بخشی از مقاله
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سبک رهبری تحولی با پتانسیل انگیزشی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد میباشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان مشغول به فعالیت در دانشگاه علوم پزشکی در سال 1396 می باشد که نمونه ای با روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم تعیین شده است.
روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه میباشد، پایایی این دو پرسشنامه در یک مطالعه مقدماتی به ترتیب 0/89و 0/83 بدست آمده، هر دو پرسشنامه دارای روایی محتوایی وصوری میباشند . یافته های این مطالعه حاکی از ارتباط بین ابعاد رهبری تحولی با پتانسیل انگیزشی میباشد. از آنجایی که این نوع رهبری نتایج مفیدی ازقبیل افزایش احساس مسئولیت کارمندان، افزایش وجدان کاری وتقویت روحیه مشارکت کارکنان به دنبال دارد، نتایج این پژوهش میتواند برایمدیران جهت شناخت بهتر خود و بهبود مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ومدیریت سازمان مورد استفاده قرار گیرد.
.1 مقدمه
در حوزههای سازمانی دستیابی به بهره وری پایدار، خلاقیت و نوآوری در گرو برخورداری از مدیریت و نیروی انسانی کارآ، اثربخش، هوشمند و متعهد است در واقع، نیروی انسانی هر سازمان نقش حیاتی در جلب رضایت ارباب رجوع برعهده دارد و جایگاه انسان در سازمان و نوع نگاه به او، سهم به سزایی در موفقیت یا شکست سازمان خواهد داشت با آغاز هزاره ی سوم، هر روز نقش منابع انسانی پررنگتر شده و اکنون از آن به عنوان یکی از عاملهای مهم کسب موفقیت و برتری رقابتی پایدار در سازمان یاد می شود
در این راستا، در ادبیات توسعهی منابع انسانی به این عنصر حیاتی سازمان توجه ویژه ای شده تا جایی که بررسیهای تجربی نشان می دهند شناسایی نگرانیهای کارکنان و ارایهی سازوکارهایی برای چیرگی بر آنها از وظایف اصلی مدیران است زیرا این رفتار به طور مستقیم به ارتقای بهره وری مربوط میشود
لذا می تواند بر موضوع انگیزش تاثیر مهمی بر جای گذارد. پتانسیل انگیزشی به عنوان موضوعی حائز اهمیت در مطالعات سازمانی از دیرباز مطرح شده است. نوع خاصی از الگوی رهبری وجود دارد که به طور گسترده ای منجر به کاهش بی تفاوتی سازمانی اعضای سازمان می شود.
این نوع جدید از رهبری ، که از آن به عنوان رهبری تحول آفرین یاد می شود، اساس و شالوده ای را برای تغییرات بلند مدت سازمانی که دسترسی به اهداف بالاتر را برای نظام سازمانی میسر می سازد، فراهم می سازد. از طرف دیگر رهبران تحول آفرین در باورها، ارزش ها و اهداف پیروان خود نفوذ کرده و تأثیر بسزایی بر آنها می گذارند. این گونه رهبران از طریق رفتار و کردار خود کل سازمان را دچار تحول کرده و پیروان این رهبران نیز به آنها احساس اعتماد و وفاداری می کنند
بنابراین رهبران تحول آفرین با انجام این اقدمات و فعالیت ها و همچنین ایجاد بستر و زمینه های ترغیب و قدرت دهی به افراد، موجبات انگیزش بالا در سازمان را فراهم می کنند. در همین رابطه تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته در این رابطه نیز تاثیرات رهبری تحول آفرین بر روی بی تفاوتی سازمانی و انگیزش را مورد تایید قرار داده اند.
به بیان دیگر در خصوص عوامل تاثیر گذار بر ایجاد انگیزش مطالعات متنوعی صورت گرفته است. در تمامی این پژوهش ها محققین و صاحبنظران تلاش نموده اند، با توجه به نوع نگرش، سطح تحلیل و نوع رویکرد خود به شناسایی ابعاد تأثیرگذار بر انگیزش دست یابند
به زعم نظریه پردازان مدیریت ، برای اینکه افراد احساس انگیزه کنند باید شرایط و بسترهای لازم در سازمان فراهم گردد. یکی از این بسترها و عوامل سبک رهبری تحول آفرین می باشد. در واقع می توان گفت که سبک رهبری کارآمد جزء لاینفک ایجاد محیط پروش کارکنان کارآمد است. بنابراین از آن جایی که در حال حاضر ارتقا و افزایش انگیزه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی برای رویارویی با تغییر و تحولات شرایط محیطی و همچنین پاسخگویی به نیازهای شهروندان به عنوان یکی از مسائل عمده دانشگاه علوم پزشکی به حساب می آید، طبیعی است که این سازمان ها نیز با اتخاذ سبک های رهبری نوین از جمله الگوی رهبری تحول آفرین در صدد تحقق این هدف باشند. بر این اساس مطالعه حاضر به تحلیل سبک رهبری تحولی بر پتانسیل انگیزشی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی می پردازد.
پیشینه پژوهش
در عصر حاضر سازمانها به صورت فزاینده ای با محیط های پویا و در حال تغییر مواجهند و بنابراین، به منظور بقا و پویایی خود مجبورند که خود را با تغییرات محیطی سازگار سازند. به بیان دیگر با توجه به سرعت شتابنده تغییرات و تحولات علمی،تکنولوژیک، اجتماعی،فرهنگی و ... در عصر حاضر ،سازمانهایی موفق و کارآمد محسوب می شوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی ،بتوانند مسیر تغییرات ودگرگونی ها را نیز در آینده پیشبینی کرده و قادر باشند که این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آیندهای بهتر هدایت کنند در واقع امروزه تمام سازمانها از جمله دانشگاه علوم پزشکی برای حیات و گریز از نابودی و ایستایی و انطباق با محیط ناپایدار و غیرقابل پیش بینی محیط بیرونی و همچنین ارائه خدمات مفید به شهروندان به توانمند کردن کارکنان خود برای رویارویی با این تغییر و تحولات و پاسخگویی به نیازهای شهروندان نیاز دارند.
به بیان دیگر امروزه پاسخگویی به این تغییر و تحولات و پاسخگویی به نیازهای کارکنان با راه حل های دیروز حلشدنی نیست و شرایط محیطی به حدی پیچیده، پویا و نامطمئن گردیده که دانشگاه ها دیگر نمیتوانند بدون توجه به کارکنان خود،بقاء و حیات خود را در شرایط حاضر تضمین نمایند .
در واقع می توان گفت که موفقیت با این شرایط و موقعیت، مستلزم تغییر در فعالیتها و وظایف سازمانی و چگونگی اداره و به ویژه مدیریت سازمانها است. مدیران برای موفقیت وایفای نقش مؤثر در سازمان علاوه بر دارا بودن نگرش اقتضایی نسبت به متغیرهای محیطی، باید سازمان و مدیریت را به عنوان یک سیستم مدنظر قرار دهند و با این نگرش به بررسی رفتار کارکنان بپردازند و شیوه و سبک رهبری خود را بر اساس واقعیت و شرایط، ماهیت کار و وظایف و خصوصیات کارکنان انتخاب کنند. بنابراین سازمانهای موفق به مدیران و رهبرانی نیازمند هستند که با ژرفنگری، جهت مناسب و مسیر آینده سازمان را مشخص سازند، افراد را به آن مسیر هدایت کنند و انگیزه ایجاد تحول را در کارکنان به وجود آورند
این نوع جدید از رهبری ، که از آن به عنوان رهبری تحول آفرین یاد می گردد در تلاش است تا با بهره گیری از نظام ارزشی، تحریک عواطف و تقویت هویت های فردی و اجتماعی کارکنان، خلأهای ناشی از کاستی های سازو کارهای بوروکراتیک و اقتدار سنتی را جبران کند و سازمان های امروزی را به سمت رسیدن به کمال مطلوب سوق دهد
متغیر دومی که در پژوهش به آن اشاره می شود انگیزش است که مطابق با ادبیات موجود در رفتار سازمانی از مهم ترین و اساسی ترین حوزه های مرتبط با کارکنان است.
امروزه سرمایه انسانی به واسطه نقش انکار ناپذیری که در توسعه همه جانبه جامعه ایفا می کند، با ارزش ترین و بزرگ ترین دارایی هر سازمان و کشوری محسوب می گردد. با این تعبیر بدیهی است که برتری رقابتی و رسیدن به حداکثر کارایی و بهره وری از آن کشورهایی خواهد بود که به نحو فزاینده ای به رشد و ارتقای مستمر سطح کیفی سرمایه انسانی خود به عنوان منظومهای متشکل از ابعاد دانش، توانش و انگیزش بپردازند
از همین رو توسعه جامعه بشری در ابعاد گوناگون و در راس آن تحول نظام مدیریتی نسبتاً وابسته به تولید علم و دانش نوین در کشورها می باشد. در عصر جدید یکی از مسائل بسیار عمده و قابل توجه هر جامعه ای، اثربخشی و بهره وری می باشدکه تحقق آن وابسته به سرمایه انسانی به عنوان یکی از مهمترین عوامل زمینهساز تحقق سیاستهای توسعه کشور است
عوامل متعددی نیز در کمیت و کیفیت اثربخشی و بهره وری سازمانی، نقش ایفا می نمایند. از جمله این عوامل می توان به رفتار سازمانی اشاره نمود