بخشی از مقاله

خلاصه

روند شهرسازی و شهرنشینی در ایران از آغاز دوره پهلوی وارد مرحله تازه ای شد که می توان آن را مرحله تحول و دگرگونی نام نهاد. شهرهای ایران که دارای ویژگی های تکامل یافته در طی قرن های متمادی بودند، در طی چند دهه دچار تحولی عظیم شدند، تحولاتی که باید ریشه آن را در تجددخواهی و حمایت دولتی از آن جستجو کرد.

دیدگاه تجددطلبانه برای نوپردازی نیازمند طرح بود و قانون؛ منبع مالی و مجری. دولت پهلوی در شهرسازی برای پاسخگویی به این نیازها، قدرت بلدیه را افزود تا شهر طراحی شده جای شهر ارگانیک را بگیرد. از جمله این بسترهای تحول یافته در دوره پهلوی اول، شهر اصفهان است.

بررسی ها نشان می دهد که با وجود دگرگونی های به وجود آمده در معماری مسکونی شهر اصفهان و نقش انکار ناپذیر شهرسازی جدید در کنار ضوابط و قوانین مصوب در این دوره، مطالعات کاملی در این خصوص صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر، از یک سو بررسی و مطالعه شهرسازی دوره پهلوی اول در شهر اصفهان و از سویی دیگر، تأثیر آن بر سیر تغییرات معماری مسکونی در این شهر، در طی دوره مذکور است.

روش تحقیق برگزیده شده در این پژوهش ترکیبی است و نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهند که دو گونه طراحی مسکن تحت تأثیر نظام جدید شهرسازی در بافت های قدیم و جدید شهر قابل شناسایی است. به علاوه تأثیر عمده شهرسازی بر معماری مسکونی در کاهش مساحت واحدها، ترکیب تحول یافته نما در مواجهه بنا با خیابان و دگرگونی در سازمان فضایی خانه ها تحت تأثیر عوامل یاد شده است.

.1 مقدمه

استقرار حکومت رضاخان در سال های آغازین قرن چهاردهم هجری شمسی، سرآغاز عصری جدید در تاریخ ایران است. این عصر که با عناوین مختلفی چون »دوران تجددطلبی«، »عصر شبه مدرنیسم«، »دوره غرب ستایی« و مانند آن خوانده شده است، سر منشأ تحولات اقتصادی و اجتماعی قرن حاضر تلقی شده و پیدایش غالب نهادهای نوین به این دوران باز می گردد. شروع تحولات شهرسازی و شهرنشینی به مفهوم جدید آن نیز تا حد زیادی مربوط به این روزگار است. آنچه اکنون در این عرصه شاهدیم، بی تردید متأثر از رویداد های این دوران مهم تاریخ کشور است. مطالعه تحولات شهر در این دوران، حلقه اتصال پژوهش درباره سیر تکامل شهر در ایران به شمار می آید. در چنین دورانی است که به سرعت تلاش می شود تا جامه سنت از تن شهرها به درآید و لباس تجدد بر اندام آنها پوشانده شود.

این تحقیق بر آن است تا به بررسی گوشه ای از تاریخ معاصر معماری و شهرسازی ایران بپردازد. ضرورت چنین نگاه تاریخ نگارانه ای به معماری و شهرسازی معاصر یکی زوال منابع شفاهی و دیگر فراهم کردن بستری است که با تکیه بر آن بتوان این میراث را به نقد و تحلیل نشست. در این پژوهش ماحصل کاوش ها و تحلیل های تاریخی موجود از معماری و شهرسازی ایران در قالب یک جغرافیای محلی -شهر اصفهان- مورد کنکاش قرار گرفته است.

در مسیر نیل به این مقصود ابتدا برخی دیدگاه های شهری و معماری دوره پهلوی اول تبیین و در ادامه مصادیق این اصول در شهر اصفهان ارائه شده است. مطالعات کتابخانه ای بخشی برگرفته از تاریخ نگاری ها و یادداشت هایی است که از آن دوران به جا مانده و بخشی دیگر مطالعات میدانی نگارنده، کتب، مقالات و تحقیقات صورت گرفته در حوزه تاریخ شهر اصفهان است.

در ادامه پس از پرداختن به سیمای شهر اصفهان در دوره پهلوی تأثیر شهرسازی جدید و تغییرات مرتبط با آن بر معماری مسکونی، در دو زمینه مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نخست تأثیر خیابان کشی های گسترده و ساخت مجموعه های تجاری-مسکونی به عنوان جداره خیابان ها در محله های مرکز شهر و دوم تأثیر مستقیم خیابان کشی ها در محله های مسکونی جدید بر کاهش مساحت خانه ها، تغییر در تقسیمات پلان و سازمان فضایی آنها.

.2 بستر اجتماعی

ظهور دولت پهلوی با کودتای 1299ه.ش، آغاز دوره نوینی است که به جهت نگرش تازه به جریان توسعه و نوسازی، از معماری و ایجاد یک سبک جدید برای نیل به اهداف خود استفاده کرد. پیش از این در دوره قاجار و به خصوص در جریان و پس از انقلاب مشروطه، رویکردهای نوین اصلاحاتی در قالب رساله، مقاله و روزنامه، ذهن اقشار روشنفکر و آگاه جامعه را نسبت به مشکلات و کاستی ها روشن ساخته و این گروه را بر آن داشته بود تا اقداماتی در این مسیر صورت دهند.

اما آن دست از اصلاحات و اقداماتی که زندگی قشر متوسط جامعه و معماری را در سطح وسیع دستخوش تحول قرار داد، در دوره پهلوی اول روی داده است. معماری و شهرسازی این دوره که گویای روشنی از اندیشه های آن دو دهه است، توانست دگرگونی مهمی را در دوره زمانی که برای ایجاد یک شیوه نوین در شهرسازی و معماری بسیار کوتاه است، ایجاد کند.

افکار و عقاید جدید در میان طبقات جامعه، تحولات بنیادینی را در شیوه زیست مردم و تمایل آنها در به کارگیری مظاهر تجدد به همراه آورد. از سویی دیگر تحولات فرهنگی و اجتماعی از تغییر در سیاست های دولت مرکزی نیز تأثیر پذیرفت. این چنین است که ارزش ها و معیارهای غربی وقتی به ایران رسید، به جامعه ای وارد شد که خود در تلاش برای نوسازی خویش بود.

تلاش در جهت بازبینی ارزش های خود بر مبنای شرایط تاریخی درونی... بنابراین جامعه از سویی تحت تأثیر عوامل درونی اقدام به تغییر خویش کرده است و در این تغییر به شیوه هایی که خود می شناسد گام بر می دارد و از سویی دیگر این تغییرات تحت تأثیر عوامل بیرونی استحاله یافته و دگرگون می شود. نوگرایی خمیرمایه اصلی این دگرگونی است...

شهر همچون همیشه مکان تبلور کالبدی نووارگی و نوگرایی، نوسازی و تجددطلبی می گردد. [12 :2] از سویی دیگر و با در نظر گرفتن مقاصد سیاسی و اقتصادی دولت پهلوی، می توان نیاز دستگاه حاکم به تجلی کالبدی مقاصد تجددطلبانه و زمینه سازی برای ادغام کامل اقتصاد ملی ایران در اقتصاد جهانی را مهمترین دلایل توجه به شهرها در این دوره از حیات شهر ایرانی دانست.

اولین تحرکات و تحولات در شهرسازی کشور همزمان با دوره قاجار و سال های 1256-1299ه.ش در شهر تهران به وقوع پیوسته است. معماری دوره قاجار به عنوان معماری دوران تحول، مقارن با ورود اتومبیل و معرفی خیابان به بافت شهری، معماری خیابان را پایه گذاری نموده است. »محله جدید خود را در کنار خیابان های تازه احداث شده شکل می بخشد و سعی بر آن دارد که خدمات مورد نیازش را نه در درون بلکه در حاشیه خویش جستجو کند ... محله جدید، لبه های خویش را برای جای دهی عناصر خدماتی بر می گزیند ...

این خیابان ها بنا بر الگوی اصلی خویش - خیابان های اروپا و به خصوص فرانسه عصر صنعت در قرن نوزدهم - انواع و اقسام خدمات شهری و تأسیسات را در اختیار ساکنین قرار می دهند.[134 :4] « نمونه آن در شهر تهران خیابان های مریضخانه، چراغ گاز و ناصریه است. تا پایان حکومت قاجار تحول در ساخت شهرها و احداث خیابان های متعدد در کشور به پایتخت این سلسله محدود ماند و جز معدود خیابان هایی - مانند خیابان چهارباغ خواجو در اصفهان - تغییر قابل توجهی در بافت سایر شهرها به وجود نیامد.

در سال های 1304 تا 1320ه.ش با روی کار آمدن رضاخان، تغییرات و تحولات در زمینه شهرسازی سرعت بیشتری گرفت. از میان عواملی که در طول تاریخ بیشتر از همه شکل شهر را تحت تأثیر قرار داد، می باید به ساخت قدرت اشاره نمود. در حقیقت ساخت قدرت و نظام حکومت، مینیاتوری از کل روابط جامعه است که در ارتباط نزدیک با ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی قرار دارد. با نگاهی به تاریخ شکل شهر در می یابیم که به طور نسبی تغییرات آن همزمان با تغییرات ساخت قدرت و نظام حکومتی است.

دولت جدید پهلوی، پرچمدار نوگرایی و دگرگونی است و در اولین برخورد خود دگرگونی کالبد شهر را در دستور کار قرار می دهد، با این باور که دگرگونی کالبدی و شکلی، تغییرات پایه ای و محتوایی را سبب می شود. دستور روز دگرگونی شهر است. شهری که بتواند نمادی از انقطاع عصر جدید با عصر قدیم باشد. نمادی از پیشرفت و توسعه. 

.3 ضوابط و قوانین شهرسازی

در دوره پهلوی اول بسیاری چارچوب های قانونی برای ایجاد سازمان ها و نهادهای جدید یا برای کنترل و هدایت روند فعالیت های اجتماعی در جامعه شهری، تدوین گردید و همراه با آن کالبد شهر به تدریج برای پذیرش این مؤسسات و فرآیندهای اجتماعی ملازم با آن سازمان داده شد.

ایجاد خیابان به عنوان نماد تجدد، اولین پژواک از شهرسازی اروپایی در کشور است، که با نظریه پردازی های نوگرایان دهه 1920م اروپا جنبه بین المللی2 یافته و در ایران شنیده می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید