بخشی از مقاله
چکیده مقاله
تحلیل بنیادی سهام دو مرحله دارد . مرحله اول بررسی صورت های مالی شرکت مثل صورت سود و زیان، ترازنامه وارزیابی سودآتی است . گام دوم ارتباط دادن سودآتی به ارزش بازاراست . دراین مقاله سعی شده است با معیار قرار دادن این موضوع واستفاده از مرزکارایی واقعی به تحلیل بنیادی سهام برای پی بردن به وضعیت موجود و بررسی اهمیت شاخصها با روشهای آماری برای تعیین فرایند رسیدن به وضعیت مطلوب پرداخته شود .
روش پژوهش مورد استفاده توصیفی تحلیلی وجامعه آماری نیز برخی از شرکتهای بورس اوراق بهادار طی سالهای اخیرمی باشد و ابزار جمع آوری اطلاعات این تحقیق، مستندات کتابخانه ای و اینترنتی بوده و ازاسناد و مدارک برای جمع آوری داده ها جهت اندازه گیری استفاده شده است .
با استفاده ازشاخص های تعریف شده و روش تحلیل پوششی داده ها به بررسی کارایی رویکرد مدیریتی و ارزش گذاری شرکتها پرداخته شده و بر اساس آن تحلیل بنیادی صورت گرفته است . درمرحله بعد برای هرگام از تحلیل بنیادی به بررسی میزان تاثیر شاخصها با استفاده از تحلیل تشخیصی چندگانه پرداخته شد . در انتها با تحلیل انجام گرفته شاخص هایی که بیشترین وکمترین تاثیر را بر کارایی یا عدم کارایی شرکتها داشته اند تعیین گردیده است . اهمیت این شاخصها می تواند مسیر رسیدن به کارایی بالا را زمان آتی نشان دهند.
مقدمه و تعاریف
کشف ارزش اطلاعات مالی، یکی از محورهای مهم مطالعات تجربی در حوزه دانش مالی است .بررسی و مطالعه اطلاعات مالی در دو طبقه کلی مطالعات همبستگی و پیش بینی انجام می شود. در روش اول، بر اساس پذیرش فرضیه کارایی بازار، قیمت سهام را یکی از معیارهای اصلی ارزش مؤسسات در نظر می گیرند .بر اساس این رویکرد،وجود همبستگی آماری بین داده های حسابداری وقیمت سهام یا بازده، به این معنی است که اطلاعات حسابداری تلخیص کننده رویدادهای کارا و اطلاعات مربوط به قیمت سهام است، بنابراین، می تواند دربردارنده ارزشی نزدیک به ارزش بازار باشد .
رویکرد دوم مبتنی بر تجزیه و تحلیل بنیادی است، این رویکرد و مدل های استفاده در آن از دهه1930 مطرح بوده اما عمدتا بعد از جنگ جهانی دوم در قالب های نظری فراگیر، مورد توجه قرار گرفتند .دراین گونه نمونه ها اساسا به ارزش ذاتی سهم توجه می شود .در این رویکرد برای تعیین ارزش ذاتی سهام از روشی، تحت عنوان تجزیه وتحلیل بنیادی یا اساسی استفاده می شود .
این روش برای اولین بار توسط بنجامین گراهام وبعدها توسط وارن بافت که هردو از پیشکسوتان بازار سرمایه ایالات متحده بوده اند، تهیه و تدوین شده است . این روش با تکیه بر ابزارهای مختلف علمی از قبیل اقتصاد، آمار، اطلاعات مالی و غیره ارزش سهام راتعیین می کند .دراین روش برای تعیین ارزش ذاتی سهم، به صورتهای مالی، سوابق تقسیم سود، سیاستهای مدیریت، رشد فروش، توان موسسه در افزایش سودآوری وبسیاری عوامل دیگر توجه شده است، سپس ارزش ذاتی به دست آمده را با قیمت جاری سهام مقایسه و بر این اساس در مورد خرید، فروش و یا نگهداری آن تصمیم گیری می کنند.
در گذشته کمتر با رویکرد بنیادی - بررسی صورتهای مالی و سپس ارتباط دادن آن به ارزش بازار - بررسی جامعی صورت گرفته است . باتوجه به این کمبودها در این مقاله با توجه به مباحث موجود، با محوریت تحلیل بنیادی سعی شده است که با پردازش اطلاعات مالی چند شرکت نفتی و صنعتی و با رویکردی جدید، با تعیین شاخص ها و ضریب تاثیر آنها به محاسبه ارزش سهام بازار پرداخته شود .
سوالات پژوهش :
سوال : 1 برای رسیدن به وضع مطلوب با استفاده از مدل DEA شرکت های ناکارا می بایست چه مسیری را در پیش بگیرند؟
سوال :2 کدام شاخصها نقش بیشتری در کارایی و ارزش گذاری سهام شرکت ها داشته است؟
پیشینه پژوهش :
تکیه بنیادگرایان بیشتر بر اقتصاد ، آمار مالی و اطلاعات است .آنان به صورت حساب درآمد، ترازنامه، سوابق تقسیم سود، سیاستهای مدیریت، رشد فروش، قدرت مدیریت و فشارهای رقابتی توجه خاصی مینمایند
تحلیل بنیادی سهام دو مرحله دارد .مرحله اول بررسی صورت های مالی شرکت مثل صورت سود وزیان، ترازنامه و ارزیابی سودآتی است .
در گام دوم ارتباط دادن سودآتی به ارزش بازار است .ابتدا باید مرز کارا که به دنبال رابطه ایده آل بین شاخص های مالی استاندارد ودرآمد است، شناسایی شود .سهام درمرز کارا به خوبی مدیریت می شود و ورودی های مالی را به حداکثر درآمد تبدیل می کند .وسهام درپایین تر از مرز کارا این گونه نیست .بعد از آن مرزکارایی که به دنبال یک رابطه ایده آل بین داده های مختلف مالی و ارزش بازار هست، محاسبه می شود.سهام در مرز مطلوب دربازار قیمت گذاری می شوند. سهام های پایین تر از مرز کارا ارزش گذاری کمتری می شوند
در این مقاله برای محاسبه این مرزهای عددی از تحلیل پوششی داده ها استفاده می شود .
اوی نشان داد که سود آتی در این زمینه،معیار مناسبی است . رابطه بین داده های صورت های مالی و ارزش شرکت با دو مرحله نشان داده می شود . اول اطلاعات قابل پیش بینی که داده های مالی جاری را به سود آتی پیش بینی شده ارتباط می دهدو دوم ارزش گذاری که سود آتی پیش بینی شده رابه ارزش شرکت مرتبط می کند.
مطابق یافته های اوی، هدف از تحلیل بنیادی تشخیص فاکتورهای مشخص یا نامشخصی از داده های صورت های مالی است که می تواند برای توضیح ارزش بازار سهام به کار رود، سود پیش بینی شده یک فاکتور علی بدون واسطه است که به عنوان ستاده اطلاعات قابل پیش بینی است و ورودی ارزش گذاری است .ارزش بازار به عنوان تابعی از ارزش دفتری ودرآمد عملیاتی است .
هدف از مرحله اول، استفاده ازاطلاعات نسبت های صورت های مالی به منظورپپیش بینی درآمدهاست و هدف از ارزیابی کارایی مدیریت، ایجاد حداکثر درآمد است .با همه این توضیحات تحلیل بنیادی با رویکردمرزهای واقعی و کارایی محور در این پژوهش مدنظر قرار می گیرد که به صورت اطلاعات پیشگویانه و ارزش گذاری معرفی میشود. می توان گفت بین سوابق گذشته وحال حاضر شرکت و همچنین سود آتی شرکت ارتباط وجود دارد . برای درآمد قابل پیش بینی فرض میشود که هدف شرکت حداکثر کردن درآمدهاست البته با توجه به منابع موجود . برای ورودی ها و خروجی ها از اطلاعات ترازنامه وصورت سود و زیان استفاده می شود.
تمامی این مباحث در بررسی وضعیت موجود شرکتها در فضای واقعی و با استفاده از داده های عملکردی شرکتها در بورس استخراج میگردد . اما بخش دیگر و سوال دیگر پژوهش برای رسیدن به وضعیت مطلوب با توجه به شاخص های مهم انتخاب شده در هر مرحله از تحلیل کارایی می باشد که با تعیین اهمیت هریک در ایجاد کارایی و عدم کارایی در بین شرکتها میتواند به قرار گرفتن شرکتها در مسیر وضعیت مطلوب و تصمیم گیری بهتر در این راستا کمک کند . برای این منظورشاخص های استخراجی برای هر تحلیل و با توجه به کارایی و عدم کارایی شرکتها و توسط روش آماری مناسب بررسی می گردند .
ر مورد پیشینه پژوهش در خارج و داخل کشورمی توان به موارد زیرنیز اشاره کرد :
گوموژ و چلیکو - - 2011 پژوهشی تحت عنوان» تحلیل پوشش داده:یک روش تکمیلی برای تحلیل شرکت … انجام دادند که هدف این مقاله عملکرد شرکت تجزیه و تحلیل رابطه بین تحلیل پوششی داده ها وتجزیه و تحلیل نسبت های مالی با تمرکز بر شرکتهای غیر مالی در بورس اوراق بهادار استانبول بین سالهای 2005 تا 2008 است .نتایج نشان می دهد که انحراف معیار DEA انحراف معیار سطوح کارایی و ROA ، نسبت های آنی، درآمد خالص به فروش از نظرآماری باهم ارتباط دارند که این ثابت می کند که تجزیه وتحلیل نسبت هایDEA سودآوری و نقدینگی تکمیل کننده هم هستند.
ریچاردسون و همکاران - - 2010 در مقاله ای باعنوان » ناهنجاری های حسابداری و تجزیه وتحلیل بنیادی :بررسی پیشرفت پژوهش های قبلی… با استفاده از پیش بینی درآمد و بازده آتی به عنوان چارچوب کار استفاده و با بررسی مطالعات دهه گذشته در زمینه تحلیل بنیادی و صورتهای حسابداری یک نقشه کلی از ارتباط این دو را دراختیار خواننده قرار میدهد.
چین تا و دیگران - - 2009 در مقاله ای با عنوان » انتخاب سهام شرکتهای اینترنتی با استفاده از یک روش ترکیبی… به تصویب دو رویکرد AHP و DEA برای AHP و DEA ریاضی می پردازند .روش ساختن یک چارچوب برای انتخاب سهام از31 شرکت اینترنتی امریکا هست .نتایج تجربی این مطالعه تاییدی است بر مفید بودن روش ترکیبی که شامل تجزیه و تحلیل کارایی و تصمیم گیری ساختاری است.
ادریسینقه و ژانگ - - 2007 در مقاله ای با عنوان» مدل تحلیل پوششی تعمیم یافته برای تحلیل بنیادی …از تجزیه و و کاربرد آن برای بهینه سازی پرتفولیوتحلیل بنیادی در انتخاب سهام برای مدیریت پرتفوی سهام استفاده میکنند .در این مقاله از تحلیل پوششی داده ها برای تجزیه وتحلیل صورت های مالی یک شرکت به منظور تعیین شاخص نسبت قدرت مالی که بازده قیمت سهام پیش بینی شده است، استفاده می شود.
موهانرام در سال - - 2003 در پژوهش خود تحت عنوان "آیا تحلیل بنیادی برای سهام های رو به رشد مؤثر است؟ "به بررسی میزان موفقیت تحلیل بنیادی برای سهام های رو به رشد یا سهام های دارای ارزش دفتری به ارزش بازار پایین پرداخته است .به این منظور، وی شاخصی بر مبنای ترکیب عوامل بنیادی سنتی مانند جریان های نقدی و معیارهای سنجش مناسب برای شرکت های رو به رشد مانند ثبات سودآوری و میزان فعالیتهای مربوط به پژوهش وتوسعه، ایجاد نموده است .نتایج این پژوهش نشان می دهد که تحلیل بنیادی می تواند حتی شرکت های رو به رشد نیز مناسب باشد . علاوه بر آن، نتایج این پژوهش این موضوع را که اوراق بهادار دارای ارزش بازار به ارزش دفتری پایین در آینده بازده بهتری خواهند داشت، تأیید نکردند.
عارفی و دادرس - 1390 - در مقاله ای با عنوان » پیش بینی بازده سهام با استفاده از استراتژی تحلیل بنیادی… به بررسی اهمیت متغیرهای اساسی صورت های مالی در پیش بینی بازده سهام به وسیله ی استراتژی تحلیل بنیادی پرداختند .یازده علامت بنیادی بر اساس توانایی شان در پیش بینی بازده شامل موجودی کالا، حسابهای دریافتنی، سرمایه گذاری ها، حاشیه سود ناخالص، بازده دارایی ها، تغییرات بازده دارایی ها، جریان وجوه نقد، اقلام تعهدی، تغییرات اهرم مالی، تغییرات نقدینگی و تغییرات گردش داراییها در محاسبه نمره بنیادی شرکتها منظور شده است و شرکتها با توجه به نمره بنیادی به دو پرتفوی با نمره بالا و پایین تقسیم میشوند و بازده آنها ازابتدای ماه پنجم سال بعد تا 15 ماه بعد از آن محاسبه شده است .
جامعه ی آماری شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1389-1378 هستند . نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد نمره بنیادی رابطه مثبت و معناداری در سطح 1 درصد با بازده سهام دارد . متغییرهای موجودی کالا و تغییرات گردش دارایی ها رابطه مثبت معنادار و سرمایه گذاری ها دارای رابطه منفی معنادار در سطح 1 درصد با بازده بودند.
طلوعی اشلقی - - 1389 مقاله ای با عنوان» به منظور TOPSIS-DEA استفاده از تکنیک ترکیبی ارایه رویکردی در جهت ارزیابی چند دوره ای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران… دارد که در این مقاله سعی شده است که با نتایج ادغام شده ماتریس های چند دوره گذشته، درDEA و TOPSIS تحلیل کارایی از مدل ترکیبی استفاده شود .یک واحد تصمیم گیری ایده آل اضافه خواهد شد و دو واحد DEA مجازی به مدل برای ADMU و IDMU ، تصمیم گیری مجازی برای محاسبه DEA شکل دهی ساختار دو مدل بهترین و بدترین کارایی نسبی ممکن بکار می روند .این دو کارایی متمایز با استفاده از روش TOPSIS یکپارچه می شوند، تا یک شاخص ترکیبی بنام به نزدیکی نسبی - - RC بهIDMU را بوجود آورند.
سلمانی - - 1389 مقاله ای با عنوان »بررسی ناهمگنی در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس رویکرد تکنیکال …با هدف بررسی ناهمگنی در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس رویکرد تکنیکال تهیه کرد .یافته های تحقیق نشان می دهد که در دوره زمانی 5 ساله1387 – 1383 بین بازده محاسبه شده توسط تمامی شاخص های تکنیکال با بازده واقعی بازار رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بااستفاده از آزمون مقایسه میانگین یک گروهی و رتبه بندی فریدمن وجود ناهمگنی در بورس اوراق بهادار تهران تایید و بیشترین ناهمگنی MA - شاخص پیرو روند - و کمترین آن در RSI - شاخص نوسان نما - مشاهده شده است.
سجادی و همکاران - 1389 - در مقاله ای با عنوان» کاربرد تحلیل تکنیکی در بازار سرمایه ایران … به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش هستند که آیا سرمایه گذاران امکان استفاده از روش تحلیل تکنیکی را دربازار سرمایه ایران را دارند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که تکنیک های میانگین متحرک ساده وشاخص قدرت نسبی دارای قابلیت پیش بینی بوده ومی توانند الگوهای قیمتی را برای انجام معاملات سودمند شناسایی کنند .سودمندی قاعده ی میانگین متحرک ساده و شاخص قدرت نسبی در سه و هفت روز آینده بوده است.