بخشی از مقاله

چکیده

نوع خاصی از جرم محال در قالب تجری مطرح وقانونگذار ما در قانون مجازات اسلامی سخنی صریح از واژه جرم محال به میان نیاورده و در تبصره ماده 122 جرم محال را به صورت غیرمستقیم به کار برده است. بیشتر اصولیین، جرم تجری را مورد بررسی قرار داده اند و در میان فقها در مورد استحقاق یا عدم استحقاق مجازات شخص متجری اختلاف نظر وجود دارد،عده ای از فقها بر این نظرند که شخص متجری قابل مجازات و عده ای دیگر عقیده ای مخالف دارند. در اصول و حقوق جزا دو نظر در مورد تجری وجود دارد

-1 در معنای ضیق، جرم تجری با جرم محال قابل انطباق است .

2 -در معنای وسیع تر آن هم شامل جرم عقیم و هم جرم محال و شروع به جرم می شود.

چند وجه مشترک بین جرم عقیم و جرم محال و تجری وجود دارد در حالی که این عنوان یکی نیستند و هریک مفاهیم جداگانه از هم دارند ما در این مقاله برای روشن شدن بحث ابتدا تجری و جرم محال را از لحاظ فقهی و حقوقی بررسی میکنیم و در ادامه به ارتباط بین آنها را بیان می داریم.

-1 مقدمه

تجری از باب تفعل به معنای جرأت پیدا کردن، گستاخی، سرپیچی آمده است. در برخی از مواد قانون مجازات اسلامی واژه بیم تجری به کار رفته است اما در حال حاضر بررسی این واژه مدنظر ما نیست. مفهوم لغوی تجری عبارت است از جرأت بر مولا ، خواه در واقع مخالفتی صورت گرفته باشد یا نه. از نظر حقوق جزای اسلامی تجری به این معناست که شخصی قصد ارتکاب جرمی را کندو به تصور اینکه آن عمل جرم است وسایل و مقدمات جرم را هم فراهم می کند و عملیات اجرایی را هم شروع و به پایان می برد درحالی که درواقع آن عمل جرم نبوده است.

در اینجا شخص مرتکب قطع به جرم بودن دارد اما قطعش مطابق با واقع نیست.

از لحاظ فقهی می توان گفت تجری یعنی شخص به حکم خدا علم پیدا کرد و در این مورد یقین هم حاصل کرد اما برخلاف حکم خدا فعلی را انجام دهد سپس معلوم شود که اشتباه کرده است. - فعلی را که انجام داده مباح بوده است و در واقع مخالفتی صورت نگرفته است - . مانند اینکه مردی با زنی با یقین به اینکه بیگانه است مرتکب زنا می شود و بعد معلوم می شود که زوجه شرعی او بوده است در مقابل تجری انقیاد وجود دارد انقیاد در اصطلاح به معنای تسلیم شدن و عمل کردن در برابر مولایی که واجب است به امر و نهی آن عمل شود و این تسلیم شدن طبق قطعیباشد که حتماً مخالف با واقع است چون اگر مخالف با واقعیت نباشد انقیاد نیست و اطاعت است که به این شخص منقاد می گویند، مانند اینکه شخصی یقین دارد که فلان مایع آب است و آن را بنوشد و بعد روشن شود که یقینش اشتباه بوده و آن مایع خمر بوده است.

در جرم محال شخص نیت ارتکاب بزه رادارد و و وسائل آن را فراهم و به اجرای آن اقدام میکند ولی نتیجه مورد نظر حاصل نمیشود، مثلاً کسی قصد قتل رقیب خود را می کند و به این جهت ماشه تفنگ خود را می چکاند ولیتفنگ را قبلاً دیگری خالی کرده است.

حقوقدانان معاصر تجری را به سه صورت قابل طرح می دانند :

-1 عده ای فقط نوع خاصی از جرم محال را در قالب تجری قابل بحث می دانند.

-2عده ای دیگر این جرم را شامل جرم محال جرم عقیم دانسته اند.

-3 عده ای که تجری را در سه قالب جرم محال و جرم عقیم و شروع به جرم قابل بحث دانسته اند.

-2اقسام تجرّی

مرحوم شیخ مرتضی انصاری - ره - در کتاب رسائل اقسام تجری را چنین بیان می کند: - شامبیاتی، 1389، ص - 191

1    -تجری ایناست که شخص صرفاً تصمیم و قصد و نیت گناه را دارد بدون اینکه در خارج گناهی از فرد سر بزند که این قسم گناه ندارد.

2    -در این مرحله فرد یک گام پا را فرار نهاده در این قسم تجری به این صورت است که فرد قصد گناه و عصیان را دارد و با همین قصد وارد مقدمات گناه می شود و بخشی یا تمام آن را انجام می دهد.

3    -در این قسم فرد قصد گناه دارد و عملی را به اعتقاد او گناه و جرم است انجام می دهد ولیبعداً معلوم می شود که این عمل حرام نبوده است.

4    -انجام امریکه احتمالاً گناه و جرم بوده و به امید اینکه نافرمانی و جرم تحقق یابد.

5    -ارتکاب امری که محتملا گناه و جرم باشد زیرا باکی از مصادف شدن با حرام ندارد.

-6انجام امری که از طرفی ترس آن دارد گناه بوده و از طرف دیگر امیدوار است که عصیان و جرم نباشد. در سه مورد اخیر فرد علم اجمالی دارد به اینکه یا فعل حلال یا حرام را مرتکب می شود.

-3 بررسی فقهی تجری و جرم محال

در این مبحث سخن بر این است که آیا ما تجری کننده را قابل مجازات می دانیم یانه؟ در این مورد بین فقها اتفاق نظر وجود ندارد و فقهایی از جمله شیخ مرتضی انصاری پس از ذکر تقسیمات تجری مرتکب آن را مستحق عقوبت نمی دانند و استدلال ایشان این است که در مثالی که کسی به گمان اینکه مایعی که مینوشد شراب است و قصد نوشیدن مایع حرامی را میکند سپس مشخص می شود که آن مایع آب بوده است، عقاب برای نوشیدن مقرر شده است نه برای خوردن آب و این شخص آب نوشیده است نه شراب تا مستحق عقاب باشد.

شیخ انصاری معتقد است که این عمل قابل ملامت و ناپسند است - این مذمت، مذمت فاعلی است نه فعلی - ولی قابل مجازات نیست به این دلیل که فرد فعل حرامی را انجام نداده - رکن مادی جرم را انجام نداده است - و فقط در دایره قصد باقی مانده است.به نظر ایشان در همه اقسام تجری، شخص متجری در راه ارتکاب جرم بی مبالات و یا کم مبالات است و به احکام االله بی اعتنایی کرده و بی اهمیت بوده است و از این بابت درخور نکوهش است.

مرحوم بجنوردی نیز معتقد است که تجری حرام نیست و از راه اجماع هم نمی توان به حرمت آن رسید زیرا مسأله خلافی است و اجماع وجود ندارد.

شهید اول در کتاب قواعد میفرمایند اگر کسی به قصد ارتکاب جرم کاری را که معتقد است جرم است مرتکب شود و خلاف آن ظاهر شود آیا این قصد ارتکاب جرم موجب کیفر خواهد بود، محل اشکال است زیرا قصد او با جرم مصادف نشده و جز نیت ارتکاب جرم چیز دیگری در کار نبوده و آن هم بخشیده شده است

علامه حلی در کتاب نهایه بر عقیده شهید اول است.
ملا محمد کاظم خراسانی تجری را موجب عقاب می داند و لذا کسی که آب را به عقیده شراب بنوشد آنچه در اختیار او بوده همان برداشتن لیوان و نوشیدن آن است و عدم مطابقت عقیده او با واقع امری غیر اختیاری بوده و ثواب و عقاب بر امور اختیاری مترتب است.به نظر ایشان شخص متجری با خدا و شارع شروع به مبارزه کرده است. در تجری آخوند قصد را رفتار می شناسد و آن را قابل مجازات میداند.

حضرت آیت االله صدر - ره - ابتدا در مقام تجری برآمده و می گویند مکلف وقتی به وجوب یا حرمت چیزی قطع نمود در واقع هم تکلیف همان بود که او نسبت به آن قطع پیدا کرد در اینجااگر مخالفت با قطع خودش کند مسلماً نزد خدا عاصی و گناهکار است.اما اگر واقع غیر از آن چیزی بود که او نسبت بدان قطع پیدا نمود و مخالفت با قطع خویش کرد در این صورت به آن متجری می گویند.

آیا این شخص قابل مجازات است یا خیر؟ زمانی است که برای شخص مکلف یک سری از تکالیف کشف شده یعنی علم به تکلیف دارد و زمانی دیگر ممکن است تکلیف و حکم واقعی نباشد به عبارت دیگر جهل مرکب نسبت به حکم پیدا کند در حالت اول شخص متجری مستحق عقاب و مجازات نیست چرا که موضوع حق طاعت، کشف واقعی است در حالی که موضوع تجری کشف واقعی نیست ، بلکه صرف انکشاف است اعم از اینکه با واقع مطابق باشد یا نباشد.، اما اگر موضوع حق طاعت را مجرد انکشاف بدانیم یعنی به محض اینکه برای شخص معلوم شد که فلان مایع خمر است اگرچه در واقع خمر نباشد لازم است بر او که از آن اجتناب کند در این صورت شخص متجری مستحق عقاب و مجازات خواهد بود چرا که موضوع تجری هم همین است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید