بخشی از مقاله

چکیده

در جهانبینی اسلامی خداوندي که خالق جهان هستی، انسان و هدایت کنندة آنهاست، مسلماً برنامه مدیریتی جامعاي دارد که باعث هدایت و تکامل انسانها و سعادت همهجانبه آنان میشود. » مدیریت« برخاسته از این جهانبینی »برنامهریزي پایداري« را با اهداف تعیین شده، امکانات و منابع موجود و استعدادهاي انسان تدوین میکند. نگاه به معماري و شهرسازي جامعه سنتی نیز نشان میدهد که در آنها الگوهاي مدیریتی ارزشمندي برپایه اصول درست براي زندگی اجرا میشدند که موجب پایداري آنها در طول زمان شده، به طوریکه آرامش و آسایش »انسان« را در تمام ساحتهاي وجودي زندگیاش فراهم مینمودهاند. در حقیقت الگوهاي مدیریتی ایدئولوژي اسلامی جامعه سنتی در کنار کالبد بنا، روح آن را نیز درنظر میگرفتند. مقصود اصلی این نوشتار بیان ویژگیهایی براي »مدیریت« برنامهریزي معماري و شهرسازي است، بهگونهاي که این مدیریت نمایانگر بهره گیري از ارزشهاي ایرانی-اسلامی در هویتسازي به این عناصر و در نهایت به جامعه باشد.

-1 مقدمه
باید توجه داشت که »"مدیریت«، متضمن توصیه به رفتارهاي خاص انسانی است که در قالب بایدها و نبایدها و ارزشها مطرح میشوند و این بایدها و نبایدها نیز طبق تفکرات گوناگون، مبانی متفاوت پیدا میکنند. گاهی مبناي ارزشها سود و منافع مادي است که مسلماً اساس بایدها و نبایدها بسته به این مبنا شکل میگیرد و گاهی مبناي ارزشها تقرب و نزدیکی به خداست که در آن صورت بایدهاو نبایدها شکل دیگري میگیرند." - فروزنده دهکردي،1386، - 31 در این میان اسلام به عنوان مکتبی جامع و کامل بهترین الگوهاي مدیریتی را در برخواهد داشت."اسلام با سرعتی عجیب جغرافیاي سیاسی دنیاي باستان را متحول میکند، و شهرنشین و بیابانگرد را در قالب امتی واحد گرد هم میآورد. که با پیوندي معنوي و فرهنگی تمدنی بس گسترده را برپا میدارد. تمدنی که به سرعت روي آثار باقیمانده شهرهاي باستانی رشد میکند، و شهرهایی با هویت و ویژگیهاي خاص خود به نام »شهر اسلامی« را پدید میآورد." - اعتضادي،1377، - 9 ."با گسترش آئین محمدي - ص - به ایران، معماري و شهرسازي، همانند دیگر حوزههاي علمی، ّفنی و هنري توانست مضامین متعالی را از آئین جدید برگرفته، بر بالندگی، شکوه و عظمت خود بیفزاید. مضامینی چون وحی، توحید، تفکّر و ذکر، که توانست در پهنه گیتی، مدنیت اسلامی را به منصه ظهور برساند. - اولیا،1380، - 1 "بنابراین به آن دسته از مفاهیم و موارد هنري که در درون جوامع اسلامی تحت تأثیر عوامل منطقهاي و فرهنگ بومی به وجود آمده، هنر اسلامی گفته میشود. و شهري که تحت تأثیر این هنرها و مفاهیم، و معماري برخاسته از آن، به وجود آید، و در بردارنده هویت و فرهنگ دینی آن جامعه باشد، شهر اسلامی خواهد بود."تعبیر »شهر اسلامی« منوط به وجود شهري است که مبانی نظري طراحی و ساخت آن - اصول، ضوابط و... - از متون اسلامی استخراج شده است،

که این اصول در زمان و مکان متفاوت، در مفاهیم اسلامی - شریعت - بیتغییرند." - نقیزاده،49، - 1387 مدیریت این اصول است که در نهایت به خلق آثاري ماندگار میانجامد. این مدیریت چون از بطن تعالیم اسلامی برخاسته است، توجه به خدا، انسان و طبیعت اطرافش را به عنوان مخلوق خداوند، تواماً دربر میگیرد و مدیریت میکند. "تفکر اسلامی همه گسترة طبیعت را به عنوان سجدهگاه و محل عبادت انسان معرفی میکند، طبیعت به عنوان الگوي شناخت براي تعیین ویژگیهاي محیط مصنوع - معماري و شهر - جوامع اسلامی مطرح می شود. تفکّر دربارة طبیعت، اجزاء و عناصر آن قوانین و نظام متقّن حاکم بر جهان هستی و همچنین غور در هماهنگی و تعادل موجودات در کائنات به عنوان تجلّی علم و قدرت الهی، یکی از مقولات بسیار مهمی است که متون اسلامی، به عنوان یکی از ابزارهاي شناخت، موکداً انسان را به آن ترغیب و توصیه مینماید، و قرآن تمام عالم طبیعت را یکسره آیه و نشانه براي شناخت ماوراي طبیعت میخواند. - امینزاده،1379، - 42 انسانی که پیرو تعالیم اصیل دینی است، به عنوان مدیري که مدیریت خود را با الگو قرار دادن این تعالیم اعمال میکند، سعی دارد همه عناصر طبیعت را در این راه بکار گیرد و با بهرهگیري از منابع موجود در طبیعت تمام فعالیتهایش را مدیریت کند. بهرهگیري از این عناصر طبیعت در »مدیریت« طراحیها و برنامهریزيهاي معماري و شهرسازي جایگاه ویژهاي دارد."گیاه، آب، هوا و نور، چهار عنصر طبیعی مهم هستند، که در شکل دادن سازمان فضایی شهرها نقش اساسی ایفا مینمایند و همچنین میتوانند به عنوان پاسخگوي برخی جنبههاي نیازهاي معنوي، روانی و مادي انسان عمل نمایند." - امینزاده،1379، - 45که - .الیته بهرهگیري از طبیعت، منابع آن، استعدادهاي انسان، همه و همه براي مدیریت امور مربوط به او فقط در پرتو هدایتی الهی و مافوق دانش بشر است که امکان پذیر خواهد بود. چنین دانشی چون از سوي علمی جامع و مافوق فهم بشر ارائه میشود، قادر است که امور را تدبیر کند و نام »مدیریت« را به خود اختصاص داده و فعالیتهاي مختلف از جمله هنر، معماري، شهرسازي و... را برنامهریزي و هدایت کند."»وحی« کلام الهی و نوري است، که به عالم لازمان و لامکان تعلّق دارد، تابش چنین نوري و مضامین برگرفته از آن، ذهن هنرمند را منور و اثر هنرياش را جاودانه خواهد ساخت. بسیاري از آثار فرهنگی به جا مانده، حاکی از آن است که این مضامین متعالی، در صورتهاي عامیانه و عارفانه در ذهنیت مردم وجود داشته است، و به طور طبیعی در اعمال آنها که منبعث از بینش آنهاست، تجلّی نموده است. گذشته معماري اسلامی در وجه غالب آن، جلوهگاه این تجلّی است، که نوعی وحدت بین عینیت و ذهنیت، صورت و معنا، ظاهر و باطن و... مشاهده میشود." - اولیا،1380، - 26 مسلماً

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید