بخشی از مقاله
چکیده
اصطلاح »ریخت شناسی«، به عنوان یکی از روشهاي تحلیل و طبقه بندي عناصر متن میباشد که ولادیمیر پراپ آن را بر روي یکصد قصه عامیانه ي روسی، وارد کرد و به صورت نظریه ي نقد ساختاري مورد مطالعه قرار داد. این شیوهي تحلیل در شناخت نقشها به ویژه، خویشکاریها و نحوه ي ارتباط شخصیت هاي داستان با یکدیگر و به خصوص نقش هاي ویژه آنها و همچنین شناسایی حرکتهاي متن و چگونگی ترکیب و ارتباط این عناصر با یکدیگر کارآمد است. شیوه ي پراپ به خصوص در شخصیتهاي داستان آن هم از نوع داستان هاي عرفانی، نقش قابل توجهی دارد.
الهی نامه عطار نیشابوري که از جمله متون انسانی تمثیلی محسوب می گردد، با وجود داستانها و حکایات فراوان میتواند از این نوع شیوه ي ریخت شناسی مورد تحلیل قرارگیرد.حکایت »زن پارسا« به عنوان نخستین حکایت از نخستین حکایات این کتاب می باشد که براساس نظریه ي پراپ، به بررسی زوایاي پنهان و آشکار شخصیتها و شیوه ي داستان پردازي عطار پرداخته و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.برهمین اساس، در این مقاله کوشیده ایم ابتدا خویشکاریها و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر و سپس شخصیت ها و نقش هاي ویژه آنها را در داستان زن پارسا، شناسایی کنیم و ساختار داستان زن پارسا را طبق نظریه ي پراپ نشان دهیم .
واژگان کلیدي: زن پارسا، عطار، روایت،ریخت شناسی،ولادیمیر پراپ .
درآمد
روایت شناسی ساختارگرا یکی از مباحث گسترده در تحلیل موتور روایی و شاخه اي از نقد ادبی معاصر در ساختارگرایی روش تحلیلی است که ابزار زبان شناختی را در محدوده ي گسترده تر از پدیده هاي اجتماعی به کار می گیرد. - چندلر، 30 :1387 به بعد - نقد ساختارگرا، در تحلیل داستان به دنبال یک ساختار منسجم و بنیادین است که بتواند در همه داستان ها و حکایت ها در سطح جهانی وارد شود.ازاین جهت، این الگو قابل تعمیم به همه داستانها میباشد.مباحث روایت شناسی ساختارگرا با مطالعه روي صد قصه عامیانه روسی با نظریه ي پراپ آغاز شد.
پراپ در طبقه بندي و تحلیل قصه ها روش نوین به کار برد و سازوکار تحلیل روایت را به روش محدود و کارآمد تقلیل داد. تودورف به دنبال پراپ اساس کار را بر تجزیه روایت به واحدهاي کمینه متن و در کنار هم قرار دادن آنها استوار ساخت. در واقع، کار تودورف جمع بندي آراي پراپ، گرماس و دیگران بود. - سلدن، 145 :1377 به بعد - او هم مانند پراپ خود را به شکل ویژهاي از روایت محدود کرد. گفتنی است با وجود انتقادات فراوان، روش پراپ مورد توجه قرارگرفت و وي به عنوان یکی از چهره هاي شاخص و پیشگام مکتب فرمالیسم روسی است.
پیشینه ي تحقیق
تحلیل ریخت شناسانه چندان پیشینه اي در زبان و ادبیات فارسی ندارد. زیرا زمان زیادي از مطرح شدن آن نمیگذرد، لیکن در این مدت کوتاه کتابها و مقالات زیادي نوشته و یا به فارسی ترجمه شده و موضوع پایان نامه قرارگرفته است. تقی پورنامداریان در کتاب خود با عنوان »دیدار با سیمرغ« اشاراتی به موضوع ریخت شناسی کرده اند. اکبر اخلاقی هم در اثر خود با عنوان »تحلیل ساختاري منطق الطیر عطار« و نیز اسماعیل قافله باشی در اثرش با عنوان » تحلیل حکایات کشف المحجوب و تذکره الاولیاء« به شیوه هاي ریخت شناسی در داستان پرداخته اند.
در این مقاله به بررسی ریخت شناسانه ي داستان زن پارسا از حکایات الهی نامه ي عطار پرداخته می شود. براي جلوگیري از اطاله ي کلام از آوردن اشعار به صورت جداگانه پرهیز شده و تنها ابیاتی که به اصل داستان میپردازند، تحلیل گردیده است.
ولادیمیر پراپ؛ آثار و اندیشه ها
ولادیمیر یاکف لویچ پراپ در آوریل 1895 در شهر سن پترزبورگ از یک خانواده ي اصلا آلمانی به دنیا آمد. در سالهاي طوفانی 1913 - 1918 دانشجوي دانشگاه سن پترزبورگ بود و از آنجا در رشته فقه اللغه ي روسی و آلمانی فارغ التحصیل گردید. کار خود را با معلمی زبان آلمانی و روسی در دبیرستان آغاز کرد. وي به زودي مدرس زبان آلمانی در دانشگاه شد.پس از سال 1938 هم خود را مصروف پژوهش و تحقیق در فولکلور کرد و دیگر به تدریس زبان و زبان شناسی بازنگشت و تا زمانی که فولکلور منضم به گروه آموزشی ادبیات روسی گشت، ریاست گروه آموزشی فولکلور با او بود - ر.ك؛ پراپ، 20 :1396 و . - 21 مهمترین کار او در حوزه ي فرمالیسم، همان کتاب مشهور با عنوانِ »ریخت شناسی قصه هاي پریان« میباشد.
پراپ در ریخت شناسی قصه هاي پریان صد قصه از مجموعه قصه هاي روسی افاناسیف را برگزید و آن ها را براساس کنش ها و رویدادهایشان بررسی کرد. وي به این نتیجه رسید که افراد شخصیت هايقصه مختلفند ولی کارهایی که انجام می دهند از شمار معینی تجاوز نمی کند. آنگاه واحد سازنده ي روایت را »کارکرد« نامید که مترجمان فارسی زبان - function - را به کارکرد، خویشکاري، کنش و نقش ویژه ترجمه کرده اند.فرمالیسم روسی از تازه ترین جریانات نقد در روسیه بود. نقد بر اساس شکل اثر در نیمه اول قرن بیستم ، کم کم متداول شد. فرمالیسم روسی ، به بررسی ادبیات از دیدگاه زبان شناسی پرداخت. این مکتب نقد ادبی، ادبیات را صرفا یک مسئله ي زبانی می دانست و زبان ادبی را یکی از انواع زبان ها در نظر گرفت که در نتیجه باید از دید زبان شناسی بررسی شود. - ر.ك؛ شمیسا: . - 147 : 1383
میراث فکري این نظریه ي ادبی، الهام بخش بسیاري بسیاري از مکاتب و رویکردهاي نقد پس از خود مانند حلقه ي پراگ ، نقد ادبی لهستان ، ساختار گرایی فرانسوي و رویکردهایی مانند روایت شناسی گردید. - مکاریک: 206 : 1384 و شمیسا: . - 149 : 1383فرمالیست ها در تحلیل و بررسی متون توجه خود را به فرم و صورت معطوف می کردند. آنان در پی کشف »ادبیت« اثري بودند و این که چه چیز متن ادبی را از سایر متون متمایز می کند. آنان به جاي پرداختن به زمینه هاي تاریخی، اجتماعی ، سیاسی و ... » خود متن« را مورد مداقه قرار دادندشاید جالب ترین و متمایز کننده ترین عرصه ي تحلیل ادبی ساختارگرا ، عرصه ي روایت شناسی باشد که با انواع روایت ها سر و کار دارد. از برجسته ترین نظریه پردازان روایت شناسی ساختارگرا ولادیمیر پراپ است که با رویکرد مبتنی بر ریخت شناسی به تحلیل و بررسی قصه هاي پریان روسی پرداخت. کتاب او نقطه ي عطفی در عرصه ي تحلیل و بررسی داستان و شکل گیري روایت شناسی نوین به شمار می آید.
روایت از دیدگاه پراپ
پراپ، یکصد نمونه از یک نوع ادبی روایی مشخص یعنی قصه هاي پریان روسی و عناصر سازنده ي آنها را بررسی و مطالعه کرد. »هدف این بود که الگوي مورد نظر، بعدها در مورد سایر شکلهاي روایت اعمال شوند. نکته ي حائز اهمیت در خصوص تحقیق پراپ، به دست آوردن شناخت کاملی از روایت نیست. زیرا قصه هاي عامیانه معمولا روایاتی ساده دارند و رویدادهایشان مبتنی بر ترتیب زمانی هستند.از این رو تحلیل پراپ صرفا جنبه افقی یا ترتیب زمانی رویدادهاي روایت را در بر می گیرد. و به جنبه هاي عمودي روایت که پیچیدگی بیشتري را در معنا و ساختار به وجود می آورد، نمی پردازد. در این رویکرد، شخصیت، بیشتر شگرد یا کارکردي براي حفظ انسجام وقایع داستان تلقی می شود و نه برابر با انسان هاي واقعی که اعمال واقعی انجام می دهند. بعدها رولان بارت و ژرارژنت رهیافته هاي ساختارگرایانه تري نسبت به روایت اتخاذ نمودند - وبستر: . - 85-83 :1382