بخشی از مقاله
چکیده
مدیریت بر خود یا خود کنترلی از مهم ترین مسائل در حوزه ی مدیریت است. مدیریت برخود - خود کنترلی - آن قدراهمیّت دارد که مدیران این عصر توجه قابل ملاحظه ای به آن معطوف داشته اند . مدیریت بر خود یک پدیده ی درونی و گرایشی است که در رفتار و اعمال فرد بروز می کند . این پدیده نیاز به شناخت ارزش ها و توانایی های موجود در انسان دارد . از اصول، مبانی و ابعاد این پدیده که ما در این مقاله بدان ها اشاره می کنیم چهار چیز است ؛ یکی از آن ها ارزش خود شناسی است که از ابعاد بینشی محسوب می شود . بدین صورت که انسان باید ارزش های درونی خودش را بشناسد ، زیرا که با شناخت این ارزش ها ، انسان می تواند خودش را بهتر درک کرده و نیاز های آن را شناخته و آن ها را رفع کند و به این سبب می تواند برای شناخت ارزش های درونی خود برنامه ریزی داشته و بر خود مدیریت کند و یا به عبارتی خود کنترلی داشته باشد . اصل دوم ، اولویت دادن چیزهای مهم برای شخص است که فرد آن ها را در اولویت قرار داده و به مرور زمان ، آن ها از اهداف وی می شوند و به عبارتی بعد گرایشی فرد در این حوزه تقویت می شود . اصل سوم ، انجام دادن این کارهای مهم یعنی ، انجام دادن همان اهداف است که باید توسط فرد به طور کامل انجام شود و در رفتار فرد تجلی پیدا کند. اصل چهارم نیز ، اهمیت داشتن نگاهی وسیع تر به ارزش ها و داشتن چشم اندازی برای رسیدن به اهداف و هم چنین انجام دادن این کارهای مهم با توجه به افق های پیش رو است که از غایات نگاه فرد به مدیریت برخود و چشم انداز هر فرد در رسیدن به خود کنترلی در هر عرصه است . بنابراین ، این اصول به ترتیب باعث شناخته شدن ارزش های انسانی و سپس برنامه ریزی برای رسیدن به هدف می شود که در کمترین زمان ، انجام شده و حتی ارزش های بی محتوا نیز در آن نفوذ و تاثیری ندارد که این ، همان نتیجه ی مطلوب رفتاری یعنی مدیریت برخود است . سعی شده است در این تحقیق که با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری شده است، این اصول چهارگانه بینشی، گرایشی و رفتاری مدیریت برخود و چشم انداز متصور آن حوزه درحد امکان واکاوی و بررسی شوند .
مقدمه
همه ی مدیران با مفاهیم مدیریت و چگونگی کاربرد و نحوه ی استفاده ی از آن آشنایی دارند . درباره ی تعریف مدیریت نظریات متفاوتی وجود دارد . طیف گسترده ی تفکر مدیریتی بسیار وسیع است . پیشرفت های علمی و فناوری های قرن بیستم و ابتدای قرن بیست و یکم شامل مدیریت هم می شود . شاید هم بتوان گفت که آهنگ پیشرفت تکنیک های مدیریت نسبت به سایر علوم سریع تر بوده است . می دانیم که یکی ازشاخصه های معروف مدیریت ؛ بهره وری، یعنی استفاده ی صحیح و مطلوب و به جا از منابع در اختیار، به عنوان یکی از ورودی های سازمان حائز اهمیت است . این منابع شامل نیروی انسانی, مواد, ماشین آلات, پول، روش اداره، فناوری، اطلاعات جانبی و بازارو ..... می گردد ، ولی آن چه که درمیان این عوامل به عنوان حلقه ی مفقوده قلمداد می شود، مدیریت بر خود یا خود کنترلی است که غالبا در جریان سازمان به فراموشی سپرده میشود . - اسمیت، - 1382 ما اغلب بزرگ ترین و مهم ترین سرمایه زندگی مان را , که همان خود و نفس ماست , به دست فراموشی سپرده و از آن غفلت کرده ایم اما باید گفت که منظور از خود در این جا هم خود عالی وهم خود دانی انسان است که باعث شده است انسان مرکب باشد. - مطهری، - 1381 در این تحقیق سعی شده است علاوه بر بیان اهمیت مدیریت برخود، با بیان اصول و مبانی اجرای مدیریت برخود بر مبنای شناخت خود دربعد گرایشی ورفتاری که مدیریت بر خود و تحقق آرمان ها و اهداف براساس آن ها تشکیل می گردد , این مفهوم اثرگذار و مهم توصیف گردد .
بنابراین سوال تحقیق این است که ابعاد واصول مدیریت برخود از سه ساحت بینشی، گرایشی و رفتاری چیست و مدیریت براساس آن ها چه مولفه هایی دارد؟
بیان اصول و مبانی
این اصول و مبانی به چهار بخش عمده تقسیم و معرفی می گردد :
-ارزش خود شناسی - شناخت جایگاه خود -
-چه چیز برای شما مهم است؟ - شناخت اولویت ها -
- انجام کارهای مهم - انجام اولویت ها -
- اهمیت نگاه وسیع تر - اسمیت,,1382ج,2ص. - 50
البته روشن است که تنها این چهار اصل برای داشتن مدیریت برخود وجود ندارد ، بلکه این چهار اصل از پر اهمیت ترین آن هاست و تشریح تحقیق وابسته به تبیین این چهارمقوله از مفاهیم و اصول است و همچنین به دلیل پر اهمیت بودن این اصول، نیاز به تشریح و تفصیل دارند که سعی شده است در این تحقیق به تفصیل این چهاراصل و مبنا بررسی شده و توضیح داده شوند .
روش تحقیق
روشی که در این تحقیق برای تبیین ابعاد 4 گانه تاثیر گذار بر خود کنترلی استفاده شده است روش مطالعه کتابخانه ای وگردآوری داده ها بوده است تا از این رهگذر مطالب تبیین، توصیف و تجزیه و تحلیل گردند.
یافته های تحقیق
-1 ارزش خود شناسی
چنین توجیه شده ایم که در این عصر قهرمان و قهرمان پروری وجود ندارد . این امر نمی تواند به صورت اعم و یک قانون کلی قابل پذیرش باشد و مواردی بسیار را می توان برشمرد که از این قاعده مستثنی هستند . با یک بررسی سطحی , هر فرد می تواند به مواردی برخورد کند که قهرمانانی توانسته اند در زندگی شخصی وحرفه ای آن ها تا ثیر بگذارند . هنگامی که زندگی نامه وینستون چرچیل را مرور می کنیم, درمی یابیم که او یک قهرمان است . قهرمانی که می توانیم از او درس خود شناسی بیا موزیم . او در مقطع و برهه ای حساس از تاریخ، مقام نخست وزیری انگلستان را به عهده گرفت و با ارزش نهادن بر خود و افکار درونی و بیرونی اش, از آن بحران تاریخی سر بلند بیرون آمد و دوره ی کاری خود را با موفقیت به پایان رسانید . همچنین چرچیل آماده مقابله با همه ی بحران های بالقوه و بالفعل موجود بر خود بود و عامل اصلی که او را آماده ی مبارزه با این بحران ها می کرد اعتماد به نفس و یا خودکنترلی عظیمی بود که در او وجود داشت . او می گفت :"مطمئن هستم که نبایستی شکست بخورم" . - اسمیت و هولفیش، - 1373 او به خوبی به نیروهایی که در اختیار داشت و منابع عظیمی را که بدان ها بهره مند بود و همچنین بدان ها نیاز مند بود را می شناخت . ما همچنین می توانیم از شخصیت های دینی و اسلامی و سیاسی کشورمان نیز مثال بزنیم ، شخصیت های برجسته ای همچون امام خمینی - ره - و مقام معظم رهبری - دام ظله - و آیت االله مهدوی کنی - ره - که رضوان خدا برایشان باد را می توان مثال زد که به ارزش های درونی و بیرونی خود پی بردند و در تمام مقاطع برخود مدیریت داشته یعنی توانسته اند در کوتاه ترین زمان ممکن بیش ترین شناخت از