بخشی از مقاله

چکیده :

روایت شناسی شاخه اي از نشانه شناسی است که با هرنوع روایت اعم از ادبی یا غیر ادبی، داستانی یا غیر داستانی، کلامی یا دیداري سر و کار دارد و به دنبال آن است که واحدهاي کمینه روایت و به اصطلاح دستور پیرنگ را مشخص کند. برخی از نظریه پردازان به آن دستور زبان داستان نیز گفته اند. پژوهش حاضر به بررسی گونه هاي روایی بر اساس سه عنصر گفتگو، کنش و پیرنگ می پردازد. حاصل این جستار آن است که از میان مجموع 180 حکایت مندرج در منطق الطیر، 94روایت یعنی%52/2 به حکایاتی اختصاص یافته که تنها داراي عنصر گفتگو است و میان پرسشگر و شخصیت اصلی رخ می دهد و گاه به تنهایی و به شکل تک گویی از زبان شخصیت اصلی که همان شاعر است بیان می شود و 61 روایت یعنی %33/8 به گونه دوم روایت اختصاص می یابدکه سه جفت نقش متقابل، نقش مایه ها، وضعیت پایدار اولیه، گره افکنی و وضعیت پایدار ثانویه در آن آشکار است. در سومین دسته از حکایات منطق الطیرکه %13/8 مجموع حکایات یعنی 25روایت را شامل می شود شخصیت ها و عناصر فرعی داستان مانند مکان و زمان به عنوان رمزگان نمادین به کار رفته است.

کلید واژه : منطق الطیر، روایت، پیرنگ، کنش، گفتگو

مقدمه

روایت شناسی شاخه اي از نشانه شناسی است که با هرنوع روایت اعم از ادبی یا غیر ادبی، داستانی یا غیر داستانی، کلامی یا دیداري سر و کار دارد و به دنبال آن است که واحدهاي کمینه روایت و به اصطلاح دستور پیرنگ را مشخص کند. بنیان روایت شناسی به این مفهوم را پروپ که از صورت گرایان روس بوده است و لوي اشتراوس مردم شناس فرانسوي گذاشته اند. - سجودي، - 73 :1383 هر داستان از بیان حادثه اي آغاز می شود که در واقع گذر از وضعیت پایدار به وضعیت پایدار دیگري است. این داستان یا سیر حوادث را طرح داستان می نامند ولی هنگامی که در الگوي زمانمند و شبکه علت و معلول قرار می گیرد پیرنگ را می سازد - مارتین، . - 57 :382

از مهم ترین بخش هاي روایت طرح یا پیرنگ است. روایتی که فاقد طرح داستانی باشد نمی تواند به عنوان روایت در نظر گرفته شود. بررسی ساختار روایت در پژوهش هاي ادبی از اهمیت ویژه اي برخوردار و در این زمینه نظریات گوناگونی ارائه شده است. پروپ با بررسی حکایت هاي فولکلوریک به این نتیجه رسید که نقش ها ویژه و محدود است و می توان آن ها را به هفت حوزة عمل و سی یک جزء یا کارکرد تقسیم کرد. به اعتقاد پروپ تمامی این روایت ها پیرنگی واحد داردمی توان ساختار یکسانی براي این حکایات ترسیم کرد. - طغیانی و نجفی، - 101 : 1387 بنابراین هنگامی که می گوییم چند حکایت پیرنگ یکسان دارد به این معنا است که رویدادهاي اساسی همانندي در ترتیبی همانند رخ می دهد - ایگلتون، . - 256 :1368

گریماس کوشید به جاي هفت دسته شخصیت هاي پروپ، سه دسته از تقابل هاي دوگانه اي را پیشنهاد می کند که بنا به قاعده هاي معناشناسیک شکل می گیرد. وي با استفاده از مفهوم کنشگر به مختصر کردن کار پروپ پرداخت و شش کنشگر ذهن و عین - شناسا و شناسنده - فرستنده و گیرنده، یاري دهنده و دشمن را استنتاج کرد که آن را می توان چنین توصیف کرد:

.1 آرزو، جستجو یا هدف - شناسنده / موضوع شناسایی -

.2ارتباط - فرستنده / گیرنده -

.3حمایت یا ممانعت - کمک کننده / مخالف - - سلدن، - 144 : 1382 تودورف می کوشد قاعدة دستورزبان را بر متن روایی منطبق سازد. به اعتقاد وي می توان روایت را به شکل یک جمله بسط یافته در نظر گرفت که در آن شخصیت ها به مثابه اسم، خصوصیات آن ها به عنوان صفت و اعمال آن ها به منزله فعل قلمداد می شود - احمدي، . - 251 :1371 کوچک ترین واحد روایت را می توان یک قضیه در نظر گرفت که به صورت گزاره بیان می شود. بنابراین هر روایت می تواند مجموعه اي از گزاره ها باشد.یکی از مباحث مهم در بررسی روایت، توجه به مادة خام داستان و سخن راوي است.

داستان همان مادة خام یا حوادث و رویدادها به ترتیب زمان وقوع آن ها است. سخن راوي یا گفتمان روش ها و تأکیدهاي درون مایه اي متن ادبی را شامل می شود. درواقع گفتمان روایتی است که به نقل یا نوشته درمی آید. هنگامی که راوي با خواننده صحبت می کند و رویدادها را نقل می کند به گفتمان پرداخته است. با توجه به این مفهوم رویدادها یا کنش هاي داستان را به دو دسته تقسیم می کنند. یک گروه رویدادهایی است که به داستان مربوط می شودو دیگري کنش هایی که به گفتمان ربط دارد. از این دسته اگر حذفی صورت بگیرد به فهم داستان آسیبی وارد نمی کند ولی ذکر کنش هاي دسته اول ضروري است. - ایگلتون، - 123 : 1368

یکی دیگر از نکات مهم در بررسی ساختار روایت توجه به رمزگان است.رمزگان مجموعه قواعدي است که بر اساس آن عناصري انتخاب می شود و در ترکیب با سایر عناصر، عناصري جدید می سازد. می توان گفت رمزگان قالب هاي تفسیري است که از سوي تولیدکنندگان آن ها و مفسران متن به کار می روند. - ضیمران، - 135 : 1382 در وافع رمز به مثابه کدهایی است که باید خواننده آن ها را شناسایی و تفسیر کند. رولان بارت رمزگان روایی را به پنج دسته تقسیم می کند:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید