بخشی از مقاله

چکیده :
آموزش کارآفرینی تبادل رسمی و نظاممند اطلاعات و دانش کارآفرینی است. دانشگاهها به عنوان متولیان اصلی تربیت و پرورش منابع انسانی متخصص در چند سال اخیر به آموزش کارآفرینی روی آوردهاند. درس مبانی کارآفرینی در برخی از دانشگاههای کشور تدریس میشود، اما یکی از مسائل کلیدی در هر برنامهی آموزشی، ارزیابی آن است.

معیارهایی که در ارزیابی آموزش کارآفرینی استفاده میشوند میتوانند مربوط به سطح دانش مشخص، مهارتها، علاقهمندی، درجهی مشارکت در کلاس و قصد کارآفرینی باشد. هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر آموزش درس اختیاری "مبانیکارآفرینی" بر ایجاد قصد کارآفرینی در دانشجویان است.

این تحقیق با روش تحقیق پس رویدادی و با استفاده از ابزار پرسشنامه در میان 105 نفر از دانشجویان دانشکدههای هنر و ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران انجام شد. جمعآوری دادهها در دو مرحلهی پیش آزمون - ابتدای ترم تحصیلی - و پس آزمون - انتهای ترم تحصیلی - در گروه آزمایشی و گروه کنترل انجام شد. نتایج تحلیل دادهها نشان میدهد که آموزش درس مبانی کارآفرینی بر قصد کارآفرینی دانشجویان و عوامل تعیینکنندهی آن شامل نگرش نسبت به رفتار، هنجارهای ذهنی و درک کنترل رفتاری تاثیرگذار است.

مقدمه :
کارآفرینی باعث رشد و توسعه اقتصادی کشورها و به ویژه کشورهای توسعه یافته شده است. واژه کارآفرینی هم اکنون برای بیان معانی و اهداف مختلفی به کار برده می شود از یک سو به معنای یک رویکرد توسعه اقتصادی است که مورد توجه برخی از کشورها قرار گرفته و از طریق اقتصاد کارآفرینی توانسته اند به توسعه دست یابند. در این راستا تعداد کسب و کارهای جدید یک شاخص توسعه یافتگی است . در این عرصه رقابت میان کشورها به رقابت میان شرکت ها تبدیل شده است .از سوی دیگر این واژه به معنای روحیه سرزندگی و فضیلت و یا به تعبیری عمیق تر، شوق خلقت می نامند.

از نگاهی دیگر توانایی راه اندازی کسب و کار و فروش یک ایده، محصول یا خدمت جدید را کارآفرینی می نامند کارآفرینی از موضوعات مهم روزگار ماست و عصر امروز را می توان عصر کارآفرینی نامید. کارافرینان امروزه از احترام خاصی برخوردارند و روز به روز به تعداد آنها افزوده می شود . به حق این افراد سربازان و قهرمانان توسعه اقتصادی هر کشوری هستند.کارآفرینی فرایندی است پیچیده، طولانی مدت و علاوه بر آمادگی و علاقه مندی شخص از دوران کودکی، نیاز به آموزشی و پرورشی نیز دارد وبا فراهم شدن بسترهای آن از طریق دولت و مردم وحمایت های آنان شکوفا می شود.

پس از روشن شدن ضرورت توجه به کارآفرینی، آشنایی با مفهوم کارآفرینی و خصوصیات کارآفرین، پرورش روحیه کارافرینی در افراد غیر کارآفرین از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می شود. از این رو فعالیت های آموزشی برای تربیت کارآفرینان در دستور کار بسیاری از مراکز آموزش کارآفرینی درایران قرار گرفته، چرا که لازمه توسعه کارآفرینی، آموزش آن است. این موج که از اوایل سال 1380 در دانشگاه های بزرگ آغاز شده هم اکنون اکثر دانشگاه ها علاوه بر کارگاه های آموزشی، یک درس 2 یا 3 واحدی نیز در برنامه های درسی دانشجویان کاردانی و کارشناسی گنجانده شده است . علاوه بر این با توجه به اهمیت موضوع کارآفرینی نهادهای مختلفی نیز برای حمایت دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی تاسیس شده است.

بیان مسئله :

کارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه جوامع بشری است . منبعی که به توان خلاقیت انسان ها بر می گردد. از یک سو ارزان و از سوی دیگر بسیار ارزشمند و پایان ناپذیر است. امروزه همگان دریافته اند که جوامعی که به منابع انسانی متکی بوده اند تابه منابع زیرزمینی، در بلند مدت موفق تر بوده اند.

در یک تعریف ساده آموزش کارآفرینی فرایندی نظام مند ، آگاهانه و هدف گرا می باشد که طی آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه به صورتی خلاق تربیت می گردند . در واقع، آموزش کار آفرینی فعالیتی است که از آن برای انتقال دانش و اطلاعات مورد نیاز جهت کارآفرینی استفاده می شود که افزایش بهبود توسعه نگرش ها، مهارتها و توانایی های افراد غیر کارآفرین را در پی خواهد داشت .

کارآفرینی باعث رشد و توسعه ی اقتصادی کشورها و به ویژه کشورهای توسعه یافته شده است .برخی از نویسندگان معاصر در مورد اقتصاد کارآفرینی صحبت می کنند و در این میان نقش دانشگاه ها و دیگ ر موسسات آموزش عالی در این الگوی جدید اقتصادی نیز از این رو کشورهای در حال توسعه .برجسته می باشد مانند ایران نیز برای دست یابی به مزیت های رقابتی و حل مسائل و مشکلات عمومی جامعه مانند بیکاری و نظایر آن ملزم به توسعه ی کارآفری نی هستند .

از جمله اقدامات راهبردی برای رشد و توسعه ی کارآفرینی، آموزش کارآفرینی به ویژه در حوزه ی آموزش عالی است .افزون بر آن آموزش کارآفرینی می تواند یکی از اثرگذارترین شیوه ها برای انتقال آسان جمعیت فار غالتحصیلان به بازار کار باشد .مطالعات در این باره نشان داده است که چنین آموزش هایی توانسته افراد را مسئولیت پذیرتر بارآورده و آن ها را تبدیل به کارآفرین یا متفکران حوزه ی کارآفرینی کرده و به طور موفقیت آمیزی در چالش های کسب وکار، موفق و خطرپذیر کند .در نتیجه نرخ بیکاری و شکست کسب وکارها نیز کم تر شده است

درکشور ما نیز در چند سال اخیر دانشگاه ها به آموزش کارآفرینی روی آورده اند و نسبت به آموزش کارآفرینی و نقش آن در ایجاد ، توسعه و تغییر در گرایش، دانش و مهارت دانشجویان همت می گمارند و روند آموزش کارآفرینی رو به رشد است، اما اساسی ترین مساله ای که در این جا مطرح می شود، ارزیابی این دوره های آموزشی می باشد.

ارزیابی برنامه های آموزشی، باید کلیدی هر چارچوب آموزشی است و معیارهایی که در ارزیابی آموزش کارآفرینی استفاده می شوند، می توانند مربوط به ارزیابی دانش مشخص، Fayolle and - مهارت ها، سطح علاقه مندی ، درجه ی مشارکت درکلاس و نیت باشد از این رو با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش نقش آموزش.

درس اختیاری" مبانی کارآفرینی "بر قصد کارآفرینی دانشجویان دوره ی کارشناسی در رشته های غیرمدیریت را مطالعه و بررسی می کند.

امروزه با وجود ایجاد تغییرات عمیق در نظام آموزش و پرورش و تغییر در سیاست ها و برنامه ریزی های آموزشی، بعضی از کارآفرین ها در رویارویی با مسائل و مشکلات آموزشی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند و از روش های قدیم و مهارت های سنتی و انفرادی برای اداره ی کلاس خود استفاده کنند. همین امر باعث کندی شکل گیری فرایند یاددهی- یادگیری و آسیب پذیری امر آموزش شده است.

تحقیقات بی شمار نشان داده اند، بعضی از مشکلات اخلاقی و اجتماعی نوجوانان ما حاکی از جذاب نبودن محیط مدرسه و کلاس درس و کشمکش های این گونه دانشجویان با کارافرینان و در نتیجه افت اموزش آنان بوده است. لذا وجود مدیریت کارآمد کارافرینان و ایجاد شرایط لازم برای تسهیل در امر یادگیری در کلاس درس که مطابق نیازها و ویژگی های فراگیران باشد، لازمه ی جامعه ی امروزی و راه گشای بسیاری از مشکلات است.

- 1 مدیریت اداره ی کلاس - 2 تدریس کارآمد

هدف های عمده ی مدیریت کلاس شامل موارد زیر است:

الف - برنامه ریزی درسی بر پایه ی آمیزه ای از تنوع و هدف

ب - ارائه ی دستورالعمل های شفاف به دانشجویان در مورد فعالیت های درسی

ج - هدایت و نظارت بر یادگیری و فعالیت های دانشجویان

د - به کارگیری ابزارهای آموزشی و منابع یادگیری و تدریس

ه - حرکت منطقی از یک مرحله ی تدریس به مرحله ی دیگر

و - زمان بندی فعالیت های کلاس و ایجاد توازن در آن ها

ز - شروع و خاتمه ی هدفمند آموزش

کارآفرین توضیح دهنده بر موضوع درس تسلط دارد، اما آگاهی او از روش تدریس اندک است. تدریس او بر محور سخن رانی و توضیح استوار است و برخی دانشجویان با او همراه هستند.

کارآفرین مشارکت دهنده بر موضوع درس تسلط دارد و افزون بر آن، با روش تدریس نیز آشناست. چنین کارآفرینی می کوشد تا از فعالیت های جالب بهره گیرد، دانشجویان را در کارها مشارکت دهد، و در عین حال مدیریت صحیحی را در کلاس اعمال کند. مهارت های مدیریت کلاس بر دو مهارت به هم پیوسته و اساسی استوار است:

-1 تصمیم گیری
-2 اقدام تصمیم گیری یعنی، چه اقدامی را چگونه، چه وقت، و به وسیله ی چه کسی باید انجام داد.

اقدام یعنی، عملی که در کلاس درس تحقق می پذیرد. مانند تأکید بر نکته های تدریس،استفاده از تخته سیاه و...

از این رو، مهارت های اساسی و ضروری برای مدیریت کلاس درس، به منزله ی اتخاذ تصمیم مناسب و تبدیل آن به اقدامی مؤثر است.

مدیریت کلاس درس زرهی نیست که کارآفرینان از نخستین روز تدریس بر تن کنند و خود را در برابر مشکلات کلاس و چالش ها ایمن سازند، بلکه مهارتی است که هر روز با تجربه و تأمل و دقت کارآفرین در کلاس کامل می شود و کارآفرین را در امر تدریس کارآمدتر می سازد.

مفهوم پژوهش:
آموزش کارآفرینی به عنوان یکی از ابزار های کلیدی برای افزایش گرایش کارآفرینی افراد مطرح شده است . از این رو طر ح های آموزشی به طور بسیار امیدوارکننده به منظور افزایش تعداد کارآفرینان بالقوه و درحال تولد رو به افزایش است

هم چنین سیاست گذاران بر این باورند که آموزش کارآفرینی وسیله ای است که با کمک آن می توان سطح کارآفرینی جامعه را افزایش داد و به عنوان یک راهبرد اثرگذار برای نوآوری بیش تر شناخته شده است .در بسیاری از کشورها، دانشگاه ها طیف گسترده ای از برنامه های آموزش کارآفرینی را دنبال می کنند پیتر دراکر 1 که امروزه به عنوان یکی از متفکران تأثیرگذار .

در حوزه ی مدیریت محسوب می شود، بیان می کند که مقوله ی کارآفرینی چیز عجیب و غریبی نیست، حتی جادو هم نیست و نمی توان آن را چیز مرموزی دانست .این دانشتنها یکمقوله ی منظم و منسجم است که هیچ ارتباطی به مسائل ارثی و مادرزادی ندارد. دانشی است که مانند تمام علوم مدون دیگر می توان آن را فراگرفت و آموخت. .

از این رو امروزه کارآفرینی به عنوان یک رشته ی علمی شناسایی شده و همانند تمامی رشته های دیگر، الگوها ، فرایندها و فضایی دارد که باید دانشمربوط به آن ها کسب شود 

مطالعات نشان داده اند که آموزش دانشو مهارت ها ی کارآفرینی بر افزایش نرخ راه اندازی و رشد بنگاه های اقتصادی اثر مستقیم و مثبت دارد و باعث توسعه ی اقتصادی و بهبود کمی و کیفی ایجادکنندگان کسب وکارهای جدید می شود

همین طور در برنامه ی پژوهشی کارآفرینی به عنوان یک موضوع ویژه ی پژوهشی مطالعه شده است و در الگوی مفهومی نیز آم وزش کارآفرینی ب ه عنوان یکی از عوامل محیط کارآفرینانه در نظر گرفتهGEM می شود .به طور کلی این عامل بر سطح گرایش ها ، فعالیت ها و اشتیاق کارآفرینانه اثر می گذارد و این امر به نوبه ی خود بر توسعه ی کسب وکارهای جدید در اقتصاد اثر

هم چنین به تاثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه نیز در برنامه ی ارزیابی توجه شده است . در ایران 50,8 درصد کسانی که قصد کارآفرینانه دارند، آموزش داوطلبانه ی کارآفرینی دریافت کرده اند . در حالی که 46 درصد از کسانی که قصد کارآفرینانه دارند، آموزش اجباری در زمینه ی راه اندازی کسب وکار دریافت کرده و 32,9درصدشان نیز اصلا از هیچ آموزشی برخوردار نبوده اند .بنابراین بیش تر کسانی که آموزش داوطلبانه ی کارآفرینی دریافت کرده اند، قصد کارآفرینانه دارند .

با گسترش برنامه های آموزش کارآفرینی از یک سو و افزایش منابع اختصا ص یافته به آموزش از سوی دیگر ، می توان تمایل در حال گسترشی را از سوی مراکز آموزشی درباره ی بررسی اثربخشی و قابلیت کارآمدی این برنامه ها ملاحظه کرد .ارزیابی اثربخشی آموزش کارآفرینی را نمی توان فقط به ارزیابی دانش قابل حصول در کلاس محدود کرد. بلکه می بایست در میزان تحریک سرمایه گذاری ها، راه اندازی شرکت های موفق، توانایی افزایش یافته ی کارآفرینان و تاثیرگذاری بر قصد کارآفرینی دانشجویان بکار گرفت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید