بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به استفاده گسترده اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی در میان دانشجویان، پژوهش حاضر، رابطه حضور و تعامل در شبکه اجتماعی فیسبوک را با دینداری دانشجویان مورد مطالعه قرار میدهد. پرسش اصلی این است که استفاده از فیسبوک چه تاثیری بر دینداری دانشجویان دارد
نوشتار حاضر بهصورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه و در دسترس و بهرهگیری از پرسشنامه اینترنتی محققساخته، با تکیه بر نظریههای کاشت و ساختیابی گیدنز صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان کاربر فیسبوک دانشگاه تهران تشکیل میدهند.
نتایج حاکی از آن است که متناسب با افزایش مدت زمان عضویت، میزان استفاده، میزان مشارکت و فعالیت و واقعی تلقی کردن محتوای مطالب فیسبوک از سوی کاربران، شناسهها و مولفههای دینداری دستخوش دگرگونی میشوند و احساس تعلق خاطر به شاخصهای دینداری، ماهیتی انتخابی به خود میگیرد و در نتیجه آن دینداری کاربران تضعیف میگردد.
-1 مقدمه و بیان مسئله
در گذشته، سهم عمدهای از معارف دینی از طریق ارتباطات رو در رو و در قالب دانش محلی و سنتی، آموخته و درونی میشد. بسته و محدود بودن داده و ستاده در جوامع مذکور، از گستره، ژرفا و سرعت تغییر و تحولات اجتماعی و فرهنگی میکاست. همین امر به نوبه خود، موجب انتشار آرام و تدریجی فرهنگ شده، در نتیجه ایستایی نسبی جامعه را فراهم میآورد.
اما، در عصر حاضر گسترش و رشد روزافزون فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی همچون شبکههای اجتماعی مجازی، حوزه تعاملات اجتماعی و مبادلات جهانی را به گونهای اساسی دگرگون کرده است. مفهوم مکان بهعنوان پیشفرض ضروری تعاملات انسانی، به مدد رسانههای نوین ارتباطی با مفهوم فضا جایگزین شده است. متاثر از این جا به جایی - فضا به جای مکان - بسیاری از کنشهای متقابل اجتماعی، بدون نیاز به مکان مشترک، صرفاً در فضایی نه واقعی، بلکه مجازی انجام میگیرند. در این شرایط جدید، رسانههای نوین به یکی از مهمترین منابع موثر به نگرش و کنش اقشار مختلف جامعه تبدیل شده است. رسانههای مذکور، با افزایش سرعت تغییرات در منابع اطلاعاتی و معرفتی مخاطبان، باعث بالا رفتن سرعت دگرگونی در رویکردهای معرفتی و رفتاری آنان شده است.
جامعه ایران نیز چندی است که علاوه بر گسترش فراگیر رسانههای همگانی - تلویزیون، رادیو و مطبوعات - ارتباطات برون مرزی را از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی همچون فیسبوک1 تجربه میکند. این فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی، با دارا بودن توأمان ویژگیهای رسانههای سرد و گرم، امکان همزمان ارتباط دیداری، شنیداری، گفتاری و نوشتاری را به کاربران میدهند. اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی با برخورداری از قابلیت ارتباط دو سویه، به کاربران امکان برقراری ارتباط آزاد، ایمن و گمنام با افراد مختلف از هر قشر، نژاد، قومیت، ملیت و مذهب را میدهند و همین امر زمینهساز شکلگیری جهان جدیدی به موازات جهان واقعی شده است که از آن به »جهان مجازی « یاد میشود. کاربران و مخاطبان بر اساس الویتهای خویش، وارد جهان مجازی شده، رفتار و تعامل خود را در جهان مذکور شکل میدهند.
با توجه به فرضیه کمیابی اینگلهارت مبنی بر تاثیر تعیینکننده محیط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر الویتهای افراد و گرایش شدید آنها به امور و اشیای کمتر عرضه شده در محیط خود، بهنظر میرسد محدودیتها و ممنوعیتهای دینی و اخلاقی خاص جامعه دینی ایران، میزان و نوع استفاده از شبکه اجتماعی فیسبوک، تحت تاثیر ممنوعیتهای بالا قرار داشته و جوانان برای برآوردن نیازهای محدود شده، اما الویتدار خویش، با توسل به فضای مجازی فیسبوک، اثرات و پیامدهای جدیدی را متوجه خود و جامعه کنند. جوانان با عضو شدن در اجتماعات مجازی ضمن احتمال بروز نوعی وابستگی شدید به اینترنت - اعتیاد اینترنتی - با منابع معنایی و هویتساز متنوع در بعضی مواقع متناقضی مواجه میشوند که میتواند موجبات بازنگری در برخی از ابعاد هویت دینی و در نتیجه تحول در ابعاد مختلف دینداری آنها را فراهم آورد.
بنابراین، با توجه به اقبال روزافزون اقشار مختلف جامعه و بهویژه جوانان و دانشجویان به شبکههای اجتماعی مجازی، در پژوهش حاضر، از میان اقشار گوناگون جامعه، قشر جوان دانشجو برای بررسی موردی انتخاب و اطلاعات مورد نیاز تحقیق از آنها جمعآوری شده است. انتخاب دانشجویان از دو جهت اهمیت داشته است: اولاً، بر اساس آمارهای موجود، ضریب نفوذ اینترنت در بین کل جمعیت ایران حدود 30 درصد است، حال آنکه همین نسبت در بین دانشجویان بیش از 50 درصد است
دوماً، بیشتر دانشجویان در گروه سنی هیجده تا سی سال یعنی دوران هویتیابی قرار دارند و به همین علت، در برخورد با پیامهای رسانه چند بعدی اینترنت و فضای حاکم بر فضای مجازی شبکه اجتماعی فیسبوک بیشترین تاثیرات را دریافت میکنند. به همین خاطر، مطالعه آثار و پیامدهای شبکه اجتماعی فیسبوک در بین دانشجویان میتواند تصویری از وضعیت آینده سایر اقشار را در برخورد با این پدیده نوظهور و به سرعت رشدیابنده هزاره سوم، ترسیم کند. بر مبنای این فرض، درصددیم رابطه استفاده از فیسبوک را با وضعیت دینداری کاربران دانشجو بررسی کنیم.
-2 مروری بر آثار دیگران
در رابطه با منابع و پیشینه تحقیق میتوان گفت که هیچ منبعی با عنوان دقیق پژوهش حاضر که به شکل دقیق و همه جانبهای به بررسی آثار و پیامدهای شبکههای اجتماعی مجازی بر روی دینداری دانشجویان پرداخته باشد، وجود نداشته است. منتهی منابع مورد استفاده هر کدام با توجه به اهدافی که مورد نظر نویسندگان آنها بوده است، به بررسی جنبهای از این پدیده پرداختهاند. در واقع، میتوان گفت با توجه به اینکه شبکههای اجتماعی مجازی پدیدهای جدید و نوظهور میباشند نظریهپردازی در این زمینه خیلی کم صورت گرفته است. از میان مطالعات انجام شده در زمینه فضای مجازی و دینداری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
جلیلیفیروزی - 1385 - در رساله خود با عنوان » بازنمایی هویت دینی در فضای مجازی«، در صدد دستیابی به برخی از تأثیرات اجتماعی حضور در فضای مجازی و استفاده از اینترنت به مثابه یکی از فناوریهای جدید ارتباطی، بر هویت فرد کاربر است. براساس نتایج این پژوهش، ضعف یا قوت عملکرد نهادهای دینی در فضای واقعی در میزان گرایش جوانان به استفاده از فضای مجازی اثرگذار است. از آنجا که در فضای مجازی، ساخت ارتباطات دینی بیشتر اقناعی و الگوی ارتباطی گزینشی است، حذف حضور فیزیکی سبب میشود ارتباط دینی از یک ارتباط عمودی به یک ارتباط افقی تبدیل شود که به این ترتیب ساخت ارتباطات سنتی ما تحت تأثیر قرار میگیرد و متناسب با ارزشهای دینی، فهم ما از دین را هم تغییر میدهد و این مسئله میتواند در کوتاه مدت بحرانزا باشد.
عباسیقادی - 1386 - با انتخاب 200 نفر از مراجعهکنندگان 15 سال به بالای کافینتهای مناطق مختلف تهران، تأثیر بهرهمندی از اینترنت بر شیوه دینداری افراد را مطالعه کرد. وی با الهام از دیدگاه گیدنز، هویت دینی را به دو نوع سنتی و بازاندیشانه تقسیم نمود. در حالی که در دینداری سنتی، فرد آموزههای دینی را حقایق قطعی و تزلزلناپذیر تلقی میکند، در دینداری بازتابی، فرد نسبت به آموزههای دینی نگرش منعطفتر، شکاکانهتر و نقادانهتر دارد. براساس فرضیه تحقیق، هر چه سابقه استفاده از اینترنت بیشتر، هر چه ساعات کار با اینترنت بیشتر، هر چه مشارکت در فضای اینترنتی قویتر، هر چه انگیزه استقاده جهتدارتر و ابزاریتر باشد و در نهایت هر چه محتوای پیامها واقعیتر تلقی شود، دینداری فرد شکلی بازتابیتر پیدا خواهد کرد. یافتههای بهدست آمده، کلیه فرضیات وی را تأیید نمود.
رفعتجاه و شکوری - 1387 - در پژوهشی با عنوان »اینترنت و هویت اجتماعی«، تاثیر اینترنت بر برخی از ابعاد هویت اجتماعی - از جمله هویت دینی، هویت قومی، هویت خانوادگی و هویت شخصی - را با استفاده از روش پیمایشی مورد مطالعه قرار دادند. این مطالعه در شهر سنندج در میان دو گروه از دختران، یعنی آنهایی که از اینترنت استفاده میکردند و آنهایی که از اینترنت استفاده نمیکردند، صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد که میان دو گروه مذکور به لحاظ هویت دینی، هویت قومی، هویت خانوادگی و هویت شخصی تفاوت معناداری وجود دارد و هویت دینی، قومی و خانوادگی در گروه اول ضعیفتر از افراد گروه دوم میباشد. همچنین، هویت شخصی و خود انگاره افراد در گروه اول ضعیفتر از گروه دیگر مشاهده شد.
یافتههای پژوهش احمدپور و قادرزاده - 1389 - در مطالعهشان با عنوان »تعامل در فضای سایبر و تأثیر آن بر هویت دینی جوانان «، حاکی از تأثیرپذیری هویت دینی در ابعاد پنچگانه تجربی، پیامدی، اعتقادی، مناسکی و شناختی از تعامل در فضای سایبر است؛ بهطوریکه تعامل بیشتر در فضای سایبر، نشاندهنده تأثیرات کمابیش جهانیشدن فرهنگ و تعامل در فضای سایبر بر دانشجویان است و پیامدهای آن در جامعه در حال گذار ایران بهطور محسوسی مشاهده میشود. وضعیت مذکور بر ماهیت آسیبزای تعامل در فضای سایبر بر هویت دینی دانشجویان دلالت دارد.
فرهنگی و جامع - 1389 - در پژوهشی تحت عنوان »رسانه و دین«، با استفاده از روش پیمایش در بین 700 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه نشان دادند که مطالب دینی اینترنت، به میزان 69/1 درصد در باورها و اعتقادهای دینی کاربران تاثیر دارد. همچنین مطالب دینی اینترنت، در بالا بردن اطلاعات 67 درصد کاربران تاثیر دارد.