بخشی از مقاله


نگرشی سیستمی در مسائل و تنگناهای نظام دانش و اطلاعات کشاورزی



چکیده:
توسعه کشاورزی فرآیندی پیچیده و همه جانبه است که باید با ملاحظه همه جوانب امر و مشارکت فعال همه کنشـگران به انجام برسد . در بسیاری از کشورها رهیافت ترویج بر انتقال فناوری متمرکز بوده و استدلال این است که دستاوردهای تحقیقاتی باید به کشاورزان منتقل شود. با مشاهده ناکارآمدی الگوی انتقال فناوری، این الگو به الگـوی سیسـتمی تغییـر یافت که مبتنی بر نظام دانش و اطلاعات کشاورزی می باشد. این نظام در حقیقت شبکه ای است که پیونـدو همـاهنگی موجود بین تمامی کنشگران را برقرار می سازد. با این وجود کمتر موردی را می توان یافت که توانسته باشد بـه صـورت کارا و اثربخش تعامل کاملی بین اجزا برقرار سازد و مشکل اصلی این است که نظام دانش و اطلاعـات کشـاورزی شـاید چیزی باشد که در دنیای واقعی موجود نباشد. شناخت مشکلات و مسائل نظام دانش و اطلاعات کشاورزی گـامی ارزنـده در جهت تقویت و پیوند کامل بین اجزا برا ی تحقق ان است. از آنجایی که مفهوم نظـام دانـش و اطلاعـات کشـاورزی مبتنی بر تفکر سیستمی است برای بررسی نقاط ضعف و یا قوت آن، مسائل و تنگناهـایش نیـز بایـد تفکـری سیسـتمی داشت. هدف اصلی این مقاله تشریح مسائل و تنگناهای نظام دانش و اطلاعات کشاورزی می باشد. این مطالعه به روش تفکر سیستمی به بررسی مسائل و تنگناهای نظام دانش و اطلاعات کشاورزی پرداخته است و عناصـر ایـن نظـام را بـه صورت سیستمی مد نظر قرار می دهد و نقاط ضعفی که در هرمورد وجود دارد به تصویر می کشد.

کلمات کلیدی: مسائل، تنگناها، نظام دانش و اطلاعات کشاورزی

مقدمه

اصطلاح سیستم به مجموعه ای از اجزاء وابسته اطلاق می شود. به عبارت دیگر سیستم به معنای یک کل به کار مـی رود که از ترکیب اجزاء متعددی تشکیل یافته است. بدین ترتیب، اصطلاح سیستم مفهوم وسـیع و گسـترده ای دارد کـه شـامل مصادیق مختلفی در زیست شناسی و امور فیزیکی و اجتماعی و نظائر آنها می شود. بنابراین، تئوری سیستم مفهومی بسیار وسیع و گسترده دارد و شکی نیست که برای حل و فصـل جـامع مسـائل سـازمانی لازم اسـت کـه کلیـه اجـزاء سیسـتم و همبستگی و تاثیر متقابل آنها روی یکدیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد(اقتداری، .(1379

پیتر سنج 1 اصل تفکر سیستمی را یکی از اجزاء سازمان یادگیرنده می داند. تفکر سیستمی یعنی اینکه همه اعضای سازمان یاد می گیرند با هم کار کنند(رضائیان، .(1380

اکنون به خوبی روشن شده است که توسعه کشاورزی پیچیده بوده و مداخله گری های هدف گیری شده در راستای توسعه این بخش می بایست با ملاحظه همه جوانب امر و با مشارکت فعال همه کنشگران عرصـه توسـعه کشـاورزی بـه انجـام برسد. هر مولفه کنشگران خاص خود را دارد که در پیوندی شبکه ای با سایر کنشگران می تواند ایفای نقش موثری را بـه انجام برساند. با آشکار شدن نا کارآمدی الگوهای خطی انتقال فناوری به مرور زمان به الگوی سیستمی مبتنـی بـر نظـام دانش و اطلاعات کشاورزی تغییر جهت داد . نظام دانش و اطلاعات کشـاورزی بـه شـبکه ای بـر مـی گـردد کـه پیونـد و هماهنگی بین تحقیق و ترویج و کشاورز را ممکن می سازد. این مدل فراتر از مدل خطی انتقال اطلاعات متاثر از الگـوی انتقال فناوری عمل می کند. هدف اصلی این مدل حمایت از تصمیم گیـری هـا، حـل مشـکلات و نـوآوری هـا در بخـش کشاورزی است(اسدی و همکاران، .(1388 از این رو می توان به صراحت بیان نمود نظام دانـش و اطلاعـات کشـاورزی در تفکر سیستمی مفهوم می یابد و اساس آن مبتنی بر استفاده از تئوری سیستم ها است.

فائو و بانک جهانی (2000) به منظور ایجاد دیدگاه مشترک در بین ذینفعان، تسهیل ایجاد ارتباط با سیاست گذاران و ادغام و افزایش هماهنگی و مشارکت و در نتیجه بهـره وری کنشـگران نظـام دانـش و اطلاعـات کشـاورزی در تـامین دانـش و اطلاعات مورد نیاز بهره برداران مفهوم نظام دانش و اطلاعات کشاورزی برای توسعه روستایی را معرفی نمودند. که طبق آن یک نظام دانش و اطلاعات کشاورزی برای توسعه روستایی، افراد و موسسات را به هم پیوند می دهد تا یـادگیری متقابـل بهبود یابد و فناوری، دانش و اطلاعات مرتبط با کشاورزی ایجاد شود و به طور مشترک مورد استفاده قرار گیرد. ایـن نظـام کشاورزان، آموزشگران کشاورزی، مروجان و محققان را متحد می سازد تا دانش و اطلاعات را از منابع مختلف و به منظـور کشاورزی بهتر و معاش مطلوب کسب نمایند.

رولینگ 2004) )بیان نمود که کنشگران نظام دانش و اطلاعات کشاورزی از قبل مشخص و ثابت نیستند، بلکه بستگی بـه موقعیت دارند و نظام دانش و اطلاعات کشاورزی چیزی نیست که در دنیای وجود داشته باشد. از این رو این مـدل را مـورد انتقاد قرار داد. موضوع اخیر بدین معنی است که در دنیای واقعی هیچ تشکیلات یا کارکنان خاصی نیستند که تحت عنوان تشکیلات یا کارکنان نظام دانش و اطلاعات مشغول فعالیت باشند، بلکه این تحلیلگران، برنامـه ریـزان، سیاسـت گـزاران و مجریان برنامه های مختلف ترویجی، تحقیقی و آموزش کشاورزی هستند که به منظور جامع نگری در برنامه هـای خـود، مجموعه فعالیتهای مرتبط با برنامه های فوق الذکر را در قالب یک نظام دانش و اطلاعات کشاورزی می نگرند و یا اجرایی می کنند(اسدی و همکاران، .(1388

مدل جامع نظام دانش و اطلاعات کشاورزی برای توسعه روستایی که توسط ریورا (2005) ارائه گشته است، اجـزای نظـام دانش و اطلاعات کشاورزی را به شرح ذیل معرفی می نماید:

ترویج، تحقیق،آموزش، تولید کنندگان کشاورزی، نظام های حمایتی به عنوان نهادهای اصلی و ارتباطـات، تعهـد نهـادی، سیاست، منابع فیزیکی و انسانی به عنوان نهادهای فرعی که به نهادهای اصلی مرتبط هستند و در حقیقت پیکان و ارتباط دهنده هستند.

این مقاله با ملاک قرار دادن مولفه های مطرح گشته و با نگرشی سیستی به بررسی مسـائل و تنگناهـای نظـام دانـش و اطلاعات کشاورزی می پردازد و مبنای کار را را بیشتر بر نهادهای اصلی قرار داده است. گذشته از انتقادات مطرح شده اصل و اساس بر مولفه های اصلی است و عنصر بعدی شبکه اتصالی بین افراد است و از سوی دیگر داشتن تفکر کل نگر به هر جزء است. شاید بتوان اظهار داشت که اگر محدود شدن به صرف واژه ها باشد انتقاد وارد شده توسط رولینگ درست اسـت اما اگر مفاهیم را گسترش داد آنگاه قابل تعمق و بررسی خواهد بود. یکی از مسائل قابل بحث عدم دید سیستمی به نظـام دانش و اطلاعات کشاورزی است. توانایی دیدن کل در مقابل کسانیکه فقط جزئی از این کل را مـی بیننـد مسـاله مهمـی است که متاسفانه وجود دارد. هر یک از کنشگران و بهره برداران دخیل فقط جز مربوط به خود را می بینند و از جایگاه خود دفاع می کنند. هدف اصلی این مقاله تشریح مسائل و تنگناهای نظام دانش و اطلاعات کشاورزی می باشد. این مطالعه بـه روش تفکر سیستمی به بررسی مسائل و تنگناهای نظام دانش و اطلاعات کشاورزی پرداخته است و عناصر این نظام را بـه صورت سیستمی مد نظر قرار می دهد و نقاط ضعفی که در هرمورد وجود دارد به تصویر می کشد.

مسائل و تنگناهای نظام دانش و اطلاعات کشاورزی

نظام دانش و اطلاعات کشاورزی شاید به زعم رولینگ هرگز در دنیای واقعی تحقق نیافته است. حتی مدلهای ارائه گشته در کشورهای به ظاهر موفق به بخشی از این اجزا توجه داشته و از توجه کل نگر و دید سیستمی غافل گشته اند که نتیجـه آن عدم استقرار واقعی و دائمی نظام دانش و اطلاعات کشاورزی گشته است. در این قسـمت مسـائل و تنگناهـای مولفـه های اصلی نظام دانش واطلاعات کشاورزی با عنایت به تفکر سیستمی تحلیل گشته است که عبارتند از:

• ترویج
ترویج در نظام دانش و اطلاعات کشاورزی با چالشهای بسیاری روبرو است. اینکه ترویج راستین چیست و تـرویج در حـال حاضر چگونه است؟ چه عواملی سبب شده اینگونه عمل نماید؟

ترویج موظف به یافتن نیازهای آموزشی روستائیان است. برای رفع این نیازها باید اطلاعـات علمـی و عملـی را از منـابع و سازمانهای آموزشی و پژوهشی کسب کند و سپس برنامه های آموزشی لازم را برای رفع نیـاز روسـتائیان، طراحـی، اجـرا و ارزشیابی کند. مروج و مخاطب تعلیمات ترویجی، در نهایت هدفشان باید یکی شـود. چنانچـه هـدف واحـدی پیـدا نکننـد، فعالیتهای ترویجی با شکست مواجه خواهند شد. فرآیند تعامل میان این دو عامل استلزاماتی دارد. هردو عامل، وظیفه دارند، شرایطی را بپذیرند. از جمله این شرایط پذیرش و توافق بر یک هدف نهایی مشترک است(طالب و عنبری، .(1384
کاملا روشن است که در حال حاضر، هدف ترویج در معنای عام با هدف روستائیان یکی نیست. در بسیاری از موارد مروج ملزم به اهداف مطرح شده از سوی سازمان مربوط است که کاملا با محیط زیست و نظام بهره برداری موجود در تضاد است. این امر نیز از عدم شناخت نیازهای واقعی روستائیان است. مشکل اینجاست که در بیشتر موارد حتی بـه اسـم یـک برنامـه مشارکتی خواسته ها و نیازهای سازمان به افکار روستائیان در قالب یک ارتباط اقناعی تحمیل مـی شـود. نتیجـه ایـن امـر شکست برنامه پس از پایان و عدم پیگیری آن توسط مخاطبان است که به کرات در برنامه های بسیار دیده شده است.

دو عنصر مهم ترویج، مخاطبین پیام فعالیتهای ترویج و مبلغین پیام هستند. در اینجا سوال اساسی این اسـت کـه مخاطـب فعالیتهای ترویج چه کسانی هستند؟ بطور خلاصه، فعالیتهای ترویج در ایران، تاکنون مخاطبین شایسته خود را پیـدا نکـرده است. به معنای بهتر، ترویج در راستای توسعه واقعی جامعه روستایی حرکت نکرده است. چرا که به اصل اساسی خود یعنـی شناخت مخاطبین لایق، ارزیابی مشکلات آنها و در نهایت آموزش بهره برداران و اقشار روستایی اهتمام نداشته است؟

از بعد دیگر توجه به عوامل ترویج روستایی به عنوان انسان و بنا به ماهیت شغل خود با انسـانهای روسـتایی سـر و کـار دارند. بدین ترتیب نوع ارتباط آنها در عرصه فعالیتهای جمعی یک ارتباط انسانی محسوب می شود. مهمترین نقش تـرویج روستایی تاثیرگذاری بر مردم روستاست. مروج، واسطه بین عمل ترویج و مخاطبین آن است. وی باید ویژگی هایی باشد که او را در رسیدن به اهدافش کمک کنند. به طور کلی عوامل کارآمدی و موفقیت یک شخص مروج را می توان در دو ویژگی کلی قابیلتهای و شایستگیها و دانش و مهارت وی خلاصه کرد(طالب و عنبری، .(1384

در این خصوص که ترویج کشاورزی باید واقعا به چه گروه هایی خدمات لازم را ارائه بدهد و گروه های هدف ترویج کـدام گروه ها در سطح روستا ها هستند اختلاف نظر زیادی وجود دارد. آیا اهداف توسعه رشد اقتصادیست یا بهبود وضـع زنـدگی اکثریت مردم و کشاورزان فقیر و خرده مالکین؟(زمانی پور،.(1379

متاسفانه مروجان با فرهنگ کشاورزی منطقه آشنا نیست. او در دانشگاه تنها اصول کشاورزی نوین را می آموزد، اما مسائل ساده کشاورزی را وارد نیست. مروجی که نمی تواند مزرعه گندم را از جو، برنج را از علف هرز سوروف تشخیص دهد مـورد اعتماد مردم قرار نخواهد گرفت. ازسوی دیگر مروجان موجود در سیستم، دانش آموخته غیر رشته ترویج هستند و به صورت بنیادین با مفاهیم بین رشته ای علم ترویج از جمله ارتباطات، روان شناسی، جامعه شناسی روستایی، علوم تربیتی ، اجتماعی و حتی آموزش بزرگسالان آشنایی ندارند و تمامی این موارد را به تجربه در کار می آموزند که بهای آن گذاران سالهای اول کار با مشکلات عدیده است. به طور قالب آنان افرادی کم اطلاعات و فاقد مهارت دسترسی به دنیـای اطلاعـات هسـتند. حال آنکه مروج باید فردی با دید سیستمی و چند بعدی باشد . از سوی دیگر او فردی فاقد مهارتهای عملی است. سـالهایت سخن می رود چرا مروج از خود روستا و روستا زاده نیست؟ از سوی دیگر مروجان کمتر در روستا ساکنند و این انفصال ثمره ای نخواهد داشت. مروجان با چنین دیدگاهی کمتر به کشاورزی ایمان دارنـد و خـود نقـض کننـده آن هسـتند. همچنـین، سیستمهای پاداش و مزایا و ارتقاء شغلی در این حرفه جز انتقال مروج به شهر نتیجه دیگری در پی نخواهد داشت. مروجان بارها اظهار می کنند به کار در مزرعه و محیط روستا بها داده نمی شـود و ارزش پشـت میـز نشـینی بـالاتر اسـت . چنـین سیستمی مروج رابه سوی منفعل بودن و فرار از کار مزرعه با ادامه تحصیل و... می کشاند.

• تحقیق

ترویج فاقد سیستم بازخورد مناسب از سوی ترویج است. به عبارت دیگر زنجیره این ارتباط ناقص یا قطع است. تحقیق و ترویج به هم ایمان ندارد و استانداردها و معیارهای آنها با هم مطابقت ندارد. مروج سالهای سال محققی را در مزرعه
می بیند و محقق بدون دانستن نیازهای روستاییان تحقیق می کند. عناوین تحقیقاتی با نیازهای روستاییان و منطقه منطبق نیست.

محققین کارهای تحقیقاتی را غالبا به جهت ارتقاء درجه و رتبه و اشتهار خود در سطح ملی و بین الملل انجام می دهند و از این رو فقط به افقهای آکادمیک می اندیشند و نه به حل مشکلات روزمره کشاورزان( زمانی پور، .(1379

بررسی سیر تاریخی نظام های ترویجی حاکی از این است که بخش قابل توجه ای از سرمایه گذاری هـای بـه عمـل آمده در تحقیقات و ترویج کشاورزی در سطح جهان از سوی آژانس های بین المللی تامین شده است(حسینی و شریف زاده، .( 1386 بانک جهانی، سازمان خوار و بار جهانی نمونه ای از این دسته اند . سوال این است آیا این پروژه هـا زیـر ساخت لازم را برای اجرا دارند یا فراهم می سازند؟ نظام تحقیقاتی چگونه این پروژه ها را می پذیرد؟ اثـر پـروژه هـا از لحاظ زمانی و مکانی، کوتاه مدت و مقطعی است. در نتیجه فاقد پایداری لازم هستند. مولفه های لازم آمادگی لازم را برای انجام آن ندارند . اکثر این پروژه ها همکاری همه اجزا را می طلبد اما صرف دید منافع اجزا را از هم منفـک مـی سازد. کارشناسان بین المللی فاقد آشنایی لازم با فرهنگ منطقه هستند و برنامه های تدوین شده هرچند نام مشـارکتی داشته باشند اما باز تحمیلی از سوی آنان هستند و با ساختار و نیاز واقعی منطقه ناسازگار هستند. از سوی دیگر چنـین پروژه های جز ضعیف ساختن ساختار موجود، نتیجه دیگری در پی ندارند. چرا که به جای توسـعه انسـانها بـر توسـعه چیزها تاکید دارند. صدها سد ساخته می شود. زمینها یکپارچه می شود، بانکت بندی می شود، اما کمتـر پـروژه ای بـر انسان تاکید دارد. حتی اگر سخن از انسان در جایی باشد در لوای توسعه چیزها است و چیزها در ردیف اول اسـت. اول باید سدی باشد و بعد انسان ها را بیاموزیم از آب آن بهره برداری کند. اینکه چرا از اول به آنها نمی آموزیم چگونه قدر آب را بدون حتی وجود سدی بداند مساله است؟! از سوی دیگر هدف بیشتر این پروژه ها طی مدت زمان لازم در بـازه زمانی موافقت شده طبق اسناد پروژه است. حال آنکه گاهی شرایط ایجاب می کند زمان و بودجه تمدید گردد اما متقاعد کردن این قبیل موسسات امری ناممکن است. سوال اینجاست اگر هدف کمک به توسعه کشورهای مزبور اسـت چـرا بعد از گذشت زمان از اتمام کار، همان موسسات بررسی نمی کنند اثرات پروژه چقدر در توسعه کشاورزی اثرگذار بـوده است و ارزیابی و ارزشیابی به پایان پروژه ها و در قالب همان بازه زمانی پیش بینی شده ختم می شود؟! و سوال دیگر این است که جایگاه این قبیل پروژه ها در نظام تحقیقات ملی در کجاست؟

• آموزش

در باب آموزش موسسات و سازمانهای زیادی دخیلند اما حوزه کار تنها بر دوش وزارت علوم و جهاد کشاورزی محدود شـده است. کتاب های درسی کمتر از کشاورزی و دست کم اصول توسعه پایـدار و محـیط زیسـت سـخن مـی راننـد. فرزنـدان روستاییان ممکن است تحصیلات دانشگاهی را ادامه ندهند اما به ندرت هنرستان های کشاورزی به تعداد کافی در محدوده زندگی شان یافت می شود که افراد علاقه مند وارد آن شوند. از سوی دیگر حتی در کتاب های درسی شان هم مطـالبی را نمی آموزند. حتی در این خصوص، متاسفانه دانشگاه ها و موسسات دخیل آموزشی در حوزه کشاورزی هم اسیر ذهنی گرایی گشته اند. نتیجه کار، پرورش افرادی فاقد تفکر سیستمی و چند بعدی است که از کشاورزی فقط یـک دیـد ذهنـی دارنـد و علاقه ای به انجام کار در عمل ندارند. افرادی که حتی در دوران تحصیل خود یکبـار هـم بیـل را در دسـت نگرفتـه انـد. افرادی که سوار تراکتور نمی شوند و از خاکی شدن هراس دارند. باید در نظر داشت بسیاری از دانشگاه های کشاورزی هم فرصت مناسبی را برای دیدن، تمرین و ممارست و حتی خطا کردن به دانشجو نمی دهند. مزارع در فاصله ای دور از دانشگاه
قرار دارند . از سوی دیگر سیستم انتخاب دانشجوی کشاورزی بدون هیچ ضوابط و امتیازات به روستا زادگان و افراد ساکن روستا می باشد.

مهمترین مشکلات مربوط به تعلیم و تعلم در این واقعیت نهفته است که روش مساله حل کن به صورت سـنتی در سیسـتم رایج و معمول بکار گرفته می شود( زمانی پور، .(1379 این مساله هم در آموزش رسمی و غیر رسمی مستتر است. این کـه آموزش مشکل گشای محض است و سایر مولفه ها نادیده گرفته می شود. در مقابل این روش آموزش مساله برانگیـز فـرار دارد که یادگیرنده را به اندازه یاددهنده در فرآیند آموزش سهیم می کند و راه حل را به کمک خود آنان پیـدا مـی کنـد. از سوی دیگر آموزش، با وجود اهمیت آموزش انفرادی به دلیل کمبود منابع انسـانی را بـه سـمت امـوزش انبـوهی و جمعـی کشانیده شده است.

• نظام حمایتی
نظام حمایتی کشاورزی شامل موسسات اعتباری، بازارها و تامین کنندگان نهاده ها واعتبارات می شود( اسدی و همکـاران، .(1388

تامین مالی به شیوه ای پایدار یکی از دغدغه های اصلی کارگزاران امر به شمار می رود. در شرایط کنـونی منـابع چندگانـه تامین کننده نهاده های جدید، فناوری و اطلاعات کشاورزی، شامل بخش تجاری خصوصی، بخش غیـر دولتـی، تشـکلها و تعاونی های کشاورزی در دسترس کشاورزان می باشد و دولت می تواند در رویه ای تکثر گرا از کنشگران و منابع مزبـور در تامین و عرضه خدمات ترویجی بهره گیرد( حسینی و شریف زاده، .(1386

تهیه خدمات مورد نیاز جمعیت روستایی در طول چندین دهه یکی از اجزای اولیه استراتژیهای توسـعه بـوده اسـت. دولتهـا، آژانس های توسعه ای و سایر کمک کنندگان، با هدف شتاب بخشیدن به رشد و کاهش فقـر از موسسـات مـالی روسـتایی مختلف حمایت کرده اند. جوامع روستایی همانند جوامع شهری، تقاضای خدمات اعتباری، پس انـداز و بیمـه دارنـد. بیمـه و دسترسی به خدمات مالی یکنواخت درآمد می تواند به طور معنی داری از طریق کاهش تاثیر بلایـای طبیعـی و فصـلی بـر درآمدها به رفاه جوامع روستایی کمک می کند . فقیران روستایی تا اندازه زیادی از نگاه واسطه گری مـالی رسـمی بـر کنـار مانده اند و از آنها غفلت شده است. این غفلت ناشی از سیاستهای بخشی و اقتصاد کلان تحریف شده، فقدان قدرت سیاسی و اقتصادی و اقتصادی فقیران روستایی و این تصور واسطه گریهای مالی رسمی است که بازارهای روستایی به طـور بـالقوه سود آور نیستند. واسطه گری مالی روستایی با چندین چالش رو به روست، این چالش ها شامل انتخـاب روشـهای عملیـاتی مناسبی هستند به شرح ذیل:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید