بخشی از مقاله

چکیده

شاهنامه فردوسی، بزرگترین اثر حماسی ادب فارسی، با داستانهایی با ویژگیهاي مدرن و امروزي، راه را بر نظریههاي ادبی متأخر براي آزمون، مقایسه و تطبیق باز کرده است. امروزه مدد جستن از نظریههاي ادبی مدرن در این شاهکارها، نه فقط ارزشهاي نهفته در این آثار را بیش از گذشته به ما مینمایاند بلکه سبب میشود با دیدي وسیعتر و مبتنی بر اصول علمی به تحلیل و بررسی این آثار بپردازیم .

روش ولادیمیر پراپ روسی یکی از بهترین شیوههاي تحلیل و طبقهبندي ریختشناسی داستانها و قصههاي اساطیري و حماسی شاهنامه به جهت ماهیت خاص آنها است لنوشته حاضر با بهرهگیري از شیوة پراپ، به تحلیل داستان فرود سیاوش میپردازد لتطبیق این داستان با نظریه پراپ، فرضیه علمی و اساسی این تحقیق استل در این مقاله ظرفیت موجود در اجزاي این داستان از جمله شخصیتها و دگردیسیهایی که در برجسته شدن این داستان مؤثر بوده است به نمایش گذاشته شده است. نتیجه بررسیها نشان میدهد که داستان فرود داراي هفت کارکرد متفاوت با الگوي پراپ است که از ضعفهاي این الگو در تحلیل متون روایی مبنی بر وجود الگوي ثابت براي همه روایتها محسوب میشود.

کلید واژهها: شاهنامه، ریختشناسی، نظریه پراپ، داستان فرود سیاو

مقدمه:

ولادیمیر پراپ نظریهپرداز روسی، عمدة نظریات خود را دربارة روایت در سال 1938 در کتاب ریختشناسی قصههاي پریان منتشر کرد. انتشار این کتاب سرآغاز بسیاري از بررسیهاي ساختاري در داستان و روایت است. تعریفی که پراپ از روایت ارائه میکند اینگونه است: »متنی که تغییر وضعیت را از حالت پایدار به حالت ناپایدار و دوباره بازگشت آن به حالت پایدار بیان میکند. « پراپ این تغییر وضعیت را رخداد نامدمی. اما براي تحلیل ریختشناسی دانستن تعریفی صحیح از این رویکرد ادبی ضروري است. ساختارگرایی، یعنی بررسی روابط متقابل بین اجزاي سازندة یک شیء که منجر به پدیدار شدن یک ساختار جدید میشود. اصطلاح ریختشناسی به معنی بررسی و شناخت عناصر تشکیل دهندة یک اثر هنري و نحوة ترکیب آنها با یکدیگر است.پراپ در کتاب خود، قصههاي پریان را داراي 7 نقش معیار یا هفت حوزة عملی میداند.

-1 قهرمان اصلی یا جست و جوگر که میتواند قهرمان قربانی باشد.2شری-ر -3 بخشنده -4 اعزام کننده -5 یاري دهنده -6 شخص مورد جست و جو یا به تعبیر پراپ شاهزاده خانم و پدرش -7 قهرمان قلابی. البته از نظر وي این امکان وجود دارد که برخی از بازیگران چندین نقش را عهدهبر بگیرند. - اخوت، - 19:1371 و نیز 31 خویشکاري یا کارکرد ثابت را در تمام قصههاي پریان روسی نمایان کرده استودر هر قصه صرفاً این کارکردها را جست و جو میکند. در واقع پراپ در بررسی قصهها به جاي درونمایه و مضمون، شکل و صورت آنها را مبنی قرار داده است که تقریبا تمام ساختارگرایان فرانسوي مانند: بارت، تودوروف ،گري، برمون در بررسی ساختار روایت به آن توجه داشتهاند. - مارتین،............. - 66:1382

پیشینه تحقیق:

از نمونه حکایتها و متنهاي مورد بررسی براساس الگوي ساختارگرایی پراپ و کاربردهاي آن در روایت میتوان به مقاله: »الگوي ساختارگرایی ولادیمیر پراپ و کاربردهاي آن در روایت شناسی« نوشته خلیل پروینی و هومن ناظمیان اشاره کرد دراین مقاله، ده داستان از فابلهاي کلیله و دمنه به عنوان نمونه با هدف ارزیابی کارآیی و قابلیت الگوي پراپ در تحلیل ریختشناسانه این قصهها تحلیل و بررسی شده است. »بررسی قصههاي دیوان در شاهنامه فردوسی« نوشته مسعود روحانی و محمد عنایتی قادیکلایی، نمونه دیگري است که میکوشد نمودار خویشکاريهاي پراپ و روش ریختشناسانه وي را در داستانهاي دیوان بررسی کند تا مشخص گردد نظریه پراپ تا چه اندازه بر این داستانها انطباق دارد. »تحلیل ساختاري قصه سیاهپوشان براساس الگوي پراپ« نوشته عفت نقابی و کلثوم قربانی از نمونههاي دیگر است.

برخی از اصول و مبانی ریختشناسی:

یکی از مسائلی که در بررسی ریختشناسی حائز اهمیت است، دست یافتن به خویشکاريها یا نقش مایههاي - حشظثط - قصه است. مانند:صفات و تعداد قهرمانها و کارهایی که از آنها سر میزند، اشیاء گوناگون در قصهها و... که هر یک به تنهایی یک موتیف محسوب میشوند و قابل تجزیه به عناصري هستند که میتوان اشخاص یا کارکردهاي دیگر داستان را جایگزین آن کرد. طبق نظریه پراپ، خویشکاري میتواند جایگزین موتیف شود. وي معتقد است: همواره نامها و صفات اشخاص داستان تغییر کندمی. اما کارکردها و خویشکاريهاي آنها ثابت میماند. از این روي میتوان اینگونهاستنباط کرد که در یک قصه اغلب کارهاي مشابه به شخصیتهاي مختلف نسبت داده میشود.

به همین علت تعداد خویشکاريهاي به کارگرفته شده در قصه، اهمیت ویژهاي دارد. - پراپ، - 50-49:1368 یکی از موضوعاتی که در مباحث ریخت شناسی مورد بررسی قرار میگیرد، توجه به نحوة شروع قصه است که به عنوان یک عنصر مهم ریخت شناسی قابل بررسی است. هر قصهاي با یک صحنه آغازین شروع میشود که اغلب معرفی قهرمان قصه است. کسی که به سبب انجام کاري نیک همواره مورد تمجید قرار میگیرد و یا به خاطر حل مشکلات و رفع موانعی که بر سر راه او قرار میگیرد به عنوان قهرمان شناخته میشود. از این روي در اغلب داستانها نخست قهرمان معرفی میشود. در واقع حوادثی که در طول قصه رخ میدهد، به گونهاي با معرفی آن شخص

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید