بخشی از مقاله

تحليل تاثير تورم بر مسائل اجتماعي با استفاده از رويکرد پويايي هاي سيستمي
چکيده
سيستم يک جامعه از زير سيستم هاي مختلفي تشکيل شده که بدليل تعاملات هر يک از اين ها باهم سيستمي کاملاً پيچيده ايي را رقم زده است . زير سيستم اقتصادي از جمله زير سيستم هايي است که تمام بخش هاي ديگر سيستم يک جامعه را بشدت تحت تاثير قرار مي دهد. در اين زير سيستم مسئله تورم داراي علل مختلف بوده و همچنين تاثيرات مختلفي بر جامعه مي گذارد. به عبارت ديگر تورم تک تک سلول هاي جامعه را متاثرم کند.
تورم دو رقمي چهار دهه ي اخير در ايران فقط حوزه ي اقتصاد را تحت تاثير قرار نداده است بلکه حوزه هاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي کشور در اين ميان تاثيرهاي زيادي گرفته اند. واقعيت اين است که جامعه ي ايران به وسيله ي تورم دو رقمي چهار دهه ي اخير به شدت در همه ي ارکان مستهلک شده است . کاهش بهره وري در تمامي شوون زندگي اجتماعي، سياسي و اقتصادي به وضوح ديده ميشود. پرسش اساسي اين است که آيا اين اتفاقات ربطي به تورم دارد و اگر دارد چگونه عمل ميکند که اين اتفاقات روي ميدهد؟
در اين راستا، اين مقاله با استفاده از رويکرد پويايي هاي سيستمي، مسائل و مشکلات اجتماعي ايجاد شده توسط تورم را شناسايي نموده ، و سعي در تحليل اثرات تورم بر ايجاد اين چنين مسائل کرده است و در پايان نقاط و اهرم هاي مثبت و اثربخشي را به سياستگذاران و مديران عالي اقتصادي کشور ارائه مي نمايد.
کلمات کليدي: تورم ، پويايي هاي سيستمي، نمودار علت – معلولي.


١ مقدمه
تورم يکي از آشناترين واژه ها در علم اقتصاد است . تورم باعث م شود کشورها به دوره هاي طولاني بيثباتي گرفتار شوند. در تمام کشورها هزينه تورم بسيار زياد مي باشد براي اين که تورم تمامي اقشار جامعه را تحت تاثير قرار داده و در سطح عمومي ايجاد نارضايتي مي کند به اين ترتيب سياست گذاران تمايل دارند که عوامل بوجود آورنده تورم و اثرات آن را شناسايي و سپس با استفاده از راه کارهاي عملي چند درصدي از تورم را کاهش دهند.
اگرچه مقوله ي تورم يک موضوع کاملاً علمي و آکادميک است و بيشتر در محافل علمي و دانشگاهي آن هم در حوزه اقتصاد کلان موضوعيت پيدا مي کند ولي از آنجايي که اين بحث به حوزه ي زندگي اقتصادي و اجتماعي جامعه سرايت مي کند و تداوم آن آثار زيانباري بر زندگي اقتصادي، اجتماعي جامعه تحميل مي نمايد تا بدانجا که مي تواند اثرات سوئي را بر اخلاق جامعه داشته و گاهي منشاء بسياري از مفاسد اجتماعي، اخلاقي و اقتصادي در بدنه اجتماع گردد امروزه اين بحث از حوزه ي کلاس و دانشگاه پا فراتر گذاشته و در محافل مختلف اجتماعي موضوع بسياري از مباحث روز گرديده است .
پديده تورم در بيشتر کشورهاي جهان ، کم و بيش وجود دارد اما نرخ آن ، در جوامع و زمان هاي گوناگون فرق ميکند. اين پديده در دوره هاي اخير در کشورهاي توسعه يافته ، کمتر مشکل آفرين بوده زيرا اين کشورها گرفتار تورم شديد و مزمن نيستند اما کشورهاي در حال توسعه با تورم هاي شديد مواجهند که آثار منفي بسياري مانند افزايش نابرابري در توزيع درآمد، افزايش مصرف ، کاهش پس انداز و سرماي گذاري، انحراف منابع به توليد کالاها و خدمات غيرضروري ، کاهش رشد اقتصادي و گسترش انواع فسادهاي مالي، اداري را به دنبال دارد.
تورم درکشور ما امري ريشه دار و باسابقه طولاني بوده و در چهار دهه اخير جز لاينفک تمامي فعاليتهاي اقتصادي بوده است . پديده تورم به شکل حاد و مشکل ساز را از سال ١٣٥٢ مي توان درکشور مشاهده نمود.
ازسال ١٣٥٢ تا به حال تورم همواره دورقمي بوده است . به عبارت ديگر کشور ما ساليان درازي است که تورم يکي از مسائل مهم آن بوده و مسائل زيادي را در طول اين ساليان براي کشور بوجود آورده است .
براين اساس در اين مقاله سعي شده است تا آثار تورم بر ايجاد مسائل اجتماعي شناسايي شود. بدين منظور در ادامه مفهوم تورم را تعريف کرده و سپس رويکرد پويايي هاي سيستمي را بطور خلاصه تشريح مي کنيم . در گام بعدي نمودار علت و معلولي اثرات تورم بر مسائل اجتماعي را ترسيم و آن را توضيح مي دهيم و در نهايت به ارائه راه کارهايي براي کاهش تورم و اثرات اجتماعي آن مي پردازيم .
٢ مواد و روش ها
٢-١ تورم و انواع آن
در کليترين بيان ، تورم عبارت است از افزايش مداوم سطح عمومي قيمت ها در يک دوره زماني مشخص بنابراين ، ويژگي اصلي تورم ، تداوم افزايش قيمت هاست . لذا افزايش دفعه اي قيمت ها و همچنين افزايش قيمت يک يا چند کالاي خاص ، تورم به شمار نمي رود.(١)
در نظريه هاي اقتصادي، طبقه بندي هاي زيادي از تورم وجود دارد اما در يک طبقه بندي کلي تورم را به سه نوع تقسيم مي کنند: الف ) تورم خزنده ، آرام يا خفيف که به افزايش ملايم قيمت ها گفته م شود. در تورم خفيف ، افزايش قيمت بين ١ تا ٦ درصد، حداکثر ٤ درصد يا بين ٤ تا ٨ درصد در سال ذکر شده است . ب )تورم شديد، تورم شتابان يا تازنده که در اين نوع تورم آهنگ افزايش قيمت ها تند و سريع است . براي تورم شديد، ١٥ تا ٢٥ درصد در سال را نوشته اند. ج ) تورم بسيار شديد، تورم افسار گسيخته ، فوق تورم يا ابر تورم که اين نوع تورم شديدترين حالت تورم به شمار مي رود. معيار تورم بسيار شديد را ٥٠ درصد در ماه يا دو برابر شدن قيمت ها در مدت شش ماه بيان داشته اند.(٢)
در حالت کلي مي توان گفت تورم نوع اول تورمي مي باشد که اثرات منفي زيادي ندارد و حتي به اعتقاد بعضي اقتصاددانان وجود آن مفيد نيز مي باشد(١و٢) اما دو نوع ديگر اثرات منفي زيادي را به همراه دارد و تاکيد ما در اين مقاله روي اين دو نوع مي باشد.
٢-٢ پويايي هاي سيستمي
پويايي هاي سيستمي ١ روش و متدولوژي براي مطالعه و مديريت سيستم هاي پيچيده و داراي بازخورد است .
اين سيستم ها مي توانند در حوزه هاي مختلفي مثل کسب و کار، اقتصاد، محيط زيست ، مديريت انرژي، مسائل شهري و ساير حوزه هاي اجتماعي و انساني وجود داشته باشند. رويکرد پويايي سيستم ها در اوايل سال هاي دهه ٦٠ توسط جي فارستر٢ از دانشگاه تکنولوژي ماساچوست ٣ معرفي شد. پويايي هاي سيستمي رويکرد و مجموعه اي از ابزارهاي مفهومي است که کاربران را قادر مي سازد درک درستي از ساختارها و پويايي سيستم هاي پيچيده داشته باشند. (٣) در اين رويکرد رفتارهاي ديناميک را در قالب روابط عّلي و حلقه هاي علت و معلولي به نمايش مي گذارند.
نمودارهاي علت و معلولي نحوه تأثير علت بر معلول را نمايش مي دهند و ابزاري مناسب جهت ترسيم ساختار بازخوردي سيستم ها مي باشند. عناصر اساسي حلقه هاي علت و معلولي عبارتند از متغيرها (عوامل ) و پيکانها(روابط ). روابط بيانگر تاثير متغيرها بر يکديگر مي باشند.(٤) اين روابط مي توانند بصورت مثبت و يا منفي باشند. رابطه مثبت به معني اين است که وقتي متغير اول تغيير يافت متغير دوم نيز در همان جهت تغيير مي کند و رابطه منفي به معني اين است که متغير اول باعث تغيير در جهت مخالف در متغير دوم مي شود.
يک حلقه بازخوردي، زنجيره بسته ايي از روابط عّلي است که نهايتاً روي متغير اوليه اثر مي گذارد.(٤) حلقه هاي بازخوردي نيز دو نوع مي باشند حلقه مثبت (تقويتي) و حلقه منفي(تعادلي). حلقه هاي تقويتي خود افزاينده هستند و منجر به رشد نمايي يا تنزل افسار گسيخته در طول زمان مي شوند. حلقه هاي بازخوردي تعادلي ساختارهاي هدف جو و متعادل کننده در سيستم ها و منشا پايداري و ثبات هستند. (٥)
٣ نتايج
٣-١ نمودار اثرات تورم
در اين قسمت نمودار علت و معلولي کل سيستم ترسيم شده است . همانطور که از نمودار زير مشخص است نمودار از ٩ حلقه تقويتي تشکيل شده است که در ادامه هر يک را توضيح مي دهيم .

٣-١-١ حلقه کاهش قدرت خريد و ميزان ماليات
تحقيقات زيادي نشان مي دهد که کسري بودجه و افزايش نرخ رشد نقدينگي علت واقعي تورم به شمار مي آيد. (٦ و٧و ٨ و ٩ و١٠ و١١ و١٢) به عبارت ديگر يکي از ريشه هاي تورم نبود تعادل ميان درآمدها و هزينه هاي دولت است به اين ترتيب با توجه به شکل ٢ وقتي هزينه هاي دولت با کسري بودجه روبرو مي شود دولت براي حل مشکل کسري بودجه اقدام به استقراض از بانک مرکزي يا فروش درآمدهاي ارزي به بانک مرکزي مي کند در اين صورت پايه پولي و به دنبال آن نقدينگي کل در اقتصاد افزايش مي يابد که اين افزايش نقدينگي باعث تورم مي شود.
تورم به افراد داراي درآمدهاي پولي ثابت ضرر مي زند و از قدرت خريد آنان مي کاهد. بخش عمده و بزرگي از اين گروه ، حقوق بگيران و کارمندان دولت هستند. حال اگر مطابق حلقه R١ دولت بخواهد براي جبران کاهش قدرت خريد کارمندان و کارکنانش متناسب با نرخ تورم ، سطح دستمزدها را بالا ببرد، بيش از گذشته دچار کسري بودجه ميشود و دوباره کسري بودجه که ريشه ي تورم در اقتصاد ايران است ، موجب تورم فزاينده خواهد شد.
همانطور که از حلقه R٢ مشخص است تورم بر سيستم مالياتي نيز تاثير منفي ميگذارد، زيرا در شرايط تورمي، قدرت خريد به شدت کاهش مييابد و باعث کاهش درآمد واقعي مالياتي ميشود که سبب کاهش منابع مالي دولت ميشود و زمينه استقراض بيشتر دولت را فراهم ميآورد. به عبارت ديگر کسري بودجه دولت افزايش يافته که اين منجر به تورم بيشتر مي شود. (١٣)

٣-١-٢ حلقه اختلاف طبقاتي و روي آوردن به شغل هاي دوم و سوم
تورم قدرت خريد افراد با درآمد ثابت را به افرادي که درآمدشان رشد بيش تري از نرخ تورم دارد انتقال مي دهد. به عبارت ديگر تفاوت وضعيت حقوق بگيران و صاحبان مشاغل با درآمدهاي ثابت با آن هايي که متناسب با افزايش تورم ، درآمد و داراييهايشان افزايش مييابد، فاصله و اختلاف طبقاتي را موجب مي شود. موجود در ايران را در مقايسه با ابتداي انقلاب به شدت تشديد کرده است . همچنين تورم موجب انتقال ثروت از بستانکاران به بدهکاران خواهد شد و از اين رو به نابرابري هاي اقتصادي دامن مي زند. از طرف ديگر تورم بر روي توزيع درآمدها تاثير منفي دارد و توزيع مجدد درآمدي به ضرر سالمندان و جواناني که درآمد کمتر از حد متوسط دارند و نسبت به تورم آسيب پذير هستند، صورت ميگيرد. همچنين در شرايط موجود نظام حقوق و دستمزد عمدتاً فارغ از جريان عمومي قيمتها و شاخص بهاي کالاها و خدمات در بازار عرضه و تقاضا مي باشد. و از اين جهت قدرت خريد کارمندان و کارگران در بخش عمومي همواره در فراواني پايين تر از سطح و جريان عمومي قيمتهاست . و همواره شکاف و فاصله عميقي بين دو جريان درآمد و قدرت خريد وجود دارد. به عبارت ديگر تمام موارد فوق به اختلاف طبقاتي دامن مي زند. اختلاف طبقاتي و عدم تعادل ميان درآمد و قيمت ها نياز براي معيشت را تشديد نموده و آثار سوء آن از يک طرف در کاهش انگيزش کارمندان وکارگران و تنزل بهره وري مشهود است و از طرف ديگر ناکافي بودن درآمد و تلاش براي تامين زندگي متناسب با جايگاه و اعتبار کارکنان ، آنها را مجبور مي کند تا درصدد انجام کار دوم وحتي سوم برآيند به عبارت ديگر به پديده چند شغلي سوق داده مي شوند که اين عمل در ادبيات اقتصاد نيروي انساني به شب کاري موسوم است و اين مسئله علاوه بر حاکميت بخشيدن به نوعي روابط ناسالم و بعضاً مشاغل کاذب و غير توليدي انرژي و توان نيروي کاري را کاهش مي دهد به عنوان مثال خستگي کاري که ناشي از کاهش ساعت هاي استراحت است ، باعث کاهش بهره وري نيروي کار مي شود و نهايتاً بر عملکرد مجموعه کشور اثر منفي باقي مي گذارد.(١٤)کاهش بهره وري و بازدهي در بلند مدت باعث افزيش هزينه ها شده و باز کسري بودجه دولت را افزايش مي دهد و تورم را تشديد مي کند.(شکل ٣)
٣-١-٣ حلقه کاهش هنجارهاي ارزشي و رفتاري

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید