بخشی از مقاله

چکیده

تندیر دامی - تنورخانه - یکی از عناصر مهم و شاخص معماری مناطق سردو کوهستانی ایران زمین است ،که از دیرباز برای طبخ نان،نگهداری آرد و چندین فعالیت منحصر به فرد بنا شده است.این تحقیق با هدف بررسی تندیردامی - تنورخانه - اقلیم سرد و کوهستانی نشان می دهد که معماری سنتی ایران با بهره گیری از فنون، پاسخ شایانی به نیازهای روزمره زندگی خود در قالب کالبد معماری و با تجلی در این عنصر - تندیردامی - ،سعی در همسوسازی نیازهای انسان و معماری داشته و آن را به انجام رسانده است.تندیر دامی ها - تنور خانه - عمدتا فرم ها و عملکردهای یکسانی داشته اند و این تحقیق نشان می دهد که ویژگی ها ی احداث و کالبدی آن ها نثش مهمی در عملکردشان دارند. محور اصلی پژوهش بر بررسی – تحقیقات میدانی استوار است و نتایج آن به مدد استنتاج از نتایج گزارش و اسناد بوده است.

-1مقدمه

تندیر دامی - تنورخانه - کاربری بسیار مهم و جزء فضاهای اصلی خانه های سنتی اقلیم سرد و کوهستانی محسوب می شود به طوری که علاوه بر برآوردن مهمترین نیاز کالبدی انسان سنتی،یعنی محل آماده سازی و طبخ نان،که یکی از مهمترین قوت غالب گذشتگان به حساب می آمد، چندین اربری متفاوت ومهم دیگر را نیز دارا می باشد. تندیر دامی - تنورخانه - در واقع قلب تپنده خانه های سنتی قدیم برای تهیه اصلیترین نیاز غذایی آن ها بود. تندیر دامی - تنورخانه ها - در گذشته به علت اهمیت بالای نان از نظر ارزش غذایی برای آن دوره و همچنین ارزش معنوی بالای آن و از طرفی عدم وجود نانوایی ها، در تمامی خانه های روستایی و در اکثرقریب به اتفاق خانه های شهری ساخته میشدند. جهت باد و کوران هوا در ساخت این کاربری بسیار مورد توجه قرار می گرفت ، زیراهدایت دود تنور و تهویه در محل بسیار مهم می بود.از کاربری های دیگر تندیر دامی - تنورخانه - تشخیص ساعات روز به وسیله ساعت خورشیدی می بود که در واقع جزئی از ساختار این اتاق به حساب می آمد.در زمان ساخت سقف این اتاق، معمار تجربی با استفاده از فنون خلاقانه خود سوراخی در سقف با ابعاد مشخص و در محل خاصی تعبیه می کنند تا هم عمل تهویه اتاق را انجام دهد با توجه به اینکه در زمان پخت نان دودی زیادی فضای اتاق را می پوشاند.علاوه بر آن این سوراخ سقفی که نام محلی آن - پاجا - می باشد تشخیص ساعات روز را برای زنان خانه فراهم می آورد تا زمان پخت نان را تشخیص دهند.معمولا دفعات پخت نان دو بار،یک بار بعد از نمز صبح و یک بار بعد اذان ظهر می بود.تمامی این جزئیات حاکی از آن است که معماری ارتباط تنگاتنگی با زندگی انسان و برآوردن نیازهای آن دارد. تحقیقات انجام گرفته نشان میدهد، که قدمت تقریبی تندیر دامی - تنور خانه - به زمان کشف آتش برمیگرد،انسان برای مهار آتش محلی را می ساخت که در طی گذشت زمان های بسیار، قالبی این چنینی گرفته است.ولی قدمت دقیق ساخت تندیر دامی - تنورخانه - آن در زمان شکل گیری روستا ها می باشد.

-2روش تحقیق

در این مقاله سعی شده تا با بررسی معماری تندیر دامی - تنورخانه - و نقش کالبدی آنها و چگونگی تاثیر کالبد بر عملکرد آن معلوم گردد.در بخشی که گونه شناسی تندیر دامی - تنورخانه - ها به انجام رسیده روش مطالعه از شیوه های مرسوم جمع آوری اطلاعات اعم از تحقیق میدانی با بررسی 12 نمونه موردی از روستاهای حاشیه شهر ارمیه - استان آذربایجان غربی - ، و روش کسب اطالاعات بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، اسناد و تحلیل مصاحبه ای می باشد. در بخش مطالعات کتابخانه ای به بررسی مبانی نظری موضوع مورد بحث پرداخته شده است.روشی که در روند تحقیق به کار می رود.

-3معرفی ویژگی های اقلیمی - اقلیم سردو کوهستانی -

خصوصیات اقلیمی:

کوهستان های غربی – که دامنه های غربی رشته کوه های مرکزی ایران را شامل می شود،با توجه به اینکه میانگین دمای هوا در گرمترین ماه سال در آنها بیش از 10و میانگین حداقل دمای هوا در سردترین ماه کمتر از -3 درجه است،از جگله مناطق سردسیر محسوب می شوند.از ویژگی های این اقلیم ،گرمای شدید دره ها در فصل تابستان و اعتدال آنها در فصل زمستان است.مقدار و شدت تابش آفتاب در تابستان زیاد و در زمستان بسیار کم است. زمستان های طولانی،سرد و سخت بوده و چندین ماه از سال زمین پوشیده از یخ است.فصل بهار کوتاه است و زمستان و تابستان را از هم جدا میکند. شهرهای تبریز،ارومیه،همدان دراین اقلیم قرار دارند.

1-3 فرم بناها

در این اقلیم – همانند اقلیم گرم و خشک در مناطق مرکزی ایران – خانه ها به صورت حیاط مرکزی اجرا می شده و دارای پلان های متراکم و فشرده بوده است. در اقلیم سرد، اتاق های واقع در سمت شمال حیاط، از سایر قسمت ها بزرگتر و وسیع تر بوده است. تالار ها و اتاق نشیمن اصلی، در سمت شمال حیاط قرار داشت. در اقلیم سرد، اتاق های جنوبی، شرقی و غربی، جهت انبار و فضاهای خدماتی مورد استفاده قرار می گرفته است. در اقلیم سرد، سقف ها مسطح، تیرپوش و کم شیب بوده و بازشو ها - درب و پنجره - به حداقل می رسیده است. قرارگیری تالار و اتاق اصلی نشیمن در سمت شمال حیاط، جهت استفاده از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل زمستان بوده است. در اقلیم سرد، به دلیل کوتاهی فصل تابستان و معتدل بودن دمای هوا در این فصل، از سمت جنوب ساختمان کمتر استفاده می شده است.

2-3 فرم شهری

اگر چه میزان سرما و دوام آن در مناطق سرد متفاوت است.ولی به طور کلی برای جلوگیری از اتلاف حرارت ساختمان در در قسمت های مختلف این مناطق رعایت شده،یکسان و به طور عمده شبیه به اصولی است که در مناطق گرم و خشک مورد توجه است.شیوه گسترش شهری در این مناطق استفاده از پلان های متراکم و فشرده است. اصول کلی و عمده ای که در معماری بومی این مناطق رعایت شده است عبارت است از:به حداقل رساندن سطح خارجی در برابر حجم مورد پوشش،استفاده از مصالح با ظرفیت عایق حرارتی،به حداقل رساندن میزان تعویض هوای داخلی و تهویه طبیعی،انتخاب بام های مسطح و نگهداری برف برروی بام ها به عنوان عایق حرارتی می باشد.

4 مبانی نظری معماری

1-4 هویت سکونت گاه های سنتی اقلیم سرد و کوهستانی

ازدریک خانه ایرانی که وارد شوید، دروسط یک فضای سرپوشیده که هشتی نام دارد حضور پیدا می کنی. بعد با یک زاویه 90 درجه،به یک راهرو - دالان - وارد می شوید که گاهی اوقات می توانست شیب کمی هم داشته باشد. به انتهای راهرو که می رسید، اگر غریبه بودید به بیرونی راهنمایی می شدید و اگر آشنا بودید و محرم ساکنان خانه، می توانستید مستقیم پا به اندرونی بگذارید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید