده هاي طبیعت استفاده می کند تا ذهن مکاشفه گر را از جهان محسوس به جهان معقول هدایت کند .
در معماري ایرانی و بخصوص در دوره اسلامی رعایت هندسه و تناسبات براي خدمت به انسان و راحتی او بوجود آمده است و به قول استاد پیرنیا معماري ایرانی کاملا مردم وار است .نام تناسبات طلایی را همیشه شنیده ایم ولی هیچگاه فکر نمی کردیم که این تناسب نسبتی الهی می باشد که در جاي جاي فرهنگ اسلامی ما نهادینه شده است و خداوند آنرا در هر ذره از آفرینش خود جاي داده است .
-2 تناسب
تناسب در عین اینکه یک عامل تعیین کننده براي هماهنگی است یکی از مسائلی است که همیشه مورد بحث معماري بوده و هست . تناسب ارزشی است ذهنی و فقط در ارتباط با شکل قابل بررسی است . براي تناسب تعاریف مختلف قائل شده اند . منظور از تناسب در معماري نسبتی است که بیان کننده رابطه بین دو یا چند اندازه است.
اصولا می توان تناسبات را به دو دسته تقسیم بندي کرد : تناسبات ریاضی – تناسبات هندسی ، ولی همانطور که می دانید هندسه زیر مجموعه علم ریاضی است پس این دو تناسب در واقع یکی هستند .
-3 نسبت
فیبوناچی را بزرگترین ریاضیدان عصر تاریک اروپا می دانند ، او در یکی از سال هاي دهه 1170 به دنیا آمد و در حدود
1240 میلادي از دنیا رفت . اسم اصلی او » لئوناردوي پیزایی« می باشد به علت اینکه زادگاهش شهر پیزا می باشد با این حال او خود را در همه جا فیبوناچی معرفی می کرد که اختصار عبارت » فیلیوس بوناچی « به معنی فرزند بوناچی معرفی می کند .پدر لئوناردو در یکی از شهرهاي آفریقاي شمالی مشغول به کار بود و در اینجا بود که او با فرهنگ علمی مسلمانان آشنا و پرورش یافت . در آن زمان اروپاییان با نظام عدد نویسی هندي-عربی که اساس علم ریاضی حال حاضر دنیاست آشنایی نداشتند و لئوناردو موفق شد این علم را نزد مسلمانان بیاموزد و آنرا به اروپایی ها ارائه دهد و همین علم در سال 1202 او را
موفق به کشف اعداد فی یا دنباله فیبوناچی کرد و آنرا در کتابی به نام » رساله چرکته « یا » کتاب محاسبه « عرضه کرد .
-1-3 دنباله فیبوناچی
سري فیبوناچی به آسانی با شروع 1 و جمع کردن دو عدد ماقبل براي تولید عدد بعدي دنباله ایجاد می گردد :
1 ، 1 ، 2 ، 3 ، 5 ، 8 ، 13 ، 21 ، 34 ، 55 ، .... . این سري به عنوان جواب مسئله مشهوري ارائه می شود که توسط فیبوناچی مطرح شد و معمولا آنرا به نام » مسئله خرگوش 1« معرفی می کنند .
بنابر این قانون کلی فیبوناچی را می توان به صورت زیر نوشت :
تا اینجاي کار شاید فکر کنید که این دنباله چیز خاصی ندارد ولی صبر کنید تا متوجه ویژگی هاي شگفت انگیز آن که به قولی به جادو شباهت دارد را متوجه شوید .
-2-3 اعداد فیبوناچی و نظام آفرینش
شگفتی اعداد فیبوناچی این است که می توانیم این دنباله را در جاي جاي طبیعت ببینیم و دریابیم که آنها نظام شمارش طبیعت را تشکیل می دهند . از آرایش برگ هاي گیاهان گرفته تا الگوي پولک هاي مخروط کاج یا گلبرگ هاي گل یا تعداد استخوان هاي هر دست انسان که 5 انگشت دارد و هر انگشت 3 بند که هر کدام با 2 مفصل به هم وصل شده اند و ... . در برگیرندگی این تناسب انقدر زیاد است که می توان آنرا جزئی از قانون طبیعت دانست .
- 3-3 گیاهان و اعداد فیبوناچی
خداوند گیاهان طوري برنامه ریزي کرده است که بیشترین بهره وري رشد را داشته باشند ، گیاهان براي بر خورداري از بیشترین فضا و نور آفتاب کم کم طی فرایندي تکاملی به روندي رسیده اند که همان عدد فی می باشد .
دکتر جعفر آبادي در مقاله خود می گوید : " در مورد آرایش برگ ها ، منطق موجود بر اساس این پدیده است . این است که جایگاه هر دو رویش جدید 222/5 درجه دور تر از رویش قبلی قرار گیرد . خاصیت این فاصله گذاري این است که به طور متوسط ، حداکثر فضا را براي جوانه ها فراهم می آورد . این زاویه ویژه اصطلاحاًرا » زاویه طلایی « می نامند ."
و در ادامه می گویند : "در گیاهانی که گل هایشان از ساختار کلاپرك تبعیت می کنند ( مانند گل آفتابگردان) معمولا در بخش میانی گل دانه هایی وجود دارد که پیدایش آنها در مرکز گل صورت گرفته و سپس این دانه ها به تدریج به سمت حاشیه رانده می شوند و هر کدام بخشی از فضاي صفحه مدور میانی را پر می کند . هر یک از این دانه هاي جدید ، با زاویه خاصی نسبت به دانه هاي قبلی پدیدار می شوند ". به شکل اول صفحه قبل نگاه کنید . براي اینکه فضاي اشغال دانه ها بصورت بهینه در بیاید باید آنها را بر اساس زاویه طلایی یا همان 222/5 درجه بچینیم ولی چون این عدد بزرگتر از 180درجه می باشند پس : 137/5 =225/5-360 که کمترین فاصله زاویه اي میان دو دانه متوالی می باشد .
شکل:1 در الگوي مارپیچ دوگانه ي شکوفه ي آفتابگردان،اعداد فیبوناچی به نسبت21:34 یافت می شود.الگوي پیچش
گل،معمولاً متشکل است از 21 مارپیچ ساعتگرد و 34 مارپیچ پادساعتگرد
-4-3 دنباله فیبوناچی و نسبت طلایی
اگر ما هر کدام از اعداد دلبخواه خود را در دنباله تقسیم بر عدد قبل از خودش بکنیم به عدد گنگی دست پیدا میکنیم که آنرااصطلاحاً » نسبت طلایی « نام گذاري می کنند . به عنوان مثال :
832040÷514229=1/61803398874
جالب اینجاست که وارون این عدد دقیقاً یک عدد از خود نسبت طلایی کمتر است و با حل معادله زیر می توان به مقدار واقعی نسبت طلایی دست یافت :
-5-3 مستطیل طلایی چیست ؟
3
اگر در مستطیلی نسبت طول به عرض آن برابر با نسبت طلایی باشد ، آن را » مستطیل طلایی « نام می دهیم .با توجه به شکل اگر از یک مستطیل طلایی یک مربع جدا کنیم ، می بینیم که مستطیل جدید نیز داراي ویژگی مستطیل طلایی می باشد و این ویژگی فقط و فقط در این نوع مستطیل صدق می کند .
شکل :2 اگر از یک مستطیل یک مربع جدا کنیم،در این صورت سطح چهارضلعی باقیمانده خود یک مستطیل طلایی دگر خواهد بود.
شکل:3 اگر از هر مستطیل دلخواه غیر طلایی یک مربع جدا کنیم، قطعه باقیمانده که آن هم یک مستطیل است.
-6-3 مارپیچ طلایی
ابتدا مربعی را به ضلع 1 رسم میکنیم سپس مربعی دیگر به ضلع یک چسبیده به مربع اول در سمت چپ آن قرار می دهیم . در بالاي آن دو و چسبیده به به آنها ، مربع سوم را با ضلع 2 رسم می کنیم و بعد در سمت راست آنها ، مربع چهارم را به ضلع 3 رسم می کنیم ؛ می توانیم این کار را تا بی نهایت ادامه دهیم . در نهایت به مستطیل هاي تو در تویی که مربع هایی از آنها جدا شده است می رسیم که در اصطلاح به آنها مستطیل هاي فیبوناچی می گویند .
شکل:4مستطیل طلایی
براي رسم مارپیچ طلایی یا فیبوناچی از راس ( گوشه ) هر مربع یک کمان به شعاعی برابر ضلع آن مربع رسم میکنیم .
به این مارپیچ بدست آمده ، اسپیرال لگاریتمی هم گفته میشود.
4
شکل:5 مارپیچ طلایی
-7-3 تناسبات طلایی و ستاره پنج پر
در مثال زیر چهار نمودار نشان می دهند که چگونگی اعداد فیبوناچی در ستاره ي پنج پر بزرگ شونده که از یک پنج ضلعی منتظم ساخته شده اند ظاهر می شود . وقتی که اندازه ي اولین پنج ضلعی یکی از اعداد فیبوناچی بزرگتر و مساوي 5
باشد، با ساختن ستاره هاتقریباً اعداد فیبوناچی تولید می شوند .
شکل:6 سري فیبوناچی در اندازه گیري پنج ضلعی ها و ستاره هاي بازگشتی. توجه کنید که این ارتباطصرفاً تقریبی است. از آنجا که زاویه ABCبرابر با 72 درجه و طول AB برابر با 8 می باشد،cos72 درجه باید برابر نسبت 0/3125=8÷2/5
باشد. در واقع نسبت کسینوس72 درجه را، که مقدار آن 0/309017 است،تقریب می زند. اگر عدد فیبوناچی بزرگتري مانند 89 یا 144 مورد استفاده قرار گیرد، این نسبت می شود 0/309025، که تقریب دقیقتري براي cos72 درجه می باشد.
-4 تناسبات طلایی و معماري
همواره اقوام و هنرمندان در طول تاریخ در جستجوي یافتن تناسب ایده آل اجسام در از طریق ریاضی و هندسه بوده اند.
به مرور زمان این امر از نیاز و کاربرد فراتر رفت و سعی نمود حس زیبایی شناختی انسان را پاسخگو باشد .
معماري که همیشه غنی ترین بیان کننده فرهنگ و تمدن دوران شکل گیري خود بوده است ، با دست یابی به این نسبت توانست به غایت خود در هندسه بنا و اجزاي آن دست یابد .
-1-4 تناسبات طلایی در معماري دنیاي غرب
ویترویوس در عهد آگوستوس نمونه هاي شیوه هاي ستون سازي موجود در آن عصر را مطالعه کردو تناسبات ایده آل خود را که همان تناسبات طلایی یا نسبت الهی می باشد براي هر یک در رساله خود بنام ” ده کتاب در مورد معماري “ ارائه داد. کاربرد این تناسبات تا سده هاي میانی دنبال شد ولی در عصر گوتیک رو به فراموشی رفت . برونلسکی ، آلبرتی و ... در دوران رنسانس باردیگر این نسبت را پیش کشیدند و حتی بیشتر از گذشته به آن بال و پر دادند.
لوکوروبوزیه از این نسبت را به عنوان پیمون خود استفاده کرد . به عنوان مثال او در ویلایی در گارچس از این نسبت استفاده کرد بدین گونه که نسبت فضاهاي باز ساختمان به قسمت بسته آن 3:5 می باشد که عیناً نسبت طلایی است و یا از نسبت هاي 3:4 ، 4:4 ، . 4:6
5
-2-4 تناسبات طلایی در معماري مشرق زمین
تناسب طلایی در هنر مقدس مصر، هند ، چین ، اسلام و دیگر تمدن هاي سنتی چشم گیر است. در هر جایی که کمال مطلوب یا زیبایی خاص با هماهنگی شکل وجود داشته باشد،تاثیر تناسب الهی به چشم می خورد و آن به یاد آورنده ي وابستگی جهان مخلوق به مبدا کمال و نیز کمال بالقوه ي است.
در اهرام ثلاثه مصر نسبت طول ضلع قاعده به ارتفاع برابر با نسبت طلایی است .
شکل:7 نسبت طلایی در اهرام ثلاثه
-5 تناسبات الهی در معماري ایرانی
در معماري ایران زمین تناسب همیشه داراي جایگاه ویژه اي بوده است و همواره کوشش بر رعایت کردن تناسبات در بناهاي خود می کند . در ایران قبل از دوره اسلامی نمونه هاي با ارزشی که گویاي این مسئله می باشند داریم ، مانند : معماري ایلامی که شاخص آن زیگورات چغازنبیل می باشد و در آثار بجاي مانده از مادها و تمد بزرگ هخامنشیان . با استناد به صحبت هاي استاد پیر نیا تفاوت بین تناسبات طلایی ایران زمین و تناسب طلایی اصلی در 0/122 واحد می باشد . ایشان تناسب طلایی را بدین صورت محاسبه می کنند که : میان درازا و پهناي یک مستطیل درون شش ضلعی منتظم تعریف نمود که برابر
1/73 می باشد . مانند :
• قلعه دالاهو،کرمانشاه :خطی از استحکامات به طول 2/5 و عرض 4 متر با قلوه و لاشه سنگ به همراه ملات،دیوار گچ را می سازد.سرتاسر نماي خارجی این دیوار با مجموعه اي از برج هاي نیم دایره اي شکل،تقویت شده است . میدانیم 2 = 1/6 4/5 که همان عدد طلایی است .
شکل:8 قلعه دالاهو،کرمانشاه
• بیستون از دوره هخامنشی،کرمانشاه :به طول 5 و عرض 8 کیلومتر. اعداد 5 و 8 هر دو جزء دنباله فیبوناچی هستند
و 5/3 = 1/6 می باشد . باشد .ابعاد برجسته کاري 98 در 91 پاست .قامت داریوش 5 پا و 3 اینچ 170) سانتی متر)
بلندي دارد که هر دو اعداد اعداد فیبوناچی هستند.
6
شکل:9 بیستون ، کرمانشاه
• استفاده از تناسب طلایی در پلان تخت جمشید :
شکل :10 استفاده از نسبت الهی در پلان تخت جمشید
و در ایران دوره اسلامی می تون اثر استفاده از تناسبات طلایی در عالی ترین سطح ممکن دید . معمار مسلمان ایرانی با استفاده به جا و نوآورانه از این ابزار، زیبایی و سودمندي بنا را تضمین کرده است و به شکلی بدیع ، مفهوم کثرت در عین وحدت که همانا ریشه در چکیده تعالیم اسلام یعنی اعتقاد به توحید دارد را ، تجسم بخشیده است و نتیجه آن ، هم نوایی اجزا ، تناسب ، نظام و هماهنگی کل بنا است. براي معمار سنتی ، الگوهاي هندسی تکرار شونده هستند. زیبایی و هماهنگی که در الگوي هندسی مشاهده می شود ، یک نظام هندسی بالاتر و عمیق تر ، یعنی قوانین کیهانی را منعکس می کند . انسان روحانی درصدد کشف الگوهاي هندسی به عنوان وسیله درك و رسیدن به خداست . (دهارو علی پور، ) (1392 حجازي ، (1387
به عنوان نمونه به بناهاي زیر که در همگی آنها نسبت طلایی رعایت شده است توجه کنید :
• میدان نقش جهان و شیخ لطف االله و عالی قاپو :
مسجد شیخ لطف االله یکی از زیباترین بناهاي عصر صفوي می باشد که در ضلع شرقی میدان نقش جهان اصفهان و در رو به رو عمارت زیباي عالی قاپو قرار دارد . جلو خان مسجد شیخ لطف االله در ضلع شرقی میدان نقش جهان طوري تعبیه شده است که ، که ضلع آنرا به دو بخش با تناسب الهی نسبت به هم قطع کنید .
شکل :11 رعایت نسبت الهی در پلان میدان نقش جهان
7
کاخ عالی قاپو عمارتی است با شکوه که در سال 1054 هجري قمري ساختش به پایان رسید . در تصویر زیر پلان این عمارت در دو سطح یک و دو براساس مستطیلهاي طلایی تحلیل شده است ؛ در سطح اول کل پلان به عنوان مستطیل طلایی شناخته شده است و در سطح دوم جزء فضاها مشخص شده است؛ در این جزء فضاها بعد از جدا نمودن مربعی به ضلع عرض مستطیل طلایی ، سایر تقسیم بندي ها که هماهنگ با تناسب الهی است بدست آمده است.( نم نم و صارمی ، (1393 در نما اگر عرض ساختمان به عنوان واحد در نظر گرفته شود ، نقاط مهمی همچون گوشه هاي ورودي اصلی و ارتفاع طبقات مختلف بر اساس نسبت الهی چیدمان شده اند.
شکل:12 رعایت تناسبلات طلایی در پلان و نما عالی قاپو
• مسجد جامع یزد :
این مسجد نیز مانند مسجد جامع ورامین مربوط به دوره رازي می باشد اما پایه هاي آن مربوط به دوره ما قبل اسلام می دانند، در طراحی فضاهاي آن در پلان می توانیم نسبت طلایی را در آن ببینیم .