بخشی از مقاله

چکیده

معلمان با مدیریت اثر بخش کلاس درس فضایی امن و به دور از فشارهای روانی برای خود و دانش آموزان ایجاد میکنند. در این راستا هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطهی بین هوش معنوی و سبکهای مدیریت کلاس درس میباشد. آزمودنیهای مورد نظر 170 نفر از معلمان دوره ابتدایی که با روش نمونه گیری تصادفی طبقهای از مدارس دولتی شهرستان شهریار استان تهران انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سبک های مدیریت کلاس - منابع اقتدار - فرنچ و راون و هوش معنوی کینگ استفاده گردید. دادههای آماری به دست آمده با روش همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج همبستگی پیرسون نشان از رابطهی مثبت و معنی دار بین سبکهای اقتدار قانونی، تشویقی، علمی و مرجع با هوش معنوی دارد و سبک اقتدار تنبیهی رابطهای را با هوش معنوی نشان نداد. در مجموع یافتههای این پژوهش نشان میدهد هوش معنوی یکی از سازههای شناختیBمعنوی اثر گذار و مرتبط در به کارگیری سبکهای مدیریت کلاس درس برای معلمان در کنترل رفتارهای آسیبزا و استرس آور دانش آموزان میباشد.

واژگان کلیدی: هوش معنوی، سبکهای مدیریت کلاس درس.

مقدمه

معلمان با این تفکر به کلاس درس گام میگذارند که بتوانند ساخت شناختی دانش آموزان را از لحاظ کمی و کیفی نسبتبه محتوای آموزشی ارتقاء دهند. آنها برای دست یابی به این مهم دانش خود را افزایش میدهند. نقش معلم به عنوان یکی از عوامل اصلی هدایت جریان یادگیری بر هیچ فردی پوشیده نیست. پژوهشگرانی مانند - Goldhaber,2002,Sanders,2000 - نشان دادهاند که معلمان نقش اثرگذاری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند، همچنین - Alexander,2005 - بیان میدارد معلمانی که شایستگی و تواناییهای بیشتری در زمینه تدریس دارند میتوانند دانش آموزانی با تواناییهای تحصیلی و تربیتی بالاتری پرورش دهند.

کارآمدی معلم در زمینههای علمی و آشنایی با روشهای نوین تدریس یک جنبه از حرفهی معلمی را در بر میگیرد. بخش اعظم کار معلم که به عنوان مبنا و اصول مقدماتی تدریس به حساب میآید، ایجاد فضایی آرام و به دور از تنشهای رفتاری با نگرشی مثبت اندیش برای دانش آموزان است. نیل به این مهم از طریق آشنایی و کاربست اصول مدیریتی در امر کلاسداری حاصل میشود. مدیریت کلاس از دیدگاه - Walters, Frei,2007 - به عنوان متغیر مهم در ارتباط با مهارتهای معلمان در کلاسداری ذکر شده است. کلاسداری و مدیریت رفتار را - Smith, Laslett,2002, Martin, Sass,2010 - یکی از چالشهای پیش روی معلم و متغیر کلیدی برای ایجاد جو مطلوب برای آموزش میدانند و از آن به عنوان شاخص مهم در کار معلمان یاد میکنند، که جزء حرفه معلمی محسوب میشود.

ناتوانی معلم در کنترل عوامل مشکل ساز درون کلاسی و عدم آگاهی نسبت به سبکهای مدیریت کلاس باعث بروز مشکلات انضباطی در کلاس درس شده و منجر به افت تحصیلی دانش آموزان میشود و بر جو عمومی آموزش و یادگیری اثر منفی میگذارد - . - Bergin &Bergin,1999 ناکارآمدی معلم در اداره کلاس سبب ناهنجاریها و مشکلات رفتاری دانش آموزان میشود و استرس و نارضایتی شغلی را برای آنها به دنبال دارد. نتایج پژوهش - Kaykci,2009 - نشان داد که بین ابعاد مهارتهای مدیریت کلاس معلمان و بی انضباطی دانش آموزان رابطه وجود دارد. بررسی نتایج پژوهشهای انجام شده نشان میدهد تعدادی از ویژگیهای کلاسی با میزان استرس معلمان در ارتباط است. برای نمونه پژوهش گنجی و ابراهیمی قوام - 2011 - به این نتیجه رسیدند که متغیرهایی مانند تعداد دانش آموزان، سبک مدیریت هدایتی، کارآمدی در مدیریت کلاسی و کارآمدی در مدیریت رفتار دانش آموزان با استرس معلمان رابطهای مستقیم دارد.

با نگاهی به مبانی نظری و پژوهشی موجود در خصوص ارتباط مدیریت کلاس با افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، کاهش افت تحصیلی، ایجاد فضایی امن و به دور از تنش، کاهش استرس معلمان به اهمیت این متغیر پی میبریم و متخصصان تعلیم و تربیت را ترغیب میکند تا معلمان را از لحاظ ویژگیهای فردی مؤثر در کنترل فضای کلاس و کلاسداری مورد بررسی قرار دهند. از ویژگیهای فردی بسیار مهم که با عمق و ادراک شهودی افراد از خود به عنوان فردی که دارای اصالت و ارزش است، میتوان به هوش معنویٌ اشاره کرد. وجود این خصیصه باعث میشود تا افراد درک و هویتی از خود به عنوان فردی ارزشمند در گسترهی هستی به دست آورند و از کارکرد این متغیر در سازگاریهای روزمره از جمله رفتارهای درون فردی و بین فردی مانند مدیریت و کنترل کلاس استفاده کنند.

هوش برای بیشتر افراد با جنبهی شناختی تداعی و یادآوری میشود. در صورتی که کارکرد چند بعدی آن را نمیتوان نادیده انگاشت و به عنوان ظرفیت اساسی برای به کار گیری دیگر متغیرها در موقعیتهای مختلف زندگی محسوب میشود. در ارتباط با هوش معنوی - Zohar, Marshall,2000 - بیان میکنند، معنویت هوشی است که ما توسط آن، نیازهایمان را شناسایی و بیان میکنیم و مشکلات با معنا و ارزشمندمان را حل میکنیم و با استفاده از آن میتوانیم اعمال و کیفیت زندگیمان را از لحاظ معنا غنی تر و وسیع تر کنیم و به کمک آن میسنجیم که یک روش و یک راه از دیگر راهها و هدفها با معنا تر است. هوش معنوی را سهرابی - 1387 - بیانگر مجموعهای از تواناییها و ظرفیتها و منابع معنوی میداند که کاربست آن در زندگی روزانه موجب افزایش انطباق پذیری فرد میشود و بر نقش آن در حل مسائل وجودی و یافتن معنا و هدف در اعمال و رویدادهای زندگی روزمره تأکید شده است.

هوش معنوی را - King,2008 - میانجی تأثیرات معنویت و ترکیبی از معنویت و هوش میداند، همچنین - Emmons,1999 - هوش معنوی را نوعی هوش غائی میداند که مسائل معنایی و ارزشی را به ما نشان میدهد، در حالی که معنویت با جستجو و تجربه عناصر مقدس، معنا، هوشیاری اوج یافته و تعالی در ارتباط است، هوش معنوی مستلزم تواناییهایی است که از چنین موضوعات معنوی برای تطابق و کنش اثر بخش و تولید پیامدهای با ارزش استفاده میکنند. - Bekis,2006 - در پژوهشی دریافت، سبک رهبری و مدیریت میتواند یک کار عملی در هوش معنوی باشد و ارتباط قابل توجهی بین این سازه و سبک رهبری تیمی وجود دارد، همچنین - Howard, White,2009 - در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که هوش معنوی در سبک رهبری روحیه بالا اثرگذار است و در بهره وری بالای مدیریت نظام آموزشی مؤثر میباشد..

در خصوص رابطه و اثر گذاری هوش معنوی با سبکهای رهبری و مدیریت فرهنگی و همکاران - - 1388 بیان میکنند که ادغام معنویت، رهبری و مدیریت در شرایط متلاطم، منبعی پایدار برای خلق و جاری ساختن معنا در محیط کار را فراهم میکند. در ارتباط با اثر بخشی هوش معنوی - George,2006 - در مطالعهی خود مهم ترین کاربردهای هوش معنوی در محیط کار را ایجاد آرامش خاطر، تفاهم بین افراد و مدیریت کردن تغییرات مطرح نموده است، همچنین بیان میکند مدیران با هوش معنوی بالا میتوانند روشهای متفاوتی برای اداره کردن افراد و هدایت آنها در نظر بگیرند. - Duffy,2005 - ویژگی رهبران و مدیران معنوی را قدرت مقابله با سختیها، خود آگهی بالا و توانمند بودن در برخورداری و کنترل خویشتن میداند.

آشنایی معلمان با کاربست سبکهای مدیریت در کلاس درس باعث ایجاد فضایی امن و به دور از مشکلات انضباطی شده و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را منجر میشود. معلمان با داشتن کلاسی آرام استرس شغلی کمتری را تجربه میکنند و میتوانند محتوای درسی را با روشهای نوین تدریس به دانش آموزان انتقال دهند. ویژگیهای فردی و شخصیتی معلمان تعیین کننده و مرتبط با انتخاب سبکهای مدیریت میباشد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبکهای مدیریت کلاس با هوش معنوی معلمان دوره ابتدایی میباشد و پژوهش حاضر قصد بررسی این سؤال را دارد که آیا بین سبکهای مدیریت کلاس با هوش معنوی معلمان رابطه وجود دارد؟ و کدامیک از سبکهای مدیریت کلاس تبیین کنندهی بهتری برای هوش معنوی است؟

روش تحقیق جامعه آماری و روش نمونهگیری

در این پژوهش به منظور بررسی رابطهی ساده و چندگانه بین متغیرهای پیش بین سبکهای مدیریت کلاس - اقتدار قانونی، تشویقی، تنبیهی، علمی و مرجع - با متغیر ملاک هوش معنوی از روش توصیفی به شیوهی همبستگی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان زن و مرد ابتدایی مدارس دولتی شهرستان شهریار استان تهران در سال تحصیلی92-93 بود. بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجیسی و مورگانٍ - 1970 - ، تعداد 176 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور انتخاب نمونه پژوهش با روش طبقه بندی تصادفی ابتدا تعداد کل معلمان ابتدایی شهرستان شهریار مشخص شد، سپس نسبت معلمان زن و مرد برای انتخاب زیرگروههای آماری منطبق بر تعداد کل افراد جامعه تعیین گردید و بر اساس نسبتهای مشخص شده معلمان زن و مرد نمونهای تصادفی از بین معلمان انتخاب گردید.

ابزارهای پژوهش

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید