بخشی از مقاله

بررسی تفاوت بناها در دوره اول و دوم عصر پهلوی در شهر تهران

 

چکیده:

انسان و فضا همیشه با هم ارتباطی تنگاتنگ داشته اند ، زیرا انسان در فضا زندگی می کند و با حضور خود توسط فکر و اندیشه به فضا نظم می بخشد. در طول تاریخ ، مکان ها و فضاها دستخوش تغییرات قرار گرفتند و با توجه به علایق زیباشناختی انسان و سبک زندگی، او دچار تغییرات معماری شده است. با شروع دوران پهلوی تغییرات اساسی نیز در معماری رخ داد. اگر شروع این تغییرات را به عنوان معماری معاصر ایران قرار دهیم ، می توان تقسیم بندی این دوران را به صورت دوره اول و دوره دوم پهلوی در نظر گرفت. از آشکارترین ویژگی بناها در دوره اول به لحاظ معماری ، تاثیر معماری نئوکلاسیک بود ؛ در حالیکه در دوران پهلوی دوم با رکود معماری و رشد شهرنشینی ، گرایش معماری به سبک بین الملل به عنوان الگویی در سطح جامعه تثبیت گردید. در این مقاله تلاش شده تا معماری معاصر ایران که همزمان با دوران پهلوی است مورد بررسی قرار گیرد. همچنین از آنجاییکه در این دوران تمرکز فعالیت ها و تنوع بسیار سبکهای معماری در تهران مشاهده می شود ، می توان از این چندگانگی ، دستاوردهای با ارزشی را کسب کرد.

در این پژوهش با توصیف تفاوت بناها در این دو دوره و قیاس تغییرات در حیطه معماری ، این امکان فراهم می آید تا راهکارهایی جهت شکل گیری جریانی مثبت در حوزه تغییرات ارائه گردد.


واژگان کلیدی: معماری معاصر ایران ، نئوکلاسیک ، معماری بین الملل ، دوره پهلوی اول و دوم .


مقدمه:

هنر ومعماری از پیشینه طولانی برخوردار بوده و با زندگی مردم پیوند نزدیکی داشته است. معماری از بارزترین جلوه های فرهنگ هر قوم و دوره تاریخی می باشد. در طول تاریخ و با رشد هنر معماری ، علاوه بر تامین آسایش و شرایط مطلوب زندگی ، نیازهای روانی را نیز پاسخگو بوده است.[1] هنر معماری انسان این است که با فکر و اندیشه خود به فضا نظم می دهد و فضایی را برای خود طراحی می کند. فضا ، مکان و

انسان رابطه ای نزدیک با هم دارند. از این رو با تغییرات سبک زندگی و علایق زیباشناختی انسان ، تغییرات معماری نیز به وقوع پیوست.از طرفی شیوه زندگی و علایق و خواسته های زیباشناختی انسان در سبک معماری موثر می باشد و این تاثیر و تاثر همواره در جریان معماری حاکم می باشد.[2] با شروع دوران پهلوی ، تحولات اساسی نیز در معماری رخ داد و همزمان با تغییرات اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی ، معماری

نیز متحول شد. تقسیم بندی معماری معاصر ایران که از سال 1300 در نظر گرفته می شود به صورت دوره اول از سال 1300 تا 1320 و دوره دوم از سال 1320 تا 1357 می باشد. در دوران پهلوی اول، سیمای شهرهای ایران متحول گردید. در این دوران معماری دنباله رو معماری دوران هخامنشی بود. برای اولین بار برآیند خواست حکومت در مورد پرداختن به ملی گرایی افراطی با استناد به آثار پیش از اسلام و نئوکلاسیسم رایج در اوایل قرن بیستم اروپا ، ابعاد تازه ای به معماری این دوران داد.
در این شرایط معماری ایران از اوایل دوره پهلوی دچار هرج و مرج و آشفتگی شد. در این دوران احداث همزمان ساختمان هایی که هرکدام بیانگر یکی از مکاتب فکری دوره هایی مشخص از تاریخ هستند به چشم می خورد.[3] در دوره پهلوی دوم هنگام جنگ جهانی دوم دولت با مشکلات سیاسی و اقتصادی به عات حمله بیگانگان و ترس از جنگ و

قحطی روبرو شد. بسیاری از مردم در این دوران از شهرها و روستاها به طرف پایتخت سرازیر شدند و افزایش بدون برنامه ریزی تهران را به همراه داشت. در نتیجه این مهاجرت ها ، شهر بدون طرح قبلی گسترش یافت. در دوره پس از شهریور 1320 به سبب رشد شهرنشینی ، تعداد کارمندان و کارگران نیز افزایش یافت و فاصله طبقاتی و اختلاف فضای شهری بیش از پیش بر تهران تحمیل گردید. در این زمان خانواده های بزرگ تهرانی خانه های زیبای قدیمی خود را در مرکز شهر ترک کردند و به طور دائم در خانه های جدید شمال شهر تهران ساکن شدند و الگوی شهر ساختار کاملاً دوگانه ای به خود گرفت.[4]


پیشینه تحقیق:

در زمینه سبک شناسی معاصر ایران در دوره پهلوی اول و دوم تلاش های ارزنده ای صورت گرفته که در قالب برخی کتب و مقالات منتشر شده و همگی دارای اهمیت علمی می باشند. قابل ذکر است برخی از فصلنامه های معماری و مجلات تخصصی معماری و پژوهش ها در چند شماره به طور خاص به معماری معاصر ایران پرداخته اند کهدر جای خود از محتویات آن ها استفاده شده و در برخی موارد مورد نقد و بررسی قرار گرفته شده است. مزید علت است که دستاوردهای طبقه بندی شده این پژوهش در مورد تفاوت بناهای معماری دوره پهلوی اول و دوم در تهران مسبوق به سابقه نمی باشد.


بدنه تحقیق:

پس از کودتای سال 1299 نیاز به مدرنیزه شدن در ایران اهمیت ویژه ای یافت. به همین خاطر لازم بود ساختمان هایی که در این دوره در دست ساخت بودند خود را با روند مدرنیزاسیون کشور همگام سازند و در این میان معماری از بارزترین این نمونه ها به شمار می رفت. اصرار معماران در این دوره بر این بود که ساختمان ها و معماری چون در عصر جدید که عصر تغییر و تحول بود باید مطابق با اصول و مبانی عقلانی طراحی و ساخته شوند. استفاده از تکنیک ها و مصالح جدید به دلیل کارآیی ، سودمندی ، قابلیت کاربردی بودن ، فضادهی بهتر و بهره گیری از فن آوری بود که همین دلیل فرآیندهای اقتصادی ملی را برای سرمایه گذاری در صنایع جدید در داخل کشور فراهم می آورد.

در بین سال های 1300 تا 1320 حکومت در دست رضاشاه بود. در این دوران ساخت و سازهای بسیاری در ایران صورت گرفت که تماماً بر مدار قدرت دولت بودند و از آن جمله می توان از ساخت مدارس ، راه آهن ، دانشگاه و ... یاد کرد. معماری بناها تحت تاثیر سبک نئوکلاسیک غرب انجام می گرفت و بیشتر ساخت و سازها بر عهده مهندسین آلمانی بود. معماری نئوکلاسیک در دوره پهلوی اول ترکیبی از معماری نئوکلاسیک غرب و به خصوص آلمان بود که در آن دوران معماری رسمی و دولتی آن کشور به شمار می رفت و به دلیل ارتباط ایران با آلمان این سبک معماری وارد ایران شد و همین طور بازگشتی به هنر پیش از اسلام و هخامنشی و ساسانی بود. در این دوره به دلیل گرمی روابط ایران و آلمان اجرای ساختمان های دولتی زیر نظر متخصصین آلمانی صورت می گرفت و نیاز به حضور معماران خارجی که از طرف حکومت دعوت می شدند تا در ساخت و ساز ابنیه دولتی

شرکت نمایند هر روز پررنگ تر می نمود.

معماری نئوکلاسیک:

معماران ایرانی در این سبک از معماری به صورت عمده در بخشهایی از ساختمان به خصوص در نماسازی و تزئینات از عناصر و جزئیات معماری باستانی ایران بهره می گرفتند اما بخش درونی ساختمان را با توجه به نیازهای جدید طراحی می نمودند. از بارزترین نمونه های این سبک معماری در تهران ساختمان کاخ شهربانی (تصویر(1 میباشد. سر ستون های این بنا الگوبرداری از معماری دوره هخامنشی و پله های آن یادآور معماری کاخ آپادانا است. آندره گدار معمار فرانسوی نیز در طراحی موزه ایران باستان، کاخ تیسفون و طاق کسری که مربوط به دوران ساسانی است را مورد توجه قرار داده است. اهمیت پنجره ها در این دوره بسیار زیاد شد و برای اولین بار در معرض دید قرار گرفتند. بالکن ها که در گذشته نماد معماری کاخ و قصر پادشاهان بود و به عبارتی معماری شاهانه محسوب می شد در این دوره به سطح شهر و به بیرون از ساختمان کشیده شدند و خودنمایی می کردند و از حوزه خصوصی ساختمان به قسمت عمومی راه پیدا نمودند. در این دوره پنجره ها به سمت کوچه ها و خیابان های تازه تاسیس گشوده می شدند ، دیوار حیاط خانه ها کوتاه تر شدند و برای نخستین بار از طریق پنجره ها راهی به درون خانه ها یافته شد که آن ها را از آرایش بیشتری برخوردار می نمود.

از نخستین اقدامات رضاشاه می توان به احداث کاخ های سلطنتی و ساختمان های حکومتی اشاره کرد که شامل احداث مجموعه کاخ های سعدآباد(تصویر(2 ، کاخ مرمر(تصویر(3 و مجموعه کاخ های شاهزادگان پهلوی در پیرامون آن ، مجموعه اداری ـ سیاسی و اقتصادی به نام معماری رضاشاهی و نیز طراحی و گسترش شهر تهران به سبک غربی و احداث مجموعههای فرهنگی جدید (دانشگاه تهران، دبستانها، دبیرستانها و دانشسراها و نظایر آنها) می شد.


تصویر-1کاخ شهربانی تصویر-2کاخ سعدآباد تصویر-3کاخ مرمر
منبع: ویکی پدیا منبع: ویکی پدیا منبع: ویکی پدیا

گرایشات معماری پهلوی:

کاخ مرمر به تقلید از معماری سنتی و عمارت شهربانی کل کشور به تقلید از تخت جمشید و ساختمانهای بلدیه (شهرداری) (تصویر(4 و پستخانه(تصویر(5 در شمال و جنوب میدان امام (سپه) به تقلید از معماری نئوکلاسیک فرانسه ساخته شدند . در این دوره تلاش می شد که پیوندی بین سه طیف فکری به وجود آید:

ساختمانهای وزارت امور خارجه ، اداره پست ، صندوق پس انداز بانک ملی را در واقع می توان به عنوان نمونه این گونه ساخمانهای التقاطی نام برد .

این گرایش هایمتفاوت و بعضاً متضاد در معماری این دوره ناشی از اختلاف در گرایش های سیاسی و ایدئولوژیک این عصر از تاریخ ایران است که ریشه در جریانهای عقیدتی- سیاسی اواخر دوره قاجار و اوایل دوران پهلوی دارد . جریانهای مذکور را می توان به سه دسته تقسیم کرد :

گروه اول ، سنت گرایان : که اساس تفکر سیاسی و بینش دینی آنها هماهنگی دین با سیاست و احیاء و توسعه سنت های هزار ساله جامعه ایرانی بود . پرچمداران این نهضت در آن برهه از زمان شیخ فضل االله نوری بود و بعد از ایشان سید حسین مدرس ادامه دهنده راه وی گشت .

گروه دوم ، غرب گرایان : که اساس ذهنیت آن ها به گفته تقی زاده بر تقلید از فرق سر تا انگشت پا از غرب در همه شئون اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی بود . هسته اصلی این گروه را

تحصیل کردگان ایرانی تشکیل می دادند که تازه از اروپا به ایران برگشته بودند .

گروه سوم ، ملی گرایان: که بنیاد فکری آنها بازگشت به عظمت امپراتوری هخامنشی و ساسانی بود . این گروه فرهنگ اسلامی و فرهنگ اروپایی را غیر ایرانی می دانستند و بعنوان جایگزین آنها بازگشت به فرهنگ آریایی دو هزار و پانصد ساله با دین و مذهب بود . که این امر ناشی از جریان های به اصطلاح روشنفکرانه مادی گرایی و توسعه و ترویج نظریات سوسیالیسم و مارکسیسم در بین طبقه تحصیل اروپا بود. این دو جریان فکری اثبات خود را در تخریب آثار گذشته می دید و سعی داشت هر چه را بوی گذشته می داد از بین برد [5].

تصویر-4عمارت بلدیه تصویر-5پستخانه
منبع: اقتصاد ایران آنلاین منبع: همشهری آنلاین

بینش تجددطلبانه و مقاصد سکولاریستی رضاشاهی، برای تأمین منویات حکومت پهلوی اول و قشر متجدد، حامل و حافظ فرهنگ خاص او بود و مهمترین هدف آن تبدیل ایران به کشوری اروپایی و تحول پایتخت آن به پایتختی اروپایی بود [6] .این کار بدون درک صحیح از تجدد در غرب صورت میگرفت .[7] بخشی از فرهنگ تجددطلبانه پهلوی اول، در زمینه کارکردهای اداری ـ سیاسی، امنیتی، آموزشی و اقتصادی، ساختار فضای شهری تهران را بهوجود آورد. ساختمان این کارکردها یکی از چشماندازهای فرهنگی شاخص این دوره را پدید آوردند.

در همین دوره، دو کار عمده برای امروزی کردن ظاهر شهر تهران صورت گرفت:

(1 شهرسازی جدید: از 1318، کهاحتمالاً نخستین خودرو (برای مظفرالدینشاه) وارد شهر تهران شد[8] و تدوین قواعد تردد درشکه و خودرو و خیابانکشی احساس شد. از اواخر عهد قاجار و اوایل دوره پهلوی، تعداد خودروها افزایش یافت، بهطوری که در آغاز 1308 ش، 27 تعمیرگاه خودرو در تهران وجود داشت که در پایان همین سال به 233 تعمیرگاه رسید. انطباق وضع راهها و نحوه رفتار مردم با آمد و شد خودروها در سرعت بخشیدن به دگرگونی منظره پایتخت مؤثر بود.[9] نیاز به استفاده از وسایط نقلیه چرخدار (درشکه و خودرو) بهقدری زیاد شد که بویژه در آغاز دوره پهلوی اول، پاسخگویی به این نیاز تنها عامل تعیین کننده اندازه و شکلخیابانها و نهایتاً ملاک ارزشیابی ساختار شهری بود[10] و قوانین و آییننامههای برنامهریزی شهری و شهرداری در مورد شبکه حمل و نقل شهری را تحتالشعاع خود قرار داد. بهاینترتیب، با رشد و گسترش شهر، طرح جدید توسعه شهری بهصورت احداث خیابانهایی در بافت قدیمی شهر و کشیدن خیابانهای اصلی و فرعی شطرنجی شکل جدید، افکنده شد. اولین نقشه تهران پس از دگرگونی، در 1309 ش »نقشه خیابانها« نامیده شد. قانونی که بلدیه در 1309 ش تصویب کرد، محملی شد برای مداخلات بسیار در بافتهای کهن شهری. به دنبال تصویب این قانون، اجرای نقشه جدید خیابانها در دستور کار قرار گرفت. دو خیابان چلیپایی، یعنی خیابان بوذرجمهری (جبهخانه قدیم، 15 خرداد کنونی) و خیام (اکبرآباد قدیم)، بافت کهن شهری را از بین برد . [11] از 1311 ش به بعد، برج و بارو و خندق دارالخلافه ناصری ویران و تبدیل به خیابانهای بزرگ گردید .[12] ایجاد خیابان، به عنوان نماد تجدد، اولین بازتاب اقتباس از نوع شهرسازی اوسمان ، معمار و شهرساز فرانسوی، است. تصویب »قانون تعریض و توسعه معابر و خیابانها« در 1312 ش، به تبع همینگونه شهرسازی بود.[13] رضاشاه، بر خلاف بیشتر سلسلههای نوبنیاد ایران، پایتخت جدید بر نگزید، بلکهعملاً با تخریب حصار دور شهر و دروازههای آن و تعدادی از بناهای عصر قاجار، پایتخت جدیدی مطابق با جهانبینی خود ایجاد کرد.[14] افزون بر این، مجلس شورای ملی در 1314 ش، طبقمادّهدومِ نظامنامه تشریفات، بهکار بردن عناوین و القاب برای شهرها، مثل دارالخلافه طهران، را موقوف کرد.[15]


(2 ساختمانسازی جدید. تحکیم مبانی حکومتی، لزوم تقویت کارکردهای موجود و فراهمآوردن کارکردهای نو، ضرورت احداث بناهای جدید و تغییر ساختمانها را هم از نظر صوری و هم از نظر کیفی، بویژه در معماری دولتی، سبب گردید که چشمانداز فرهنگی مادّیجدیدی در تهران پدید آورد. مهمترین بناهای حکومتی تهران، در محل میدان مشق سربازخانه ناصرالدینشاه ساخته شد. این میدان از زمانی که رضاخان تهران را فتح کرد تا 1313 ش، باغ ملی شد. [16] بهدستور وی در جلو این میدان سردری با اقتباساز سردرِ نقارهخانه قدیم باب همایون ساخته شد که ابتدا به آنسردرِ نقارهخانه میگفتند[17] و امروزهسردرِ باغ ملی میگویند. معماری مجموعه ساختمانهایی که در این محل بهکمک مهندسان خارجی و داخلی بنا شد، به سبک معماری رضاشاهی مشهور شد. بازگشت به سنن معماری باستانی و آمیختگی آن با معماریغربی، ازویژگیهای این سبک بود. مهمترین بناهای حکومتی اینمحلّ عبارتبودند از: کاخ شهربانی، کاخ وزارت امور خارجه ، باشگاه افسران و ساختمانهای ارتشی، عمارت ثبت کل، اداره پست، کتابخانه ملی، موزهایرانباستان و هنرستان دختران. موزه ملی ملکنیز اخیراً در آن ساخته شد. کاخ شهربانی، عظیمترین بنای مجتمع، با تکیه بر معماری هخامنشیان و معماری غرب ساخته شد. پس از آن، معماران بناهای دولتی و غیردولتی، از شکل ستونها و سرستونها و دیگر عناصر کاخ شهربانیدر آثارِ خود تقلید کردند. [18] بنای موزه ایران باستان، مقتبس از معماری ساسانیان است. آندره گدار ، معمار و باستانشناس فرانسوی، طاق کسرای ساسانیان را با پرداختی نو در سردر بنای این موزه بازآفرید.[19] کاخ وزارت امور خارجهظاهراً با الهاماز کعبه زردشت (یکی از بناهای دوره هخامنشیان در نقش رستم)، ساخته شده است.[20] در ساختمان اداره پست، معماری ایرانی با معماری غربی در آمیخته است .[21] در همان سالها، هنریش ، معمار آلمانی، ساختمان بانک ملی را در مجاورت این مجتمع، در خیابان فردوسی، بنا کرد. در این ساختمان نیز ترکیبی از معماری باستانی ایران و معماری اروپا عرضه شد و دولت آگاهانه ازفَرْوَهْرنقش استفادهکرد.[22 ] ساختمان دادگستری در ارگ، در قسمت غربی کاخ گلستان بنا شد. در این بنا به الگوهای معماری اروپایی توجه بیشتری شده است. با اینهمه، چشمانداز عمومی آن، با ایوان چهار ستونی ورودیهای اصلی و با استفاده از بعضی عناصر حجاریهای تختجمشید مانند نقش گل دوازده پر

و شیر، ایرانی است .[23]

در مجموع، ابنیه دوره پهلوی اول، بیشتر متأثر از معماری آلمانی است که ظواهر فرهنگ باستانی ایران در آن مشاهده میشود. اصول معماری این بناها همان اصول معماری آلمانی و ایتالیایی است. نمونه بارز آن، ساختمان ایستگاه راهآهن تهران است که علامت صلیب شکسته بر سقفش نمایان است. [24]

در این دوره، علاوه بر خیابانهای وسیع، میدانهایی مانند فردوسی و حسنآباد، احداث شد که در عین ایجاد تسهیلاتی در شبکه عبور و مرور، تقلیدی از شهرسازی اروپایی به شمار میرفت.

سیاست فرهنگی دوره رضاشاه، از تلاش برای گسترش معارف اروپایی و تصویب قانون اعزام محصل به خارج از کشور در 1307 ش آشکار است. احداث دبستانها، دبیرستانها، دانشسراها، دانشکدهها و تأسیس دانشگاه تهران، نیز از نشانههای سیاست فرهنگی این دوره است، فرهنگستان زبان ایران نیز در 1314 ش تأسیس شد. [25]

با وجود آثار شهرسازی و سیاست فرهنگی تجددطلبانه دوره رضاشاهی بر چهرهمادّیو معنوی تهران ، هنوز روحیه ایرانی ـ اسلامی در مردم و چشمانداز فرهنگی تهران وجود داشت.


پهلوی دوم:

در دوره محمدرضاشاه، هنگام جنگ جهانی دوم، تهران با مشکلات سیاسی و اقتصادی روبرو شد. به علت حمله بیگانگان و ترس از جنگ و قحطی، بسیاری از مردم شهرها و روستاهای کشور بهطرف تهران سرازیر شدند، چنانکه در 1325 ش جمعیت تهران به بیش از 000، 880 تن رسید.[26] در نتیجه این مهاجرت ها، شهر بدون طرح و نقشه قبلی گسترش مییافت و شهرداری آن دوره قادر نبود امکانات خود را با رشد بیوقفه شهر هماهنگ سازد.

برنامهریزی برای غلبه بر مشکلات همهجانبه، در نیمه دوم دهه 1320 ش در دستور کار دولت قرار گرفت و تشکیل سازمان برنامه و بودجه و هیئت عالی آن در 1327 ش، اولین حرکت در این زمینه بود. فعالیتهای عمرانی دولت و مؤسسات خصوصی، در پایتخت، متمرکز شده بود. این برنامه منجر به رشد شتابان پایتخت شد.[27]

در دوره شهرسازی پس از شهریور 1320، به سبب رشد شهرنشینی، تعداد کارمندان و کارگران نیز افزایش بسیار یافت و نیاز به مسکن تبدیل به مسئلهای اجتماعی شد. در همین دوره، اولین مجموعههای مسکونی، همچون مجموعه نازیآباد و فرحآباد (صد دستگاه و چهارصد دستگاه) و مجموعه مسکونی نارمک، در خارج از محدوده شهری تهران احداث شد.

در دهه 1330 ش، خانوادههای کارگری در حاشیه شهر سکونت داشتند، در نیم دایرهای که از شمال شرقی آغاز میشد و در سراسر جنوب ادامه مییافت و به جنوب غربی میرسید؛ خانههای تجار متوسط و پیشهوران در وسط شهر، میان خیابان سپه و سیروس و مولوی و امیریه، واقع شده بود؛ منازل کارمندان مرفه و صاحبان مشاغل آزاد (مانند پزشکان، وکلای دادگستری و تجار بزرگ) در خیابانهای شمالی و شمال غربی بود؛ مناطق تجاری در محدوده بین خیابانهای سعدی و فردوسی و شاه (جمهوری اسلامی کنونی) و بوذرجمهری تا بازار متمرکز بود؛ ناحیهای که از بهارستان تا اطراف میدان توپخانه را در بر میگرفت، منطقه اداری و حکومتی محسوب میشد؛ کارخانهها و واحدهای صنعتی در جنوب و جنوب غربی و بعدها در شمال شرقی تهران واقع شده بود. [28] در دوره انقلاب سفید و با اجرای اصول آن، از جمله اصلاحات ارضی (پس از 1341 ش) و اجرای برنامه توسعه اقتصادی ـ اجتماعی سوم کشور 1341)ـ1346 ش)، تهران در جهات گوناگون توسعه یافت، فاصله طبقاتی زیاد شد و طبقهبندی اجتماعی و اختلاف فضای شهریحدوداً از دهه 1340 ش به بعد بیش از پیش بر تهران تحمیل گردید. از این زمان خانوادههای بزرگ تهرانی خانههای زیبای قدیمی خود را در مرکز شهر ترک کردند و بهطور دائم در خانههای جدید شمال شهر ساکن شدند. به سبب رشد از پیش طراحی نشده شهر تهران، مسائل و مشکلات عدیده در زمینههای گوناگون شهری پدید آمد، از جمله کمبود مسکن، کمی امکانات آموزشی و رفاهی، عدم امکان توزیع متناسب تأسیسات شهری چون برق و آب و تلفن و مشکلات رفت و آمد؛ ازینرو، در بهمن 1344 سازمان برنامه و بودجه، مؤسسه مهندسین مشاور (عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن) را مشاور خود در امر شهرسازی کرد و مقرر نمود که طرح جامعی برای توسعه شهر تهران در 25 سال آینده، تهیه کنند.

در نتیجه مطالعاتی که در مرحله اول طرح جامع به عمل آمد، این اقدامات و روشها پیشنهاد شد: اجرای روش خطی توسعه تهران بر اساس جمعیت 5ر5 میلیون تنی تا 1370 ش؛ انجام دادن یک سلسله اقدامات تحدیدی مؤثر، بهطوری که جمعیت تهران تا 1370 ش از 5ر5 میلیون تن تجاوز نکند؛ وضع قوانین و مقررات لازم جهت اجرای طرح جامع و ایجاد سازمانی برای نظارت بر اجرای آن؛ اقدامات کوتاهمدت برای رفع کمبودهای ساختاری موجود در نواحی شهری و ایجاد محیطی مناسب و بهتر. هدفهای طرح جامع عبارت بود از: دسترسی به نقل و انتقال آسان با حداقل صرف وقت وهزینه، قابلیت انطباق با تحرک شهری که بسرعت در حال توسعه بود، کفایت کلیه وسایل مورد لزوم زندگی شهری، ایجاد تنوع در وسایل و تسهیلات زندگی برای


افزایش امکان انتخاب، کارایی برنامهریزی شهری بهمنظور تخصیص متعادل منابع مالی و هزینههای بهرهبرداری، بهداشت و ایمنی شهروندان و بالاخره اقداماتی برای زیباسازی شهر. [29] وسعت تهران در این طرح جامع 1371) ش)، ششصد کیلومتر مربع بود[30] .رشد همهجانبه تهران در دهه 1350 ش بهحدی بود که برنامههای طرح جامع، از 1347 تا 1357 ش بیش از چهل بار اصلاح شد. با اجرای این طرحها، در برنامههای تحدیدی مغایرتهایی ایجاد شد. احداث مجتمع مسکونیکَنو اراضی سلیمان یه نیز باعث همجواریهای نامتناسب و توسعههای ناخواسته گردید[31] .در 24 آبان 1357، گسترش شهر تا مشرق رودخانه کن مجاز اعلام شد و در 26 تیر 1358 اجازه احداث ساختمان و تفکیک اراضی محدوده پارک عمومی ونک صادر گردید. [32]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید