بخشی از مقاله

هندسه مقدس در معماری


مقدمه

قوه خیال در انسان هندسه پرداز و صورت ساز است . هندسه در عالم ماده که کدرترین مرتبه وجود است یعنی در ماده کمیت پذیر ، عینیت مییابدو قابی می شود که از طریق آن میتوان طبیعت بی شکل را ؛ از دریچه تفکر منظم انسان دید . معمار مسلمان با تمام وجودش مؤمن به این مطلب است که همه چیز ، جز خداوند متعال مظروف است ؛ پس دستان هنرمندش می - کوشد تا متناسب با شأن هر چیزی ظرفی برای او بسازد . در این راستا ، هندسه مانند ابزاری به دستان توانایش ، قدرت میدهد تا این ظرف ها و کالبدها ساخته شوند .

مثلاً برای »آب« ظرفی به نام حوض را می سازد . برای نور ظرفی به نام »شمسه « را و ... در اینجاست که هندسه ؛ دریچه ای به سیمای آسمانی آب و نور و ... (عناصر طبیعت ) باز میکند و به مثابه زبان هستی به کشف راز و رمز حقیقی در جهان می پردازد . رابطه معنایی بین هندسه و حقیقت بر کسی پوشیده نیست و در واقع هندسه تأویلی است به حقیقت غایی . » نقوش ، اشکال و رنگهای در معماری ؛ نشانه و رمزی است برای القاء معانی پنهان و مخاطب از طریق حضور در فضای معماری ، به درک شهودی آن معانی ، نائل می گردد ... 1 «

هندسه

»هندسه دانشی است که به ویژگی ها و روابط میان شکلها و اندازه ها می پردازد . زمینه این دانش ،دو مفهوم وابسته به هم می باشد ، عدد و شکل . این دانش وابستگی تامی به دانش ریاضیات دارد و گاه این دو باهم یکی گرفته می شوند و تعبیر ریاضیات عدد و ریاضیات شکل به کار برده می شود.اما آنچه که ما در معماری با آن مواجه هستیم بعد کیفی هندسه یا همان شکل یا صورت است 2 «.

-1 هندسه آزاد (آفاقی ) :

»هندسه ای است که از طریق حواس پنج گانه و تعقل درک می شود . این نوع هندسه به صورت اشکال آزاد ، نا آشنا ، خطوط و منحنی های نامعین است که از خواص این هندسه، ترسیم مشکل ، اجرای مشکل، پیش بینی ناپذیر و فرد گرایانه است .از نمونه های این هندسه می توان به باغ های ژاپنی و هندسه شهر سازی ایران و یونان اشاره کرد . 3«

تصویر-1 بکار گیری هندسه آزاد ،باغ ژاپنی ، (ماخذ: نقره کار ،( 1385

-2 هندسه الهی ( انفسی ):

 

هندسه ای است که باعث حضور قلب در فضا می شود و در حقیقت هندسه آزاد ( آفاقی ) زیر بنایی برای هندسه انفسی است عمق مفهومی و زیبایی های شگفت انگیز صوری این هندسه در جایگاهی است که انسان خبره اعتراف می نماید جز با الهامات الهی و

مشاهدات عرفانی دستیابی به این حد از توانایی هندسی و خلق صورتهای بی بدیل و اعجاب انگیز امکان ناپذیر بوده است .از
خواص این هندسه ، اشکال قابل پیش بینی و آشنا ، نشانه غلبه بر طبیعت و چیرگی کیفیت الهی است . از نمونه های این
هندسه می توان به معابد ، مدارس و باغهای ایران اشاره کرد.

تصویر-2 بکار گیری هندسه الوهی در معابد ، اهرام ثلاثه مصر ، (ماخذ: نقره کار ، (1385

-3 هندسه ترکیبی ( آفاقی - انفسی ) :

این نوع هندسه ترکیبی از هندسه الوهی و آزاد است یعنی در داشتن پیچیدگی های صوری ، دارای کیفیت الهی است، هدف این هندسه رشد و به ظهور رساندن استعداد های روحی انسان در جهت تکامل معنوی و سیر الی االله است . نمونه این هندسه را ما در معماری دوران اسلامی ایران می توانیم به وضوح مشاهده کنیم . واین هندسه ای است هدفمندکه موافق با دیدگاه اسلامی است


تصویر -3 بکار گیری هندسه ترکیبی ، میدان نقش جهان ، (ماخذ: نقره کار ،(1385

هندسه و تناسبات ادراکی -1هندسه حسی- عقلی (طبیعت)

هندسه حسی - عقلی دو نوع است:
-1 هندسه اقلیدسی : » نام شاخه ای از ریاضیات است که به بررسی ریاضی عالم با عناصر پایه مثل نقطه و خط می پردازد و ب ر پایه هایی که اقلیدس ریاضی دان در کتاب خودبه نام اصول عرضه کرده ، بنا شده است . اقلیدس دستگاه هندسی خود را برپایه پنج فرض و پنج اصل متعارفی تعریف کرد. پنج اصل هندسه اقلیدسی عبارتند از:

-1 هرنقطه را می توان با یک خط به هم وصل کرد .
-2 هر پاره خط راست را می توان بینهایت از دو طرف ادامه داد.

-3 با داشتن یک پاره خط دایره ای می توان رسم کرد که مرکزش یک انتهای پاره خط و شعاعش طول


تصویر-4 بکارگیری هندسه اقلیدسی ، ویلا ساوا،لوکوربوزیه (ماخذ: نقره کار ، ( 1385

پاره خط باشد.
-4 تمام زوایای قائمه هم نهشت اند.

-5 اگر دو خط را چنان رسم کنیم که خط سومی را به نحوی قطع کند که مجموع زوایای داخلی یک سمت کمتر از دو قائمه باشد آنگاه این دو خط یکدیگر را قطع می کنند. نمونه این هندسه ساختمانهای ساخته شده در مکتب مدرن می باشد.

-2 هندسه نا اقلیدسی : »هندسه نا اقلیدسی یا ریمانی بر اساس یافته های جدید کیهان شناسی و نظریه نسبیت و سست شدن 5 اصل فوق شکل گرفت . هندسه ای با تعاریف پایه متفاوت که در آن از دو نقطه بی نهایت خط می گذرد . این هندسه بر پایه سطوح منحنی و فضایی شکل میگیرد. معماران در چند دهه اخیر با علاقه به تبیین پیچیده از ساختار هستی به این زبان هندسی روی آوردند و علاقه مند شدند. 1«

هندسه عقلانی - شهودی ( ماوراء طبیعت )

اخوان الصفا و برخی سنت گرایان معاصر ، آن را هندسه فیثا غورسی - ابراهیمی نامیده اند.از دید آنان هر عدد دارای ذات قدسی و ملکوتی است و حقیقتی از عالم غیب را در عالم ظاهر باز می نماید . کار عارفانه پیامبران تشریح این زبان ملکوتی برای بشر بود چرا که برای باز گرداندن بشر به ملکوت باید

 

تصویر-5بکارگیری هندسه نا اقلیدسی ، موزه گوگنهایم (ماخذ: نقره کار ، ( 1385 از همان زبان استفاده کرد. البته اندیشه های اخوان الصفا توسط برخی فیلسوفان دیگر اندیشه اسلامی همچون ابن سینا مورد

نقدهای جدی قرار گرفت . به نظر می رسد استفاده گسترده ای که سنت گرایان معاصر از این زبان دارند و آن را در قالب شکل و

هندسه مقدس معرفی می کنند . نیاز به بازنگری دارد.
تصویر -6تکثیر بر اساس نسبت های حاصل از عدد 2، (ماخذ: لولر ،1368،ص ( 52
هندسه و روانشناسی گشتالت :

» روانشناسان معیارهای دیگری را برای انتخاب هندسه انسانی توصیه می کنند .آنها به کمک روانشناسی و عوامل تأثیر گذار در حساسیت انسان سعی می کنند تا به طرحی دستیابند که با رفتارهای خاص فضا هماهنگی بیشتری داشته و همچنین جذابتر و چشم نوازتر و روح نوازتر باشد. این قوانین علاوه بر روانشناسی یک یک اشکال به روانشناسی ، ترکیب بندی اشکال و قوانین
خاص ترکیب بندی می پردازد. .. 1 «

 


تصویر-7تکثیر یک شکل حاصل از نسبت عدد 2،خانه بروجردیها ی کاشان (ماخذ: طاهباز ، 1383،ص ( 41

قدر و هندسه
» قدر« در کلام الهی همان هندسه است و » هندسه « معرب » اندازه1« خداوند متعال در خلقت عالم به انزال قدر 2 اشاره دارد که می فرمایدو ما:»نترله الّا بِهِ قدر معلوم « ویا .... » کل شیء
عنده بمقدار :3« مقدار هر چیز در علم خدا معین است .

مهندس عالم ، هستی را با هندسه آفرید و رجوع هندسه به چیستی یا ماهیت پدیدهها یا ذات آنهاست ، بنابراین هندسه پیش از آنکه کمیتی مقداری باشد ؛ کیفیتی ذاتی است .

اخوان الصفاء در رساله دوم خود هندسه را به دو نوع تقسیم بندی کردهاند : -هندسه محسوس : مدخلی بر صناعت و آفرینش عملی -هندسه معقول مقوّم: فکر و آفریننده علم

نقش طبیعت

» ارتباط با طبیعت ، ضروری ترین شرط برای هنرمند است . هنرمند انسان است؛ بخشی از طبیعت است در میان فضای طبیعی 4«

معمار هنرمند خمیرهای بی شکل از طبیعت در دست دارد که می خواهد با آن کرانه های آسمان و زمین را به یکدیگر پیوند دهد . این کرانهها ، لبههای بالایی و پایینی طبیعت هستند. تمام موجودات طبیعت در یک هارمونی به سوی کمال در حرکتند و این خمیره بی شکل (کالبد طبیعی ) در دست معمار هنرمند هم باید حرکتش در ادامه و تکمیل حرکت اصلی باشد . پس او این خمیر را شکل می دهد .

بین معمار هنرمند و طبیعت فاصلهها از میان میرود و هر دوی آنها به عنوان جزئی ازهارمونی کلی در جهان ، راوی آهنگ زندگی میشوند و معرفتی سراسر وجود معمار را در بر میگیرد که معماریاش در جهت تکامل پیش می رود و به هدف اصلی طبیعت که همانا حفظ اعتدال و هماهنگی عالم است؛ نزدیک میشود.

 

بین عالم انسان و عالم طبیعت رابطهای از جنس تعامل درون و بیرون وجود دارد به این صورت که عالم اکبر در درون

انسان وعالم اصغر در طبیعت وجود دارد .

» پس به ظاهر عالم اصغر تویی پس به معنی عالم اکبر تویی «

بنابراین معمار هنرمند ؛ خالی درون را از کثرت بیرو ن (طبیعت ) پر میکند و چهره ای از عالم اصغر به وجود می آورد که

طبیعت در آن واسطهای میشو. ( ا... نور السموات و الارض )

نور جمال رمزی تطهیر شده از هفت آسمان می باشد که به انسان به عنوان اشراف مخلوقات هدیه داده شده است . نور
نشانه ای است بروجود خداوند متعال در زمین که باشکافتن افق، به اشیاء جان می دهد و موثر رویت آنها میشود این نور است که به اشیاء عمق می دهد وسایه ای از آنها برجای می گذارد. او هادی رشد گیاهان است. اودردالانی از دسته اشعههای موازی: همخوان با همه ذرات به سمت آسمان وبه مرجع خود باز می گردد. وقتی ظرفی به نام ( شمسه) یا روزن مشبکی برای ورود نور به درون فضا متولد می شود: هدیهای آسمانی به درون دعوت می شود و تداعی کننده معنایی است که از هفت آسمان متولد می شود : هدیه ای آسمانی به درون دعوت می شود وتداعی کننده معنایی است که از هفت آسمان بالایی سر به زمین هبوط کرده است. او نماینده آن آسمانهایی است که هفت هزار اقلیم از آدمی دوراند و اکنون تنها راوی آنها در زمین است.

آب » وجعلنا من الماء کل شی حی «....

او روان است وپاک. بیرنگ است ولی در عین حال نشان از انواع رنگها دارد. اوحاصل استجابت دعای باران است وپاسخی است برای لحظه تمنا و آرزو، لحظه نیاز، لحظه طلب.

تو درپیشگاه ربت استثغاء میکنی:

( قسمتی از خطبه دعای باران از کتاب نهج البلاغه حضرت علی (ع) ) :

» خدایا از تو درخواست آب می کنیم،آب زنده، سازنده،سیرکننده، کامل، بسیار ،پاکیزه ،پربرکت،گوارا، گیاه آور، خرم کننده گیاه، رویاننده نبات، برگها از آن پرطراوت، شاخه ها از آن پر میوه .... باشد که زمینهای بلند از آن پرگیاه و گودالهای پست از آن پر آب گردند، نهرهای ما از آن جاری و شهرها و روستاهای ما از آن برخوردار و زنده گردند...«

معمار ، ظرفی هندسی را درقالب حوض،نهر ،فواره و آب سفره و .... را مظهر آب درنظر می گیرد وبازتاب تصویر آسمانهای بالایی را از طریق رابطی به نام آب، درپیش چشمان ما مهیا می کند. تصویری که در آب سفره به وجود می آید : آسمان پایینی است. طوبای طبیعت در این آب سفره به تبلور می رسد واتصال به آسمان برای تو در افق این سطح میسر میشود. یعنی حتی وقتی که تو به زمین نگاه میکنی : باز هم میتوانی تصویری از آسمانهای بالای سرت را در پیش چشمت داشته باشی.

» آینهای ،رنگ تو عکس کسی است تو ز همه رنگ جدا بودهای «.... راهی به سوی دروازههای آسمان، با کاشیکاریهای هفت رنگ ومعقلی و ... تسهیل شده است.

گنبدی رو به سوی آسمان با رنگ آبی، آرام نشسته است. شیشههای رنگی در ارسی خانه سنتی، جلوهای دیگر به حیاط داده اند و حجابی شفاف شدهاند برای دیدن عالم صغیر. این همه رنگ در برابر آن بیرنگی با شکوه.
هندسه مقدس

بعد از بررسی کلی هندسه وانواع ان و همچنین رابطه بین هندسه و خیال و بررسی اجمالی آن از منظر معرفت شناسی اسلامی اکنون از نظر محتوایی و شکلی به هندسه مقدس از زوایای گوناگون میپردازیم .
بررسی معنایی هندسه مقدس:

در ابتدا به بررسی معنایی هندسه و اشکال مقدس ، علل وجودی اشکال و رابطه کمی وکیفی آنها با زمان ومکان و رابطه آنها با بنیادی ترین اصل عرفان ( وحدت در کثرت ) می پردازیم .ودر نهایت انواع هندسه و ویژگی های هندسه درمعماری دوران اسلامی می پردازیم.

از دیدگاه برخی ازسنتگرایان معنوی ، » شاید در این فرمها و اشکال هندسی که در معماری بناهای مذهبی ما به کار رفته است رمز ورازی نهفته باشد . اگر این فرض که »اشکال ، فرمها و احجام اشاره به معنایی دارند و هر کدام علاوه بر آن جنبه کمی

که ملموس است ،کیفیت و رمز و رازی را نیز به همراه دارند.« درست باشد ، می توان متعاقب آن فرضیه دیگری را مطرح کرد :
»علت اینکه امروز قادر به خلق معماری با کیفیتی همچون گذشته نیستیم ، این است که دانش لازم را نداریم . یعنی زبان این
اشکال را نمی شناسیم و علم استفاده از آنها را نداریم 1«.
با نگاه سنتی به مفهومی که گنون و همفکرانش مطرح می کنند : » در مقابل عالم مادی و مادون که ما در آن زندگی می
کنیم و آن را عالم صغیر می نامند ، عالم کبیری هم وجود دارد که این عالم صغیر آینه و جلوه ای از آن است. پس هر چیزی که
در این عالم وجود دارد به نوعی گواه بر وجود چیزی مشابه در عالم کبیر خواهد بود.2«
افلاطون این موضوع را بسیار زیبا توضیح داده و عالم کبیر یا معنوی را به عنوان » عالم مثل « معرفی می کند .وی معتقد
است که : هر چه در عالم مادون وجود دارد ، مثالی از خود در عالم والا یا معنوی داشته و علت درک و دریافت ما از این مثال ها
این ست که » مثل « تغییر نا پذیر بوده و همواره به همان شکل است. افلاطون معتقد است : ما که در حال حاضر در این دنیا
زندگی می کنیم چون خودمان نیز از آن عالم آمده ایم ، خاطره و یادی از چیز های موجود در آن عالم داریم ودر اینجا پیوسته در
جستجوی آن چیزهای مأنوس وآشنا هستیم.
» به عنوان مثال اگر در یک سالن کنسرت که موسیقی با ساز های مختلفی درحال اجراست ، یعنی در فضایی که پر از امواج صوتی است ، ناگهان صدای ناهنجاری مثل افتادن یک صندلی به گوش برسد ،همه کسانی که در آنجا هستند بدون استثنا متوجه می شوند که صدای افتادن صندلی در دامنه صداهایی که می شنوند نیست . صدایی ناهنجار است که نباید اتفاق می افتاد.3«

این قیاس در مورد اشکال و احجام هندسی نیز صحت دارد و هر ترکیبی از اشکال مورد پسند ذهن انسان واقع نخواهد شد . به عبارت دیگر ،همانطور که ذهن برای موسیقی ، ملودی و نوای هماهنگ صوت ،قدرت درک وشناخت دارد ،برای هماهنگی اشکال هندسی و تناسبات احجام نیز توانایی شناخت دارد و بطور فطری می فهمد که این دو شکل با یکدیگر هماهنگی و همخوانی ندارند یا دارای تناسب دلپذیر و زیبایی نیستند. با قبول این فرض می توان گفت: تناسبات و هماهنگی هایی در جهان ودر نظام خلقت وجود دارد که قراردادی نیست. در واقع این تناسبات تابع قوانین و اصولی هستند که به زمان و مکان بستگی ندارد.

» باقبول این فرضیه می توان لفظ یا اسمی برای این تناسبات و هماهنگی ها انتخاب کرد . به نظر می رسد واژه »مقدس « مناسب باشد . مثل » هندسه مقدس « ، » تناسبات مقدس « ،» شکل مقدس« یا» هارمونی مقدس . « حال باید دید منظور از واژه مقدس چیست ؟

سه ویژگی از واژه مقدس مورد نظر است :
نخستین ویژگی ، قابلیت فرا زمانی و فرا مکانی مقدس .یعنی قرار دادی نیست و انسان آن را وضع نکرده است ، بلکه از روز ازل که این جهان و این خلقت به وجود آمده ،وضع شده است.

دومین ویژگی ، قابلیت دریافت آن توسط انسان است .یعنی انسان در روح ودر ناخوآگاه خود این توانایی را دارد که آن را بشناسد و درک کند.

سومین ویژگی ، اشاره آن به مبدأ هستی و ذات احدیت است.4«

با پذیرفتن این سه ویژگی برای واژه مقدس می توان خصوصیتی که در این اشکال و فرمهای هندسی وجود دارد ، به عنوان »هندسه مقدس « یاد کرد.
کمیت و کیفیت اشکال هندسی

در مبحث قبل روشن شد که برخی از پدیده های عالم نظیر موسیقی یا اشکال و احجام هندسی دارای کیفیتی فرا زمانی و فرا مکانی هستند و انسان ها به طور نا خودآگاه از آنها لذت می برند . این پدیده ها را با واژه ای مقدس متصف کردیم . حال ببینیم چه ویژگی هایی در این پدیده ها وجود دارد که به آنها خاصیت تقدس داده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید