بخشی از مقاله

چکیده:

هر حرفه ای نیازمند تخصص است و تربیت دینی فرزندان نیز از این تخصص بی نیاز نیست. مخصوصا که در این حرفه تربیت موجودی مد نظر است که خلیفه خداست. از منابع اسلامی استفاده می شود که رعایت اصولی ویژه و روشهایی خاص می تواند موجب تحقق این امر شود. در این مقاله در پی بررسی این امور هستیم. تکیه بر فطرت ،رعایت سن کودکان در امر تربیت - تحمیل نکردن امور فوق طاقت - ،هماهنگی خانواده،توجه به عاطفه در امر تربیت، رعایت عقلانیت ، توجه به همه نیاز های فرزندان،نظارت بر دوستان فرزندان،استفاده از فرصت ها ،یادآوری نعمت های الهی به فرزندان ،الگو بودن والدین در انجام امور دینی ،توانایی والدین در پاسخگویی به سوالات دینی فرزندان - یافتن راههایی برای پاسخگویی به سوالات آنها - ،عدم سرکوب کردن حس پرسشگری کودکان ،شرکت در محافل و مجالس دینی ،مدیریت بهره برداری فرزندان از ابزارهای نوین آموزشی می تواند در این امر موثر باشد.  

مقدمه

در امر تربیت مبانی اصول و روشهایی وجود دارد. مبانی در نگاه کلی عبارت است از ویژگیهای عمومی انسان که شاخه ای از توصیف انسان به حساب می آید." این که انسان موجودی چند بعدی است و همه ابعاد وجودی او در یکدیگر تاثیر و تاثر دارند و از مجموع این تاثیر و تاثرها شخصیت انسان شکل می گیرد و نیز این که شکل گیری شخصیت انسان تدریجی است و اینکه عوامل محیطی و اجتماعی بر انسان تاثیر گذار هستند اما در عین حال انسان موجودی است مختار که در برابر عوامل خارجی می تواند مقاومت کند و حتی بر شرایط بیرونی تاثیر بگذارد و این که ظرفیت شناختی انسان افزایش می یابد و نیز این که انسان در نقشه خلقت از کرامت ذاتی برخوردار است وامور فراوان دیگر از زمره مبانی تربیتی هستند".

از آنجا که در این مقاله هدف تبیین روشها و راهکارهای تقویت دین باوری و دینداری در خانواده است لذا از ورود تفصیلی به مبانی معذوریم. اما اصول تربیت عبارتند از: " قواعد کلی که از مبانی مذکور استخراج می شوند ورعایت آنها برای موفقیت در امر تربیت ضرورت دارد و با تعبیر - باید - از آنها یاد می شود - همان ،ص. - 89 رابطه اصول - بایدها - با مبانی - استها - ضرورت بالقیاس است که در جای خود تبیین یافته است.

- مصباح یزدی، 1368 - 181/ اما روشها و راهکارهای تقویت دین باوری عبارت است از تکنیکها و طرق عینی تقویت دین باوری. این نوشتار در صدد تبیین همین اصول و راهکارها است که در قرآن و روایات معصومین و آثار اندیشمندان بزرگ اسلام بیان شده است. در مورد تفاوت اصول و روشها می توان این مثال را مطرح کرد: اگر شما دو گزاره زیر را در نظر بگیرید: انسان باید به کمال برسد. انسان باید خدا را عبادت کند.

با اینکه هر دو گزاره از سنخ گزاره های امری و حاوی واژه "باید" می باشد اما گزاره اول حاکی از یک اصل آرمانی است که گزاره دوم زیرمجموعه آن و روش رسیدن به آن آرمان را مشخص می کند. بنابر این ما در این نوشتار بایدهای آرمانی را به عنوان اصول تربیت دینی و بایدهای عملیاتی را روش تربیت دینی تلقی می کنیم. حال در امر تقویت دین باوری اگر همین اصول و آرمانها از یک طرف و روشهای رسیدن به آن آرمانها از طرف ×دیگر مشخص شود می توان به هدف رسید.

الف- اصول تقویت دینداری:

اصل اول: تکیه بر فطرت:
 
یکی از اصول مهم در امر تقویت دین باوری عبارت است از توجه به فطرت. این کار در همه مسلکها و ادیان امکان پذیر نیست. فقط در دینی همچون اسلام که دین فطری است این کار امکان پذیر است. ادیان غیر الهی و ادیان تحریف شده چون از طریق فطرت خارج شده اند نمی توانند این مهم را برآورده کنند. اما منظور از فطرت چیست؟ اگر در مدیریت یک کار رشد و کمال طبیعی یک موجود مد نظر باشد اصطلاحا به آن، رشد فطری گفته می شود.

به تعبیر شهید مطهری: »وقتی میگویندانسان بایک سلسله امورفطری به دنیامیآید،نه به این معنی است که آنچنانکه یکعالِم ازجهان وخداتصوروتصدیق دارد،اوهم بایک تصوروتصدیقی ازجهان وخداوازاخلاق ومذهب وهمه مسائل به دنیامیآید. نه، بلکه منظور این است که بذراینهادرنهادش هست؛ اگرجامعه بخواهد اینهاراپرورش بدهد، همینقدرکه به اینهاآب وهواونوروحرارت برساندآن خودش ازدرون رشد میکند - «مطهری،بیتا:. - 968/15 طبق آیه 30 سوره روم امور فطری زوال پذیر نمی باشند1 بنابر این با توجه به این ویژگی امور فطری باید در امر تربیت با محوریت فطرت پیش رویم تا ماندگاری عمل ما تضمین شود.

یکی از امور فطری عبارت است از شناخت و گرایش به خدا - همان بی تا:. - 335 /22 لذا در امر تربیت دینی و تقویت دین باوری حتما باید جهت توحیدی تعالیمی که ما ارائه می کنیم مد نظر قرار گیرد.   از نکاتی که همینجا لازم است متذکر شویم پرهیز از امر و نهی های سلیقه ای در امر دینداری است. در باید ها و نباید های دینی همان مقداری باید عمل کرد که دین مقدس اسلام دستور داده است. چرا که احکام اسلام منطبق با فطرت انسان وضع شده است و اگر با اعمال سلیقه آن را کم و زیاد کنیم ،آنها را از فطرت انسانی دور ساخته ایم .

در نتیجه مقاومت روانی انها را در پی خواهد داشت. به عنوان نمونه شخصی به کارشناس مذهبی می گوید: همسرم از دختر 16 ساله ام می خواهد که حتی جلو محارمش جوراب و روسری بپوشد. این دقیقا همان سلیقه ای کردن دینداری است. احکام الهی منطبق با فطرت انسانها وضع شده است واگر با اعمال سلیقه شخصی،آنها را کم و زیاد کنیم آنها را از فطرت انسانی دور ساخته ایم و در نتیجه انسانها در برابرآن مقاومت خواهند کرد - دهنوی،. - 80 /1385   حال می توان گفت اینکه نوجوان و جوان با خدا آشنا است و به او گرایش دارد و اینکه هر انسانی به جمال و زیبایی و قدرت گرایش دارد و اینکه انسان نسبت به محبت دیگران بی تفاوت نیست و.... همه از فروع همین اصل هستند که باید در روشهای تربیتی از آنها بهره گرفت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید