بخشی از مقاله
چکيده
پايتخت هر کشور در جايگاه کانون قدرت، نشاندهندة درهمتنيدگي بنيادهاي جغرافيايي، اولويتها، نگرانيها، ارزشها و رويکرد کارگزاران نظام سياسي نسبت به اوضاع کنوني و آيندة نظام سياسي و جامعه است.بر اين پايه، حفظ امنيت و ثبات آن همواره در کانون توجه کانونهاي قدرت و تصميمگيري قرار داشته است. شهر تهران نيز بهعنوان پايتخت ايران، جداي از موارد برشمرده نيست. اين شهر طي دويست سال گذشته در جايگاه پايتخت سياسي، اداري و اقتصادي کشور، کانون تمرکز قدرت، ثروت و بهتبع آن، جمعيت بوده است. اين پذيرش همگاني وجود دارد که وضعيت موجود شهر تهران از ديدگاه جمعيتي، دشواريهاي زيستمحيطي در قالب آلودگي هوا و تنگناي منابع آب و در عين حال آلودگي اين منابع فراتر از توانشِ محيطي و خودپااليي اين شهر است. طرح «انتقال پايتخت» نخستين و در دسترسترين گزينة مسئوالن براي چارهجويي تنگناهاي شهر تهران بوده است. از اینرو، مقالة حاضر در پي بررسي و تبيين رويکردهاي موجود دربارةُجستار انتقال پايتخت بوده است. اين تحقيق از نوع توصيفي و روش گردآوري اطالعات مطالعات کتابخانهاي بوده است.
.1 مقدمه
پایتخت هر کشور در جایگاه کانون قدرت نشاندهنده درهمتنیدگی بنیادهای جغرافیایی، اولویتها، نگرانیها، ارزشها و رویکرد کارگزاران نظام سیاسی نسبت به اوضاع کنونی و آینده نظام سیاسی و جامعه است.بر این پایه، حفظ امنیت و ثبات آن همواره در کانون توجه کانونهای قدرت و تصمیمگیری قرار داشته است. شهر تهران نیز به عنوان پایتخت ایران، جدای از موارد برشمرده نیست. این شهر طی دویست سال گذشته در جایگاه پايتخت سياسي، اداري و اقتصادي کشور، کانون تمرکز قدرت، ثروت و به تبع آن، جمعیت بوده است. این تمرکزگرایی سبب تمرکز فعالیتها در حوزههای مذکور و ایجاد فرصتهای شغلی متعدد و متنوع شده است و جمعیت زیادی را از سراسر کشور به این کالنشهر جذب کرده است - رضائی و پوراحمد، . - 1388 کمتر روستایی در ایران وجود دارد که همگی یا چندین خانواده آن در تهران نباشند. از این رو، گزاف نیست که تهران، عصاره ایران خوانده شود. به فراخور جمعیتپذیری و گسترش افقی و عمودی این شهر، به طور فزاینده بر چالشهای زیستمحیطی، امنیتی و کالبدی آن افزوده شده به گونهای که سلامت و آرامش شهروندان با چالشهای بنیادی رو برو شده است. شهر تهران یکی از آلودهترین شهرهای جهان میباشد . - Crutzen and Graedel. 1993;20 - از دیگرسو، بستر جغرافیایی ناامن تهران به واسطه وجود گسلهای بیشمار آشکار و پنهان و ناتوانی بسیاری از سازههای مسکونی موجود در برابر زمینلرزه، آسیبپذیری آن را چند برابر کرده است.با توجه به وزن ژئوپلیتیکی تهران در ایران، تداوم وضعیت ناخوشایند موجود یا بروز رخداد زمینلرزه در این شهر، کلیت کشور را با بحران جدی روبرو خواهد کرد. الگوی نظام حکومتی در ایران تکساخت æ بسیط است - حافظ نیا، . - 257:1388 دست کم طی سه دهه گذشته بحث جا به جایی پایتخت از سوی کارشناسان æ کارگزاران استانی و ملی همواره مطرح بوده که موافقان و مخالفان بسیار داشته است که واپسین آنها به تصمیم اوایل دی ماه سال 92 مجلس شورای اسلامی بازمیگردد که طی آن نمایندگان به کلیات طرح ساماندهی و انتقال پایتخت سیاسی و اداری رأی دادند و مقرر شد شورایی متشکل از رئیسجمهور یا معاون اول و برخی وزرا حداکثر ظرف دو سال، مکان مناسب برای انتقال پایتخت سیاسی-اداری را انتخاب کنند. نوشتار حاضر میکوشد افزون بر بایستهها æ زمینههای طرحِ جابهجایی پایتخت، پیامدهای آن را نیز بررسی کند. همیت پژوهش حاضر بدان جهت است که تهران، تأثیر فراوانی را بر دیگر نقاط کشور دارد. به عبارتی بروز هر اتفاق، حادثه و اخباری در تهران، بالفاصله تأثیر خودش را بر روی اقتصاد، فرهنگ و سایر ویژگیهای سایر استانها و شهرستانها خواهد گذاشت. لذا مقالة حاضر در پی بررسی و تبیین رویکردهای موجود دربارةُجستار انتقال پایتخت بوده است.این تحقیق از نوع توصیفی و روش گردآوری اطالعات مطالعات کتابخانهای بوده است.
2. یافتههای پژوهش
.2-1 جابهجایی پایتخت
با توجه به نقش و حوزه نفوذ ملی و فراملی کالنشهر تهران به نظر میرسد بروز هر گونه پیشامد که کارکرد این شهر را در میان مدت و بلند مدت دچار اختلال کند به بحران مدیریت سیاسی فضا در گستره ملی خواهد انجامید؛ زیرا دست کم در صورت رخداد زمينلرزهای به بزرگاي حدود 7 ريشتر با عنایت به کم توجهي به شيوههاي مهندسي زلزله در ساخت بسیاری از بناهاي اين شهر که سکونتگاه بسیاری از مدیران است شمار زیادی از آنها کشته شده و يا دچار آنچنان گرفتاريهاي روحي و رواني خواهند شد که اصوالً ديگر مدير نخواهند بود. از دیگر سو، پیامدهای آلودگی هوا نه به شدت زمینلرزه اما آهسته و پیوسته زیست و تندرستی شهروندان را به سان آفت رو به ویرانی و پریشانی میبرد. موارد برشمرده تنها گوشهای از روزگار ناسازگار تهران است که دست کم طی سه دهه اخیر مطرح بودهاند و کارشناسان و کارگزاران راهکارهای مختلفی ارائه دادهاند که طی اين سالها «انتقال پايتخت» نخستين و در دسترسترين گزينه مسئوالن براي چارهجویی تنگناهای شهر تهران بوده است. پیشینه رسمي طرح جابهجایی پايتخت به اواخر نیمه اول دهه شصت باز ميگردد. در سال1364 و نیز پس از پايان جنگ تحميلي در سال 1368 کارگزاران اين طرح را بنیادیترین چاره تنگناهای موجود شهر تهران میدانستند اما اجراي طرح ساماندهي تهران بر جا به جایی پايتخت يا انتقال مرکز سياسي برتری یافت و طرح جابهجایی پايتخت به سود ساماندهي شهر کنار گذاشته شد، موضوعی که دگره باره در سالهاي نخست دهه 70 نيز مطرح شد و باز پيگيري آن بي نتيجه ماند تا اينکه مجمع تشخيص مصلحت نظام آبانماه 1388 در روند بررسي سياستهاي کلي نظام، انتقال مرکز سياسي کشور از تهران را تصويب کرد. بر این اساس، تصمیم اوایل دی ماه 1392 مجلس شورای اسلامی نیز در این باره به نوعی تداوم نگرانیهای گذشته است که طی آن در جلسه علنی روز سه دی ماه سال گذشته به کلیات طرح ساماندهی و انتقال پایتخت سیاسی و اداری رای دادند. کلیات این طرح با ۰۱۱ رای موافق، ۷۶ رای مخالف و ده رای ممتنع از مجموع ۴۱۲ نماینده حاضر به تصویب رسید. در این طرح شورایی متشکل از رییسجمهور یا معاون اول و برخی وزرا پیشبینی شده که این شورا موظف است حداکثر ظرف دو سال مکان مناسب برای انتقال پایتخت سیاسی و اداری را انتخاب کند. با تصویب کلیات، این طرح برای بررسی بیشتر به کمیسیون شوراها ارجاع شد تا پس از بررسی مجدد این کمیسیون، جزئیات آن در صحن علنی مجلس مطرح شود. این موضوع از زمان طرح با واکنش موافقان و مخالفان در قالب رسانه ها همراه بوده است که در ادامه در قالب بایسته ها و بازدارندهها که در قالب دیدگاه موافقان و مخالفان مطرح میشود به بررسی بیشتر این موضوع میپردازیم.
.2-1-1 دیدگاه موافقان جابهجایی پایتخت
وجود تنگناهایی همانند مسائل زیستمحیطی، ترابری، زمینلرزه و انبوهی جمعیت، حمله نظامی و نافرمانی مدنی مؤثرترین عوامل طرح موضوع جابهجایی پایتخت بودهاند که در باال تا اندازهای به برخی از آنها پرداخته شد بنیاد پذیرش موافقان برای جابهجایی قرار گرفته است و بر این باور هستند که بايد سريعتر در اینباره تصميم گرفت:
1. تهرانُپر جمعيتترين شهر ايران، بزرگترین شهر غرب آسيا و چهل و دومين شهر بزرگ جهان است به گونهای که این شهر به تنهایی11درصد جمعيت 1330 شهر دیگر و 16 درصد جمعيت کشور را در خود جاي دادهاست؛
2. 25درصد توليد ثروت کشور در تهران است که با اين روند پایتخت هر روز ثروتمندتر و شهرستانهاي ديگر فقيرتر ميشوند. تمركز منابع و امكانات عمده اقتصادي، مالي و بازرگانی همانند شبكههاي بزرگ بانكي، پول و ارز، بازار، دفاتر شركتها و كارخانهجات، سرمايهداران و تجار بزرگ ملي و بينالمللي كشور باعث شده كه این شهر در جایگاه کانون اقتصاد ملي قرار بگیرد که اين تمركز اقتصادي بر تمركز جمعيتي و ترددي مرتبط با شهر تهران همواره ميافزايد؛
3. همه قوا و کانونهای تصميمگيري و مديريتي ملي در تهران قرار دارند که این تمرکز از دیدگاه سياسي، امنيتي و غیره به صالح کشور نيست؛
4. تنگناهای زیستمحیطی و راهبندان که شرح آن پیش از این رفت؛
5. شهر تهران به واسطه وجود انواع گسلها بستر ناامنی دارد که در صورت فعال شدن یکی از آنها با توجه به تراكم باالي جمعيتي، منابع اقتصادي، خدماتي، سياسي و فرهنگي و ناپایداری بسياري از سازههای شهری پس از رویداد لرزش با بزرگی بیش از 6 ریشتر تهران با فاجعه انساني رویاروی خواهد شد؛
6. تنگنای منابع آبی.
.2-1-2 دیدگاه مخالفان جابهجایی پایتخت
مخالفان جابهجایی پايتخت نيز بر این باور هستند که طرح جابهجایی شتابزده است و اين طرح بدون پيشبيني منابع مالي مورد نياز قابليت اجرايي ندارد. از دیگر سو، بیشتر مناطق کشور روی خط زمینلرزه هستند، از