بخشی از مقاله

چکیده

در تحقیقات حوزه روانشناسی سلامت و مثبتگرا، معنویت به عنوان یک عامل برجسته انسانی در نظر گرفته میشود که با ارتقای سلامت روان، ارتباط تنگاتنگی دارد؛ از سویی افسردگی، اضطراب و استرس به عنوان اختلالات شایع هیجانی مطرح شدهاند که میتوانند سلامت روان افراد را به خطر بیندازند.

بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین تجارب معنوی با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان صورت پذیرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور همدان به صورت نمونه گیری در دسترس 150 نفر انتخاب شدند و پرسشنامههای تجارب معنوی روزانه، و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس - DASS - ، را تکمیل کردند.

دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون تحلیل شدند. نتایج: یافتهها نشان داد که بین میزان تجارب معنوی روزانه با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان رابطه منفی معنادار وجود دارد، در واقع با افزایش نمرات تجارب معنوی روزانه، نمرات اختلالات هیجانی دانشجویان کاهش می یابد. بحث: نتایج این پژوهش بر اهمیت نقش معنویت و مذهب در افزایش سلامت روان تاکید میکند.

 مقدمه

امروزه در تحقیقات حیطهی روانشناسی سلامت و مثبت گرا، معنویت - spirituality - به عنوان یک عامل برجسته انسانی در نظر گرفته میشود که با ارتقای کارکردهای روانشناختی افراد، ارتباط تنگاتنگی دارد. در مفهوم بندیهای جدید از سلامت روان، اهمیت معنویت و رشد معنوی انسان تا آنجا گسترش پیدا کرده است که از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی - 1998 - همواره این بُعد به عنوان یکی از ابعاد اصلی سلامت روان در کنار جنبههای زیستی، روانی و اجتماعی در نظر گرفته میشود. با در نظرگرفتن اثرات مثبتی که سازههای مذهب ومعنویت میتوانند روی سلامت روانشناختی افراد و کارکردهای اجتماعی مثبت آنها داشته باشند، لزوم پرداختن به چنین متغیرهایی با دیدگاه روانشناختی، بیش از گذشته خود را نشان میدهد.

اندروود - 1999 - چنین بیان میکند که اظهار معنویت از شخصی به شخص دیگر به دلیل تفاوت شرایط جسمانی، هیجانی، کارکردی و بینفردی فرق میکند. الیسون و فان - 2008 - معنویت را کیفیتی منحصر به نوع بشر میداند و معتقدند که معنویت، توانمندی است که انسان را فراتر از خودش میبرد تا بتواند معنای اعمال، پیچیدگی انگیزهها و تماسی که با جهان پیرامون خود دارد را در نظر بگیرد.

در زمینه ارتباط بین معنویت و سلامت روان مطالعات گسترده ای صورت پذیرفته است. برای مثال یانگ - 2012 - در مطالعه خود اثربخش بودن معنویت را بر افزایش کیفیت زندگی افرادی که از بیماریهای شدید روانی رنج می برند، نشان داد. هادزیک - 2011 - نیز در یک مطالعه مروری دیگر، بر اثربخش بودن معنویت در سلامت روان تاکید کرد.

کونیگ - 2009 - نیز در یک مطالعه با استفاده از مرور مطالعات صورت گرفته در کشورهای مختلف بر اثربخش بودن مداخلات معنوی و مذهبی بر بهبود کارکردها و افزایش امیدواری، آسایش و معنا در بین بیماران دچار افسردگی، اضطراب، خودکشی، سایکوتیک و سوء مصرف مواد، تاکید کرد.

در مطالعه دیگر سوراجاکول و همکاران - 2008 - دریافتند که سطح افسردگی افراد معنوی پایین تر است. دیسروز و میلر - 2007 - هم نشان دادند بین تجارب معنوی روزانه با سطح پایین افسردگی ارتباط معنادار وجود دارد. کوته و همکاران - 2005 - دریافتند، بسیاری از نوجوانان که با مفاهیم دینی ارتباط داشتند و سطح بالاتری از سلامت معنویت را دارا بودند، علائم افسردگی کمتر و رفتار پرخطر کمتری نشان داده بودند.

در مطالعات داخلی نیز غباری بناب، متولی پور، حکیمی راد و حبیبی عسگرآباد - 1388 - بین معنویت و جنبه های مختلف آن با افسردگی و اضطراب در دانشجویان ارتباط معنادار منفی یافتند. در سایر مطالعات داخلی - گنجی و حسینی، 1389؛ بهرامی دشتکی، علی زاده، غباری بناب و کرمی، 1385؛ جلیلوند، - 1383 نیز بر اثربخش بودن و ارتباط مثبت معنویت در کاهش افسردگی و اضطراب و افزایش سلامت روان تاکید شده است.
 
با این تفاسیر، پژوهش حاضر در راستای مطالعات قبلی و جهت افزایش غنای پژوهش در زمینه معنویت، با هدف تعیین ارتباط بین تجارب معنوی روزانه با افسرگی، اضطراب و استرس در دانشجویان صورت پذیرفت.

روش

الف - شرکت کنندگان و طرح پژوهش

پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور همدان بودند که از بین آنها، 150 نفر 36 - زن و 114 مرد - با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از بین کلیه شرکت کنندگان در پژوهش، 23 نفر 15/3 - درصد - در مقطع کاردانی، 107 نفر 71/3 - درصد - در مقطع کارشناسی، 18 نفر 12 - درصد - در مقطع ارشد و 2 نفر 1/2 - درصد - در مقطع دکتری، مشغول به تحصیل بودند. همچنین بیشتر دامنه سنی شرکت کنندگان بین 20 تا 24 سال 55/3 - درصد - قرار داشتند.

ب - ابزار یا تکالیف

.1مقیاس تجارب معنوی روزانه: این مقیاس اولین بار توسط اندروود و ترسی - 2002 - طراحی شده است. مقیاس اصلی دارای 16 ماده است، اما فرم کوتاه شش مادهای آن نیز در مطالعات مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. این مقیاس خودگزارشی به منظور اندازهگیری تجارب معنوی روزانه یا این جهانی تهیه شده است و شامل سه زیر مقیاس احساس حضور خداوند ارتباط با خدواند و احساس مسئولیت در قبال دیگران را شامل میشود.

این مقیاس بیانگر مفاهیمی است که به هیچ گرایش دینی خاصی محدود نمیشود. این مقیاس تابحال به زبانهای زیادی ترجمه و تحقیقات گستره در مورد آن انجام شده است - اندروود و ترسی، . - 2002 در این مقیاس نمرات بالاتر، بیانگر تجارب معنوی بالاتر است.

نمره گذاری براساس لیکرت است و از 6 برای اغلب اوقات روز و به ترتیب 1برای هرگز یا تقریباً هرگز نمره داده میشود. البته ماده 16 یک سوال متفاوت است و دارای 4 گزینه است بنابراین برای همتا کردن آن با سایر عبارت، نمره گذاری در این عبارت به 1/5 افزایش میبابد و در واقع به اصلاً 1/5 و به ترتیب به نزدیک تا سرحد امکان نمره 6 میدهیم. نمره که هر فرد در این آزمون میگیرد بین 96 تا 16/5 متغییر است.

در یک بررسی اندروود و ترسی - 2002 - ثبات درونی مقیاس را با استفاده از آلفای کرونباخ را بررسی کردند که مقادیر 0/94 و 0/95 در دو بار اجرای مقیاس را در بر داشت. در ایران نیز تقوی و امیری - 1389 - به هنجاریابی این آزمون پرداخته اند و پایایی آزمون را از سه طریق بررسی کردند که به ترتیب ضریب پایایی 0/96 برای بازآزمایی، 0/88 برای تصنیفی اسپیرمن-براون و 0/91 برای آلفای کرونباخ را گزارش کردند.

.2مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس : - DASS-21 - این مقیاس در سال 1995 توسط لاویبوند و لاویبوند - Lovibond & Lovibond - ، تهیه شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید