بخشی از مقاله

رابطه هوش معنوی، معناداری زندگی و افسردگی با اضطراب مرگ در بیماران سرطانی شهر اهواز

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی، معناداری زندگی و افسردگی با اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان بود. بدین منظور، تعداد 200 نفر از بیماران مذکور به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. طرح تحقیق از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه ی هوش معنوی جامع ، پرسشنامهی ارزشمندی زندگی باتیستا و آلموند، آزمون مرگ کالت- لستر، پرسشنامه یافسردگی بِک استفاده گردید . به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که بین هوش معنوی و معناداری زندگی با اضطراب مرگ رابطه منفی و معنادار و بین افسردگی با اضطراب مرگ رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین ،تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که متغیرهای پژوهش 46 درصد از واریانس اضطراب مرگ را پیش بینی می کنند وازبین متغیرهای پیش بین ، افسردگی پیش بینی کننده ی بهتری برای اضطراب مرگ بوده است.

واژگان کلیدی: اضطراب مرگ، افسردگی، معناداری زندگی، هوش معنوی، سرطان.

1

مقدمه

سرطان یکی از کهنترین بیماریهای شناخته شده برای بشر بوده و تا کنون نیز درمان قطعی و نهایی برای آن پیدا نشده است. این بیماری که در نتیجهی تقسیم غیرقابل کنترل سلولها بوجود میآید، معلول عوامل محیطی و اختلالات ژنتیکی است(مهدوی،.(1391 هنگامی که به سرطان دچار میشویم، ترس از مرگ، سایهی تاریکی از وجود میشود که هرگز نمیتوانیم آن را از خود جدا و یا نادیده بگیریم. این نگرانی همیشه وجود دارد، در گوشهای پنهان در ذهن ما کمین کرده و در انتظار فرصت میگردد که خود را بروز دهد، ترس از مرگ میتواند بعضی از افراد راکاملاً از حرکت و زندگی ساقط کند. بسیاری از افراد اضطراب، افسردگی و دیگر علائمی دارند که با ترس از مرگ، این علائم بیشتر میشوند (یالم1، 2008، ترجمهی قطبینژاد آسمانی، .(1391 مرگ واقعیتی اجتنابناپذیر است که هر شخصی ممکن است نسبت به آن برداشت و واکنشی منحصر به فرد داشته باشد. مرگ به خاطر ماهیت پر از ابهامش، برای بسیاری از انسانها به صورت تهدیدآمیز جلوه میکند. اضطراب و هراس از مرگ2، در میان تمام فرهنگها متداول است و گروههای ادیان مختلف به طرق گوناگون با آن برخورد میکنند (هورتاویاپ3،.( 2006

اضطراب مرگ صرفاً یک اضطراب دور دست نیست که در پایان راه به انتظار ما نشسته باشد، اضطراب نهفتهای است که به نهانگاههای احساس رخنه میکند تا جایی که طعم مرگ را در همه چیز میچشیم. از آنجایی که مرگ هرگز تجربه نشده وهیچ کس آن را به وضوح لمس نکرده، همه به نوعی در مورد آن دچار اضطراب هستند ولی هر کس بنا بر عوامل معینی، درجاتی مختلفی از اضطراب مرگ را تجربه میکند (سینگ4 و همکاران، .(2003 خداوند در قرآنکُلﱡکریم مینَفرمایدسٍ "ذَائقَهُ اَلمَوتِ" هر کسی طعم مرگ را خواهد چشید (سورهی انبیاء، آیهی .(35

در مورد شنیدن خبر بیماری، افراد مختلف واکنشهای متفاوتی از خود بروز میدهند که این خود بستگی به ساختار شخصیت و سبک و شیوهی زندگی گذشتهی آنها دارد. کسانیکه در زندگی معمولی عمدتاً انکار را به عنوان یک شیوهی دفاعی به کار میبرند، به هنگام شنیدن خبر بیماری نیز بیش از دیگران به انکار متوسل میشوند. کسانی که در گذشته با شرایط استرسزا5 مستقیم و رو در رو درگیر شده و با آن مقابله کردهاند، در شرایط بیماری نیز به همان شیوه عمل میکنند(راس، ترجمهی بهرامی، .(1386 باورداشتن به این مسأله که ما موجوداتی معنوی هستیم و زندگی جسمانی (در این جهان) موقتی است - یکی از اصول هوش معنوی است، هوش معنوی به دلیل پیوندش با معنا، ارزش و پرورش تخیل، میتواند به انسان توان تغییر و تحول بدهد. هوش معنوی به شکل هشیاری ظاهر میشود و به شکل آگاهی همیشه در حال رشد ماده، زندگی، بدن، ذهن، نفس

æ روح درمیآید. معنای روح و معنویت به سفر زندگی، حس تقدس در زندگی، درک متعادل از ارزش ماده و معتقد به بهتر شدن دنیا میشود (غباری بناب و همکاران، .(1386
زوهار6و مارشال(2000) 7 نیز با تایید وجود هوش معنوی آن را استعداد ذهنی می دانند که انسان در حل مسائل معنوی

æ ارزشی خود به کار می گیرد و زندگی و کارهای خود را در حالتی گسترده از وسعت و غنا و معنا قرار می دهد (صمدی، .(1385 زاهدی (1392)، در پژوهشی به بررسی رابطه کیفیت زندگی، حمایت اجتماعی و هوش معنوی بر اضطراب مرگ در زنان و مردان مبتلا به ام اس انجمن ام اس شهر تهران پرداخت. نتایج حاصل نشان داد که کیفیت زندگی، حمایت اجتماعی و هوش معنوی به ترتیب رابطه معناداری در سطح p> 0/001) )، با اضطراب مرگ افراد مبتلا به ام اس داشتند. همچنین نتایج نشان داد که اضطراب مرگ در زنان بیشتر از مردان است که این نتیجه در سطح ( p> 0/05 ) معنادار بود.

براوان8 و همکاران (2013)، در پژوهشی به بررسی اثر بخشی آموزشی هوش معنوی بر کاهش اضطراب مرگ و نگرانی نسبت به پایان زندگی در میان زنان مبتلا به سرطان سینه پرداختند. نتایج نشان داد که میانگین نمره پس آزمون اضطراب مرگ
æ نگرانی پایان زندگی در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافت که تفاوت بین پس آزمون گروه آزمایش و گروه گواه در

سطح 0/01 معناداری بود.هوش معنوی زمینهساز انسان برای دستیابی به معنای زندگی است. معنای زندگی از سه جنبهی هدفداری، ارزشمندی و کارکرد زندگی، یکی از مهمترین پرسشهای بشر و به گفته ی برخی فیلسوفان مهمترین پرسش بشر است. در واقع نحوهی درگیری انسان با این مسألهی مهم و تلاشهایی که برای پاسخ به آنها انجام میدهد، تعیین کنندهی مسیر اصلی زندگی و نیز سرنوشت سعادتآمیز یا فلاکتبار اوست. ما چگونه میتوانیم خود و بستر هستی خویش را به طریقی بشناسیم که به ما امکان میدهد به گونهای مناسب با انسانیت، فردیت و شرایطمان زندگی کنیم و به آن معنی ببخشیم، به عبارت دیگر چگونه میتوانیم خودمان و محیطمان را بشناسیم، به گونهای که قادر باشیم زندگیکاملاًمعنادار و ارزشمندی را سپری کنیم (احمدی، .(1388 بامیستر(1991) 9 نیز معتقد است هنگامی فرد می تواند احساس کند که از یک زندگی معنادار برخوردار است که چهار نیاز او به معنا، ارضا شده باشد. این چهار نیاز عبارتند از (1) هدفمند بودن جهت زندگی (2) احساس کارآمدی و کنترل (3) برخوردار بودن از مجموعه ای از ارزش ها که بتواند به وسیله آن ها کنش هایش را توجیه کند (4) وجود یک مبنای با ثبات و استوار برای داشتن نوعی حس مثبت خود ارزشمندی (نصیری و جوکار .(1387 غلامی و همکاران (1388)، در پژوهشی به تعیین اثربخشی آموزش معنادرمانی گروهی بر امید به زندگی و سلامت عمومی بیماران دختر مبتلا به تالاسمی پرداختند. نتایج حاصل از تحلیل مانکوا نشان داد که آموزش معنادرمانی میتواند باعث افزایش امید به زندگی و سلامت عمومی بیماران تالاسمی ماژور گردد که این یافته در سطح 0/001 معنادار بود. پارک 10و همکاران (2008)، در تحقیقی تحت عنوان معنیسازی و سازگاری روانی بعد از سرطان نتایج نشان داد که تلاشهای معنی سازی با سازگاری روانی بیشتر در ارتباط هستند. فرانکل معتقد است امروزه بیماران غالباً از بی معنایی و پوچی و بی هدفی زندگی شکایت دارند و در این » خلاءهستی « است که، خستگی ها، بی

حالی ها، افسردگی ها، ناامیدی ها و بیقراری ها ظاهر می شوند (فرانکل11، ترجمه صالحیان و میلانی ، .(1386 اضطراب و افسردگی شایعترین واکنشهای روانشناختی در بیماران سرطانی است که در برخورد با تشخیص پیش آگهی و هزینههای درمانی که دامنگیر فرد بیمار میشود و درمانهای انجام شده برای خود بیماران میتواند استرسزا باشد، از طرفی تحمل درد در بیماران سرطانی اثر شدیدی روی کیفیت عمومی زندگی بیمار با تأثیر بر جنبههای جسمانی و روانشناختی دارد. مهدوی در سال 1391در تحقیقی تحت عنوان مقایسه رضایت زناشویی، استرس ادارک شده و افسردگی در بیماران سرطانی با افراد سالم، نشان داد که میزان رضایت زناشویی در بیماران مبتلا به سرطان نسبت به افراد سالم پایینتر و میزان استرس ادراک شده و فسردگی در این بیماران بیشتر از افراد سالم است . کوکران و همکاران (2013)12، در پژوهشی به مقایسه اضطراب مرگ، افسردگی و امید به آینده در میان افراد مبتلا به ام اس و سرطان پرداختند. نتایج نشان داد که هر دو گروه از اضطراب مرگ و افسردگی شدید رنج میبرند و همچنین نسبت به آینده خیلی ناامید و بدبین هستند. اما تفاوت معناداری بین دو گروه از لحاظ میزان اضطراب مرگ،افسردگی و امید به آینده مشاهده نشد از آن جایی که پاسخ مثبت به زندگی و پذیرش رنج، علیرغم هر چه که افراد با آن روبرو میشوند و قدرت حل مسائل مرتبط با معنای زندگی و از طرفی پاسخ منفی و عدم پذیرش رنج و متعاقب آن درماندگی و افسردگی، اثرات یکسان و مشابهی را در اضطراب مرگ ندارند؛ لذا هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش معنوی، معناداری زندگی و افسردگی با اضطراب مرگ در بیماران سرطانی شهر اهواز می باشد.

نمونهی آماری و روش نمونه گیری

جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیهی بیماران سرطانی (زن و مرد) بیمارستان گلستان شهر اهواز اسـت کـه در سـال 1393 مورد بررسی قرار گرفتند. نمونهی این تحقیق مشتمل بر 200 نفر از جامعهی مذکور می باشـد کـه بـرای انتخـاب آنهـا از روش نمونهگیری در دسترس استفاده گردید. در ابتدا قصد محقق این بود که نمونه گیری به صورت تصادفی سـاده از میـان 1542 عدد پرونده بیماران سرطانی بستری شده در بیمارستان صورت پذیرد که با توجه به محدودیت هـایی از قبیـل بیسـوادی، قومیـت، کهولت سن، شدت بیماری، شیوه نمونه گیری در دسترس جهت ادامه پژوهش گزینش گردید. این پژوهش از نوع همبسـتگی مـی باشددر این طرح صرفاً درجات همبستگی و روابط بین متغیرها بررسی می شود. پژوهشگر در این پژوهش به دنبال بررسـی رابطـه ساده و چندگانه هوش معنوی، معناداری زندگی و افسردگی با اضطراب مرگ بیمـاران سـرطانی (زن و مـرد) بیمارسـتان گلسـتان شهر اهواز می باشد.

3

ابزار های اندازه گیری
در این پژوهش به منظور اندازه گیری متغیرهای مورد نظر، از ابزارهای زیر استفاده شده است: پرسشنامه هوش معنوی (ISIS) ، پرسشنامه معناداری زندگی((LRI، پرسشنامه افسردگی بک((BDI ، پرسشنامه اضطراب مرگ کالت- لستر (CL- FODS)

پرسشنامه هوش معنوی (ISIS))

این مقیاس یک ابزار خودگزارشی است که توسط امرام و درایر در سال 2007 ساخته شد و شامل دو فرم کوتاه و بلند است که فرم بلند آن دارای 83 آیتم و فرم کوتاه آن شامل 45 آیتم است که 44 آیتم آن 22 توانایی را می سنجد و یک آیتم نیز اعتبار است. نمره گذاری این مقیاس بر اساس درجه بندی لیکرت است. پاسخ دهنده به هر موقعیت شرح داده شده در مقیاس، درجه ای از 1هرگز( یا تقریباً هیچگاه) تا 6همیشه( یا تقریباً همیشه) پاسخ می دهد. اعتبار این آزمون از یک نمونه 240 نفری به دست آمد که فرم کوتاه با تمام نمرات فرم بلند همبستگی 0/99 را نشان داد. ضرایب پایایی پرسشنامه هوش معنوی بین 0/74 تا 0/93 نوسان دارد. و در تحقیق حاضر برای تعیین پایایی پرسشنامه هوش معنوی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسشنامه برابر با 0/93، که بیانگر ضرایب پایایی مطلوب پرسشنامه یاد شده می باشد.

پرسشنامه معناداری زندگی((LRI

شاخص نگرش به زندگی، بر اساس مفهوم نگرش مثبت به زندگی توسط باتیستا (1973) طراحی شده است وی این آزمون را به منظور ارزیابی میزان معنا خواهی در زندگی تهیه کرده است (باتیستا والموند، . .(1973 این مقیاس شامل 28 گویه می باشد . باتیستا و آلموند (1973) پایایی بازآزمایی برای LRI را r=0/94 گزارش کردهاند. شواهد پژوهشی چندی وجود دارد که نشان میدهند این مقیاس از ضرایب و پایایی مطلوبی برخوردار است (باتیستا و آلموند، 1973، چمبرلین و زیکا، 1988، به نقل از فلدمن و استایدر، .(2005 نصیری و جوکار (1387) به منظور تعیین پایایی مقیاس از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده کردند که برای کل مقیاس و خرده مقیاسهای تکمیل و چارچوب برابر با 0/85 و 0/73 و 0/77 به دست آمد که رضایت بخش است. برای بررسی روایی این مقیاس از تحلیل عوامل به روش مولفههای اصلی با چرخش واریماکس استفاده شد.شاخص KMO برابر 0/85 و ضریب کرویت بارتلت برابر با 2799/64 بود، که در سطح 0/0001 معنی دار بود و نشان دهندهی کفایت نمونه گیری گزینهها و ماتریس همبستگی آنها بود. در تحقیق حاضر برای تعیین پایایی پرسشنامه یاد شده نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسشنامه برابر با 0/76، که بیانگر ضرایب پایایی قابل قبول پرسشنامه معناداری در زندگی می باشد.

پرسشنامه افسردگی بک((BDI

پرسشنامه افسردگی بک اولین بار در سال 1961 توسط بک و همکاران معرفی شد. در سال 1971 فرم تجدید نظر شده جایگزین نسخه اصلی گردید و در سال 1978 انتشار یافت. در نسخه اخیر مادهها اصلاح شدند اما بین دو فرم همبستگی بالایی به دست آمده است. از این پرسشنامه چند فرم کامپیوتری، یک فرم 21 سوالی و یک فرم کوتاه 13 مادهای تهیه شده است. همبستگی فرم کوتاه و بلند بین 0/89 تا 0/97گزارش شده است. . در تحقیق حاضر از فرم 21 سوالی استفاده شده است که هر ماده نشانهای خاص از افسردگی را نشان میدهد جملهها دامنهی افسردگی را از خنثی(صفر) و حداکثر شدت(سه)میسنجد (به نقل از شریفی در سال 1380 )ضریب اعتبار پرسشنامه افسردگی بک از طریق همبسته کردن نمرات این آزمون با خرده مقیاس افسردگی پرسشنامه محاسبه گردید.پایایی این مقیاس به طور مکرر مورد بررسی قرار گرفته است. بک در سال 1972 گزارش داد که پایایی این پرسشنامه با روش اسپیرمن براون13 در حدود 0/93 میباشد. روپلی(1966) 14گزارش داد که پایایی با روش کودر ریچاردسون 0/78 و بازآزمایی 0/75 برای 23 نفر بعد از سه ماه و 0/48 برای 59 نفر بیمار روانی بعد از سه هفته مشاهده شد. بک واستروگاریین15 در سال 1988 پایایی این مقیاس را با روش همسانی درونی از 0/73 تا 0/92 با میانگین 0/86 گزارش کردهاند. در پژوهش که توسط حسینی((1380 انجام گرفت ضرایب پایایی آلفای کرونباخ 0/89 و ضریب همبستگی تصنیف 0/87 گزارش شده است. در تحقیق کارگرزاده (1385) ضریب پایایی این آزمون به روش آلفای کرونباخ0/69 و به روش تنصیف برابر با 0/67

4

محاسبه گردید. در تحقیق حاضر برای تعیین پایایی پرسشنامه افسردگی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسشنامه برابر با 0/95، که بیانگر ضرایب پایایی مطلوب پرسشنامه یاد شده می باشد.

پرسشنامه اضطراب مرگ کالت- لستر (CL- FODS)

مقیاس بازنگری شدهی اضطراب مرگ کالت- لستر، یک ابزار خود سنجی برای اندازه گیری میزان ترس و اضطراب مربوط به مرگ است. این مقیاس حاوی 32 پرسش است. هر خرده مقیاس، دارای 8 پرسش است که بر مبنای درجه بندی لیکرت، از یک(بی اهمیت) تا پنج(خیلی زیاد)، نمرهگذاری شده است. بنابراین دامنهی نمرات برای هر خرده مقیاس، بین 8 تا 40 امتیاز و در کل بین 32 تا 160 امتیاز میباشد.اعتبار کل این مقیاس از 0/75 تا 0/92 نوسان داشت که کافی به نظر میرسید. توماس-سابادو16، لایمونر17 و عبدالخالق (2007)، در مطالعهای به طراحی یک نسخهی اسپانیایی از مقیاس اضطراب مرگ کالت-لستر و کاوش در ویژگیهای روانسنجی آن پرداختند و گزارش دادند که همسانی درونی، خوب و اعتبار باز آزمایی، رضایتبخش بود. در ایران نیز برای اولین بار طی پژوهشی، نادری و اسماعیلی (1387)، فرم تجدید نظر شدهی این مقیاس را روی نمونهای به حجم 200 نفر(100نفر زن و100 نفر مرد) از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، اجرا کردند که ضریب اعتبار آن از طریق همبسته کردن با مقیاس اضطراب مرگ تمپلر و پایایی آن با دو روش آلفای کرونباخ و تنصیف محاسبه شد. در تحقیق حاضر برای تعیین پایایی پرسشنامه اضطراب مرگ از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسشنامه برابر با 0/95، که بیانگر ضرایب پایایی مطلوب پرسشنامه یاد شده می باشد.

یافته های توصیفی

یافته های توصیفی این پژوهش شامل شاخص های آماری مانند میانگین، انحـراف معیـار بـرای کلیـه متغیرهـای مورد مطالعه در این پژوهش در جدول 1 ارائه شده است.

جدول1 میانگین، انحراف معیار نمره متغیرهای هوش معنوی، معنا داری در زندگی، افسردگی و اضطراب مرگ بیماران
سرطانی

5

همان طوری که در جدول1 مشاهده می شود در متغیر هوش معنوی، میانگین و انحراف معیار، به ترتیب برای بیماران زن 166/53 و 23/13، بیماران مرد 160/80 و 21/84 و کل بیماران 163/67 و در متغیر معنا داری در زندگی، بیماران زن 23/22 و 3/71، بیماران مرد 22/80 و 3/87 و کل بیماران 23/01 و 3/78، در متغیر افسردگی، بیماران زن 17/30 و 11/86، بیماران مرد 16/25 و 12/18 و کل بیماران 16/78 و 12/00 و در متغیر اضطراب مرگ، بیماران زن 122/00 و 16/99، بیماران مرد 117/77 و 19/27و کل بیماران 119/89 و 18/24 می باشد.

یافته های مربوط به فرضیه های پژوهش

پژوهش حاضر، شامل فرضیه های زیر است که هر فرضیه همراه با نتایج به دست آمده از تجزیـه و تحلیـل آن در ایـن ارائـه می گردد.

فرضیه اول: بین هوش معنوی و اضطراب مرگ بیماران سرطانی رابطه وجود دارد.

جدول2 ضرایب همبستگی ساده بین هوش معنوی و اضطراب مرگ بیماران سرطانی
متغیر شاخص آماری ضریب همبستگی سطح تعداد
متغیر پیش بین
ملاک (r ) معنی داری( ( p نمونه(( n

اضطراب مرگ هوش معنوی -0/51 0/0001 200

همان طوری که در جدول2 مشاهده می شود بین هوش معنوی و اضطراب مرگ بیماران سرطانی رابطه منفی معنی داری وجود دارد p<0/0001) و .(r = - 0/51 بنابراین فرضیه اول تأیید می گردد. به عبارت دیگر، هر چه هوش معنوی بیماران سرطانی افزایش می یابد به همان اندازه اضطراب مرگ آنان کاهش پیدا می کند.

فرضیه دوم: بین معناداری زندگی و اضطراب مرگ بیماران سرطانی رابطه وجود دارد.
جدول3 ضرایب همبستگی ساده بین معنا داری زندگی و اضطراب مرگ بیماران سرطانی

متغیر ملاک شاخص آماری ضریب همبستگی سطح تعداد
متغیر پیش بین
(r ) معنی داری( ( p نمونه(( n

اضطراب مرگ معناداری زندگی -0/47 0/0001 200

همان طوری که در جدول3 ارائه شده است بین معناداری زندگی و اضطراب مرگ بیماران سرطانی رابطه منفی معنی داری مشاهده می شود p<0/0001) و .(r = -0/47 بنابراین فرضیه دوم تأیید می گردد. به عبارت دیگر، با افزایش معناداری زندگی بیماران سرطانی، اضطراب مرگ آنان کاهش یافته است.

فرضیه سوم: بین افسردگی و اضطراب مرگ بیماران سرطانی رابطه وجود دارد.

جدول 4 ضرایب همبستگی ساده بین افسردگی و اضطراب مرگ بیماران سرطانی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید