بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش عزت مداری در آموزه های دین در توسعه و پیشرفت نگاشته شده است. یکی از اصول مهم تربیتی اسلام عزت نفس است که تأمین آن از اهداف مهم انسان محسوب می شود. زیرا خداوند انسان را خلیفه الله قرارداده که میتواند با اراده و اختیار به اوج عزّت برسد. فرد عزتمند، به توانایی خویش در جهت تحوّلات مثبت فردی و اجتماعی ایمان دارد. در نتیجه افراد دارای عزت، میل به پیشرفت و استقلال جامعه ی ایمانی دارند و چنانچه یکی از آرمان های نظام جمهوری اسلامی نیز تعالی کشور در بعد توسعه و پیشرفت است. توجه به آموزه های دینی در این مقوله حائز اهمیت است. لذا این جستار به دنبال پاسخ به این سوال است که، با توجه به آموزه های دینی عزت مداری و خود باوری چه نقشی در توسعه و پیشرفت کشور ایفا می کند؟ و از اهم نتایج پژوهش، طبق آموزه های دین این ست که عزت مندی علاوه بر این که نقش مهمی در توسعه و پیشرفت جامعه دارد، ازسوی دیگر تنه راه وصول به استقلال و عدم اتکا به بیگانه است. روش این، تخقیق توصیفی تحلیلی بوده و ابزار گرد آوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای می باشد.

1 مقدمه

عزت مداری یکی از از اصول مهم تربیتی اسلام است و ارزش اخلاقی است که همه ی انسان ها فطرتا به آن گرایش دارند. و از اهداف مهم انسان به شمار می رود؛ به گونه ای که انسان موجودی کمال جوست و بهترین استعداد برای رسیدن به کمال دارد. عزت نفس را در خود رشد می دهد در نتیجه با رشد او جامعه نیز رشد پیدا خواهد کرد و از آن جا که هدف ملت ایران اسلامی بر این است که جامعه به استقلال برسد و نیازمند کشورهای بیگانه نباشد. اکنون این سوالات مطرح اند که چگونه عزت مداری می تواند عامل تاثیر گذار بر توسعه و پیشرفت در جامعه باشد؟ به عبارتی چگونه عزت نفس می تواند رکود اقتصادی جامعه را در هم شکند؟ در پاسخ باید گفت؛ اگر فرد، عزّت مند پرورش یابد از مغلوب شدن در برابر عوامل و حوادث مصون است. فردی که دارای عزّت نفس است به ارزش و توانایی خویش ایمان دارد و قادر است در جهت تحوّلات مثبت فردی و اجتماعی خویش گام بردارد. احساس ارزشمند بودن تنها راه وصول به شخصیّت سالم و کارآمد است؛ زیرا فردی که عزت مدار نباشد ارزشی برای خود قائل نیست تا در صدد تقویت و سالم سازی شخصیّت خود برآید. درنتیجه نمیتواند به امکانات بالقوهی خود دست یابد.

از دیدگاه اسلام، انسان موجود شریف و بزرگوار است. - اسراء: - 70 و به گونهای آفریده شده که میتواند با اراده و اختیارش به اوج عزّت برسد و از فرشتگان نیز پیشی گیرد. در این راستا مکتب اسلام، تکریم و تعظیم شخصیت انسانی آدمیان را سرلوحهی برنامههای زندگیساز آن ها قرار داده است. چنانچه پیامبران و اوصیا که سفیران هدایت جامعه بشری اند، تربیت و تبلیغ خویش را با تقویت عزّت نفس و کرامت انسانی آغاز نموده و با قرار دادن در مسیر کمال حقیقی و شکوفا ساختن قابلیتهای انسانی و تربیت صحیح آنها متمرکز کردهاند. انسان در پرتو مفاهیم عالی، همچون؛ عزّت نفس، کرامت، شرافت. که روحیهی صلابت و شکست ناپذیری میبخشند. در مسیرکمال و تعالی قرارگرفته. و از حضیض پستی به اوج سربلندی می رسد. انسانهای عزّت خواه، باید عزّت را از پایگاه اصلیاش؛ یعنی خداوند متعال جستجو کنند؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید:مَنْ» عِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعًا«؛ - فاطر: - 10هرکس عزّت میخواهد، همهی عزّت از آن خدا است. زیرا عامل مهم برای ایجاد فرهنگ و تمدن عالی و بزرگ که نشان پیشرفت و توسعه باشد، "مکتب اسلام" است. نیرو و فکر تازهای که انسان را بیدار می سازد و از عزت و قدرت سرشار می سازد.

بنابراین؛ تبیین نقش عزتمداری در آموزه های دینی، می تواند به صورت فردی و اجتماعی در پیشرفت و توسعه مؤثر واقع گردد، زیرا انسان همیشه از زیر بار ذلت رفتن تنفر دارد و از آنجایی که ثمره وابستگی جز ذلت نیست، در نتیجه همه ی افراد برای دستیابی به گوهر استقلال در حیطه ی فردی و اجتماعی به ویژه در جنبه ی اقتصادی به این ارزش اخلاقی نیازمند هستند. از اینرو عزت مداری و نیروی شگرف خود باوری در کنار استقلال می تواند بعد اقتصادی را در پرتو کار خلاقانه ارتقا بخشد. درعصرحاضربه علت آشفتگی شرایط اقتصادی جهان، پیشرفت و تولید با رویکرد آموزه اهای دینی به صورت ویژه ضروری است. زیرا کشوری که از لحاظ اقتصادی و فرهنگی استقلال داشته باشد می تواند از لحاظ سیاسی نیز استقلال خود را حفظ نماید. لذا اهداف و چشم انداز های این مقوله با توجه به روایات معصومین - علیه السلام - و تحلیل آن پرداخته خواهد شد.

1 مفهوم شناسی عزت نفس

از آنجا که عزّت» نفس« واژهی ترکیبی است و از دو واژهی عزّت«» و »نفس«ترکیب یافته، لازم است پیش از بیان ماهیّت عزّت نفس، حقیقت عزّت و نفس مورد بررسی قرار گیرد تا در فهم معنای ترکیبی آنها نیز مفید و راهگشا باشد. باتوجه به اینکه نفس، معروض عزّت میباشد، ابتدا چیستی »نفس« بحث شودمی و سپس مفهوم و ماهیّت عزّت توضیح داده خواهد شد.

1 .1 تعریف نفس نفس در لغت به معنای: جان، خون، تن، جسد، شخص انسان و حقیقت هرچیزی آمده است و جمع آن نفوس و انفس میباشد. نفس در کلام عرب به دو معنی آمده، یکی به معنای روح، و دیگری به معنای حقیقت و ذات شیئ . - ابن منظور، 14 :1414، - 232 - 231امّا در ادبیات دینی بیشتر به معنای »خود« و »خود آدمی« به کار رفته است. - بقره:207و انعام: - 12 1 2.تعریف عزّت عزّت در لغت یعنی شکست نا پذیری و حالتی که مانع مغلوب شدن انسان میشود. در اصل از »ارض عزاز«؛ یعنی زمین محکم و نفوذ نا پذیر گرفته شده است - راغب اصفهانی، - 332: 1412 با توجه به معنای صلابت و حالت شکست ناپذیری، این واژه، در معانی دیگری، از جمله: غلبه، صعوبت، سختی، غیرت، حمیت و غیره استعمال شده است. - یوسف: 88 و فصلت: 41 و توبه: - 128عزت در معنای اولش به مفهوم قاهر و غالب بودن است، و معنای حقیقی آن، مختص به خدای عزّوجل است؛ که خداوند با رحمت خود، بهرهای از عزتش را به بندگانش می بخشد؛ چنان که در مورد مؤمنان انجام داده - طباطبایی،:1391 17، - 20و می فرماید: و» للّهالعزّه و لرسوله و للمؤمنین - « منافقون: - 8 در قرآن کریم نیز واژه عزّت به همان معنای لغوی به کار رفته است. واژه عزّ که دلالت میکند بر شدّت و آنچه شبیه او است، حالتی است که از مغلوب واقع شدن انسان جلوگیری میکند. غالباً در لغت نامهای عربی، واژه عزّت طبق معانی مذکور تعریف شده است. - قرشی، 3 :1387، - 338ولی بعضی از اهل لغت در تعریف آن گفتهاند: عزّت آن است که انسان خودش را بشناسد، برای خودش ارزش قائل باشد و در جایگاه خودش قرار گیرد. چنانکه کبر، جهل انسان به خودش است به گونهای که خودش را بالاتر از آنچه هست، میبیند. - سعید الخوری، بی تا: 2، - 777 در لغت نامهها و فرهنگهای فارسی نیز به معنای: ارجمند گشتن، گرامی شدن، ارجمندی، سرافرازی، عزیزی، مناعت و شرافت آمده است.

برابر سختیهاو مشکلات و عدم پذیرش ذلّت در موقعیّتهای دشوار زندگی که داشتن این حالت باعث برتری فرد از نظر خود و دیگران میشود« - سعید الخوری، همان، - 180 روانشناسان در تعریف عزّت نفس گفتهاند: عزّت نفس عبارتست از احساس داشتن صلاحیت و توانمندی برای کنار آمدن با چالشهای زندگی و خود را شایسته دیدن برای رسیدن به خوشبختی وبه عقیده آنان عزّت نفس از دو بخش تشکیل میشود که یکی باور خود توانمندی است و دیگری احترام به خود یا حرمت نفس. - ناتانیل براندن، :1385 صص51 و - 52 از تعریف فوق استفاده میشود که عزّت نفس از دیدگاه روان شناسان لازمهی عزّت نفس از دیدگاه اسلام است؛ زیرا فردیکه واقعاً توانمند و شکست ناپذیر است، برای خودش ارزش قائل بوده و احساس توانمندی میکند. همان طور که اشاره شد در معنای »عزت،«قوّت و شکست ناپذیری نهفته است؛ »عزت نفس« نیز دارای همین مفهوم میباشد و در آن، حفظ آبرو، عدم کرنش در برابر زور و زر، لحاظ شده که بالاترین نوع شکستناپذیری و قوّت است. جوهر عزت نفس به عنوان خلق و خوی برتر، ابتدا در جان و روح انسان جوانه میزند و شخصیّتی را تربیت میکند که در برابر وسوسهها و معاصی، موفق و سازشناپذیر است و در مرحله بعد، او را از خضوع و سازش و خود باختگی در برابر ستم و بیعدالتی و هر آلودگی دیگر باز میدارد؛ چنان که علی علیهالسلام فرمود:» المؤمن نفسه أصلب من الصلد - نهج البلاغه، حکمت 333 - ؛ نفس مؤمن از سنگ خارا سختتر است«هیچ. چیز مانند فقدان عزت نفس، آدمی را مستعدّ تباهی نمیسازد؛ زیرا وقتی ذلت بر وجود فرد حاکم شد، او را آماده پذیرش هر خواری و پستی و به تعبیر اقبال لاهوری، »بندگی آدم« میکند؛ کاری که حتی حیوانات هم در مقابل هم نوع خود نمیکنند. بنابراین، ریشه همه نا هنجاری ها و تباهی ها در ذلت نفس است؛ مبتلا شدن به تکبّر، خود پسندی و گردنکشی، به سبب پستی و قارتیح است که متکبّر در خود احساس میکند - کلینی،2 :1365، - 312و نفاق که هلاککنندهترین بیماری دل است، ریشه در ذلت نفس دارد. همچنین انسان تا احساس حقارت و پستی نکند، ریا نمیکند: نفاق» المرء من ذلّ یجده فی نفسه« - تمیمی آمدی،2 :1410، - 298گرانسان به عزّت الهی، عزیز شود، از همه ناراستیها وارسته میگردد، زمینههای عزت فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را فراهم مینماید، در برابر باطل و گناه، نفوذ ناپذیر و در صراط حق، محکم و استوار خواهد شد.
2 اعتماد به نفس از دیدگاه روانشناسان و اسلام

تماداع به نفس مفهومی است که بسیار به مفهوم عزّت نفس شبیه است و این شباهت سبب شده که به جای عزّت نفس به کار رفته و مرادف آن پنداشته شود. واژه اعتماد به نفس در لغت به معنای متّکی شدن به نفس و واگذاشتن کار به نفس آمده، و از کلمهی »عمده« به معنای تکیه گاه، اشتقاق یافته است. عمده چیزی است که به آن تکیه میکنند به چیزی اعتماد کردم یعنی به آن تکیه کردم به او در فلان کار اعتماد کردم، یعنی به او تکیه کردم از این رو به عمود عصا گفتهاند. - ابن منظور،3 :1414، ص - 304؛ و عمید به شخص بزرگی میگویند که مورد اعتماد مردم است. - راغب اصفهانی، 1 :1412، - 585 به عقیده اغلب روانشناسان اعتماد به نفس یعنی تکیه کردن به نیروها و توانمندیهای خود به گونهای که خود را یگانه عامل کامیابی در زندگی فردی و اجتماعیاش بداند. عزم انسان با اعتماد به نفس، راسخ و در صورت اتّکا به غیر، ضعیف میگردد. از این رو استمداد از دیگران حتّی خداوند متعال، به شدّت نهی شده است. - ساموئیل اسمایلز، اعتماد به نفس ترجمه علی دشتی ، بی تا: - 14 چنین تعریفی از اعتماد به نفس اصطلاح ویژهی علم روان شناسی است. این تعریف در فرهنگ و اندیشه دین از مراتب شرک به خدا می باشدشدّتوبه مذمّت گردیده است. از این رو، امام علی علیه السَّ لام میفرماید:إیّاک»و الثِّقَهَ فْسِک؛ فإِنّ ذالک مِنْ اَکْبَرِ مَصائدِ الشیطان؛ - «محمّد محمّدی ری شهری، - 610 :1405 از اطمینان به خودت بپرهیز زیرا که آن از بزرگترین دامهای شیطان است.

در تعالیم اسلام اعتماد به نفس به این معناست که انسان به نیرو و تواناییهای خود تکیه و خود را مسؤل کارهای خویش دانسته و در انجام وظایف خود قیام کند و در عین حال خداوند را از یاد نبرد و معتقد باشد که هر آنچه دارد، از اوست. تا با بهرهگیری از امکاناتی که در اختیارش قرار گرفته مسیر تکاملی خود را طی نماید. - فلسفی، 261 :1386، و شیخ صدوق، 1398 ه.ق - چنانچه پیامبرصلّی الله علیه و آله به کسانی که دست از کار کشیده و تنها برخدا توکل کردند. فرمودند: شما سربار جامعهاید. - محمّد محمّدی ری شهری، - 1405

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید