بخشی از مقاله

چكيده:

فرايند هويت مشخص مي كند كه فرد از لحاظ رواني و اجتماعي كيست و چه جايگاهي دارد؛ به بيان ديگر، هويت يابي، كنشگر اجتماعي را قادر مي سازد كه براي پرسش هاي بنيادي معطوف به كيستي و چيستي خود پاسخ مناسب و قانع كننده اي پيدا كند. بحران هويت فرهنگي به معناي گسستن و بيگانه شدن انسان از اصل و ريشه هاي فرهنگي است كه در آن زيسته و با آن آميخته و نياز به پيوستن به اصل و ريشه هاي فرهنگي ديگر دارد كه در قالب فراموشي و يا كم ارزش دانستن فرهنگ و آداب و رسوم فردي و بي توجهي به آن بروز مي يابد. انسانها در سطوحي بيشمار وگوناگون،در برابر پذيرش امواج طيف يكديگر،به ويژه نسبت به انگاره ها وقالبهاي فكري كه درباره يكديگر در سر دارند حساس وپذيرا هستند.

در واقع،همين انديشه ها وگرايشها ي نهفته است كه روابط موفق يا نا موفق ما را مي سازد. در رابطه ي عزت نفس با پديرش تحول نيز مانند هر چيز ديگردقيقاً، همان چيزي را به دست مي آوريم كه به آن اعتقاد داريم وباور ماست،مگر اينكه از ژرفترين سطح وجودمان رابطه اي درست ودلخواه را بطلبيم.مردماني كه با آنها در رابطه ايم همواره چون آينه،بازتاب اعتقادات خود ما هستند و ما نيز چون آينه،بازتاب باورهاي آنها هستيم. پس مي توان روابط را از قدرتمندترين ابزار رشد وكمال خود دانست.

اگر صادقانه به روابط خود بنگريم مي توانيم دريابيم كه چگونگي روابطي آفريده ايم. بايد كوشيد تا آن اعتقاد هسته اي وباورهاي ژرف كانوني و مركزي را كه علت اصلي مشكلاتمان هستند و نمي گذارند به روابط شاد و مهر آميز ودلخواه دست يابيم كشف كنيم. پس عرض كردن باورها وتغييراعتقادات يا شيوه ي همنوايي كه با خويشتن وجهان داريم مي تواند اثرات جسماني و رواني ژرف وشگرف پديد آورد.در اي تحقيق كوشيده ايم تا ضمن پرداختن به مقوله خود باوري و عزت نفس رابطه آن با پذيرش تحول مورد بررسي قرار دهيم.

مقدمه

بنا به اعتقاد بسياري از متخصصان عزت نفس را مي توان ازجمله علل مشكلات رفتاري شايع در ميان مردم سراسر جهان دانست. بهترين راه براي بيشتر كردن انگيزش افراد اينست كه عزت نفس آنها را افزايش دهيم.محققان ، كارفرمايان و مربيان همواره مي گويند كه بهترين راه براي با انگيزش كردن افرد جامعه بالا بردن عزت نفس آنهاست. بالا بردن عزت نفس اقدام پسنديده اي است و احمقانه است اگر كسي با اينكار مخالفت كندام.ا مسئله تقويت كردن عزت نفس نوعي مداخله انگيزشي است كه تقريباً» هيچ يافته اي وجود ندارد كه نشان دهعزت نفس اصلاً چيزي را به وجود مي آورد بلكه عزت نفس توسط مجموعه ي موفقيتها و شكستها به وجود مي آيد…آنچه بايد بهبود يابد عزت نفس نيست بلكه مهارتهاي ما براي برخورد با دنياست - سليكمن ، نقل شده در آزار،١٩٩٤ - .

عزت نفس عمدتاً» حاصل موفقيتها و شكستهاي مربوط به پيشرفت است كه تأثيري مهمي بر پيشرفت بعدي ندارد ، - هلمك و ون آكن، ١٩٩٥ - . پس نكته مهم در اين دو نقل قول جهت عليتي بين عزت نفس و پيشرفت خلاقيت است. - ريو/سيد محمدي،١٣٨٢ - . افزايش عزت نفس موجب افزايش پيشرفت نمي شود بلكه افزايش پيشرفت موجب مي شود كه عزت نفس بيشتر مي شود و از آنجائيكه بسياري از افراد خلاق به دليل بي بهره بودن از اعتماد به نفس كافي قادر به ابراز تفكرات نو و ابداعات تازه خويش نيستند و برخي از با استعدادترين و سرآمدترين افراد، خود را با ديدي كاملاً منفي ارزيابي كرده و نمي توانند تخيلات خود را به زبان آورند.

بيان مساله

محققين معتقدند همه انسانها در كودكي از استعداد خلاق برخوردارند وليكن فقدان محيط مناسب وبي توجهي و عدم تقويت اين توانايي مانع ظهور آن مي گردد. براي هر جامعه اي وجود افراد خلاق ضروري است زيرا جوامع در دوره انتقال و تغيير نياز مبرمي به راههاي خلاق براي مسائل حاد وآينده خود دارند - حسيني، ١٣٧٦ - . بررسي اهداف آموزشي در سطح جهان و ايران نشانگر آنست كه براي مقابله مناسب با مسائل فردي و اجتماعي پيچيده نياز به پرورش افرادي داريم كه با اتكاء به نيروي اراده و تعقل خود منطقي و خلاق بيانديشد - همان منبع - .

با نگاهي به تاريخ گذشته در مي يابيم كه جهان ما به دست افراد معدودي كه در تفكر خود جهش هاي خلاقي داشته اند تغييرات بنيادي پيدا كرده است. كاليله، داروين و اينشتين در درك دنيايي كه در آن زندگي مي كنيم نقش بسيار ارزنده اي ايفا كرده اند اختراعات نيز نشانگر همين نكته اند. ماشين بخار، تلفن ، كامپيوتر و هزاران اختراع ديگر كه وجود آنها براي ما عادي شده است بدست كساني طراحي و ساخته شده اند كه ما آنها را خلاق مي ناميم. در عالم هنر نيز طي قرنها كتابها، شعرها، تابلوهاي نقاشي ، مجسمه ها و … كه جهان ما را غني كرده اند بوسيله افراد خلاق به وجود آمده اند - شكلتون و فلچر، ترجمه كريمي و جمهري،١٣٧١ - .

از آنجائيكه بسياري از افراد خلاق و مبتكر به دليل بي بهره بودن از اعتماد به نفس كافي قادر به ابراز تفكرات نو و ابداعات تازه خويش نيستند و نمي توانند تخيلات خود را بر زبان آورن، برخورداري از اراده و اعتماد به نفس قوي ، قدرت تصميم گيري و ابتكار ، خلاقيت و سلامت فكر و بهداشت رواني ارتباط مستقيمي با ميزان عزت نفس و احساس خود ارزشمندي فرد دارد. امروزه در درمان بسياري از اختلالات شخصيتي و رفتاري افراد جوامع مانند كم رويي و گوشه گيري ، ناسازگاري و پرخاشگري ، تنبلي و كندروي به عنوان اولين گام به ارزيابي و پرورش احساس عزت نفس ،تقويت اعتقاد به نفس و مهارتهاي فردي و اجتماعي آنان مي پردازد.

براي اينكه افراد بتوانند از حداكثر توانمنديهاي بالقوه خود برخوردار شوند مي بايست از نگرش مثبت نسبت به خود در محيط اطراف و انگيزه هاي قوي براي تلاش و كوشش بهره مند شوند بي شك افرادي كه داراي عزت نفس قابل توجهي هستند نسبت به ديگران در شرايط مشابه پيشرفت و كارايي بيشتري از خود نشان مي دهند. همچنين از بارزترين ويژگيهاي صاحبان »تفكر واگرا « و افراد خلاق »داشتن اعتماد به نفس« و »عزت نفس« بسيار بالاست. تعادل در عزت نفس در صورتيكه ساير شرايط موجود باشد باعث مي شود كه فرد به فعل درآوردن استعدادهاي بالقوه خود از آن جمله خلاقيت باشد.

زماينكه درجه اعتماد و پذيرش خود در او كاهش يابد ياس و نوميدي ناشي از آن در جريان به فعاليت رسيدن قواي خلاقه اختلال و آشفتگي ايجاد مي كند يكي از معضلات جامعه ما اينست كه افراد خلاق و متبكر به دليل بي بهره بودن از اعتماد به نفس كافي به ابراز تفكرات نو ابداعات تازه خويش اعتراض كنند در حاليكه افراد خلاق و نوآور در پي جلب توجه اين و آن نيستند و اتفاقاً در بسياري از مواقع در مورد استهزاي عمل ديگران هم قرار مي گيرند از ميان مجموعه ويژگيهاي افراد خلاق به دو صفت مي توان برخورد كرد كه تمام محققان و كارشناسان كه سالها در اين زمينه كار كرده اند به خصوص كيلفورد و ديگران بر آنها تأكيد داشتند يكي برخورداري از قوه تخيل قوي در دوران كودكي و ديگري داشتن اعتماد به نفس قوي در نوجواني و جواني. - افروز،١٣٧١ - . برخي از مطالعات نشان داده اند كه چون عزت نفس بالا در برخي از ويژگيهاي رفتاري و همچنين با رضامندي شخص و فعاليت كارآمد همراه است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید