بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله، پس از تعریف اصل و بیان ضرورت آن در مباحث تعلیم و تربیت، به ویژگی های حاکم بر اصول تربیتی می پردازد، و سپس اصولی اسلامی از قبیل: خدامحوری، تعبدمداری، جامع نگری، تفکر وتعقل، تزکیه، حریت، متربی محوری، عزت، اصلاح و ایجاد زمینه،اصل تغییر ظاهروتحول باطن، اصل رعایت تفاوت فردی، مسئولیت، فردمحوری، تدرج، محبت و استفاده از عواطف متربی، تسهیل و مسامحت، مداومت و محافظت، زندگی محوری، عمل گرایی، اخلاق مداری، سعی محوری، اعتدال گرایی، نظارت مداری، خوف و رجا، مرگ اندیشی، آرمان گرایی و آخرت اندیشی را مورد بررسی قرار می دهد و در پایان به دست آورد های تربیتی این اصول می پردازد.
واژگان کلیدی : تربیت، اصل، دین، انسان، متربی، خدا
مقدمه
اصول تعلیم و تربیت از مهمترین مولفه ها در دانش تعلیم و تربیت به شمار می رود.انسان در واقعیت عینی خود دارای جنبه های شناختی، روانی، عاطفی، اخلاقی، اجتماعی، الهی، و... است؛که هرکدام می توانند منشا اصل یا اصول تربیتی باشند.هر اصل تربیتی باید و نبایدی است که حداقل از یک خصوصیت طبیعی آدمی سرچشمه می گیرد.هدف این مقاله تبین اصول تربیت از دیدگاه اسلام می باشد که بااستناد به آیات قرآن و حدیث کشف شده است .
مفهوم شناسی:
بررسی مفهومی واژگان موضوع تحقیق، نخستین کلام تحقیق می باشد؛زیرا اگر تصور درست و واقعی از مفهوم و معنای موضوع نداشته باشیم در مسیر جستجو و بررسی به بیراهه می رویم؛ لذا ضروری است که در ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی واژگان پرداخته سپس ضرورت و فایده اصول تربیتی، رابطه مبانی و اصول تربیت و ارتباط اصول بادیگر عناصر نظام تربیتی را متذکر می شویم و در ادامه اصول تربیت اسلامی را تبیین می کنیم .
تعریف اصول
»اصل« در لغت، به معنای ریشه، پایه و اساس است و از این جهت می توان آن را در لغت با واژه ی » مبنا« متقارب یا مترادف دانست. همین نزدیک بودن معانی لغوی موجب شده است که برخی اصول تعلیم و تربیت را همان مبانی آن بدانند یا در ذکر اصول تعلیم و تربیت، به مواردی اشاره کنند که دیگران آنها را از مبانی تعلیم و تربیت به شمار آورده اند. - احمدی - 1386البته به کار گرفتن اصطلاحات متفاوت در یک علم، امکان پذیر است و چنانچه برای تفکیک اصول از مبانی دلیل موجهی وجود نداشته باشد، می توان در تعلیم و تربیت نیز آنها را به یک معنا به کار برد.
اما با توجه به مصادیقی که معمولاً در ذیل عناوین مبانی و اصول تعلیم و تربیت بیان شده و نیز تعاریفی که برای مبنا و اصل بیان شده است، به نظر می رسد تفکیک اصول از مبانی نه تنها موجه، بلکه لازم است. - شریعتمداری - 1380 بر اساس این تفکیک، مبانی گزاره هایی خبری هستند که از علوم دیگر، مانند هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی اخذ می شوند و در تعلیم و تربیت از نتایج آنها استفاده می شود. اما اصول، گزاره هایی تجویزی هستند که از اهداف و مبانی به دست می آیند و راهنمای روش ها و فعالیت ها در تعلیم و تربیت هستند.ما نیز بین مبانی و اصول تمایز قائلیم و اصول را گزاره هایی تجویزی می دانیم که از یک سو، با مبانی و از سوی دیگر، با فعالیت های تعلیم و تربیت، رابطه دارند.
تعریف تربیت
واژه تربیت می تواند از دو ریشه باشد: ریشه اصلی - رب ب - به معنای تدبیر امور متربی و ریشه فرعی تربیت از - ر ب و - به معنای رشد دادن. تربیت به معنای عام پروراندن هر چیزی است به گونه ای که شایسته آن باشد و شامل جمادات، گیاهان، حیوانات و انسانها می گردد .تعلیم و تربیت، عبارت است از فراهم آوردن زمینه ها و عوامل به فعلیت رساندن یاشکوفا ساختن شخص در جهت رشد و تکامل اختیاری او به سوی هدف های مطلوب وبر اساس برنامه ای سنجیده شده ؛لکن با توجه به اهداف نظام تربیتی اسلام، تربیت از دیدگاه اسلام عبارت است از به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای انسان و ایجاد تعادل و هماهنگی در آنها در جهت رسیدن به کمال مطلوب یعنی شناخت »رب« به عنوان مدیر جهان و انسان و تن دادن به ربوبیت انحصاری خداوند با عمل نمودن به تعالیم پیامبر اسلام و اهل بیت به منظور وصول به مقام عبودیت و قرب الهی
ضرورت و فایده اصل تربیتی
تربیت به عنوان فرایندی که نتیجه ی آن صرفا در مقام عمل روشن می شود، دارای وجهه ای کاملاً عملی و کاربردی است. از این جهت، هرگونه تلاش نظری در چارچوب مفهومی باید ناظر به فواید عملی باشددر. این میان نقش مبدّل های نظری به عملی و انتقال دهنده ها روشن می شودتبلور. مفهوم مبدّل در ماهیت اصل تربیتی، به عنوان آخرین مرحله ی نظر و سرآغاز اوّلین مرحله عمل تربیتی، مهم ترین نقشی است که ضرورت وجود اصول را در نظام تربیتی تبیین می کند - شکوهی، - 1367
بنابراین، می توان فواید ذیل را برای اصل تربیتی ترسیم کرد :
الف - تأثیر در نیل به هدف تربیتی - هوشیار1327، زاهدی1375، کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، ص - 50
ب - انعطاف در روش ها - شکوهی - 1368؛
ج - محوریت اصول در ایجاد ارتباط منطقی بین عناصر نظام تربیتی . رابطه مبانی و اصول تربیت مبانی تربیت عبارت است از قضیه های حاوی » است« که به موقعیت انسان و امکانات و محدودیت های او و ضرورت هایی که همواره حیات انسان تحت تأثیر آنها است مربوط می شود. به عبارتی بهتر مبانی تربیت همواره از هست ها، قابلیت ها و ویژگیهای انسان سخن می گوید که انسان به هنگام تولد از نظر شناختی و جسمی رشد بسیار کمی دارد و به تدریج توانایی های شناختی او رشد می یابد .در این مقاله منظور از مبانی تربیت کلیه اطلاعات و اندیشه هایی است که دین راجع به ماهیت وطبیعت بشر و نحوه ارتباط او با خدا، طبیعت، اجتماع و خویشتن ارائه کرده است و اطلاعاتی همچون دو بعدی بودن انسان، تأثیر پذیری، امکانات و برتری های انسان بر سایر مخلوقات بیان کرده است .
بنابراین می توان گفت: اصول تربیت با توجه به واقعیات و مبانی تربیت تدوین می شوند که البته تحت تأثیر اهداف تربیتی نیز قرار می گیرند و اصول تربیت با توجه به مبانی و اهداف تربیت وضع می شود که از ویژگی های نسبی برخوردار است. زیرا هر مکتبی دیدگاه های خاصی درباره انسان و ضرورت های مؤثر بر حیات او ارائه می دهند و بسته به نوع نگرش خود به انسان مبانی تربیتی متفاوتی از دیگر نگرش ها عرضه می کنند و از آنجا که اصول تربیت با ملاحظه مبانی و اهداف کشف می شوند در نتیجه با تفاوت و تغییر در مبانی اصول تربیت نیز متفاوت خواهد شد.