بخشی از مقاله

چکیده

در دهه های اخیر پیوند سبزیهای میوهای، بخصوص برای تولید خارج از فصل رو به گسترش می باشد. هدف از پیوند در سبزیها برای ایجاد مقاومت به بیماریهای خاکزاد و شرایط نامساعد محیطی - سرما، شوری و... - است، اما علاوه براین پایه و پیوند میتواند اثرهای جانبی دیگری روی محصول داشته باشد. چنین اثرهایی در بیشتر سبزیجات میوهای پیوندی گزارش شده است اما این نوع اطلاعات درباره فلفل علیرغم رو به گسترش بودن استفاده از نشاهای پیوندی، ناچیز می باشد.

در این راستا آزمایشی با سه رقم فلفل دلمه ای کالیفرنیا واندر - - cw، قلمی شیرین - sp - و قلمی تند - - cp و ترکیبات مختلف پیوندی آنها CW - ، SP، CP، CW/CW، SP/SP، CW/CP و - SP/CP به صورت پیوند اسکنه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در شرایط هیدروپونیک انجام گرفت. در این آزمایش غلظت عناصر N، P، K و Ca میوه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد ما بین چهار عنصر کلسیم، پتاسیم، نیتروژن و فسفر پیوند بر میزان جذب پتاسیم و فسفر تاثیر معنی داری داشته اما بر کلسیم با توجه به رقم بکار رفته، تفاوت معنی داری دارد و بر میزان جذب نیتروژن تاثیر معنی دار نداشت.

کلمات کلیدی: پیوند، فلفل، غلظت عناصر

مقدمه

علاوه بر پیوند درختان، پیوند سبزیها نیز طبق اسناد و مدارک موجود، یکی از فنون قدیمی و کهن می باشد.[5] سابقه استفاده عملی از پیوند در پرورش و تولید سبزیها به فعالیتها و تحقیقات محققین در کشورهای آسیایی بویژه ژاپن و کره برمی-گردد .[6] اولین تحقیقات در رابطه با این فن مربوط به پیوند هندوانه روی کدوی بطری شکل - Lagenaria siceraria L - می باشد که در سال 1920 میلادی توسط دانشمندان ژاپنی منتشر گردیده است .[21,3]

هدف اصلی پیوند در سبزیها، مقابله با بیماریهای خاکزاد به ویژه فوزاریوم است ولی با گذشت زمان اهداف دیگری مانند افزایش مقاومت در برابر تنشهایی چون دمای پایین، شوری و رطوبت بالای خاک، افزایش جذب آب، عناصر غذایی و قدرت رشد گیاه، بیان جنسیت، تنظیم هورمونی، تغییرات یا عوارض فیزیولوژیکی، انتقال و تشکیل مواد آلی، ازدیاد گیاه، عملکرد و کیفیت میوه و در نهایت طولانی کردن دوره برداشت اقتصادی میوه، مورد توجه قرار گرفته است .[11]

با وجود اینکه، پیوند نیاز به صرف زمان، فضا، مواد گیاهی اضافی و تجربه کافی دارد و همچنین مسائلی مثل ناسازگاری پیوند و در برخی موارد کاهش کیفیت میوه - با توجه به نوع ترکیب پیوندی پایه و پیوندک - ممکن است بروز یابد، ولی مزایای بی شمار این تکنیک، زمینههای تحقیقاتی گستردهای را برای بهبود روشهای کاشت و مراقبتهای ویژه پس از پیوند، فراهم کرده است .[4,10] یکی از انگیزه های اصلی برای گسترش استفاده از پیوند، ایجاد سیستم ریشه ای قوی، افزایش کارایی جذب آب و عناصر معدنی بوده است. در سال 1960، پیوند بعنوان یک روش تجاری و کاربردی در ژاپن و کره برای خانواده سولاناسه معرفی گردید.

سه رقم بادنجان پیوند شده بر روی چهار پایه گوجه فرنگی مختلف همراه با شاهد را مورد ارزیابی قرار دادند. بیشترین عملکرد میوه و حداکثر رشد از پایههای گوجه فرنگی رقم VF بدست آمد که به افزایش تعداد ریشههای ضخیم و تولید سیتوکینین از ریشه نسبت داده شد. کیفیت میوه به وجود تعادل لازم بین برخی از مواد سازنده آن مانند، قندها، اسیدها، مواد معدنی و ویتامین ها بستگی دارد. ولی چون استعداد انتخاب و قدرت جذب مواد غذایی از طریق ریشه در پایه های مختلف متفاوت است، لذا این امر می تواند موجب بروز اختلاف طعم و مزه میوهها و نهایتا کیفیت میوهها گردد.[2]

در مقایسه با گوجه فرنگی و بادنجان، آزمایشات و مطالعات مربوط به پیوند فلفل ناچیز میباشد و پیوند این گیاه تنها در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از نشاهای پیوندی فلفل عمدتا توسط کشاورزان کشورهای آسیایی در گلخانه-ها و جهت جلوگیری از شیوع بیماری فیتوفترا انجام میگیرد .[9] گزینش پایه مناسب با ویژگیهای شناخته شده از اولویتهای مهم در بحث پیوند سبزیهاست .[7]

اکثر پایههای مورد استفاده برای فلفل، لاینهای اصلاح شدهای هستند که مقاومت خوبی به بیماری قارچی فیتوفترا دارند، این لاینها به بیماریهای ویروس موزائیک توتون حساس میباشند .[10] امروزه از هیبریدهای درون گونهای به عنوان پایه برای فلفل استفاده می شود .[20] بر خلاف اکثر سبزیهای تیره بادنجان، گونههای متعلق به جنس Capsicum فقط با گونههای همین جنس سازگاری دارند .[9] نظر به این که پیوند میتواند بر جذب عناصر غذایی در سبزیهای پیوندی اثر گزارد لذا، تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر پیوند روی جذب عناصر غذایی فلفل در شرایط گلخانه ای و کشت هیدروپونیک انجام شد.

مواد و روشها

عملیات اجرایی این طرح در تابستان سال 1391، در گلخانه تونل پلاستیکی ایستگاه تحقیقات کشاورزی خلعت پوشان دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام شد. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 6 تیمار شامل 4 تیمار پیوندی به ترتیب، فلفل شیرین قلمی روی پایه فلفل شیرین قلمی - SP/SP - ، فلفل شیرین قلمی روی پایه فلفل تند - SP/CP - ، فلفل دلمه ای کالیفرنیا واندر روی پایه فلفل تند - CW/CP - و فلفل دلمهای کالیفرنیا واندر روی پایه فلفل دلمهای کالیفرنیا واندر - CW/CW - و 2 تیمار غیر پیوندی به ترتیب، فلفل شیرین قلمی - SP - و فلفل دلمهای کالیفرنیا واندر - CW - ، و با 3 تکرار انجام گرفت. بذور مربوط به پایه و پیوندک به طور همزمان در اردیبهشت ماه سال 1391 در سینیهای نشایی 70 حجرهای - 7 ×10 - با حجم حجره 45 میلی لیتر بود، کاشته شدند.

علت همزمان کشت کردن بذور پایه و پیوندک این بود که در روش پیوند مورد استفاده - اسکنه علفی - ، یکسان بودن قطر هیپوکوتیل پایه و پیوندک مطلوب میباشد. بستر کاشت مورد استفاده برای کشت بذور، مخلوط پرلایت وکوکوپیت با نسبت - 2:1 - بود، سینیها پس از کشت کاملا آبیاری شده و در گلخانه در شرایط نوری مناسب قرار گرفتند. پس از سبز شدن نشاها و بعد از 4 الی 6 هفته نشاهایی با 4 برگ حاصل شدند که آماده برای پیوند بود.

پس از آنکه نشاها 4 برگی شدند جهت انجام عملیات پیوند به محل مورد نظر انتقال و پیوند اسکنهای بر روی نشاهای جوان انجام گرفت، بدین ترتیب که پایه از بالای ناحیه اپی کوتیل سر برداری شده و شکافی در پایه ایجاد سپس پیوندک واجد 3-2 برگ، به شکل گوه ای یا اسکنه برش داده و در شکاف پایه قرار می گرفت، محل پیوند با نخ بسته شد.

بعد از انجام عمل پیوند، به جهت نرم و علفی بودن بافتها و تبخیر سریع از نشاهای پیوندی، نشاهای جوان در اتاقک زیر شاسی با رطوبت حدود 80 تا 90 درصد و در دمای حدود 25 درجه سانتی گراد به منظور ترمیم محل پیوند قرار داده شدند. حدود 12 روز بعد از گرفتن پیوند، نشاها به گلدانهای 4 لیتری با بستر پرلایت انتقال و به گلخانه منتقل شدند. در طول دوره رشد، گیاهان با محلول غذایی هوگلند تغذیه شدند. مراقبتهای زراعی نیز، شامل مبارزه با آفات و بیماریها و هدایت بر روی قیم در طول دوره رشد صورت گرفت.

در این تحقیق غلظت عناصر N، P، K و Ca پس از برداشت و توزین میوه ها و خشک کردن در آون و بدست آوردن پودر میوه اندازهگیری شد بدین ترتیب که اندازهگیری فسفر به روش رنگ سنجی وانادات-مولیبدات، میزان پتاسیم موجود در نمونه های گیاهی به روش نشر شعله ای به وسیله دستگاه فلیمفتومتر و به صورت غلظت در ماده خشک گیاهی با استفاده از منحنی کالیبراسیون محاسبه گردید. برای اندازهگیری پتاسیم از همان عصارههای حاصل از هضم برای اندازهگیری فسفر استفاده شد.

نیتروژن بافت گیاهی با استفاده از روش کجلدال اندازهگیری شد که شامل سه مرحله هضم نمونه، تقطیر و تیتراسیون می باشد و برای اندازهگیری کلسیم از عصاره بدست آمده از مرحله هضم استفاده شد و میزان کلسیم نمونه ها با استفاده از Atomic Absorption قرائت گردید. تجزیه آماری داده ها با نرم افزار MSTATC و ضرائب همبستگیها با استفاده از نرم افزار SPSS محاسبه شد. مقایسه میانگینها با آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام گردید و رسم نمودارها با نرم افزار Excel صورت گرفت.

نتایج و بحث

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید