بخشی از مقاله
چکیده حجاب به عنوان کنشی اجتماعی نقش اساسی در حفظ ارزشهاي اجتماع داشته است. اما همیشه افرادي هستند که این ارزشها و هنجارها را نادیده میگیرند و امروزه در جامعه اسلامی ما تخطی از باورها و ارزشها شکل ملموستري به خود گرفته و جمعیت جوان خصوصا قشر دانشجو را که بیشتر دستخوش نوخواهیاند را تحتتاثیر قرار داده است. چنانچه ترویج فرهنگ حجاب که از ضرورتهاي دین اسلام است؛ با هجمههاي فکري متعددي مواجه بوده و به مسالهاي اجتماعی بدل گردیده است این در حالی است که دینداري میتواند به عنوان عامل مهمی در سبک زندگی افراد در سطح جامعه عمل نماید. این نوشتار بر مبناي پژوهشی با هدف بررسی رابطه بین بعد اعتقادي و پیامدي دینداري و تاثیر آن بر حجاب در میان دانشجویان دانشگاه تبریز - در سال تحصیلی - 93-94 صورت گرفته است. طرح نمونهگیري تصادفی طبقهاي و ابزار سنجش پرسشنامه است. بررسی میانگینها نشان میدهد که میانگین بعد اعتقادي 4/89 از 5 و براي بعد پیامدي 2/25 از 5 می باشد و 28/3 درصد دانشجویان حجاب را براي زنان امري ضروري می دانند و این در حالی است که 99/6 درصد دانشجویان به یگانگی خدا و قرآن کریم اعتقاد دارند. یافتهها حاکی از آن است که تاثیر بعد اعتقادي دینداري بر سبک زندگی و پوشش دانشجویان کم رنگ بوده است.
طرح مساله پوشش زن و مرد از آغاز تاریخ و با تولد حضرت آدم و حوا - ع - همراه بوده است. برخی از آیات قرآن کریم مانند آیات 20، 22، 26 و 27سوره اعراف و آیه 121سوره طه و... به این حقیقت اشاره دارند. اسلام نیز حجاب را بر زنان واجب کرده است زیرا حجاب بهترین وسیلهاي است که زن را از خطر آسیبهاي اجتماعی حفظ میکند. تقریباً در همه فرهنگها، همیشه پوشش زنان به صورت یک اصل پسندیده مطرح بوده و کمتر قوم و ملتی بوده است که زنان آنان پوشش مناسبی نداشته باشند. البته چگونگی و حدود آن متفاوت بوده است - جهانی،. - 54:1387 از نگاه جامعهشناختی، حجاب بهمثابه رسانه ارتباطی نمادین و کنش اجتماعی است که فرد کنشگر براي آن معناي ذهنی و ارزشی نمادین قائل است، بهنحويکه کنش او در ارتباط با دیگران در عرصه ارتباطات میانفردي و تحتتاثیر انتظارات دیگران در حوزه عمومی است. از این نگاه، حجاب امري نیست که صرفا به مقوله پوشش بدن تقلیل داده شود بلکه شامل زبان بدن، مدیریت بدن و آرایش و پیرایش بدن و زبان اشیا در عرصه ارتباطات غیرکلامی نیز میشود که ممکن است در شرایط اجتماعی و فرهنگی، داراي شکل و قالب متنوع با جوهر و محتوایی یکسان یا برعکس باشد - شارعپور و همکاران،. - 2:1391 مسأله حجاب با ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادي داراي مولفههاي مذهبی معنوي، منزلتی، شخصیتی و رفتاري است که میتوان از زوایا، پارادایمها و منظرهاي مختلفی به آن نگریست که از یکسو تحتتأثیر ساختارهاي فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادي و متأثر ازکنشگران زن و مرد اجتماعی بوده - محبوبیمنش،. - 1386 :92 و از سوي دیگر بهعنوان کنش اجتماعی نقش اساسی در حفظ ارزشهاي اجتماعی داشته است. اما همیشه افرادي هستند که این ارزشها و هنجارها را نادیده میگیرند و امروزه در جامعه اسلامی ما تخطی از باورها و ارزشها شکل ملموستري به خود گرفته و جمعیت جوان خصوصا قشر دانشجو را که بیشتر دستخوش نوخواهیاند را تحتتاثیر قرار داده است. چنانچه ترویج فرهنگ حجاب که از ضرورتهاي دین اسلام است؛
با هجمههاي فکري متعددي مواجه بوده و به مسالهاي اجتماعی بدل گردیده است که احتمالاً دامنه این مسئله در آینده گستردهتر نیز خواهد شد. بنابراین در" بحث حجاب امروزه جوامع اسلامی نیازمند نوعی گذار هستند. گذار از تقلید، عادت و تعبد از سر اکراه به مرحله آگاهی و معرفت. محصول این گذار که خود استلزامات فراوانی دارد گذار آگاهانه از اجبار به سوي پذیرش رضایتمندانه است" - صالح آبادي،. - 115:1392 با توجه به مطالب فوق یکی از عوامل تاثیرگذار در فرایند جامعهپذیري، باورهاي مذهبی افراد و ... مفهوم دینداري است که بر رفتار انسانها در جوامع گوناگون تاثیر میگذارد. دینداري عنوان عامی است که به هر فرد یا پدیدهاي که ارزشها و نشانههاي دینی در آن متجلی باشد اطلاق میشود - شجاعی زند،. - 1384:36 در بحث دینداري و باورهاي مربوط به آن طیف وسیعی از افکار، احساسات، عقاید و رفتارها، حتی التزامهاي عملی در رابطه انسان با خداوند مطرح است. دین، یک نظام عملی براساس اعتقادات که رابطه اي با ابعاد فردي و اجتماعی از سوي پروردگار به منظور ارشاد انسانها در مسیر تکامل آنها ارسال شده است و شامل عقاید، باورها، نگرشها و رفتارهایی است که باهم عجین شده و احساس یکپارچگی در فرد ایجاد میکند - آرین؛. - 1378 هدن - 1983 - معتقد است که دینداري عامل اساسی اجتماعی شدن و انسجام فکري، عملی و جهتگیري در رفع مشکلات، پدیدهها و مسائل اجتماعی است - آزاد ارمکی1377:160به نقل از نازکتبار - . لذا مطالعه میزان دینداري دانشجویان به عنوان قشر آیندهساز این جامعه و تاثیر آن در پوشش ضروري مینماید. حال پرسش اساسی که در اینجا پیش میآید این است که: نقش بعد اعتقادي دین در تقویت بعد پیامدي در بین دانشجویان دانشگاه تبریز تا چه حد بوده است؟ و دانشجویانی که اعتقاد دینی بالایی دارند چقدر حجاب را براي زنان ضروري میدانند؟
مبانی نظري توجه به نظریات و رویکردهاي گوناگون به نقش اجتماعی نهاد دین این نکته را آشکار میکند که در بررسی دینداري هم میتوان به جنبه انجمنی و جماعتی دین که معطوف به بعد عملی آن است پرداخت و هم میتوان به این پدیده به مثابه یک نظام معانی نگاه کرد که جنبههاي معنوي و ذهنی و حیطه نمادهاي دین را شامل میشود و در ارتباط با تجربههاي زیسته فرد قرار میگیرد. کسانی مثل دروکیم بر جنبه اولی تأکید داشته اند و بیشتر به بعد جمعی اجتماعی دین پرداختهاند و به مؤلفههایی مثل شکلگیري هویت دینی به واسطه بعد اجتماعی دینی، پایبندي اجتماعی2 و پايبندي سازمانی3 اشاره میکنند. از دید دورکیم »دین نظام وحدتیافتهاي از باورها و اعمال در برابر امور مقدس است؛ اموري که میتوان گفت مستقل و اثیرياند و از اینرو باورها و اعمال همه کسانی را که با آنها ربط دارند به سمت اجتماع اخلاقی واحدي که دستگاه دینی نامیده میشود، متوجه میسازد - توسلی،68:1380 و عبادي و وطندوست،. - 44:1392 براون نیز میگوید دین در جایی حضور دارد که معناي پیوستن به قدرتی مافوق انسانی احساس میشود. چنین قدرتی را میتوانیم نیروي معنوي و یا اخلاق بنامیم. براون نیز عقیده دارد که مظهر اساسی معناي پیوستن به قدرت معنوي صورت مناسک به خود میگیرد. صاحبنظرانی مثل گیرتز، برگر و لاکمن نیز بر جنبه ذهنی دین متمرکز شدهاند و بر سایقها ي درونی و روانی آن پرداختهاند. گیرتز دین را نظامی از نمادها و رمزها میداند که در جهت استقرار وجوه نیرومند و انگیزشی نافذ و پردوام انسان عمل میکنند و از طریق طرح قواعد و مفاهیم عام زندگی در قالب واقعیتها چنان جلائی به آنها میدهد که وجود کاملاً واقعبینانه به نظر میرسد. لاکمن و برگر میگویند که چیزي که اساس دین را تشکیل میدهد مشتمل بر مفروضاتی است که طبق آنها انسان واقعیتهایی را خلق کرده و از راه بکارگیري نمادها با آنها زندگی میکند - لوکمان و برگر، 1966، به نقل از همان - . بنابراین هر دوشق این مفهوم همیشه وجود داشته و با یکدیگر تنشی دیالکتیکی داشتهاند و باید براي بهتر شناختن این پدیده آن را در بافت روانشناسیاجتماعی مطالعه کرد تا هر دو بعد را پوشش دهد. حال که دین پدیدهاي چندبعدي است و از سطوح متفاوتی برخوردار است، براي بررسی آن در جامعه شناسی دین تبعاً باید تنوع ابعاد آن را در نظر داشت. پژوهشگرانی نظیر گلاك و استارك در ساختن مدل ابعاد دینداري توانستهاند همه ابعاد آن را تجزیه و تحلیل کنند. در مقاله حاضر، با توجه به مدل گلاك و استارك که از حیث مفهومسازي و تعریف عملیاتی چندبعدي دینداري مدل مناسبی براي مطالعه دانشجویان است و با رهیافتی اثباتی، به تبیین مساله حجاب از دیدگاه نظریه هیرشی و دینداري پرداخته شدهاست. هیرشی معتقد است که افراد در الزام به هنجارهاي جامعه با یکدیگر متفاوتند. او میگوید هر چقدر که همبستگی افراد با جامعه بیشتر باشد و با هنجارهاي اجتماعی همنوا تر باشند، به مشروعیت اخلاقی بیشتري هم متعهد میشوند - همان: - 49 به عبارتی هرچه فرد با نظام اجتماعی همبستگی بیشتري داشتهباشد به اصول اخلاقی و ارزشی هم پايبندتر است. از طرفی پیوند فرد با خانواده و جامعه و مراکز