بخشی از مقاله

چکیده

حیات یک نظام در گرو سامان امورات مربوط به اساسیات جامعه انسانی می باشد چراکه زندگی انسان در قرح شکل گیری و از لحظه حیات وابسته به ضروریات حیاتی اوست که تضمین کننده جریان حیات می باشد. مسئله تامین معاش و ضروریات حیات انسان در نطام ها و دولت ها ساماندهی و پرداخت ساختاری می شود. امر مهم اشتغال که ضرورت حیات انسانی توجیه کننده اهمیت اساسی آن می باشد مهمترین مسئله ای است که دولت باید آن را حل نماید.

طبیعی است که شکل پیچیده معادله های اشتغال در دنیای امروز ، تمام جوامع را با بحران های مکرر مواجه نموده است. از اینرو شناسایی عوامل تاثیرگذار بر اشتغال و بالاخص اشتغال جوانان و تحلیل کیفی و کمی آن در بلند مدت و بازخورهای گرفته شده ازآن می تواند جهت تصمیم گیری درآینده و برنامه ریزی ها بسیار راهگشا و مفید باشد.

از اینرو در این مقاله پس از آشنایی اولیه با موضوع اشتغال و بررسی مختصر تجربه کشورهای مختلف درآن به شناسایی عوامل تاثیرگذار بر اشتغال می پردازیم و توسط متدولوژی پویایی های سیستمی روابط علی معلولی بین متغیرهای شناسایی شده ترسیم و تحلیل می شودو درنهایت این روابط توسط نمودارجریان کمی سازی می شود.

نتایج نشان می دهد که باوجود برنامه های تعریف شده ای برای اشتغال جوانان اما همچنان تا سال1397تقاضای نیروی کار کمتراز عرضه آن خواهد بود واین اختلاف که همان میزان بیکاری است افزایشی است و می بایست کنترل و رفع شود. آن چیز که نگرانی ها راافزایش می دهد، این موضوع است که قسمت اعظم بیکاران، آقایان دارای مدرک تحصیل دانشگاهی می باشند. یعنی علاوه بر طرح های فعلی، طرح های ویژه ای برای حداقل کردن نرخ بیکاری توسط سیاست هایی که شامل ارتباط صنعت با دانشگاه می باشد را می بایست در نظرگرفت.

1 مقدمه

بیکاری هر نهاده تولیدی به منزله از دست رفتن فرصت بهره برداری از آن برای تولید محصول است.انباشته شدن فرصت های از دست رفته در هر کشوری در طی زمان منجربه ضعف نسبی اقتصاد آن در مقایسه با سایر کشورها می شود.در میان عوامل تولید، عدم اشتغال نیروی انسانی افزون بر آثار اقتصادی، به دلیل آثار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از اهمیت بیشتری برخوردار است . شغل مرتبط با تواناییها و استعدادها یکی از مهمترین مباحث در کشورهای در حال توسعه، توسعه یافته و یا جوامع بشری جهان امروز، مساله مبادرت ورزیدن به کاری مفید و سازنده برای افراد آن جامعه است .

شغل مرتبط با تواناییها و استعدادهای ذاتی هر فرد امری است که هر شخص لزوما با آن در زندگی روزمرهاش مواجه خواهد شد، حال این شغل میتواند مورد پسند و علاقه فرد واقع گردد یا چیزی خارج از انتظارات او باشد، در برخی از افراد نیز حتی دستیابی به این شغل خارج از علاقه هم میسر نمیگردد و به او لفظ بیکار تعلق میگیرد، کشور ایران نیز از این امر مستثنی نبوده است از طرفی بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بیکاری و عدم وجود شغل برای جوانان موجب بروز آسیبهای اجتماعی نظیر: اعتیاد، افزایش جرم و جنایت، به گونهای فقر ومحرومیت اجتماعی و... میگردد، همچنین بیکاری در میان جوانان منجر به کاهش صیانت ذات، سطوح کاهش یافته بهزیستی و اغلب کنارهگیری از همسالان میشود و از آنجایی که جوانان بدون درآمد، توانایی اداره زندگی خود راندارند به همین دلیل مدت زمان بیشتری به والدین خود وابسته میشوند، این فشار برای بسیاری از خانوادهها،مانعی برای خروج از فقر محسوب میشود، بنابر این بیکاری جوانان باعث طرد اجتماعی آنها از سوی خانوادههایشان نیز خواهد شد.

به طور معمول موضوع اشتغال بصورت موردی در کشورهای مختلف بررسی می شود. برای مثال فرانسه بیکاری جوانان را عامل شیوع و طولانی شدن این معضلات در آینده می داند و با افزایش بیکاری در جوانان انگیزه آنها برای تحصیل کاهش می یابد و در نتیجه فرهنگ جامعه رو به انزال می رود و در آخر با افزایش بیکاری و بی سوادی، فعالیت جوانان در جامعه کاهش می یابد و این امر باعث نابودی جامعه می شود. کشور فرانسه سیاستهای متعددی را برای حل این معضل به مرحله اجرا گذاشت. اولین سیاست های مربوط به بازار کار برای حل این معضل در سال 1970 آغاز شد

مشوق های مالی مستقیم و انگیزه بخشی جهت سرمایه گذاری دو ابزار مهم این سیاستها بودند[2] با نگاهی به وضعیت اشتغال جوانان در کشور هلند مشاهده می شود که طبق آمار ارائه شده در بین سالهای 2004-1996 نرخ بیکاری در بین جوانان دو برابر نرخ بیکاری در کل جامعه بوده است

دولت هلند تصمیم گرفت به جوانی که کمتر از 6 ماه بیکار هستند موقعیت شغلی یا آموزشی را پیشنهاد دهد و وی را مجبور به قبول آن کند با این روند پیش بینی می شد که تا سال 2010 تعداد افرادی که مدرسه را ترک می کنند نصف شود از دیگر سیاست های دولتیجاد مشوق ها و مزایا به افرادی که دارای تحصیلات بالاتری هستند به منظور کاهش ترک مدارس ، زیرا واضح است که افرادی که خیلی زود مدرسه را ترک می کنند دارای تخصص خاصی نیستند و امکان بیکار بودن این افراد بسیار بالاست

نگاهی به اتحادیه اروپا در سال 1998 نشان می دهد که 5.8 درصد کل فرصتهای شغلی مردان و زنان این کشورها در این سال از طریق کشاورزی بوده است که این سهم در سال 2008 به 3.7 درصد کاهش یافته است.کشورهای توسعه یافته اقتصادی و اتحادیه اروپا در سال 1998 میلادی 27.9 درصد فرصتهای شغلی خود را در بخش صنعت برای مردان و زنان ایجاد کردند که این سهم در سال 2008 به 25 .1 درصد کاهش یافت. همچنین این کشورها در سال 1998 توانستند 66.3 درصد اشتغال خود را در انجام کارهای خدماتی محقق کنند که این سهم نیز در سال 2008 به 71.2 درصد نسبت به کل مشاغل این کشورها افزایش یافته است که نشان دهنده گرایش کشورهای توسعه یافته به بخش خدمات است.

ژاپن نیز دارای کمترین نرخ بیکاری در بین تمام کشور های جهان است.در ژاپن عمده مسائل اشتغال و تغییرات در سیستم اشتغال با گفتگوهای سه جانبه دولت، کارگر و کارفرما و با داوری دولت حل و فصل و تصویب می شوند. اما سیاست های کلان اشتغال به وسیله دولت اتخاذ می گردند.سیاست ها و اقداماتی که دولت ژاپن برای حل معضل بیکاری انجام داده و می دهد به شرح زیر می باشند:

1 نظام اشتغال دوره زندگی 2 تمرکز زدایی اشتغال و رفع بیکاری منطقه ای 3 اقدامات عملی برای ایجاد شغل توسط بنگاههای کوچک و متوسط - 4 اقدامات تثبیت اشتغال [6] در سال 2005 در حدود یک درصد از جمعیت جوان جهان در آسیا و مناطق اقیانوسیه زندگی می کردند که در این میان کشور هند دارای بیشترین جمعیت جوان است به طوریکه % 33 از جمعیت جوان این مناطق در هند ساکن هستند.

نسبت جمعیت جوان جامعه به کل کشور از 16.7 درصد در سال 1961 به % 20 . 1 در سال 2011 افزایش یافته است. کارشناسان یکی از دلایل افزایش بیکاری در جوانان هندی به خصوص در بین جوانان روستایی را می توان در بالا رفتن میزان سواد و تمایل جوانان به ادامه تحصیل دانست با بالا رفتن میزان سواد افراد مایل به انجام کارهای تخصصی با دستمزد بالا هستند و در نتیجه امکان بیکار ماندن آنها و نیافتن شغل مورد نظر بیشتر می شود. نرخ تحصیلات در سال 1993 معادل %24.1 در صد است که در سال 2004 به % 29 . 1 افزایش یافته است. که بیشتر در بین جوانان دختر شهری بوده.

با توجه به گزارش ILO در سال 2002 نرخ بیکاری در کشورهایی مانند آفریقای جنوبی ،لسوتو، بتسووانابه ترتیب برابر 25.3 %، 40.5 %، % 21 . 5 بوده است که بیکاری یکی از معضلات اصلی در این قاره است. با توجه به تحقیقات انجام شده علل متعددی باعث ایجاد این معضل شده اند. اساسی ترین دلیل بدون شک اقتصاد راکد و بیمار این کشورهاست،زیرا تقاضا برای کار ناشی از تقاضا برای کالای نهایی است.زمانی که اقتصاد رشد نکند قدرت خرید مردم برای کالای نهایی کاهش مییابد و در نتیجه تقاضا برای تولید و نیروی کار کاهش می یابد و همچنین
در اثر ای ن اقتصاد بیمار  دستمزدها کاهش  می یابد و افراد به صورت داوطلبانه کار خود را برای یافتن شغلی بهتر رها می کنند

رشد جمعیت از دیگر دلایل بالا بودن این نرخ است.به طور متوسط سالانه 3 درصد به جمعیت آفریقا افزوده می شود.و نسبت رشد جوانان به کل جامعه بسیار زیاد است در نتیجه تعداد متقاضیان ورود به بازار کار نیز افزایش می یابد و چون اقتصاد بسیار بیمار است موقعیت های شغلی نیز بسیار کم است. تحصیلات از دیگر عوامل است.

میانگین تحصیلات در بین جوانان در سال های اخیر افزایش یافته است ولی عموما آنها کاری را که مناس ب با میزان تحصیلات آنها ست پیدا نمی کنند و همچنین میزان پایین دستمزدها هم باعث می شود که جوانان با توجه به سطح تحصیلات خود مایل به انجام آن کار نیاشند و بیکار باقی بمانند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید