بخشی از مقاله

چکیده:

شناخت دنیاي پیچیدة درون آدمی و موانعی که بر سر راه رشد و شکوفایی او وجود دارد، یکی از هدف هاي مشترك عرفان و روان شناسی است. سهم بعضی از شاعران از جمله عطار نیشابوري در این موضوع حقیقتاً بیش از بسیاري از شاعران زبان فارسی می باشد. وي در آثار خود خصوصاً در منطق الطیر با طرح سفر دسته جمعی مرغان و گفتگوهاي بسیار زیبایی که میان هدهد و ایشان اتفاق می افتد از تضاد هاي شخصیتی آدمیان در هر روزگاري حکایت می کند. یک شیوة مطالعه تطبیقی برگرفته از مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا، برقراري پلی میان دو حوزة معرفتی از جمله ادبیات و سایر دانش هاست.نگارنده در این مقاله به شیوة تحلیل محتواي متن، کنش هاي نامطلوب مرغان را که موانعی براي رسیدن به سیمرغ و کمال درونی است از منظر مطالعه اي تطبیقی میان زبان عطار و آموزه هاي روان شناسی، بررسی می کند.

-1مقدمه:

از آنجا که محور اساسی روان شناسی و عرفان، انسان شناسی و راه یابی به دغدغه هاي درونی اوست و هرکدام از این شاخه هاي معرفتی با وجود تفاوت روش، نگرشی همدلانه دارند؛ از این رو گاهی دستاوردهاي هرکدام به تفسیر و تبیین دیگري کمک خواهد کرد. مطالعه و بررسی آموزه هاي عرفانی عطار در آثارش با آنچه که در روان شناسی امروز مطرح شده است، با وجود گذشت زمان بسیار طولانی، با رویکردي تطبیقی ضمن بهره گیري از روش تفسیر یک حوزة معرفتی با حوزة معرفتی دیگر، فاصله زمانی را کاهش داده و دست یابی به شیوه هاي کاربردي تر در راستاي برقراري تعادل روحی و روانی را امکان پذیر می کند. بر مبناي مکتب آمریکایی، تعریف ادبیات تطبیقی دو وجه پیدا می کند.

یکی مطالعه ادبیات مشخصی با ادبیات سرزمین دیگر و ملل دیگر به منظور برقراري نوعی تعامل و همدلی در سایه کشف ریشه هاي مشترك ادبی و دیگر پژوهش در روابط میان ادبیات و سایر حوزه هاي معرفتی و اعتقادي از قبیل هنرهایی چون نقاشی، پیکرتراشی، معماري، موسیقی، فلسفه، تاریخ، جامعه شناسی،روان شناسی و... - خطیب،50 :1999 و نیز ر.ك به نیوتن و دیگران: - 1961 قطعاً عطار از اصطلاحات خاص علم روان شناسی امروز آگاهی نداشته است. ولی هر مخاطب و خوانندة شعرهاي او از زوایاي آشکار و پنهان سخن اومی تواند به معانی جدیدي مرتبط با حوزة دیگر مثل روان شناسی راه یابد و به خلق معانی جدیدي دست بزند که خلأ گفتمانی میان عصر خود و عطار را از بین ببرد و همچنین بر جنبه کاربردي ادبیات عرفانی تأکید می ورزد.

بر اساس دیدگاه دنی برتراند، محقق فرانسوي در حوزة نشانه-معناشناسی، »کلمات فقط بخش هایی از دنیا را بر ما نمایان می سازند که بر اساس هر زبان به گونه اي متفاوت قیچی خورده اند. اما در پس کلمات، از کلمات تا جمله ها واز جمله ها تا متن، این ما هستیم که خلأ را پر می کنیم، معنا را می سازیم و همواره به دنبال کامل نمودن آن هستیم.« - شعیري، - 20 :1395 متن گفتگوهاي پرندگان در آغاز و میانه سفر مبین این است که اکثر مرغان منطق الطیر گرفتار یک تضاد شخصیتی هستند و در واقع کشمکش شخصیت هارا در میان آدمیان نشان می دهد. - حجازي، - 178 :1389 از این رو نگارنده برآن شد تا تحلیلی بر کنش هاي نامطلوب مرغان که موانعی براي رسیدن به سیمرغ و کمال درونی است از منظر مطالعه اي تطبیقی میان زبان عرفانی عطار و آموزه هاي روان شناسی داشته باشد.

-1-1بیان مسأله بدون تردید عطار نیشابوري پس از سنایی بیشترین بهره را از شاخصه هاي اندیشگانی عرفانی جهت بازخوانی و بازیابی آدمی به عنوان نسخه اصلی آفرینش برده است. با توجه به محوریت انسان شناسی در دو حوزة معرفتی متون عرفانی و روان شناسی، آیا آنچه که در شعرهاي وي گفته شده، می تواند تفسیري بر روش هاي شناختی و درمانی روان شناسی باشد؟

-2-1پیشینه تحقیق در زمینه یکی از نشانه هاي پیوند ادبیات عرفانی و روان شناسی، مقاله »اصل سنخیت در عرفان و همانندسازي در روان شناسی« به موضوع وحدت وجود در اندیشه هاي عطار و مولانا و همسویی آن با همانندسازي در روان شناسی می پردازد. - انزابی نژاد و...،. - 35-54 :1384 مقاله »گونه شناسی شخصیت پرندگان در منطق الطیر عطار«، روان شناسی شخصیت در منطق الطیر عطار و تیپ هاي مختلف شخصیتی را بیان می کند. - بهره ور و دیگران،:1394صص - 11-44 مقاله »پیام هاي جهانی عطار براي مشکلات فکري انسان معاصر« با رویکردي تأویل گرایانه تقابل اندیشه هاي عطار با مکتب هاي فکري و فلسفی امروز بررسی می کند. - قبادي و دیگران، - 87-110 :1390

-2بحث اصلی

بسیاري از آموزه هاي عرفانی در کاهش یا محو کنش هاي نامطلوب آدمی و بازگشت او به آرامش و امنیت روحی و روانی می تواند مؤثر باشد. بیماري هاي روحی و روانی به دو نوع کلّی روان نژندي مانند دلواپسی، ترس موهوم، وسواس و روان پریشی مثل جنون ادواري و جنون جوانی تقسیم می گردند. گروه اول از اختلالات رفتاري ضعیف به شمار می روند که اگر شدت پیدا نکنند، آسیب جدي به زندگی شخص وارد نمی شود؛ ولی به هر صورت باید ریشه یابی شده و با آنها مبارزه گردد.

یونگ یکی از علل روان نژندي را مقاومت و ایستادگی انسان در مقابل ناخود آگاه می داند؛ زیرا به عقیدة او » آنچه ما ناخودآگاه می نامیم، ویژگی هاي ذهن انسان اولیه را حفظ می کند و همین ویژگی است که نمادهاي رؤیا همواره به آنها اشاره دارد. گویی ناخودآگاه می خواهد آنچه را که ذهن در جریان تکامل خود از دست داده، مانند پندارهاي واهی، خیال پردازي ها، شکل هاي کهنه اندیشه، غریزه هاي بنیادي و غیره را دوباره زنده کند. مردم اغلب در برابر آنچه مربوط به ناخودآگاه می شود، ایستادگی می کنند و یا حتی از آن واهمه دارند؛ زیرا این همه بقایا ي بیهوده و بی تفاوت قدیم نیستند؛ بل آنقدر سرشار از نیرو هستند که اغلب موجب چیزي بیش از یک ناراحتی ساده می شوند و می توانند هراس واقعی بیافرینند و هر چه بیشتر واپس نهاده شوند بیشتر گسترش می یابند و فرد را گرفتار روان نژندي کامل می کنند.« - یونگ، - 141: 1352

در باور یونگ ما ضمن پیشروي و دست یافتن به آینده اي روشن تر، پیوند لاینفکّی با گذشته داریم و ناگریز از شناخت و آگاهی نسبت به اندیشه پیشنیان هستیم؛ در جاي دیگر»علّت اصلی بسیاري از روان نژندي هاي امروزي را فقدان اسطوره و قطع ارتباط با نیاکان و بی ریشه شدن انسان می داند و می گوید ما در عصر جدید به سرعت به جلو رانده می شویم و در واقع در آینده به سر می بریم «. - یونگ، 1372 43: از مقدمه -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید