بخشی از مقاله

چکیده

اقلیم یک عامل مهم و تاثیر گذار بر تمام فعالیت های ان سان ا ست. اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری به ویژه در ک شور ما که تنوع اقلیمی در آن کاملا مشهود است، محققین و پژوهشگران را بر آن داشته که به بررسی دقیق معماری هر یک از اقلیم های موجود در کشور بپردازند. هر کجا تنوع طبیعی و ان سانی تحت تاثیر قرار می گیرد نوعی الگوی زندگی منح صر به فرد و پدید آورنده معماری بومی شکل می گیرد. هدف از پژوهش حا ضر برر سی تاثیر اقلیم در شکل گیری معماری بومی مناطق کوه ستانی غرب ایران، شهر اورامان می با شد ، تا ضمن شناخت اقلیم و معماری بومی، تأثیرگذاری اقلیم بر شکل گیری معماری بومی شهر اورامان با توجه به بافت منطقه، فرم ساختمان، نحوه قرارگیری، نوع سقف، اندازه باز شوها و جنس م صالح را شنا سایی نماید.

روش پژوهش حا ضر به صورت تحلیلی تو صیفی و ابزار پژوهش مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات و اسناد جمع آوری شده می باشد. با توجه به رابطه ناگسستنی بین اقلیم و معماری ایران تحلیل و بررسی تاثیر اقلیم در شکل گیری معماری بومی شهر اورامان ضرورت دارد. نتایج پژوهش حاضر بدین گونه است که اقلیم نقش بسزایی در معماری بومی شهر اورامان دارد این تاثیر گذاری به حدی است که در تمام مراحل معماری بومی شهر اورامان: شامل مکان یابی بنا، نحوه جهت گیری بنا ، فرم بنا ، نوع مصالح استفاده شده ، ابعاد بازشوها در بنا قابل مشاهده است.

کلمات کلیدی:اقلیم ، معماری ، اقلیم ، اورامان

.1 مقدمه

اهمیت تاثیر اقلیم بر معماری،انجام مطالعات و پژوهش های جامعی را در این زمینه ایجاب می کند. بویژه در کشور ما که تنوع شرایط اقلیمی در آن کاملا م شهود ا ست.انجام تحقیقات گ سترده در این زمینه امری اجتناب ناپذیر ا ست. معماری و اقلیم، پیوند شان بی شتر به رابطه نوزاد و آغوش می ماند، یا ن سبت هر ر ستنی با خاک ، حریم امن وب ستر بالیدن. با ب ستگی ای تکامل آفرین؛ الهام بخش و البته ، نه محیط زا. در این معنا، آغوش، خاک واقلیم ، رابط حیات وسرزندگی ونبودشان نمود میرایی است .میزان متفاوت وترکیب گوناگون عوامل اقلیمی که خود ناشی از تفاوت موقعیت جغرافیای مناطق مختلف است، حوزه های اقلیمی متفاوتی را پدید آورده که هریک ویژگی های خاصی دارد. محیط زیست ، شهرها وحتی بناهای مربوط به این حوزه های اقلیمی، ویژگیهای خاصی متناسب با شرایط اقلیمی خود به دست آوردند. هدف این پژوهش، تاثیر ویژگی های اقلیمی بر معماری کوهستانی و معماری اورامان بوده سپس به بررسی نتایج حاصله بر نحوه ی طراحی این مناطق پرداخته می شود.

آشنایی با سوابق معماری منطقه

محدوده مورد نظر این پژوهش ناحیه غرب ایران کردستان - اورامان - میباشد. ارارتوها نژادی از اقوام اولیه ایرانی بودهاند که در حدود 1500 الی 1000 پیش از میلاد در این منطقه ساکن شده و نخستین نشانههای معماری بهدست آمده، متعلق به آنان میباشد.ساختار ابتدائی معماری ارارتوها متکی به تیر و ستون در فضاهائی که به احتمال فراوان، کاربری مذهبی - معبد - داشتهاند؛ پایه و مبنای معماری این ناحیه تا قرنهای متمادی بوده است.

- 1 ویژگیهای معماری کوهستانی

- 1,1 شاید معماری کوهستانی، پلکانی یا طبقاتی تا این مقطع، کاملترین واژههائی باشد که بتوان به ساختار معماری این منطقه اطلاق کرد. برای شناخت دقیقتر بهصورت موردی و نمونهای، معماری منطقه اورامان در استان کردستان موردبررسی قرار میگیرد.از نمونههای شاخص این مجموعه میتوان به شهرستان اورمان تخت استان کردستان اشاره کرد.این روستاها به لحاظ بافت، وسعت، استقرار در بدنه کوه و ساختار معماری از مهمترین نمونههای این معماری محسوب میشوند.

- 1,2 اهم ویژگیها

- 1,2,1 جهتیابی روستا، نحوه استقرار

اکثر روستاها در طرفین درهای کم عرض با شیب عمومی بالای %50 واقع شدهاند. جهت عمده ساختمانها رو به ساختمانها رو به سمت جنوب و جنوبشرقی بوده تا بیشترین بهره ممکن از تابش آفتاب میسر باشد. در بسیاری از موارد در یک سمت دره خانههای مسکونی و در سمت دیگر، زمینهای محدودی که به باغداری اختصاص یافته، مستقر میباشند.

- 1,2,2 مسیرهای حرکتی:

بافت روستاکاملاً از شیب عمومی تبعیت کرده و عمده مسیرهای حرکتی براساس جهت و بهصورت لایههای موازی و شبکههای عمومی در هم تنیده شده درون روستا بهوجود آمده است.کوچهها در کمرکش کوه قرار گرفته معمولاً یک معبر اصلی با بیشترین عرض بهعنوان محور عمده حرکتی، طرفین روستا را به یکدیگر متصل میکند. کوچههای دیگری نیز به موازات آن در بافت روستا مسیرهای فرعی را تشکیل داده و همگی تابع شیب غالب هستند. به تناسب کشیدگی عرضی و درجه شیب، تعدادی معبر عمودی، ارتباطات در بالا و پائین را برقرار کردهاند. نکته حائز اهمیت در این مورد، بخشهائی از معابر هستند که از زیر فضاهای مسکونی عبور میکنند و به نوعی ساباط در معماری مناطق کویری و روستای ابیانه را تداعی میکنند.

- 1,2,3 تعریف مرکز:

یکی از مهمترین ویژگیهای معماری مناطق گرم و خشک، داشتن ساختار مرکزگرایانه است. ایجاد مرکزی با وسعتنسبتاً زیاد و بهصورت میدان یا میدانگاه، در این نواحی مشهود و مشخص است. عناصر پیرامون این مراکز، مسجد، بازار و برخی از عملکردهای خدماتی و رفاهی به نسبت بزرگی ناحیه بوده و در ابعاد خردتر این مرکزگرائی در معماری منازل و جزء فضاها تعریف شده است.در اورامان، بهدلیل صعبالعبوربودن ناحیه، نداشتن زمین و منطقه وسیع تخت، کشیدگی اورامان، مرتفع بودن و بافت عمومی، مرکز بهصورت خطی سازماندهی شده و در برخی از روستاهای بزرگتر دارای بیش از یک مرکز هستند.عرض این مرکز کهمعمولاً در امتداد معبر اصلی قرار دارد؛ اندکی بیشتر بوده و با حداقل خدمات، محل تجمعات مردم ساکن در روستا نیز میباشد. دسترسی سخت و مشکل از نواحی مختلف به روستا به یک مرکز خاص باعث پراکندگی خدمات در امتداد معبر اصلی شده و بدین ترتیب چندین مرکز با حداقل خدمات مورد نیاز ساکنان، بهوجود میآید.

- 1,2,4 تیپولوژی عمومی مسکن:

اگر مرحوم دکتر پیرنیا، مواردی را تحتعنوان اصول معماری ایرانی تبیین مینماید. که از آن جمله به معماری درونگرا برای این مناطق نام می برد که برای این منطقه صدق نمی کند که بهعنوان مثال، ساختار مسکونی اورامان و روستاهای مورد بحث، از اصل درونگرائی پیروی نمیکند. معماری برونگرا نیز در این محدوده تعریف نشده است. شاید واژه ”معماری طبقانی“ مناسبتر باشد. عملکردگرائی براساس نیاز از مهمترین ویژگیهای این مجموعه محسوب میشود. بهدلیل اینکه، بستر کافی جهت احداث خانه وجود ندارد و همچنین محدودیت در توسعه روستاها، اکثر منازل در طبقات احداث شده و به طرز ماهرانهای تعادل این مجموعهها حفظ شده است.ارتباط قابل توجه هر خانه با خانههای پیرامون، بالاخص بخش بالائی و پائینی، در نهایت به استحکام روابط اجتماعی در این روستاها انجامیده است.

جدال انسان با طبیعت را به عینت میتوان در این مناطق مشاهده کرد. بدنه سخت و سترگ کوه تراشیده شده و در بستر کوچکی که بهوجود آمده و با همان سنگها، خانهای زیبا، استوار و رفیع ساخته شده است. سنگهای بهدست آمده از همان بستر، استادانه و هنرمندانه در دل دیوارها جای گرفته و سطوحیکاملاً صاف و عمودی را تشکیل دادهاند. رنگ دیوارها همان رنگ کوهستان بوده و فقط فرم متفاوت آن است که در دیدگاه ناظرین، جلوه میکند. تمامی خانهها آنچنان به تبعیت از شیب زمین، بر سینه صخرهها خزیده و به یکدیگر پیوستهاند که گوئی پیکره واحدی را تشکیل دادهاند.

پلان هر خانه در متنهای سادگی و دقت طراحی شده و در بیشتر آنها بدنه کوه آخرین جدارها اتاقها را در بر گرفته است.یکی از بزرگترین معایب طراحی این خانهها، دسترسی سخت و دشوار طبقات است. اکثر ارتباطاتمعمولاً از طریق فضای باز یا نیمه باز انجام میشود. بهدلیل موقعیت خاص زمین و شیب فراوان و کمبود بستر مناسب، بیشتر فضای درون خانهها به عملکردهای اصلی اختصاص یافته و پلههای چوبی یا سنگی یا بیرون آمده تیرهای ساختمان، ارتباط عمومی را برقرار میکند.در بسیاری از خانهها بالکن و تراس نیز به چشم میخورد. فضای نیمهباز بهصورت عقبرفتگی در بخش مرکزی نما و یا بهصورت پیشآمدگی لبههای ساختمان، طراحی و اجراء شده است. جسارت و مهارت معماران سنتی در اجراء این پیشآمدگیها و با حداقل مصالح بومی قابل تحسین است.

- 1,3 مصالح:

دیوارهای این خانهها خشکه چین است، یعنی این دیوارها بدون استفاده از ملاط و با استقرار سنگها بر روی یکدیگر ساخته میشوند. سنگ مورد نیاز برای ساخت خانهها از کوهها همان منطقه تأمین میشود.

- 1,4 مراحل ساخت:

جهت احداث بنا، ابتدا مکان مورد نظر، مشخص شده و سپس بستر لازم به اندازه حدودی نیممتر کنده میشود. آنگاه با استفاده از سنگ پی خانه را پر نموده و در مرحله بعدی دیوارهای مختلف را تا دو متر بالا میآورند. پس از آن در فواصل مختلف دیوار، تختههائی از جنس

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید